در نکوهش پان فارسیسم!

حسن  جداری

پان ایرانیست ها و پان فارسیست های قسم خورده ، کسانی که به زبان و فرهنگ و ادبیات ملت های تحت ستم ایران پشیزی ارزش قائل نیستند ، مرتبا در بخش های مختلف ایزان گلوبال ، مطالبی  سخیف و پیش پا افتاده در ستایش از زبان فارسی نوشته و در برجسته کردن این زبان ، حد و مرزی نمی شناسند. این شوونیست های زبانی و نژادی با این زیور و زینت بستن به قامت زبان فارسی ، بر تسلط ناهنجار و غیر عادلانه این زبان در ایران و سرکوب زبان های دیگر رایج و دایر در این کشور اسیر در چنگ ارتجاع ، مهر تصدیق می نهند. در کشوری که در آن بیش از نصف اهالی کشور را ملل غیر فارس تشکیل میدهند ، چنین مداحی ها و اغراق گوئی ها در زمینه زبان مسلط و رسمی، هدفی جز تداوم تسلط زبان و ادبیات فارسی و محو و نابودی زبان ها و فرهنگ های ملل غیر فارس ایران را دنبال نمی کند. این کامنت نویسان برتری طلب و نژادپرست در واقع امر ، هنوز در قرون و اعصار گذشته زندگی می کنند و در نهایت بلاهت و نادانی، حقایق ملموس دنیای امروز را انکار مبکنند. اگر تاریخ جهان را ورق بزنیم خواهیم دید که در اروپا در تمام دوران فئودالیته ، زبان لاتین،  زبان کلیسا و کتابت و تدریس بود . با فرارسیدن رنسانس و ظهور و رشد بورژوازی مدرن،  در بخش هائی از اروپا ، به تدریج زبان های ملی در تمام زمینه ها جای زبان لاتین را گر فتند. در همان دوران رونسانس، درحالی که  مارتین  لوتر،  انجیل را  استادانه به زبان  آلمانی  ترجمه میکرد،  شکسپیر،  در نهایت مهارت، به  زبان انگلیسی،  شیوا ترین نمایش  نامه ها  را  می نوشت.

در مشرق زمین نیز به مانند اروپا، زمانی زبان فارسی، زبان متداول شعر و ادبیات و تاریخ نویسی بود . شعرا و ادبا و مورخین اقوام غیر فارس ، به زبان فارسی آتار خود را تدوین میکردند. با رسیدن پای سرمایه داری مدرن به مشرق زمین، در این بخش از دنیا نیز ، با ظهور ملت ها ، زبانهای ملی  به جلو رانده شدند. شعرا و نویسندگان متعلق به ملت های مختلف که از ادغام اقوام، تشکیل شده بودند، در زبان های ملی به خلق آثار ادبی پرداختند. برای نمونه، 150 سال پیش، متفکر و نویسنده شهیر آذربایجانی ، میرزا فتحعلی آخوند زاده ، به شیواترین وجهی به زبان ترکی آذری، نخستین نمایش نامه ها را در قاره آسیا، خلق کرد.همان طور که در تاریخ ها آمده، اشعار آتشین  صابر میرزا  شاعر  با استعداد آزادیخواه  ترکی سرا،  در  دوران مشروطیت  در سنگرهای  فدائیان از  جان  گذشته  در تبریز به پا خاسته ، دکلامه میشد. در کشورهای چند ملیتی  مانند ایران که در آنها همواره رژیم های سرکوبگر و استبدادی بر سر کار بوده اند ، زبانها و ادبیات ملت های تحت ستم با توسل به زور و فلچماقی ، قدغن اعلام شده اند. در این کشور های اسیر در چنگ استبداد و خودکامگی، رژیم های زورگو،  نظیر رژیم سرنگون شده شاه و رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی، برای  خفظ سلطه استبدادی خود، ستمگرانه زبان رسمی و فرمایشی -  زبان ملت غالب- را به ملت های غیر خودی، تحمیل کرده و  تحصیل  به زبا ن های  مادری  را  اکیدا ممنوع ساخته اند.

در ایران، در تمام دوران تسلط پهلوی ها، هیچ نویسنده و شاعر و ومحقق متعلق به ملت های غیر فارس، اجازه نداشت به زبان بومی خود، آثارش را  نوشته و افکارش را بیان سازد. . به همین جهت نیز مجبور بوده است به زبانی بیگانه که همان زبان فارسی می باشد به نوشتن و خلق آثار به پردازد . این پان فارسیست های بیسواد و متعصب نمی فهمند که زبان فارسی برای ملت های غیر فارس ایران، چیزی جز زبانی بیگانه و تحمیلی نه می باشد . طی ده ها سال،تحمیل این زبان، سبب شده است که زبان و ادبیات ملت های غیر فارس ایران لطمات جبران ناپذیری را متحمل گردند. شواهد و دلایل غیر قابل انکاری وجود دارد که نظر مرا در این مورد، کاملا تائید می کند. این یک واقعیت است که تحمیل زبان فارسی ، مانع رشد و شکوفائی زبان و فرهنگ ملت های غیر فارس ایران  شده است . درعین حال ، این فاجعه که نویسندگان و شعرای متعلق به ملت های غیر فارس، مجبور بوده اند به زبان فارسی آثار خود را بنویسند ، شکاف و فاصله عمیقی بین اهل قلم متعلق به ملت های غیر فارس و آحاد این ملت ها ، ایجاد کرده است . اهالی هر ملتی شوق و اشتیاق وافری دارند که به زبان بومی خود در مدارس تحصیل کرده و کتاب ها و نوشته هائی که میخوانند به زبان خود آن ملت باشد نه زبان دیگری که با زور سرنیزه به آنها تحمیل شده است . اگر آتار تابناک صمد بهرنگی به زبان ترکی نوشته میشد، طبیعته تاثیر و نفوذ آن در خلق آذربایجان ، به مراتب بیشتر بود. . شوونیست های فرهنگی و نژادی که اینهمه در زمینه محاسن و مزایای زبان فارسی ، پرگوئی میکنند . هرگز درک نه کرده اند که بلوچ ها ، کردها، آذربایجانی ها,عرب ها و ترکمن های ساکن ایران چقدر از تحمیل  زبان فارسی رنج می برند و از این زور گوئی و تحمیل،  بیزارند.        شهریور 1399