نشريات دانشجويي تريبون جنبش دانشجويي آذربايجان

محسن شيراني

مقدمه

نشريات دانشجويي به عنوان تريبوني براي بيان عقايد و آراء دانشجويان و بلندگويي براي بيان مسائل و مشكلات درون دانشگاهي و در سطحي وسيع تر در سطح جامعه مطرح هستند.

انتشار يك نشريه دانشجويي در حقيقت زمينه مناسبي براي ابراز وجود و عرض اندام پتانسيلهاي دانشجويي در يك دانشگاه است و رسالت اصلي اين نشريات، روي آوردن به تامين ملي و در نهايت ترويج عقلانيت، هدايت و راهنمايي براي از بين بردن مشكلات و استفاده از عقل جمعي است.

مي توان گفت كه مهم ترين وجه تمايز نشريات دانشجويي از ديگر نشريات موجود در جامعه، جوفكري حاكم بر نشريات است نشريات دانشجويي نبايد آنقدر عامه پسند باشند كه هر فردي در سطح جامعه را با هر توان علمي راضي نگه دارد، بلكه نشريات دانشجويي بايد با پرهيز از كوته بيني و سطحي نگري به مسائل بپردازند در اين بين نشريات بايد با دوري جستن از جنجالهاي مختلف روزمره ضمن استقلال فكري و رعايت بي طرفي، به نقد منصفانه موضوعات و مسائل موجود پرداخته و با استفاده از پشتوانه دانشگاهي بايد به چالش كشاندن مشكلات به ارائه راهكارهاي پيشنهادي بپردازند هر نشريه بايد دو جنبه را در برگيرد اول اينكه نشريه دانشجويي مباحث مربوط به همان دانشكده را مطرح نمايد با توجه به اينكه معمولاً مباحث دانشگاهي در سلسله مراتب اداري و بروكراتيك قرار مي گيرد و اقتدار اساتيد در انتشار آن موثر است لذا ممكن است بعضي از بحث ها كليشه اي شوند ولي نشريات دانشجويي آن الزامات و بوروكراسي سفت و سخت نشريات دانشگاهي را ندارند و مي توانند بحثهاي تخصصي جديد را بدون ترس و واهمه منتشر كنند جنبه دوم نشريات دانشجويي، بعد روشنفكري آن است يعني اين نشريات مسائل اجتماعي، اقتصادي و سياسي جامعه را صرف نظر از حوزه تخصصي خودشان مورد بررسي و نقد قرار دهند نشريه دانشجويي خوب، نشريه اي است كه روي هر دو جنبه كار كند چرا كه هر دوي اين جنبه ها كليشه شكن بوده و براي رشد آگاهي دانشجويان و ساير اقشار جامعه مي باشند.

نكته اي كه نبايد از نظر دور داشت اين است كه حفظ استقلال نشريه دانشجويي از اهميت بسياري برخوردار است ارتباط ميان نشريات و متوليان امور در جامعه مقوله اي است كه در دنيا مرسوم است و مي تواند كاركردهاي زيادي داشته باشد. يك موسسه يا ارگان مي تواند با حمايت مالي به توليد نشريه كمك كند و آن را تشويق نمايد چون توليد كلمه و نشريه يك كار بنيادي است در واقع آن موسسه به طور غيرمستقيم به گسترش فرهنگ كشور كمك كرده است. انتشار هر شماره نشريه دانشجويي يعني موفقيت، چرا كه سرشت آنها انجام يك كار مشترك با هدفي خوب است. نبايد از پايين بودن تيراژ نشريات دانشجويي ناراحت بود چرا كه نشريات دانشجويي مي خواهند موثر باشند و همين نقطه عزيمت اين نشريات است نشريات بايد بتوانند خودشان را بيان كنند و همين مهم است تيتراژ، چاپ، توزيع و مسائلي مانند آن، موضوعات بعدي هستند.

 

نشريات دانشجويي، قوميت ها و اقوام

در اين مورد نگاه عميق و فرهنگ سازي مسئولان نشريات دانشجويي نقش مهمي دارند دانشگاه تركيبي از قوميتها و فرهنگ است كه به ناگاه در كنار هم و به ناچار در فرهنگي غالب قرار مي گيرند.

چنين موقعيتي براي دانشجويي كه كودكي و نوجواني را در يك فرهنگ و جواني را در فرهنگي ديگر به سر مي برد مي تواند باعث آشفتگي هويت و عدم تعلق شود چنين فردي هرگز نمي تواند منشاء خلاقيت و انگيزش اجتماعي شود اين مسئله اهميت دانشگاه را به عنوان بزرگترين كانون برخورد فرهنگ ها مشخص مي كند (در اين مورد دانشگاه هنوز بيشتر از اينترنت كانون برخورد فرهنگ هاست چرا كه افراد در آن فقط باهم گفتگو ندارند بلكه باهم زندگي مي كنند) در چنين محيطي نشريات غالب فارسي زبان يا بخشي از مخاطب خود را از دست مي دهند و به حاشيه نشيني بيشتر زبان هاي قومي وگويش­ها  آسيملاسيون ساير اقوام  در فرهنگ و زبان قوم فارس كمك مي كنند.

حمايت از نشريات قومي به حفظ هويت محلي دانشجويان كمك مي كند و اين خود در بسط و استحكام هويت ملي موثر خواهد بود چرا كه هويت ملي از هويت بومي و قومي تشكيل يافته است.

 

رويكرد نشريات دانشجويي

 

تفكر دانشجو انتقادي است؛ انتقاد نسبت به هر آنچه كه به نظرش ناموزون آيد و اين لازم دانش+جو بودن است. در محيط دانشگاه چرا مطرح است و پاسخ به چراهاي بيشمار؛ نشريات دانشجويي نيز مملو است از چراهاي گوناگون. با توجه به پارامترهاي فوق، مي توان نتيجه گرفت كه نشريات دانشجويي آذربايجاني كه در دانشگاه هاي مختلف منتشر مي شوند، نشريات كاملي هستند؛ چرا كه سوالات بسياري را پيش روي خواننده قرار مي دهند و دور از انصاف بود اگر اين نشريات را به عنوان چكيده و عصاره افكار انتقادي ملت آذربايجان محسوب ننماييم.

ويژگي نشريه دانشجويي آذربايجاني به ويژگي دانشجوي آذربايجاني برمي گردد. نگاه پاك، شفاف و آزاد انديش دانشجو، موضوع مطالب منتشر شده در اين نشريات در كنار توجه به مسائل دانشگاهي، توجه خاص به مسائل فرهنگي، اجتماعي و سياسي منطقه آذربايجان مي باشد. اين نشريات مي توانند با طرح سوال و ارائه تحليل نسبت به مسائل زير، با توجه به عدم اهتمام جدي مسئولين محلي و حتي كشوري، در ارائه راه حل پيش قدم شوند (به هر حال، يك دانشجوي فهيم آذربايجاني حداقل بيش از هر مسئول غيربومي با معضلات منطقه خود آشناست) :

1-اقتصاد آذربايجان (باتوجه به پتانسيل هاي موجود، چگونه مي توان وضعيت اسفبار اقتصاد آذربايجان را بهبود بخشيد؟/ حوزه اقتصاد و مديريت)

2-مشكلات اجتماعي آذربايجان (طلاق، آمار بالاي بيكاري و اعتياد، كه اين موارد با توجه به فرهنگ آداب و رسوم مردم آذربايجان چگونه قابل پيشگيري هستند؟/ حوزه علوم اجتماعي)

3-روشهاي علمي پيشگيري و درمان بيماريهاي خاص منطقه بيشترين ميزان مرگ و مير در آذربايجان بخصوص در منطقه اردبيل در اثر سرطان معده و مري است./ حوزه پزشكي)

و دهها سئوال ديگر كه تقريباً تمامي شاخه هاي علوم را در برمي گيرند. در كنار اين فعاليتها مي توان نقاط ضعف اين شرايط را در چند حوزه بررسي كرد.

 

روند شكل گيري نشريات دانشجويي آذربايجاني

 

اولين جرقه انتشار در نيمه دوم دهه 70 زده شد. دان الدوز و اولين نشريه دانشجويي آذربايجاني در دانشگاه محقق اردبيلي منتشر شد. همزمان در تهران به سبب آزادي نسبي موجود در آن نشرياتي چون چيچك (علوم پزشكي تهران)،  اويرنجي (اميركبير)، چاغري (خواجه نصير)، منتشر شدند و پس از آن نيز نشريات اردم، دوزگون خبر، ائل سسي، بيرليك، حيدربابا، آراز، ايشيق، ساو و قدم به ميدان گذاشتند، در منطقه آذربايجان عليرغم خفقان موجود و نبود آزادي كامل جهت بيان نظرات، نشرياتي همچون يورد، يارپاق، ائلچي، بايقوش، آراز، خان ننه، سحر و باريش (تبريز)، چنلي تئل(ميانه)، باخيش، اولدوز، بولود و گونش(اروميه)، صاباح و ساوالان(اردبيل)، آينا، (ابهر) سس و شهريار (زنجان)، نسيم(مرند)، توپراق(خوي)، بيرليك(مراغه)، ايلديريم(همدان)، آراز(قزوين)، شروع به كار كرده و حتي در ساير شهرها نيز نشرياتي چون قوپوز(گيلان)، سهند، دان اولدوز، شهريار(اصفهان)، كيمليك(سنندج)، گئرچك (مازندران) و اولدوز(بيرجند) منتشر شدند. روند شكل گيري نشريات آذربايجاني جديد هنوز هم ادامه دارد.

نشريات آذربايجاني را مي توان در 2 نسل طبقه بندي كرد : نشريات منتشر شده در زمان برگزاري اولين فستيوال نشريات دانشجويان آذربايجاني نسل اول محسوب مي شوند و نشرياتي را كه پس از برگزاري اين فستيوال و با درس آموختن از نقاط ضعف و قوت نشريات نسل اول انتشار يافتند مي توان نشريات نسل دوم ناميد.

نشريات نسل دوم عبارتند از ائلچي، گونش، آذربايجان گونشي، آذر، سونمز(جامعه)، اوزلوك، چالقي، نوآوران، آينا، خزر، آرتا، ستارخان (تبريز)، اويانيش،‌ يول بير، تانسو، ياشيل، بولود، اولكه (اروميه)، سايان، ساوالان، سحر، گوي، يورد، خزر(اردبيل)، آختاريش(سراب)، اولدوز(اراك)، سونمز(بناب)، اركين (ايلام)، يول، هاراي، گله جك، ساراي، هاراي (ادبي)، بيرليك، گونش، ياغيش، ياشاييش، ياشماق، اولوس، يورد (تهران)، بارپاق(كرج)، آرازسسي، زنگان سوزلري، ياشار، قيزيل اوزن (زنجان)، بولود(مهاباد)، كوي شهريار، ياشيل يول، توپراق(خوي)، چنلي بئل، باتي(سولدوز/نقده)، بيرليك يولو، بولوت(همدان)، تانيش و قارتال(گرمي)، دان يئلي (خياو/مشگين شهر)، ايشيق يول(قوشاچاي)، آنايوردي(يزد)، چاليش (مرند)، يئني باخيش (قزوين) و

 

بررسي محتوايي نشريات دانشجويي آذربايجان

 

لزوم انعكاس مسائل و مشكلات رايج در سطح جامعه، در كنار توجه به مسائلي از قبيل علوم اجتماعي، ادبيات،‌فرهنگ و از مشخصه هاي اصلي مطالب اين نشريات است.

مطالب زير در نشريات نسل اول نمود بيشتري داشتند :

1-پديده مهاجرت و فرار مغزها و سرمايه از آذربايجان    2- نقد احزاب و گروههاي سياسي ايران    3-نقد و بررسي تئوري گفتگوي تمدنها   4-بررسي سير تحول دموكراسي در ايران      5-ادبيات آذربايجان    6-تاريخ آذربايجان    7-نقد و بررسي محتواي برنامه هاي صدا و سيما    8-بررسي سيرفكري حاكم بر مطبوعات     9-كالبد شكافي حركت ملي آذربايجان با تكيه بر نقش جنبش دانشجويي حركت ملي   10-زبان شناسي و زبان توركي    11-ايجاد بستر براي شروع گفتمان مدني ميان ملل ايراني   12-بازشناسي هويت جمعي    13-اهميت زبان مادري و

نشريات نسل دوم نيز در كنار توجه به اين مسائل، به موضوعات مهمي چون جهاني شدن توجه خاصي داشتند :

1-جهاني شدن و حقوق بشر  2-جهاني شدن و جنبه هاي مختلف هويت   3-جهاني شدن و قوميتها   4-جهاني شدن و فرهنگ هاي منطقه اي   5-جهاني شدن و زبان مادري   6-جهاني شدن و اقتصاد و

در اين بين نشرياتي چون سحر، بايقوش، گونش، هاراي، ياشماق در زمره نشريات ادبي قرار مي گيرند. اين نشريات با بهره گيري از خلاقيت دانشجويان در خلق آثار بديع ادبي بزبان توركي، ترجمه متون توركي به فارسي و انگليسي ترجمه آثار ادبي معاصر به زبان توركي از زبانهاي آلماني، انگليسي، روسي و حتي ژاپني به غناي ادبيات آذربايجاني كمك شاياني كردند. اين نشريات علاوه بر انتشار شماره هاي عادي خويش به مناسبتهاي خاص ادبي ويژه نامه هايي منتشر مي نمودند. نشريه بايقوش (ويژه نامه نشريه آفتاب) با انتشار ويژه نامه (يئني ادبيات آنلاييشما) گام محكمي در راه اعتلاي ادبيات معاصر آذربايجاني برداشت. معرفي شاعران جوان و مصاحبه با شخصيت هاي ادبي معاصر، از جمله فعاليتهاي اين نشريات ادبي بود. در زمينه ترجمه آثار ادبي، نشريه ياشيل يول(خوي) با انتشار اوزل ساي با عنوان «دونمليك ادبيات درگيسي» سهم خود را در غناي ادبيات ترجمه به نحو شايسته اي ادا كرد مي توان گفت كه انتشار نشريه ياشماق با توجه به نوآوريهاي بسيار در آن قدم محكمي را راه اعتلاي ادبيات معاصر و مدرن آذربايجان توسط دانشجويان برداشته شد.

با انتشار نشريه يول فقدان تريبوني كه فعاليت آذربايجاني بتوانند به آساني و سهولت با آن ارتباط برقرار كنند برطرف شد. اين نشريه كه به صورت هفته نامه و در دانشگاه تهران منتشر مي شد با ارائه سبك هاي خاصي در اطلاع رساني، توانست مخاطبان بسياري را جذب كند. اين نشريه نيز نزديك به 10 ويژه نامه يا اوزل ساي كه مهترين آن انتشار اوزل ساي به مناسب 21 آذر- ياد بود حكومت ملي آذربايجان و فرقه دموكرات آذربايجان به رهبري سيد جعفر پيشه وري بود. اين ويژه نامه بيان كننده نقاط تاريك و ناگفته اين واقعه بود كه متاسفانه با بغض و غرض از سوي نويسندگان و مورخان شوونيست مورد جعل و تخريب قرار گرفته بود و توانست اين حادثه مهم را با استناد به مدارك تاريخي كالبدشكافي كند. انتشار اين نشريه پس از 64 شماره از سوي دانشگاه متوقف شد.

فعالترين بخش در انتشار ويژه نامه ها، آبتام يا مركز تحقيقات مجمع دانشگاهيان آذربايجاني بود كه در موضوعاتي همچون آذربايجان شهرلر تانيتيم توپلانسيي، آذربايجان قاديني، فدراليسم در ايران، آذربايجان و يك قرن جنايات ارامنه، 9 سوال و جواب در مورد ادعاي ارامنه مبني بر قتل عام ارامنه دولت تركيه عثماني، و به انتشار اوزل سايي همت گماشت.

انتشار ويژه نامه هاي 9 سوال و جواب درباره 24 آوريل، آذربايجان و يك قرن جنايات ارامنه، مبين اين نكته مهم بود كه اين نشريات علاوه بر نگاه حاضر به مسائل آذربايجان ايران، نگاه موشكافانه اي نسبت به مسائل جمهوري آذربايجان و كشورهاي منطقه دارند. اين ويژه نامه ها با بررسي قتل عام مسلمانان توسط ارامنه در يك صد سال اخير و هم چنين قتل عام مردم مظلوم قاراباغ، خوجالي و طي مناقشه قره باغ به بازشناسي اين حوادث كمك ارزنده اي كرد.

انتشار ويژه نامه ها تركها  و ايران از سوي آبتام و استقبال فوق العاده از اين ويژه نامه در خور توجه بود در اين ويژه نامه نويسنده با استفاده از نثري روان اقدام به بررسي و تشريح مسئله تركها در ايران نموده بود.

در زمينه موسيقي آذربايجاني نيز تشريفات دالغا و چالقي در دانشگاههاي علم و صنعت و تبريز منتشر مي شدند كه با بهره گيري از دانشجويان متخصص در زمينه موسيقي غني آذربايجان و جهان، خلا موجود در بررسي علمي موسيقي آذربايجاني در سطح جامعه و دانشگاه را تا حدودي پر كرده اند.

ايام و مناسبتهاي جهاني نيز در نشريات دانشجويي آذربايجاني نيز نمود خاصي دارد؛ بعنوان نمونه روز جهاني زبان مادري (21 فوريه) براي اولين بار در سطح ايران توسط نشريه سايان در دانشگاه پيام نور اردبيل به عموم معرفي گرديد. اين نشريه 3 زبانه (توركي، انگليسي، فارسي) به مسائل خاصي توجه دارد كه مقالات آن مورد استفاده مطبوعات سراسري نيز قرار مي گيرد.

ترجمه مقالات مربوط به حوزه علوم اجتماعي، زبان شناسي و از نشريات معتبر اروپايي و آمريكايي و هم چنين اينترنت نيز مورد توجه نشريات بوده و هست.

 

نقش بانوان دانشجو در نشريات دانشجويي‌ آذربايجان

 

 

پس از انتشار دان اولدوز به عنوان اولين نشريه دانشجويي در دانشگاه محقق اردبيلي كه سردبيري آن بر عهده  بانوان دانشجو بود و اكثر شوراي نويسندگان اين نشريه نيز متشكل از بانوان آذربايجاني بودند حضور اين قشر در فعاليت هاي دانشجويي روز به روز بيشتر گرديد مشاركت اين قشر عظيم در انتشار نشريات حائز اهميت و در خور توجه مي باشد به عنوان نمونه نشريه ساراي كه توسط دانشجويان آذربايجاني دانشگاه الزهرا منتشر مي شود نمونه بارز حضور اين قشر در فعاليتهاي دانشجويي و به ويژه انتشار نشريه دانشجويي مي باشد اين نشريه كه تاكنون 5 شماره از آن منتشر شده است. بيانگر نگاه دقيق و موشكافانه اين قشر موثر و فعال جامعه  به مسائل آذربايجان
مي باشد از 5 شماره نشريه 3 شماره به صورت ويژه نامه با همكاري آبتام و با عناوين فرش آذربايجان، 9 سئوال و جواب درباره ادعاي نسل كشي ارامنه توسط دولت تركيه عثماني و مقالات ارائه شده در كنگره ستارخان منتشر شده و مورد استقبال خوانندگان قرار گرفته است.

اين نشريه علاوه بر انتشار مداوم در جشنواره هاي نشريات نيز حضوري فعال داشته است پس از حضور در ششمين جشنواره نشريات دانشجويي اسفند 83 مشهد و اولين جشنواره موضوعي نشريات دانشجويي آذر 84 تهران اين نشريه موفق شد در بخش مقاله موفق به كسب لوح تقدير اثر برتر شود.

 

 

مشكلات نشريات دانشجويي آذربايجان

 

با توجه به علمي بودن اكثر مطالب مندرج در نشريات دانشجويي و استقبال خوانندگان و تاثيرگذاري اين نشريات بر افكار جامعه گاه باعث واكنش در سطح دانشگاه و حتي خارج از دانشگاه مي شد. در برخي موارد باعث لغو امتياز مجوز نشريات شده و مشكلات
عديده اي را براي دست اندركاران نشريات فراهم مي كرد.

چنانچه مجوز انتشار نشريات دانشجويي ائلچي (تبريز)، نسيم(آزاد مرند)، دان اولدوز(اردبيل)، جامعه و آذر(آزاد تبريز)، آينا (ابهر) از سوي دانشگاه توقيف شد. نشريه بولود (آزاد مهاباد) نيز براي مدت يكسال توقيف شد نشريات سحر، گوي (آزاد اردبيل) يول (تهران) نيز توقيف گرديدند.

طي سال 84 نشريه دانشجويي آراز طي ويژه نامه اي به تبيين جنبش دانشجويي آذربايجان پرداخت و به دلائل مغاير با آئين نامه نشريات دانشجويي لغو امتياز گرديد نشريه قيزيل اوزن دانشگاه زنجان پس از انتشار ويژه نامه لغو امتياز شد و حتي مدير مسئول و عضو هيئت تحريريه آن نيز براي مدتي زنداني شد نشريه سايان به بهانه واهي براي مدت يكسال نتوانست انتشار خويش را پي بگيرد.

پس از اهانت روزنامه دولتي ايران به ملت آذربايجان و اعتراضات گسترده اي از سوي اقشار ملت آذربايجان عليه اين اقدام نژاد پرستانه (تريبون رسمي دولت) صورت گرفت . قشر دانشجو به عنوان قلب تپنده حركت ملي آذربايجان در اين مورد نيز پيشقدم گرديد . با گسترش موج اعتراضات برخوردهاي قهري و خارج از قانون با نشريات دانشجويي نيز گسترده تر گرديد چنانچه در عرض دو ماه (خرداد و تير 85) نشريات اويانيش، بولود و ياشيل (دانشگاه اروميه) ، ساراي (دانشگاه الزهرا) و يورد (دانشگاه تربيت معلم تهران) توقيف شدند. مدير مسئول و سردبير نشريه قزل اوزن (زنجان)  به جرم انتشار ويژه نامه عباس لساني (فعال آذربايجاني) دستگير و زنداني شدند.

مدير مسئول نشريه دانشجويي سحر (دانشگاه آزاد اردبيل)  در جريان اعتراضات به كاريكاتور اهانت آميز دستگير و بيش از دو ماه زنداني شد. مدير مسئول و سردبير نشريه توقيف شده گوي (دانشگاه آزاد اردبيل) به  همراه اعضاي هيئت تحريريه بازداشت و زنداني شدند.

مدير مسئول نشريه زنگان سوزلري پس از انتشار نشريه مورد بازجويي قرار گرفت نكته قابل توجه در مورد اين برخوردها، منحصر به فرد بودن اين گونه اقدامات در مقابل انتشار نشريات دانشجويي آذربايجاني مي باشد. در كنار برخوردهايي خارج از قانون با اين نشريات در محيط دانشگاه و خارج از آن نظير مطالعه مطالب نشريه قبل از چاپ نشريه، عدم اختصاص كمك مالي به نشريات ايجاد جو منفي در دانشگاهها عليه دست اندركاران نشريه و مطالب مندرج در اين نشريات از جمله مشكلات پيش روي نشريات در راه انتشار بوده و هست. با اينكه به صراحت در بودجه فرهنگي دانشگاهها اختصاص بودجه براي نشريات دانشجويي در نظرگرفته شده است، اعطاي كمك مالي از سوي برخي دانشگاهها مشروط مبني بر عدم توجه به مسائل روز در كنار توجه خاص به مواردي كه براي خوانندگان تكراري شده است و اين گونه مطالب در نشريات نسل اول به كرارت بچاپ رسيده و انتشار مجدد اين گونه مطالب در نشريات دانشجويي نمي تواند دليل منطقي داشته باشد  و مي توان ادعا كرد كه تسلط اندك دست اندركاران نشريات به مسائل روز دليل اين امر مي باشد.

 

برگزاري فستيوالها و جشنواره ها

 

در يك فضاي رقابتي سالم همچون جشنواره، نشريات دانشجويي ضعيف تر با نشريات قوي به لحاظ مطالب، فرم و شكل ظاهري مواجه شده و سعي مي كنند تا سطح كيفي ارتقا دهند. همچنين اين جشنواره ها مي توانند روشهاي جديد تهيه و انتشار مطالب را به دانشجويان نشان دهند. خلاقيت و نوآوري در برگزاري اين جشنواره ها و دادن جنبه آموزشي به آنها مي تواند باعث موثرتر شدن آنها گردد.

برگزاري هفت جشنواره سراسري و ده جشنواره منطقه اي در كنار 2 فستيوال نشريات دانشجويان آذربايجاني، فرصت مناسبي را براي نشريات شركت كننده در آنها فراهم كرد تا با نقاط ضعف و قوت خويش آشنا شوند. هرچند در جشنواره سراسري و منطقه اي مطالب توركي نشريات مورد داوري و ارزيابي قرار نمي گيرند و در داوري نگاه منصفانه اي به مطالب اين نشريات نمي شود، ليكن نشرياتي چون سحر(علوم پزشكي تبريز)، كيمليك (دانشگاه كردستان) سايان (پيام نور اردبيل) ساراي (الزهرا- تهران) و گوي (آزاد اردبيل)، اويرنجي(اميركبير)، اويانيش(اروميه) و علاوه بر شركت مستمر در اين جشنواره ها، به علت كيفيت مطالب موفق به كسب جوايز متعدد شده اند در آخرين جشنواره سراسري (اولين جشنواره موضوعي نشريات دانشجويي كشور) كه آذر 84 در دانشگاه تهران برگزار شد كه از بين نشريات دانشجويان آذربايجاني فقط نشريات ساراي (الزهرا)، سايان (پيام نور اردبيل) گوي(آزاد اردبيل) حضور داشتند كه در بخش ميراث فرهنگي و گردشگري موفق به كسب جوايز متعدد شدند تا آنجا كه نشريه سايان موفق شد رتبه دوم نشريه برتر را به خود اختصاص دهد.

حضور در اين جشنواره در كنار تجربه اندوزي براي نشريات، امكان تبادل افكار و انديشه و تعامل با ساير اقوام را فراهم مي آورد و با شركت در نشستهاي تخصصي كه با حضور مسئوولين وزارت علوم و حتي شخصيتهاي برجسته سياسي برگزار مي شود مي توان مشكلات و مسائل موجود در سطح منطقه را به گوش آقايان (هرچند مشكلات موجود در منطقه دست پخت همين حضرات مي باشد) رسانيد.

برگزاري اولين فستيوال نشريات دانشجويان آذربايجاني در خرداد سال 80 با شركت نزديك به 30 نشريه، علاوه بر امكان آشنايي دست اندركاران اين نشريات با يكديگر، به تشكيل انجمن صنفي نشريات دانشجويان آذربايجاني انجاميد كه متاسفانه مجوز لازم از سوي وزارت علوم صادر نگريدد. انتشار ويژه نامه مشترك نشريات توسط مجمع دانشگاهيان آذربايجاني نيز براي اولين بار در تاريخ مطبوعات ايران صورت گرفت.

انتشار منظم نشريات دانشجوئي آذربايجاني و استقبال خوانندگان از مطالب مندرج در اين نشريات، موجب گسترش كيفي و كمي اين نشريات شد؛ چنانكه در دومين فستيوال دانشجويان آذربايجاني كه به همت انجمن ادبي توركي دانشگاه بوعلي سينا و مشاركت نشريات دانشجويي ايلديريم و بيرليك يولو ميسر گشت، نزديك به 80 نشريه مشاركت داشتند. تشكيل كانون نشريات دانشجويي آذربايجاني نيز گام مثبتي در جهت شناساندن جايگاه اين نشريات و دفاع از حقوق قانوني و صنفي اين نشريات بوداما عليرغم پي گيريهاي بسيار شوراي مركزي مجوز لازم از سوي وزارت علوم، تحقيقات و فن آوري صادر نگرديد و اين امر باعث شد كه مرجعي براي حمايت از نشريات دانشجويي آذربايجاني وجود نداشته باشد.

 

رويكرد جديد : نشريات الكترونيك ، روزنامه نگاري سايبر و بلاگ

 

محدوديتهاي آزادي بيان كه به عنوان چالشي جدي در نشريات سنتي مطرح است، در فضاي سايبر تا حدود زيادي برطرف شده است. نشريات الكترونيك داراي قابليتهايي منحصر به فرد، منجمله هزينه كمتر و در نتيجه استقلال عمل و ماهيت ساختارشكنانه هستند. نشريات سنتي از نظر آزادي بيان قابل كنترل ترين نشريات نيز هستند. در عين حال و برخلاف تصور عموم، فضاي سايبر هم از جمله قابل رويت ترين محيط هاست؛ زيرا به محض اتصال كاربر به شبكه و حتي پس از قطع تماس، امكان رديابي دقيق او وجود دارد.

عمده ترين مزيت سايتها و نشريات الكترونيك، ارائه اخبار لحظه اي است. امروزه ديگر كمتر مخاطبي براي پيگيري حوادث مهم منتظر روزنامه ها مي ماند. مزيت ديگر اين نشريات تعامل و ارتباط نزديكتر نويسندگان و خوانندگان آنهاست، به اين صورت كه مخاطب مي تواند پس از خواندن مطلب به سرعت و سهولت نظر خود را از طريق ايميل يا جعبه هاي پيام به دست اندركاران نشريه منتقل نمايد.

ارتباط دوسويه و صميمانه در روزنامه نگاري سايبر قابل قياس با رسانه هاي سنتي كه در آنها ارتباط نشريه و مخاطبان يكسويه و اصطلاحاً از بالا به پائين است، نمي باشد. از مزاياي ديگر نشريات الكترونيك عدم محدوديت فضاي مطالب (به شرط داشتن فضاي هاستينگ كافي) است. به خاطر ماهيت خاص محيط سايبر و حضور هزاران سايت و نشريه الكترونيك، فعاليت در اين حوزه بسيار رقابتي و انرژي بر است.

كم حوصلگي و تنوع طلبي مخاطبان باعث شده تا مدت زماني كه آنان به مرور هر يك صفحه از نشريه يا بلاگ اختصاص مي دهند بسيار كم باشد؛ بنابراين نويسندگان سايبر مي توانند با كاستن از حجم مطالب، خوانندگان را به مطالعه آنها ترغيب نمايند و نيز با قرار دادن لينكهاي متناسب، دنيايي از اطلاعات مرتبط با هر خبر را در اختيار خوانندگان خويش قرار دهند. همچنين در صورتيكه اين نشريات به مسائلي مثل چيدمان مطالب در صفحات و بالاخص صفحه اول، به روز كردن مستمر و پاسخ به علايق و انتظارات خوانندگان توجه كامل نداشته باشند، به سرعت مخاطبان خود را از دست مي دهند. طراحان وب نيز بايد از به كار بردن روشهايي كه سرعت بالا آمدن صفحات وب را كند مي كند پرهيز مي نمايند، حتي در صورتيكه اين روشها مزايايي نيز داشته باشند؛ زيرا براي يك نشريه الكترونيك هيچ مزيتي بالاتر از جلب و حفظ مخاطب نيست (استاندارد جهاني حداكثر زمان انتظار براي بالا آمدن يك صفحه وب موجود 20 ثانيه است كه با خطوط مخابراتي فعلي ايران بسيار رويائي به نظر مي رسد). در نهايت، ايجاد يك سايت مي تواند ضمن معرفي بهتر نشريه، موجب برقراري ارتباط سريع بين منابعي با علايق مشترك شود. امروزه تحت روند جهاني شدن و با بهره گيري از شبكه هاي مختلف ماهواره اي و اينترنت، مي توان از هر رويدادي در چهار گوشه جهان مطلع گرديد. به گفته مك لوهان، در دهكده جهاني مي توان با كليه وقايع مختلف آشنا شد[1]. به اين ترتيب، وظيفه دانشجويان و صاحبان نشريات سنتي در مورد حضور در شبكه جهاني اطلاعات مشخص مي شود. هر دانشجوي آذربايجاني مي تواند و مي بايست با آشنائي و تسلط يافتن تدريجي بر كامپيوتر و علي الخصوص اينترنت، همچنين اصول اوليه تهيه خبر و گزارش و مهمتر از همه زبان انگليسي، به عنوان تريبوني براي انعكاس مشكلات در سطح منطقه و جهان عمل نمايد. چرا كه در عصر شبكه ها و انفجار اطلاعاتي، مقابله با سانسور اخبار آذربايجان و ساير ملل ايراني- توسط مطبوعات و صدا و سيما كه تحت سيطره تفكرات شوونيستي و نژادپرستانه صورت مي گيرد- با بهره گيري از اينترنت و شبكه هاي ماهواره اي امري ضروري و ممكن مي نمايد.

 

منابع :

 

1-      كاركردهاي نشريات دانشجوئي، دكتر علي اصغركيا

2-      روزنامه نگار كيست؟، ام.وي. كاماس

3-      شماره مشترك نشريات دانشجوئي آذربايجان

4-      تيتر يك- ويژه نامه اولين جشنواره سراسري موضوعي نشريات دانشجويي كشور.

5-      روزنامه همشهري ، شماره 3315، 2 اسفند 82

 


 

 



[1]-نظريه دهكده جهاني اولين بار توسط مارشال مك لوهان جامعه شناس و فيلسوف كانادائي مطرح شد. وي در كتاب «جنگ و صلح در دهكده جهاني» آورده است كه در پرتو وسائل ارتباطي الكترونيك، چهره كار و زندگي اجتماعي دگرگون مي شود، جوامع و ملتها به هم نزديك مي شوند و در نهايت دهكده اي به پنهاي كره ارض پديد مي آيد كه وي آنرا اصطلاحاً «دهكده جهاني» مي نامد.