ایران و قفقار

دکترسوانته کورنل(Svante Cornell )

ترجمه:آیمان آراز

 

‏با فروپاشی اتحاد شوروی درسال 1991رقابت برسرنفوذ ایران وترکیه درقفقاز و آسیای میانه شدت گرفت با اینکه هردو طرف بطور رسمی این رقابت را انکار می‌کردند ولی یاز رقابت درجریان بود(1)کشمکش ترکی-ایران برسرنوع جکومتها بود چرا که ترکیه کشوری سکولار ،دموکراتیک و غربگرا بود درحالی که ایران کشوری اسلامی و مذهبی بانگرش ضدغربی ،ازاین منظربجزتاجیکستان در سایر کشورهای قفقاز ترکیه ازجایگاه قویتری برخورداربود چراکه رهبران اکثرکشورهای آسیای میانه وقفقاز طرفدارروش جکومتی ترکیه بودند ودر عین حال نیز مخالف اسلام سیاسی بودند وبدین خاطر ازبرقراری روابط نزدیک با ایران اجتناب می کردند.

منطقه قفقاز مکان مناسبی برای نفوذ بود چراکه این منطقه محل تلاقی3امپراطوری بزرگ ترکی عثمانی –روس – ایران درطول تاریخ بوده است.ایران دراکثر طول تاریخ منطقه ماوراقفقاز را منطقه تحت نفوذ خویش می‌دیدونقش هژمون رابازی می‌کرد با ازبین رفتن کنترل روسیه برقفقاز و بخاطر حساسیت تاریخی قفقاز،این منطقه برای ترکیه حیاتی به شمار می‌رفت چراکه ازلحاظ استراتژیکیی برقراری روابط نزدیک باجمهوری های ترک آسیای میانه برپایه سیاسیتهای مذهبی-قومی و زبان شناختی حائز اهمیت بود.

به نظر می‌‌رسد تلاش ایران وترکیه برای نفوذ درقفقازازطریق آذربایجان منطقی است دراین بین رهبری آذربایجان  درنظرداشت تااز کشمکش ایران –ترکی به نفع خویش بهره گیرد.ترکیه از لحاظ ریشه زبانی قومی و فرهنگی به آذربایجان نزدیک تربود دراین بین آذربایجانیها ازبرخی جنبه های دیگر نیز باایران ریشه های مشترک داشتند که مورد بسیار مهم اشتراک شیعه بودن هردو کشور می‌باشد این درحالی است که ترکیه کشوری سنی مذهب بود آذربایجان وایران روابط تاریخی محکمی داشتند وآذربایجان درطول تاریخ بخشی ازامپراطوری ایران بوده است و درقرن نوزدهم ودرطی جنگ‌های ایران و روسیه ازایران جدا شده بود با  اینحال نباید فراموش کرد ترکهادرطول تاریخ درایرا ن حکومت می کردند و بویژه سلسله صفویه که مذهب شیعه رادرایران رواج داد ریشه آذربایجانی داشت(3)

باتوجه به موارد فوق وداشتن ریشه های مشترک آذربایحان باایران وترکیه ،این دوقدرت منطقه ای آذربایجان را بهترین گزینه برای نفوذ درقفقازیافتند.

درقیاس باگرجستان وارمنستان ،آذربایجان بایهره گیری ازمنابع عظیم گازونفت و جمعیتی بالغ بر8میلیون نفر کشور مهم منطقه می‌باشد.

ایران ازلحاظ جغرافیایی بیش از700کیلومتر مرزمشترک با آذربایجان دارد این موقعیت مزایایی بسیاری رانصیب ایران کرده است.این درحالیست که ترکیه فقط7کیلومتر مرزمشترک با منطقه نخجوان دارد ومنطقه نخجوان هم را  که ارمنستان ازسرزمین اصلی آذربایجان جداساخته است عامل دیگری که درروابط ایران باهمسایه شمالی‌اش موثربوداین بود که اکثریت آذربایجانهای ایران درشمال غرب این کشور زندگی می‌کنند درحالیکه جمعیت آذربایجان 8 میلیون نفر است و جمعیت آذربایجیانیها درایران عددی بین 20 تا30میلیون نفراست.

این عامل باعث شد تا ایران سیاست متضادی درمقابل آذربایجان اتخاذ کند.ترکیه ازنظر رسمی و عمملی اولین کشوری بود که با آذربایجان رابطه برقرار کرد(4)درحالیکه ایران چنین سیاستی را دنبال نکرد ترکیه پس از دوران سخت بی طرفی به حمایت از آذربایجان درطی بحران قره باغ پرداخت(5)ایران درابتدا مردد بود سیاست منطقی رادرقبال این مناقشه اتخاذ کرد(6)و این درحالی بود که بعنوان کشوری مسلمان و شیعه باید اولین کشورمی‌بود که ازآذربایحان شیعه درمقابل ارمنستان مسیحی حمایت می کرد برخلاف انتظار آذربایجان. ایران ازاین کشورحمایت  نکرد وفقط آمادگی خود را برای میانجی گری اعلام کرد.ودرعین حال روابط خویش راباارمنستان بهبود بخشید این درحالی بود که ترکیه به آذربایجان ملحق شده و ارمنستان راتحریم   کرد.دراین بین ایران بعنوان یکی از تامین کنندگان اصلی مایحتاج ارمنستان درآمد (مطابق گزارشات)ملزومات مورد نیاز ارامنه قره باغ هم توسط ایران فراهم می شد.(7)درحقیقت عامل آذربایجان درمورد سیاست ایران در ماوراقفقازبسیار مهم بود.برای درک این موضوع باید به ارزیابی مسله آذربایجان طی قرن اخیر پرداخت.

مسله آذربایجان و فروپاشی شوروی:

جنگ ایران و روسیه درنیمه اول قرن نوزده که با شکست نیروهای ایرانی همراه شد منجر به انعقاد عهدنامه ترکمنچای درسال 1828 شد(8)این معاهده و پروتکلهای وابسته – منجر به تعیین مرزهای دو امپراطوری درکنار رود آراز گردید رود آراز به ماند حطی است  که سرزمین آذربایجان را ازهم جدا می کند طبیعتاً ایران اراین شرایط ناراضی بود وبدنبال فرصتی بود تااین سرزمینهارا باز پس گیرد و حتی درکنفرانس صلح پاریس درسال 1919درنظرداشت آنها رابازپس گیرد چراکه درآن هنگام قدرت مرکزی روسیه تضعیف شده بود.چراکه مسکو درگیر انقلاب بلشویکی 1917 بود وبدین ترتیب کنترل این کشور برماوراءقفقازاربین رفته بود انقلاب بلشویکی باعث استقلال آذربایجان ،گرجستان و ارمنستان شد (9)ایران مدعی بود که کنفرانس صلح پاریس به درخواست آنها پاسخ نداده است پس ازگذشت 3سال سخت جمهوری های استقلال یافته به شوروی ملحق شدند چراکه پس از انکه بلشویکها قدرت رابدست آوردند شروع به باز پس گیری جمهوری های قبلی کردند(10)بعدازوقوع این حوادث ایران پذیرفت که نمی تواند برماوراءقفقازکنترل داشته باشد باانعقاد معاهده 1921 محدوده مرزی ایران باشوروی مشخص شد(11)   

طبیعتاً تقسیم آذربایجان بین 2امپراطوری فاجعه‌ای برای ملت آذربایجان بود که باعث فروپاشی خانواده های بسیاری شد تماسهای سابق فرهنگی و تجاری ازبین رفت بسیاری ارعلائم حیاتی ملت آذربایجان درمعرض نابودی قرار گرفت و دو آذربایجان برای مدت زیادی ازهم جدا شدند.

تا دئوس سویتوچوسکی دراین باره چنین توضیح می دهد: آذربایجانیهای دو سوی آراز دائما درپی جفظ و جستجوی روابط فی مابین بودند با اکتشاف نفت درقرن نوزده درباکو(12)هزاران نفر از اهالی آذربایجان ایران جهت اشتغال درصنعت نفت باکو به این شهر مهاجرت کردند سویتوچوسکی با این نکته اشاره دارد که تماسهای بین آذربایجان شمالی و جنوبی به قدری نزدیک بود که ترانه ها و داستانها ی فولکوریک ازیک طرف به سرعت به طرف دیگر منتقل می‌شد.

این ارتباظات طی جنگ جهانی اول ادامه یافت و بخاطر فقدان قدرت مرکزی درایران هیچ مرزسیاسی دو آذربایجان‌ راازهم جدا نمی کرد(13)بنابر این هیچ مانعی برای برقراری این تماسها وجود نداشت ازسال 1921 به بعد (بجلو)این دور ناپایداری درایران و شوروی تازه تاسیس پایان یافت و مرز  بین دو دولت به شدت بسته شد و برای دهها سال ملت آذربایجان ازهم جدا شدند و درحقیقت ازبرقراری هر گونه تماس مابین آنها تا اواخر دهه 80 جلوگیری شد.

ظهور جمهوری دموکراتیک آذربایجان درسال 1918 نتوانست توجه آذربایجان ایران را بخود جلب کند جنبش خودمختاری به رهبرشیخ محمد خیابانی شروع شد.خیابانی با اعلام تشکیل حکومت محلی به اتحاد دو آذربایجان تحت نام آذربایجان علاقه نشان داد این جنبش پیش اررسیدن به اهداف مورد نظر سرکوب شد.

مسله آذربایجان درطی جنگ جهانی دوم وهنگامی که خلاء سیاسی درایران و پس از حمله روسیه و انگلیس به ایران بوجود آمد بود برجسته تر شد (15)ناسیونالیستهای آذربایجانی ازاین خلاء بهربردند و بدین ترتیب حکومت کوتاه مدت جمهوری آذربایجان به رهبری سید جعفر پیشه وری درسال 1945 تاسیس شد(16)اگر چه شواهدی وجود داشت که منشاء این جکومت را دخالت خارجی معرفی می کرد – خصوصاًروسیه- این مورد واضح به نظر میرسد که ناسیونالیسم آذربایجانی سازمان یافته بود هرچند که این سازمان یافتگی به مرجله ظهور نرسید.طبیعتا ًسیاست مداخله گرانه و ستیزه جوی شوروی برای شکل گیری جکومت ملی آذربایجان حائز اهمیت بود آذربایجانیها باحفظ هویت قومی خویش ،بخشی از انسجام گروهی رانشان دادند.

فردهالیدی(Fred Holliday)دراین شرایط ناسیونالیم آذربایجانی را تلاش جدایی طلبانه را معرفی می کند این جدایی طلبی را تلاش برای کسب خود مختاری درچارچوب ایران می داند(17)هنگامی که با حمایت شوروی.و آمریکا و انگلیس جکومت ملی آذربایجان با حمله وحشیانه ارتش شاهنشاهی و با ادعای جدایی طلبی سقوط کرد منطقه آذربایجان درسال 1946 به دو استان به مرکزیت تبریز و اورمیه تقسیم شد(18)این سیاست درسال 1993 نیز ازسوی جمهوری اسلامی به نوعی تکرار شد.چرا که اردبیل سومین استان ترک نشین تاسیس شد این امرنشان می دهد  که تمایل به تجزیه آذربایجان ازسوی نظام جمهوری اسلامی ایران نیز دنبال می شود و دراین امراین رژیم با  رژیم پهلوی نیز اشتراک عقیده دارد .

به نظر می رسد که ظهور ناسیونالیسم آذربایجانی نتیجه جنگ جهانی دوم باشد البته توضیح این امر مشکل خواهد بود که  در طی دوران انقلاب اسلامی ما بین سالهای 1978-79هیچ گونه علامتی ازناسیونالیسم آذربایجانی وجود نداشت.

دراین ایام اکثر مردم کشور کثیرالمله ایران خواستا خودمختاری محلی شده بودند. آذربایجانهای درقیاس با کردها ،عربها  وبلوچها بزرگترین اقلیت قومی غیر فارس درایران هستند آذربایجانها مخالف سیاست باستانگرانه حکومت ایران می باشند  قانون اساسی حکومت اسلامی آذربایجانیها راقادرمی ساخت تا زبان مادری خویش را بکار گیرند و بتواند فرهنگ خویش را نسبت به زمان رژیم پهلوی بیشتر و بهتر گسترش دهند.به ظاهر دولت ورژیم جدید  متعلق به همه قومیتهتا بود با وقوع جنگ عراق و ایران باعث افزایش حضور آذربایجانیها درصحنه های  سیاسی و اقتصادی ایران شد.

ابتدا باید دید که اکثر آذربایجانیهای ایران به تاریخ خویش و حکومتها ی ترک ایران آگاه می باشند و ایران را بیشتر متعلق بخود می دانند تا به فارسها.

جنبش های سیاسی آذربایجانیها  تقاضای خویش رانه فقط اتحاد با جمهوری آذربایجان بلکه الحاق آذربایجان شمالی به ایران را مطرح می کردند..(19)امروز دربالاترین مناسب حکومتی می توان حضور آذربایجانیها را مشاهده کرد.

لازم است که اشاره کنیم برخی ازروحانیون عالی رتبه با سیاستهای خمینی و پیروانش مخالف بودند که ازآنجمله می توان به آیت ا...شریعتمداری اشاره کرد(20)هالیدی دراین بین ومورد مهم نیز بحث به میان می‌آورد:ابتدا اینکه شکست حکومت ملی آذربایجان به رهبری سید جعفر پیشه وری درسالهای 46-1945،درس بزرگی را به آذربایجانیها ی ایران داد و آنان را قادر ساخت تا دریک برهه بصورت مستقل و درچارچوب ایران زندگی کنند.

ثانیاً نارضایتی عمده آذربایجانیها ازکردهاست ونه ار حکومت ایران ، آذربایجانیها با توجه به وجود کردها خواستار خود مختاری نیستند چراکه دراین صورت کردها نیز چنین درخواستی را مطرح خواهند کرد.(21)

این بحثها بسیار مشکل و پیچیده  هستند چرا که نمی توان تصویری از برخورد قومیتها ارائه کرد فقط می توان نشانه های ازتمایل به انسجام گروهی را در قالب قومی مشاهده کرد.علاوه براین به نظر نمی رسد که بسیج قومی در قالب عقلی یا منطقی برای این بحث مورد نیاز باشد (22)نمی توان گفت:که جنبش های طرفدار اتحاد وجود ندارد درست برخلاف این گزارشها به نظر می رسد که چنین جنبش هایی درهر دو آذربایجان درحال گسترش هستند شاید به این خاطر که محبوبیت رژیم جمهوری اسلامی درحال کاهش است.

کمیته ملی آزادی آذربایجان جنوبی (SANLC)درجمهوری آذربایجان فعالیت می کند البته میزان فعالیت آن ناشناخته است و وجود این کمیته یکی ار موارد اختلاف درروابط ایران و آذربایجان می باشد.

ایران آذربایجان را مجبور ساخت تا بی طرفی خودرا درقبال مواضع این جنبش بیان کند(23)این اقدام ایران با واکنش تند جنبش آذربایجان مواجه شد دراین بین جمهوری آذربایجان این جنبش رامجبور ساخت تا فعالیت ناسیونالیستی آذربایجان جنوبی را درآن سرزمین محدود کند این نکته رانباید ازنظر دورداشت که سطح واقعی ناسیونالیسم آذربایجانی درایران کمتر شناخته شده است اطلاعاتی که ازاین مورد به غرب رسیده است یک ازهزاران هم نیست .بهرحال سرکوب وحشیانه هر گرایش ناسیونالیستی وسیاست ایران درقبال جمهوری آذربایجان مشکل بسیار بزرگی برای رهبری ایران پدید آورده است.

احساس خطراز جانب آذربایجان:

سیاست ایران درقبال جمهوری تازه تاسیس آذربایجان باتوجه به تحولات داخلی ایران غیر منطقی به نظر می رسد دراین مورد ترس مداوم از بروز شورش درجامعه چند ملیتی ایران نیز تاثیر گذار بوده است ،دولت ایران از ظهور دولت مستقل و قدرتمند آذربایجان درشمال این کشور ناراضی است چراکه این کشور دارای ذخائر عظیم نفت و گاز است که این منابع  ثروت سرشاری را نصیب این کشور می کند بحدی که می توان این کشور را کویت قفقاز نامید(25)وجود اقلیت بزرگ آذربایجانی درایران باید محرکی برای رهبران ایران درجهت حمایت از جمهوری آذربایجان باشد برای تصاحب اقلیت آذربایجانی ایران به نظر می رسد رهبران ایران نظر مساعدی نسبت به این مسله ندارند.

ایران ازهر وسیله ای استفاده می کند تا از تاثیر باکو بر آذربایجانیهای این کشور جلوگیری کند برخلاف این مورد ،نه تنها آذربایجانیها بلکه نظر عموم مردم ایران این کشور، حمایت از آذربایجان میباشد. و نه از ارمنستان (26) از نظر دولتمردان ایران ،آذربایجان تهدیدی علیه تمامیت ارضی این کشور به شمار می آورد واین کشور را تهدید بلند مدت می دانند تا کوتاه مدت، دولت ایران اربروز شورش و ناآرامی در آذربایجان ایران نسبت به همدردی با باکو درقبال مناقشه قره باغ می ترسد.

آذربایجانیهای ایران دراجتماع ایرانی سازمان یافته و مسجم هستند و نسبتاً هویت آذربایجانی ضعیفی دارند و درصد بالایی خود را بیشتر ایرانی می دانند تا آذربایجانی حتی درجنبش های آذربایجانی در آذربایجان جنوبی افرادی هستندد که می خواهند آذربایجان به ایران ملحق شود درصد بالای ادغام آذربایجانهیا ی درسیستم ایران ودیگراین که دولت ایران هیچ گونه خطر قریب الوقوع را درقبال اتخاذ سیاست ضد آذربایجانی نمی بیند.

 خطر واقعی این است که بابهبود شرایط اقتصادی جمهوری آذربایجان و وخیم ترشدن اوضاع اقتصادی و اجتماعی ایران هویت ملی اقلیت آذربایجانی درایران گسترش یابد ومنجر به بروز نارضایتی عمومی درایران شود.

پس ازآنکه درتابستان 1993 طی مناقشه قره باغ آذربایجان ازارمنستان شکست را پذیرا شد ودراکتبر همان سال شرایط برای ایران بحرانی شد چراکه نیروهای ارمنی به نزدیکی مرز ایران رسیده بودند و آوارگان این جنگ وارد ایران شدند بسیاری از آوارگان آذربایجانی باشنا ازطریق روزد مرزی آراز وارد ایران شدند و مورد استقبال آذربایجانیهای ایران قرار گرفتند ایران بجای اسکان این آوارگان ، آنان را بزور اسلحه رادرآنجا اسکان داد به ادعای مسولین ایران نزدیک به 40000نفر ازآورگان درآن اوردوگاه اسکان داده است(27)دلیل عمده اقدام ایران که ترس این کشور ازاسکان دائمی این آوارگان درایران و معاشرت آنها با آذربایجانیهای که نهایتاً منجر به ایحاد خطر علیه ایران شود.

چراکه اگر آذربایجانیهای ایران ازشرایط آوارگان و مصائب آذربایجانیها از وحشیگریهای ارمنستان دراین جنگ آگاه می شدند احتمال وجود داشت به دولت ایران فشار آورند که درطی جنگ باید از آذربایجان حمایت کند و خطر بزرگ تر بسیح آذربایجانیهای ایران برای کمک به آذربایجان در طول این جنگ بود.

این اقدام ایران را نمی توان ازدید انسانی وبشر دوستانه توضیح داد چراکه ساده ترین راه برای کمک به آوراگان جنگی  آذربایجان اسکان آنها درداخل مرزهای ایران بود چرا که درآن صورت احتمال حمله نیروهای ارمنی به این اردوگاهها وجود نداشت دراین بین نباید  ازاهمیت عوامل اقتصادی دراتخاذ این تصمیم چشم پوشید.

این نکته را نباید از نظر دور داشت که درحال حاضر نزدیک به دو میلیون آواره افغنی و عراقی درایران زندگی می کنند و هیچ سازمانی برای اخراج آنها ازایران اقدامی نمی کند.

بهرحال ملاحظات اقتصادی درچنین شرایطی عوامل ثانویه به شمار می رود.Dilip Hiroدرکتاب مهم وبرجسته خویش(Between Marx And Muhammad)چنین می نویسد :علی اکبر هاشمی رئیس جمهوری ایران از خطر تهدید آذربایجان آگاه شده بود وی فهمید که در دراز مدت ناسیونالیسم آذربایجانی مشکلاتی رابرای ایران بوجود خواهدزآورد پس با مشارکت روسیه به نیروهای ارمنی درطی مناقشه قره باغ یاری رساند.

ظهور جمهوری آذربایجان مستقل وقوی خواه سلامی یا غیر اسلامی –باعث شعله ورشدن ناسیونالیسم آذربایجانی درداخل ایران خواهد شد(28)

ازآنجاکه استقلال آذربایجان با فروپاشی اتحاد شوروی همزمان شد ایران نگاه محتاطانه ای نسبت به این جمهوری داشت بااین وجود تاسال 1992 حوادث جاری ایران درحمایت ازجمهوری آذربایجان بود ایران تلاش کرد که نقش میانجی را دراین مناقشه ایفا کند اما بنا به دلائلی موفق نشد که درذیل بحث خواهد شد.

ناسیونالیستهای ایرانی با استدلال به اینکه شهروندان آذربایجانی ایرانی هستند به رژیم فشار می آوردتا جانب نیروهای آذربایجانی رادشته یاشد چراکه آذربایجان درگذشته متعلق به ایران بوده است.(29)برخی ازروزنامه های رادیکال دولت را مجبور کردند تا ارمنستان را محکوم کند(30)

تحولات رخ داده درباکوباعث شد ایران به دشمن آذربایجان تبدیل شود ابولفضل ائلچی بی رهبر جبهه خلق آذربایجان درژوئن 1992 به قدرت رسید وسیاست متمایل به ترکیه اتخاذ کرد ائلچی بی سکولار ، آذربایجانی تمام عیار،طرفدار ترکیه  و  به شدت ضدایرانی بود.

ائلچی بی درچند مورد ازخویش تدبیر دیپلماتیک نشان نداد وی درچندین مورد ایران را موردحمله قرارداد وایران راکشوری محکوم به شکست اعلام کرد و پیش بینی کرد که درطی 5سال دو آذربایجان متحد خواهند شد (آذربایجان شمالی و جنوبی)(31)این قبیل اقدامات درکنار افکار شونیستی دولتمردان ایران باعث بدگمانی ایران به این کشور شد با اینکه دوران حکومت ائلچی بی بسیار کوتاه مدت بود اما وی دراین دوران درگیر جنگ قره باغ ودشمنی فزاینده ایران و روسیه بود روسیه در طی جنگ بطور علنی به طرفداری ازارمنستان پرداخت که این امر تسط شاهدان عینی و سربازان روسی که طی جنگ قره باغ درصف نیروهای ارمنی بودند به اثبات رسیده است.

اتهامات وارد برایران دراین دوران: حمایت ازارمنستان و خصوصاً نقش این کشور درکودتای سرنگونی ائلچی بی درتابستان 1993 بود.تئوریسین های آذربایجان ازتبانی و مشارکت ایران و روسیه دراین کودتا خبر می دهند(33)گرچه دلایل واضحی برای اثبات این قبیل اتهامات وجود ندارد در دوران ائلچی بی ایران به سوی ارمنستان متمایل شد .ایران نیز به مانند روسیه ازطریق کمک های نظامی ارمنستان را حمایت می کرد و هم مواد غذایی و انرژی مورد نیاز ارمنستان را طی مناقشه قره باغ و حتی بعد ازآن فراهم کرد وبه تحریم ترکیه علیه ارمنستان ملحق نشدوازاین مورد به عنوان اهرم فشار علیه آذربایجان بهره گرفت و  درحال حاضر نیز ایران بزرگترین شریک تجاری ارمنستان است . آذربایجانیها ازحمایت ایران ازحرکت های رادیکال اسلامی این کشور شکوه دارند و هم چنین حمایت ایران از اقلیت طالش این کشور که درنزدیکی مرزهیا ایران زندگی می کنند نیز محکوم می کنند.جمایت ایران ازکشور مسیحی ارمنستان درقبال کشور مسلمان و شیعه بسیار محل سوال و پرسش است با وقوع کودتا وسقوط ائلچی بی ،حیدرعلیف درژوئن 1993،به قدرت رسید علیف رهبر حزب کمونیست بود وی  برای برقراری آشتی بین ایران و آذربایجان تلاش کردواقدامات آشتی جویانه ای رابرای ایجاد توازن دربرخی سیاستهای خارجی این کشور شروع کرد وسطح روابط این کشور با ترکیه رانسبت به زمان ائلچی بی نتزل دادو در جهت برای ایجاد پیوندهای بین المللی اولین قدم به برقراری روابط منظم با روسیه اقدام نمود.تا ازاین طریق به کشورهای مشترک المنافع نزدیک ترشود و روابط نزدیک تری نیز با تهران بر قرار کرد(34)

بهرحال پیچیدگی و تدبیر سیاسی علیف آگاهی او نسبت به اهمیت ایران به برقراری امنیت در آذربایجان منجر شد علیف پیش ازرسیدن به قدرت رهبر نخجوان بود س. این سرزمین بطورمستقیم به سرزمین آذربایجان متصل نیست درحین مناقشه قره باغ علیف با سوءاستفاده ازموقعیت نخجوان را خود مختار اعلام نمود و روابط بسیار نزدیکی با رهبران ایران برقرار کرد و بطور یک جانبه وبدون رضایت ائلچی‌بی  چندین قرارداد تجاری و انرژی را با ایران منعقد ساخت و ایران به نخجوان کمک های  مالی اعطا کرد وارمنستان را مجبور ساخت تا به نخجوان حمله نکند.

ترکیه بااستناد به معاهده 1921 با اتحاد شوروی خودرا متعهد به تامین امنیت تخجوان اعلام کرده علیف بعنوان رهبر آذربایجان سعی درایجاد روابط نزدیک با دنیای سلام کردوربارها به تهران و ریاظ مسافرت کرد(35)وی بااینکه دردهه 1970بعنوان فردی ملحددرآذربایجان شناخته شده بودبااین حال سعی درتقویت روابط باکشورهای اسلامی می کرد.

بااین همه درروابط ایران وآذربایجان بهبودی مشاهده نشد وتحولی نیز درسیاست ایران نسبتت به آذربایجان مشاهده نشد هنگامی که آذربایجان مشغول انعقاد کنسرسیوم شرکتهای نفتی غربی بودماه  می بعد این قرارداد به قرارداد قرن مشهور کرد 5%ازسهام این قرار داد ؛نصیب ایران شد.

درآوریل 1995آذربایجان درپاسخ به اصرار آمریکا ،ایران راازاین کنسرسیوم اخراج کرد این امرنارضایتی ایران رابدبنال داشت ایران  علیف رامتهم کرد که بازیچه شیطان بزرگ شده است درپاسخ به این عمل –ایران برق نخجوان را به بهانه عدم پرداخت بدهیها قطع کرد(36)ودرکنار این اقدام ایران درامرتولید واستخراج نفت وگاز آذربایجان مانع ایجاد کرد.یکی ازاین اقدامات انصراف ازهمکاری دراحداث خط لوله ازباکوبه جیهان ترکیه بود.درابتدای امر قراربود این خط لوله ازباکو وازطریق رود مرزی آراز وارد ایران شده وازطریق نخجوان به ترکیه وازآنجا به مدیترانه انتقال یابد.(37)

این مسیر به گونه ای طراحی شد بودتااحتمال حصور ارمنستان وجود نداشته باشد به نظر این مسیر از لجاظ جغرافیای هم منطقی است.

دراین بین مقامات ایرانی مدعی بودند که باید این خط لوله ازطریق خاک ایران به خلیج فارس وصل شود وترکیه از مسیر این خط لوله حذف شود این امرباعث می شد که ایران امتیاز بیشتری بدست آورد.وبتواند بر صادرات نفت آذربایجان کنترل داشته باشد وازاین مورد به عنوان اهرم فشار بسیا رموثری علیه این کشور بهره گیرد .عبور این خط لوله ازمسیر گرجستان با توجه به ناپایداری سیاسی موجود درآن کشور ازلحاظ امنیتی برای خط لوله مشکل ایجاد می کرد.(38)ایده ایران می توانست موجب نارضایتی آذربایجان شود و حق انحصاری روسیه براین منطقه رانیز زیر سئوال برد محرومیت ایران ازحضور درکنسرسیوم موجب سردی روابط دوجانبه شد.علیف برای حفظ این روابط احساس خطر کرد اواخر سال 1995 آذربایجان پیشنهاد سهم 10%ازحوزه نفتی شاه دنیز ر ابه ایران ارائه کرد(39)ودرطی می 1996 ایران این پیشنهاد راپذیرفت امکان داشت پذیرش این پیشنهاد از بینی رژیم ایران نشات گرفته باشد(40 )

بااینکه روابط ایران و آذربایجان درزمان علیف اندکی بهبود یافت ولی دولت ایران نگرش مخالفی نسبت به همسایه شمالی خویش داشت.

محور ایرانی –روسی برای کنترل دریای خزر:

ایران روابط نزدیکی با دشمن آذربایجان یعنی روسیه برقرار کرده بود درزمانی که آمریکا درنظر داشت ایران راازلحاظ بین المللی منزوی کند روسیه متحد کلیدی ایران شدچراکه این کشور قدرت منطقه‌ای  بود(41)درقبال تحرکات آمریکا ،روسیه وایران روابط بازرگانی خویش راگسترش دادند وقرارداد همکاری هسته ای منعقد کردنداین پیمان باعث تنش درروابط آمریکا و روسیه شد مقامات روسیه بارها اظهار داشتند که درمورد مسله هسته ای ایران  تسلیم هیچ فشاری نخواهند شد(42)روسیه وایراندارای منافع مشترکی درمورد نفت و گاز دریای خزر هستند مورد بسیار مهمی که نباید ازنظر دور داشت این بو دکه اگر رژیم حقوقی دریای خزر برحسب آبهای منطقه‌ای تعیین شودهردو کشورایران و روسیه درشرایطی واقع می‌شوند که درآن مناطق ازدریای خزر منابع نفت وگاز وجودندارد.منابع غنی هیدروکربن درمحدوده آبهای منطقه ای آذربایجان ؛قزاقستان و ترکمنستان واقع شده است بنابر این روسیه وایران درصد ایجاد رژیم حقوقی بین المللی دردریای خزر هستند تا متابع موجود بطور اشتراکی توسط دولتهای ساحلی خزر موردبهره برداری قرارگیرد ایران و روسیه با استدلال به اینکه خزر دریا نسبت و هیچ خروجی طبیعی مانند دیگر دربا ها ندارد واز لحاظ تکنیکی یک دریاچه بسیاربزرگ است و قوانین دریاها درآن بردندارد(43)می خواهند رژیم خقوق بین المللی دراین دریاچه به اجرا درآید.

استدلال آذربایجان ،قزاقستان این است که خزر یک دریای محصور می باشد و آنها حق دارند تحت قانون دریایی (ساحلی)برای ترسیم مناطق ملی و منابع بهربرداری منحصرا درمحدوده این کشورها اقدام کنند(44)

فقط ترکمنستان دراثر فشارهای فزاینده روسیه اصل بهربرداری مشترک را پذیرفته است البته به نظر می رسد آذربایجان و قزاقستان نیز  به این امر متمایل شوند.

روسیه وایران به آذربایجان فشار می آورند تا به بهره برداری مشترک ازمنابع نفت دریای خزر راضی شودواین امر را شرط  بهبود روابط آذربایجان باایران و روسیه عنوان می کنند این ر حالی بود که علیف مخالف واگذاری حتی یک وجب از خاک آذربایجان بود.

دربین کشورهای ساحلی فقط‌ ‌ آذربایجان تاکنون اصل بهره برداری مشترک را با وجود فشارهای فزاینده ایران و روسیه نپذیرفته است.درژوئن 1995،ایران و روسیه درمورد بهبود روابط درمورد همکاری متقابل درسیاستهای نفت و گاز به توافق رسیدند(45)ایران باتوجه به فشارآمریکا برا ی انزوای این کشور نسبت به برقراری روابط باروسیه مشتاق تراست بنابه دلایل سیاسی و اقتصادی ایران می خواست ثابت کند می تواند رودرروی آمریکا بایستد باتوجه به سیاست  داخلی روسیه هر امری که ثابت کند روسیه به آمریکا وابسته نسبت جزعلایق دولت به شمار می رود این امر نیز از طرف مسکو برروابط این کشوربا ایران تاثیرگذار بوده است.

درتابستان 1995،ایران وروسیه درمورد همکاری درزمینه ساخت سکوی حفاری ساحلی دردریای خزر بتوافق رسیدند (46)ودراکتبر همان سال دوکشور پیش نویس مقدماتی رژیم حقوقی خزرراتهیه کردند باتوجه به اینکه هردوکشور فقط درمحدوده 10 مایلی آبهای منطقه ای حق استخراج داشتند. (47)

بااین وجود باید حاطر نشان کرد ایران نسبت به روسیه براجرای بهره بربرداری مشترک اصرار نمی کرد و جهت جلوگیری ازبی ثباتی منطقه توافق مابین کلیه کشورهای ساحلی راخواستار بود(48)

ایران و جنک قره باغ

آن چنان کهٍٍEdmund Her zing به آن شاره کرده است  مسله قره باغ ازدهه 1940،بطور مستقیم وبیش  از حد تصورازجانب شمال تهدیدی علیه امنیت ملی ایران بوده است(49)دربین مناقشاتی که دراوخردهه 1980درقفقاز بوقوع پیوسته است درمقیاسه با مناقشات قومی هردوکشور آذربایجان و گرجستان بارها شاهد ناپایداری بوده است افزایش قابلتهای نظامی دراین منطقه بدون کنترل دولتها باعث مناقشاتی شده که منجر به تشکیل پارلمانهای خصوصی شده است(50)بنابراین قفقاز منبع پتا نسیل ناپداری برای تمام قدرتهای منطقه ایمی باشد مناقشه قره باغ کوهستانی چند دلیل اهمیت خاص داشت ابتدا اینکه امنیت ایران بخاطر نزدیکی این منطقه به ایران بخطر می افتد این واقعه درپاییز 1993 ازآنجا که دوکشور ازهمسایگان ایران درگیر مناقشه بودند مناقشه مستقیماً برامنیت ایران تاثیر گذار بود.مهم تراینکه این مناقشه نقش مجموعه های منطقه ای بزرگتر راکه ایران درآنها جایکاه ویژه ای داشتند بازی می کرد. ایران باتوجه به این موارد دراولین مرحله پیشنها میانجی گری راارائه کرد اولین مذاکرات آتش بس مارس 1993 درتهران صورت گرفت و«اعلامیه تهران»درماه می همان سال منعقد شد عبدا...رمضان زاده وجود جبهه خلق آذربایجان رامانعی بزرگ برسر میانجی گری ایران دانست وی هم چنین به حملات مدام نیروهای ارمنی به مواضع آذربایجان درطول آتش بس اشاره کرد،حملات نیروهای  ارمنی ازسوی نیروهای رادیکال ایران محکوم شد چرا که ارمنستان باسو استفاده ازاین فرصت خواهم شد.توسط ایران ودر حقیقت کمک ایران به این کشور باعث زیر سوال رفتن بی طرفی ایران و میانجی گری این کشور شد و عامل بعدی ابوالفصل ائلچی بود  با نپذیرفتن میانجی گری ایران باعث شکست مذاکرات به اصطلاح صلح ایران شد(51)هر چند ایران به ظاهر درنظر داشت بحل این منا قشه کمک کند ولی همزمان ازعامل مناقشه قره باغ بعنوان اهرم فشار درسیاست خارحی علیه آذربایجان بهره گرفت.ازآنجا که مناقشه درسال 1992 بحد فوران رسید ایران درتلاش بود تا آذربایجان نفوذ کند دراکثراین ایام ایران درتلاش برای رسیدن به این هدف علیه آذربایجان ازارمنستان حمایت می کرد تنها موقعی که این مناقشه تهدیدی علیه ایران بشمار رفت تهران درظاهر ارمنستان را تحت فشار قرار داد.ایران درظاهر با پیشنهاد ترکیه مسله قره باغ و بحران حاصل ازآن را برای مجکومیت ارمنستان در شورای امنیت سازمان ملل مطرح کرد

به نظر می رسید که تهران ازعواقب شکست آذربایجان درطی این مناقشه آگاه نبود شکست آذربایجان منجر به درگیری  مهمی درسطح منطقه شده و امنیت منطقه ای را بخطر می انداخت(52)ایران بوضوح ودرچندین مرحله خواستار ایجاد تعادل در منطقه بود دراین بین منطقه محصور نخجوان از اهمیت خاصی برخوردار بود وقتی درسپتامبر 1993 این منطقه درمعرض حمله نیروهای ارمنی قرار گرفت نیروهیا ایرانی با عبور از رودخانه آراز به مقابله با نیروهای ارمنی پرداختند این عمل ایران عکس العمل شدید روسیه رادربرداشت چراکه این کشور به مانند ایران ازطریق کمکهای نظامی ارمنستان رایاری می کرد.

روسیه خاطر نشان کرد که روابط خوب این کشور با ایران درگرو موافقت ایران به برتری و تسلط روسیه درقفقاز است وزیر امور خارجه ارمنستان به ایران اطمینان داد که این کشور به نخجوان حمله نخواهد کرد(53)برغم انتظارات دقیقاً درموقعی که لازم بودایران تعادل قدرت راباافزایش فشار برارمنستان برای جلوگیری ازایجاد آشوب بیشتر برقرار سازد ایران ازاین مناقشه برای فشار علیه آذربایجان بهره گرفت همچنان که دربالابحث شدایران درچندین مورد ازارمنستان حمایت کرد

ایران به عنوان تامین کننده اصلی برق انرژی و مایحتاج ارمنستان بود ارمنستان که بخاطر تحریم ترکیه و آذربایجان درمضیقه بود و بخاطر شرایط حاضر گرجستان امکان ارسال مواد غدایی به این کشور وجود نداشت روسیه نیز مشکلات خاص خودش را داشت مسیر خط لوله انتقال گاز روسیه به ارمنستان چندین با رمورد خرابکاری قرار گرفت روابط تجاری مهم ایران با ارمنستان باعث شد تااین کشور ازاین لحاظ مشکلات خویش را حل کرده و درپرتو این حمایت ها بتواند بر آذربایجان غلبه کند.برخی گزارشها با این امر دلالت دارد که چندین مرحله ایران مسیر انتقال سلاح و ادوات جنگی به ارمنستان بود و هم چنین نیروهای نظامی ارمنستان درچندین شهر ایران آموزش نظامی دیده بودند(54)این احتمال هم وجود داشت که جنبش های ارمنی درایران مشغول فعالیت باشند و عملیات تروریستی راازخاک ایران علیه ترکیه انجام دهند(55)

آذربایجانیها معتقد بودند که ASALA(ارتش سری آزادی بخش ارمنستان)هنوز درایران به فعالیت مشغول است و بطور آزادانه نیروهایش رابرای نفوذ ارمنستان درقره باغ کوهستانی ساماندهی می کند.دراکثر دوران جنگ قره باغ آذربایجان خود رامنزوی می دید.(56) چراکه باتوجه به وجود دودشمن قدرتمند،نظیر ایران و روسیه فقط یک متحد ترکیه درجنگ تنها بود دراوائل 1993ارتش نامنظم آذربایجان درآستانه فروپاشی قرارگرفت یکی از عوامل سقوط ائلچی بی نیز ارتش ضعیف ونامنظم این کشور بود.

ناتوانی دولت ائلچی بی درکنترل نیروهای مسلح وبرخوردهای نامعقول درسیاست خارجی ناشی ارعدم آشنایی وی با ساختارسیاسی بود.مواضع روسیه درقبال بحران قره باغ بسیار فعال بود این کشور به نفع ارمنستان فعالیت می کرد ایران مستقیماً وارد مناقشه نشد ولی هر جاکه توانست اثرمخربی به آذربایجان وارد کند غیرمسیتقیم و مستقیم به ارمنستان یاری رساند.غرب نسبت به این مناقشه بی اعتنا بود.وترکیه نیز قادرنبود به حل این مناقشه یاری رساند.اگر روسیه وایرن درقبال موفقیتهای آذربایجان درجنگ قره باغ مقابله نمی کردند می توانسند بطور همزمان به ایجاد موفقیت منطقه ای خیلی پایدار کمک کنند با اینکار آنها مناقشه به بن بست نمی رسید اکثر ناظران درشرایط فعلی اعتقاد دارند مذاکره نمی تواند درمنطقه قره باغ کوهستانی مثمرثمر واقع شود آذربایجان با دارابودن منابع سرشار نفت و گاز برای بازپس گیری ممنطقه قره باغ به ابزارنظامی متوسل خواهد شد(57)

باتوجه به بی ثباتی درمنطقه تلاشهای برای حل دیپلماتیک بحران است تا درآینده ازکشت و کشتار اجتناب شود واحتمال دارد تلاشها ی بین المللی منجر به ایجاد توافق درآینده نزدیک شود.(58)اگر چنین توافق حاصل نشود ممکن است سیاست ایران درقبال این مناقشه خطرناک باشد.بروز مناقشه درنزدیکی مرزهای ایران باعث افزایش مسائل امنیت ملی می شود.بسیاری ازناظران آگاه هشدار دادند که جنگ قره باغ نقطه  شروع درگیریهاوبرخوردهای منطقه ای خواهد شد که دربدترین حالت شامل ایران و روسیه و ترکیه خواهد شد(59)احتمال درگیری درمناقشه منطقه ای از 2 کشور دیگرزیادتر است چراکه ایران تنها قدرت منطقه ای است که باهر دوکشور آذربایجان وارمنستان مرزمشترک دارد وجود اقلیت آذربایجانی دراین کشور عامل بی ثباتی این کشور خواهد شد.

باتوجه به شرایط فعلی تهران مایل است مستقیماًدرپی یافتین  راه حلی برای حل دیپلماتیک بحران قره باغ برآید وایران باآگاهی ازاین وضعیت درپی اتخاذ سیاسیت منطقی برای آینده این مناقشه باشد.(60)ایران خواه ناخواه درگیرمناقشه ای شده است که نباید به دلایل داخلی و عوامل بیرونی درصد حل این مسله برآید.

اتحاد ایران و روسیه 

افزایش همکاری بین ایران و روسیه و ارمنستان منجر به شکل گیر ی نوعی اتحاد منطقه ای تقویت شود این اتحاد باتوجه به مشکلات اخیر روسیه درقبال تشکیل ائتلاف ضدروسی درمنطقه حائزاهمیت است این پیوند ها درحال حاضر روبه گسترش است البته این اتحاد درعصر واقع گرایی سیاسی  و  باتوجه به وجود جهان بینی خاص بازیگران مهم جهانی دوام زایدی نخواهد آورد.همکاری ایران و روسیه مورد بحث قرار گرفت که همکایهای نظامی ،اقتصادی و روابط سیاسی نزدیک روسیه و ارمنستان نیر درحد مطلوبی است حوادث سالهای اخیر تمایل ایران وارمنستان را برای توسعه همه پیوندهای دربسیاری اززمینه ها با توجه وجود دشمن مشترک یعنی آذربایجان نیز روبه گسترش است.درفوریه 1992 ودربحبوحه جنگ قره باغ درجریان بازدید وزیر امورخارجه ارمنستان ازایران درکنار بحث درمورد جنگ قره باغ قرارداد فروش گازطبیعی و همکاریهای فنی بااین کشوربه امضاء رسید(61)و در حین عقد قرارداد تماس دو طرف افزایش چشمگیری یافت تااینکه روابط ایران و آذربایجان درسال 1995وخیم شد.

درماه می 1995 وپس ازاینکه ایران ازکنسرسیوم نفت آذربایجان اخراج شد با قراقیان نخست وزیر ارمنستان ازایران دیدار کرد و چندین قرارداد همکاری سیاسی و اقتصادی بین دو طرف به امضاءرسید(62)قراردادبسیار مهم و حیاتی برای ارمنستان تامین گازو برق موردنیاز این کشور به مدت 20سال ازسوی ایران بود پس از عقد قرارداد ایران صادرات گازبه نخجوان راقطع کرد چراکه روابط استثنای باارمنستان دردرجه اهمیت قرارداشت(63)روابط نزدیک ایران وروسیه نیز درمدت کوتاهی بسیاررشد کرد ایران به بهانه روابط آذربایجان بااسرائیل این کشور را تحت فشار گذاشت درقبال این روابط امکانات بیشتری دراختیار ارمنستان قرارداد(64)ملاقات سطح بالای درگیری برای انعقاد قرارداد همکاری دو جانبه در دسامبر 1996در ایروان ودرفوریه 1997درتهران برگزارشد رهبری ایران ضمن آمادگی برای میانجی کری برای حل بحران قره باغ صراحتاًعلیه آذربایجان موضع گیری کرد.این قرارداد ها ازدید آذربایجانیها تهدیدی علیه امنیت این کشوربوده  وایران بااین قرارداداها درصدد انزوای آذربایجان می باشد.شاید تلاش ایران وروسیه و ارمنستان برای ایجاد منطقه ای تلاش درجهت کاهش نفوذ ترکیه درآسیای میانه و قفقاز باشد چراکه نفوذ وحضور ترکیه درمنطقه منافع روسیه و ایران را بخطر می اندازد.

ازدید ارمنستان ؛ترکیه بزرگترین تهدید برای موجودیت این کشور است و درهرحال این کشور ازآذربایجان بسیارقوی‌تر است.درروزهای اخیر روسیه ،شکل گیری محور منطقه ای ضدروسی رادرحوزه کشورهای CISمحکوم کرده است .هسته این محورکشورهای اوکراین ؛گرجستان ؛آذربایجان می باشدچراکه این کشورها ازجاه طلبی هژمونیک روسیه درسرزمینهای اتحاد شوروی پیشین شکوه دارند(65)ازبکستان نیز دائماًدراین ائتلاف ضدروسی مشارکت دارد چراکه این کشور براستقلال ازروسیه پافشاری می کند.

اخیراًبه نظر می رسد مواردی به این اتحاد غیررسمی ملحق شد که این اتحاد به GUAMمشهورشد است(GUAMحرف اول نام کشورهای گرجستان ؛  اوکراین؛آذربایجان،مولداوری میباشد)ازدید کارشناسان روسیه ترکیه رابعلت داشتن روبط دوجانبه بااین کشورها درایجاد این اتحاد دخیل می دانند اما بعید به نظر می رسد که این قبیل اتحادها درهرشکل درافکار تصمیم گیرندگان وجود داشته باشد.

باتوجه به اینکه این کشورها خواستارکاهش وازبین بردن نفوذ روسیه دراین کشورها هستند و همکاری آنها برای رسیدن به این هدف ازحمایت آمریکا و غرب نیز برخوردار است وجود چنین اتحادی منطقی است. ترکیه نقش متحد آمریکارا ایفا می کند وکشورهای آسیای میانه وقفقازرا به ایجاد روابط نزدیک باآمریکا ترغیب می کند روسیه نیز ازاین وحشت دارد ممکن است دراتحاد مخالف درطبقه ش خاورمیانه تشکیل شودیک اتحاد حول روسیه و یک اتحاد حول ترکیه  .اگراین اتحادها بوجود آید اتحاد ترکیه ازحمایت غرب وآمریکا برخوردار خواهد شد و حضورایران دراتحاد اول باعث برانگیختن سوءظن غرب وآمریکا می شود ناظران آگاه معتدند که ایران ازفرط استیصال و درماندگی وبا توجه به شرایط انزوای بین المللی به دنبال متحدات منطقه ای است و این متحدان راروسیه و ارمنستان یافته است بدون مشارکت ایران هیچ نفعی برای روسیه دراین اتحاد نمی توان متصور شدایران درتلاش برای رقابت باترکیه وتلاش برای حل مسائل داخلی و خارجی خویش به یکی ار عناصر فعال اتحاد تبدیل شده است.

با اینحال هنوززود است تادرمورد این اتحادهاو میزان کارایی آنها ارزیابی کرد پیچیدگی های سیاستهای داخلی و منطقه‌ای قفقاز وهمسایگی دولتهای هرگونه پیش بینی را دشوار ساخته است آنچه دراین لحظه واضح است این است که روسیه ایران و ارمنستان علایق مشترکی دارند. ودرصدد رسیدن به اهداف مشترک نیز هستند که این اهداف کاهش نفوذ ترکیه وجلوگیری ازپیشرفت آذربایجان و ایجاد مانع در امر توسعه این کشور هست.ازآنجایی که ترکیه مایل است پاسخی برای چالش بیابد و باتوجه به اینکه سیاست خارجی ترکیه جمهوریت این کشوربا احتیاط وتنفرازهرگونه توسعه طلبی سیاسی به پیش می رود.

نتیجه گیری:

آنچه دراین مقاله موردتجزیه و تحلیل قرارگرفت است این است که فروپاشی اتحادشوروی بریا ایران ناخوشایند بودچراکه باعث ایجاد چالشهای امنیتی درمرزهای شمال این کشور شدایران درپرتوفروپاشی شوروی بامجموعه ای ازبی ثباتی و مناقشات قومی درکنار مرزهای خود مواجه شد.

وچون تواناییی کمتری برای نفوذدراین منطقه قفقاز دارد اقلیت آذربایجانی این کشور باعث وخیم ترشدن اوضاع شده است.سران تهران ،آذربایجان راخطرعمده برای امنیت ایران مجسوب می کنند وتلاش خویش رابرای جلوگیری ازرونق اقتصادی وپیشرفت این کشور با جهت دهیسیاستهای منطقه قفقاز وپیچیدگیهای موجود  بکار می گشرند.

بااینجال عارضه جانبی بحران قره باغ کوهشتانی درحال حاضر تهدید میان مدت برای امنیت ایران است ودردراز مدت برای صلح وثبات منطقه تاثیر خواهد گذاشت سیاست ایران درقفقاز بیان کننده شرایط سخت ؤئوپلتیکی ایران است ایران درپی یافتن متحدانی درسطح منطقه می باشد درنهایت نمی تواند مواضع سیاسی خویش را حفظ کند.

 

دکتر.

*دکتر اسونت کرنل مدیر مسئول موسسهCornell Caspian Consulting LLC و هم چنین مدیر تحقیقات برنامه مطالعاتیSilk Road دانشگاهUppsal وقائم مقام انیستیتو آسیای میانه و قفقاز دانشگاهJohnhopins و سردبیر مجلهCentral Asia-caucasus Analiticمی باشد.

منابع:

1- برای داشتن دید کامل درمورد رقابت بین ایران وترکیه برای نفوذ درآسیایی میانه و قفقاز می توانید به مقاله “Silent competition :Iran and Turky in Azerbaijan and Central Asia”وهمچنین مقاله اثر",”Philip Rshins “Etniske konflinter I sentiral-asia of kaukasus” انستیوتو مروژی امور بین الملل شماره 172 دسامبر 1993ص ص 111-123 رجوع کند.

2-تمام مردم ترکیه سنی مذهب هستند ذکر این نکته ضروری است که 20%ترکها شیعه علوی هستندکه اعتقدات این شیعیان با اعتقادات شیعیان ایران بطور کلی متفاوت است.

3- برای مطالعه بیشتر درمورد تاریخ آذربایجان و مسائل بین دو قسمت ملت آذربایجان به کتاب "Russian and Azerbaijan – A Borland in Iransiton"اثر تادئوس سویتوچوسکی و انتشارات دانشگاه نیویورک 1995 و بازهم ازاین مولف به کتاب " Russian and Azerbaijan the shaping of national idintitu in amuslim commanity " 1920-1905وانتشاران دانشگاه کمبریج 1985 مراجعه کنید.

4- برای داشتن دید کلی درمورد ترکیه به مقاله "Ankara’s Baku- contered transcaucasia :policy has it faild?middle east journal ": ژانویه 1997 اثر"Suha Bolukbas"مراجعه کنید.

5- درباره سیاست ترکیه درقبال بحران قره باغ به مقاله اسونت کرنل با عنوان "A Delrcate balance :turky and nagrono karabakh" درمجله "Middil Eastern Studies"سال 34-ش1 ژاونیه 1998ص ص 55تا 72مراجعه کنید.

6- درمورد  شروع بحران قره باغ به مقاله "The Armenian – Azrebaijan conflixt :stiucure and sentiment:Third world Quarterly"ش2؛1989 اثر "Tamara Dragadze"مراجعه کنید .درمورد تاریخ و مسائل موجود درمورد بحران قره باغ به مقاله "Natinal religious or tereiotial conflict?"از"The case of nagrono karabakh aire vaseman ‘ramin ginat "درمجله "Stadies in conflict and terrorrism" ش4 ؛1994؛مراجعه کنید وبرای درک نگرش بین الملل نسبت به این بحران از جنبه های حقوقی به مقاله "Srvante Cornell "”undeclarid war-the nagrono karabakh conflct resconsidered ”درمجله "Studeis journal of south azian and middle eastern" سال 2 ؛ش 4 تابستان 1997 مراجعه کنید.

7- " Enclare builds alifelinc out of azerbajan "20 سپتامبر1997

8- درمورد جنگ های ایران و روس به کتاب  "Russia and Iran 1780-1828"اثر"Muriel Atkin"انتشارات دانشگاه مینه سوتا 1980 مراجعه کنید.

9- فیروز کاظم زاده "The Stuggle for transcucssia"انتشارات دانشگاه آکسفورد 1951

10- برای داشتن دید کلی دراین دوران به مقاله "the transcaucasian fedration and orbins of soviet- union" اثر "Stepen Blank"درمجله "central asian surrey"شماره 4 1990 آثار "Fred Hallidey"مراجعه کنید.

11- "condemed to reactunable to infalce :Iran and transcaucsia ‘transraucsia boundarie  "اثر"Johan F.Wright ,Suzanne Goldenberg ,Richars Schoefield  "انتشارات UCL 1996 ص 75

12- سوتیوچوسکی – روسیه و آذربایجان ص ص24-20

13 - هالیدی- ص 75

14- فیروز نهاوندی "Russia ,Iran and Azerbaijan: thr histiric origins of Iranin foreign policy ic contis ted borders in the caucasac, burno coppetiers" بوکسل ،انتشارات "VUB"1996

15- تورج اتابکی "Azerbaijan: ethniuty and autonomyin twenth –contary Iran "انتشارات "British Acadimic"1993

16- این اپیزود موضوع مورد توجه آثار دانشگاهی بسیاری بوده است برای نمونه "Iran and gold war:the Azerbayijan crisis of 1945"اثر "Lourise Fawcett" اتنشارات دانشگاه گمبریج 1992

17- هالیدی- ص ص79-76

18- نهاوندی

19- مقاله " Irredentist campaign among Azeri's Iranian " انتشارات"OMRI"3 سپتممبر 1996 درمورد الحاق آذربایجان به ایران با وجود تمایل رهبران ایران ازنظر برخی ناظران سیاسی ،مورد خطرنامی برای جدایی طلبی آذربایجانها نیست چراکه جمعیت 8 میلیون ترک آذربایجانی به اقلیت آذربایحانی ایران اافزوده می شود.

20 – نهاوندی "Russia ,Iran and, Azerbaijan"

21- هالیدی- ص80

22- درمورد بحث بسیج قومی می توانید به کتاب "Ethnic conflictin word politices" اثر "Ted R Gurr,Barbara Harff " انتشارات آکفورد "Boulder"1994 مراجعه کنید.

23- "Iran demands extradition"ازروزنامه "OMRI daiy digest" 10 دسامبر 1996

24- برای داشتن دید کلی ازمسائل ایران به مقاله "the ceisis of Iranin statc"ازاحمد هاشم "Adelhi Paper"ش 296،1995 مراجعه کنید.

25- آذربایحان ،کویت قفقاز

 از"Chris Kutschera"نشریه ""the middle east"مارس 1996 لندن

26- عبدالله رمضان زاده "نقش ایران بعنوان میانجی دربحران قره باغ به نقل از "Bruno Coppetiers"بروکسل انتشارات "VUB"13 دسامبر 1993

27- کانال ماهواره ای "BBC"13 نوامبر 1993

28- "Dilip Hire"نویسنده کتاب "Between marxand mahmmad teh changing face of central asis" انتشارات "Harper- Collins"1997ص 293

29-کامل همایون در نگاهی به قره باغ درمسیر تاریخ "مرکز مطالعات آسیایی میانه و قفقاز ؛سال 2 شماره 1 تابستان 1993 به نقل ازعبدالله روضان زاده درمقاله "نقش ایران به عنوان میانجی دربحران قره باغ "

30- بخش مطالعات و اطلاعات جنوب آسیا؛دانشگاه هاروارد ژانویه 1994

31- "Dilip Hiro"the Azerbayijan questaon teh nation14 سپتمامبر1992

32- "Thomas Golfz,letter from euasia ,the hidin Russian hand"مجله "Eoreing poliiy"شماره 92 پاییز 1993

33- بسیار جالب است که برخی ازناظران آگاه سیاسی ادعا می کنند که ترکیه درکودتاعلیه ائلچی بی مشارکت داشته است بااینکه سقوط ائلچی بی ازقدرت ،شکست بزرگی برای ترکیه درراه ورود به قفقاز بوداین گونه اظهار نظرها بسیارغیر منطقی است بااین وجود ترکیه متوجه ضعف جکومت ائلجی بی شده بود برخی نظریه ها به این امر دلالت دارد که ترکیه برای حفظ آبرو درپی شکست متحد خویش آذربایجان بود.

34 تادئوس سوتیوچوسکی"the spirit of baka "نشریه "Central Asia"شماره 4 ؛1993

35- مقاله "A.Kechichian and theodok w"باعنوان "the erisis in Azerbayijan:how clans infulnece the politics of an emerging repoblic"نشریه "Middle east policy"تابستان 1996ص ص 65-64

36- "Iran cuts electriaty of nakhicheran"درنشریه"OMRI deily digest"30 می 1995

37- کانال BBC16 مارس 1993

38- مقاله "Nazlan Ertan ,Baku-Ceyhan :pipeline or pipe dream"درنشریه "Turkish probe"17 می 1996 ص ص20-19

39- مقاله "Iran opts out of shakh-doniz" درنشریه " OMRI deily digest " 11 دسامبر 1995

40- مقاله "Iran finally agrees to stakein shah-deniz "درنشریه " OMRI deily digest "13 می 1996

41- "MRI analytrcak briel"26 ژوئن 1996

42- مهرداد محسنیان :روابط ایران با آسیای میانه و قفقاز درمجله "Iranian journal of International affairi" پاییز1995

43- برای داشتن دید کلی درمورد مسله سیاستهای دردریای خزر به مقاله "ownership of seabrd and subsoil resources in the caspian sea under "درمجله "caspian crossroads" مراجعه کنید .برای داشتن دید حقوقی دراین باره به مقاله ""اثر"" درمجله "" شماره 1 ؛1997 ص ص 27-25 مراجعه کنید.

45- "Iran ,Russia and oil"نشریهOMRI1 ژوئن 1995

46- " Iran ,Russia and oil "نشریه18OMRI جولای 1995

47- "Russia ,Iran to  drow up new legul status"نشریه24 OMRI اکتبر 1995

48- "Edmund Herzing"لندن انیستیتو سلطنتی امور بین الملل 1995 ص ص 28تا44

49- "Herzig"ص 30 "Iran and the former soveit south"

50- برای بحث دراین مورد به مقاله "the pestcommunist war"اثر "Charles.H.Fairbants"منتشر سده در"Journal of democracy"اکتبر 1995 مراجعه کنید.

51- رمضان زاده :"نقش ایران به عنوان میانجی دربجران قره باغ "

52- " halliday "ص ص 88- 84

53- رمضان زاده :"نقش ایران به عنوان میانجی دربجران قره باغ "

54- "halliday"ص 84

55- درمورد ترورسیم ارمنی به کتاب "the Armeninan terrorist compaing aganst" اثر "Michael .M.Gunter"تابستان 1983

56- "Svante Cornell""undeclared war"

57- " Svante Cornell "مقاله "the unraly cauca sus"درمجله "Curreat history"سال 96 ش 613

58- "Svante Cornell"مقاله " the prospect of conflicts inthe caucasus peacc war? "" درسال 9 ش 9 "Iranina journal of internatinal affars"تابستان 1997

59- مقاله "national, territral or religionus ,conflict "از "Vaseman and Ginaf"

60- "Iran and former sovet south"و"Edmand Herzing"و "halliday" ص 21

61- "Iran nad the forme, sorveint herzing"ص 31

62- "Armenia ,Iran sing coopration agreemend"مجله " OMRI Daily Diyest "10 می 1995

63- "Iran cufs electricty conahicherani"مجله " OMRI Daily Diyest " 30 می 1995

64- "Iran &Azerbayijan end ifer  end israel"مجله "OMRI Daily Diyest"10 آگوست 1995

65- برای مطالعه و تحقیق درمورد دخالت روسیه درامور داخلی کشورها یCISبه مقاله "" انتشارات کمبریج