شرکت در مضحکه ی انتخاباتی، مشروعیت دادن به رژیم‌ جنایتکار حاکم است!...

 

با نزدیک شدن روز انتخابات، خیمه شب بازی رژیم ابعاد تازه ای به خود می گیرد.

رژیم که در دوره های قبلی با بازی معروف «پلیس خوب» و «پلیس بد» توانست مردم را به پای صندوقهای رای بکشاند، این بار دیگر حنایش رنگی ندارد و ظاهرا برای بخش اصلی حاکمیت به رهبری علی خامنه ای نیز «شرکت میلیونی» مردم همیشه در صحنه در انتخابات دیگر جذابیت لازم را ندارد.

هر چند که بخشی از حاکمیت هنوز هم امیدوار است که با تکرار بازی «پلیس خوب» و «پلیس بد» دیگر بار نیز بتواند مردم را به پای صندوقهای رای بکشاند. این بخش از حاکمیت که «از این ستون به آن ستون" را فرجی می داند، به دنبال خرید  وقت جهت نرمش قهرمانه ی دیگری در مقابل ایالات متحده است..

همانند دور قبلی اینبار نیز نقش «پلیس بد» به ابراهیم رئیسی جلاد معروف کمیته ی مرگ زندانهای رژیم واگذار شده است، اما رل «پلیس های خوب» را قرار است که تاجزاده، جهانگیری و لاریجانی بازی بکنند.

البته جهانگیری که در هشت سال اخیر شخص دوم قوه ی مجریه به حساب می آمد و خود و خانواده اش در چپاولهای میلیاردی پدرخوانده های رژیم شرکت داشته، شانس زیادی برای بازی کردن این نقش ندارد.

ولی در صورت تائید صلاحیت اش تاجزاده- این مهره ی امنیتی که در سرکوب نیروهای چپ و مجاهدین نقش مهمی داشته است- به عنوان زندانی سابق و منتقد رژیم می تواند این نقش را بخوبی بازی بکند. خصوصا که عوامل آشکار و پنهان رژیم در خارج و داخل کشور به شدت در حال لابیگری برای او بوده و مشغول گدائی از رهبر برای تائید صلاحیت او هستند.

علی لاریجانی این‌ مهره ی مرموز رژیم که خود و خانواده اش در چپاولها و‌ جنایت‌های خانواده های حاکم شرکت داشته اند، هم در این انتخابات و هم در تعیین رهبر آینده نقش مهمی بازی خواهد کرد.

گرانی سرسام آور، فساد ریشه دار ساختاری و بی عرضه گی حاکمیت در مهار پاندمی کرونا - که خود نتیجه ی مخالفت های ضد علمی و توطئه گرانه ی علی خامنه ای و آخوندهای حکومتی با واکسیناسیون‌ و تامین لجستیک بهداشتی لازم است- روزانه صدها نفر را به کام مرگ‌ می کشاند. همه ی اینها آخرین بازمانده های مشروعیت رژیم را به باد داده است.

بر خلاف رژیمهای دیکتاتوری کلاسیک، رژیم اسلامی انضباط لازم را برای تامین حداقل مایحتاج اکثریت مردم ندارد. حاکمین اسلامی بدون هر گونه شرم و حیائی اعلام می کنند که بعد از چهل و دو سال حاکمیت شان، هشتاد درصد مردم محتاج کمک های دولتی هستند و بخش بزرگی از نفوس کشور حتی بدون این کمک ها از تامین نان خالی برای خود و خانواده شان عاجز هستند.

تحریمهای ایالات متحده و متحدین غربی اش – که خود نتیجه ی سیاست های ماجراجویانه، پان شیعی و توسعه طلبانه ی رژیم هستند- آخرین رمق را از حیات اقتصادی کشور گرفته اند.

ورشکستگی بنگاههای دولتی و خصوصی، بیکاری بخش عظیمی از نیروی کار کشور و پاندمی همه گیر که رژیم از مهار آن عاجز شده است، گرد مرگ بر کشور پاشیده است.

تعداد معتادان، مصرف کنندگان داروهای اعصاب و روان، سونامی سرطان در کلان شهرها و کمبود آب و خشکسالی که همه نتیجه ی سیاستها و برنامه ریزیهای غیر علمی و ارتجاعی هستند، چهره ی وحشتناکی از کشور را ترسیم می کنند.

 

رژیم برای ادامه ی حیات ننگین اش در مقابل تحریمهای ایالات متحده و متحدین اش، علاج را در بستن قراردادهای مشکوک و پنهان با کشورهای چین و روسیه دیده و عملا کشور و ثروتهای آنرا پیش فروش می کند.

این همه زمانی رخ می دهد که علی خامنه ای به عنوان رهبر فعال مایشا با بیماری و پیری دست به گریبان بوده و سالهای آخر عمر ننگین اش را می گذراند.

با نزدیک شدن روز مرگ رهبر، یارگیری برای دوران پسا خامنه ای هم اینک به شدت آغاز شده و به احتمال زیاد انتخابات این دوره در تعیین رهبر آینده نقش مهمی بازی خواهد کرد.

حضور فعال تیپ هائی چون محمود احمدی نژاد و علی لاریجانی در این دور از انتخابات را می توان از این زاویه نیز دید.

بخشی از رژیم که قبلا مشروعیت نظام اسلامی شان را به «شرکت میلیونی» مردم همیشه در صحنه وابسته کرده بود، دیگر برایشان شرکت گسترده ی مردم در انتخابات اهمیت اش را از دست داده است.

آنها برای رویائی نهائی با مردم بیشتر به فکر پایان دادن به هرج و مرج حاکم بین خودشان و یک دست کردن نمایندگان هسته ی سخت رژیم هستند.

چهل و دو سال حاکمیت مافیای حاکم، هر روز بیشتر از روز قبل کارگران و زحمتکشان یدی و فکری را به این‌ نتیجه می رساند که با ادامه ی رژیم‌ ولایت فقیه آب خوش از گلوی آنها و خانواده هایشان‌ پائین‌ نخواهد رفت.  

به همین خاطر کارگران، روستائیان، بازنشستگان، مال باختگان و‌جوانان‌ نامید از همه جا هر روز به اشکال مختلف در چهار گوشه ی کشور اعتراض های خود را نشان می دهند.

چهل و دو سال حاکمیت اسلامیون و مافیای حاکم نشان داده است که انتخابات در کشور معنی ندارد و گره ئی از مشکلات اساسی کشور باز نکرده است.

انتخابات در کشور یعنی چیدمان مهره های سرسپرده و ذوب شده در ولایت برای پیش بردن سیاست های فاناتیک هائی همچون علی خامنه ای.

انتخابات در کشور یعنی اشغال پست های آب و نان دار برای چپاول بیشتر ثروتهای کشور.

انتخابات در کشور یعنی کنترل کشور و مردم توسط چند صد خانواده ای که بعد از انقلاب تمامی اهرم های اصلی اقتصادی و سیاسی کشور در دست داشته اند.

 

کارکران، معلمان، پرستاران، روستائیان، بازنشستگان و جوانان کشور!

شما در زندگی روزانه تان بهتر از اقشار دیگر جامعه می دانید که رژیم جنایتکار حاکم با تحمیل بیکاری، فقر و فلاکت بیش از هر چیز کرامت انسانی اکثریت قریب به اتقاق ایرانیان را پایمال کرده است.

ملل غیر فارس!

شما که زیر سلطه ی این رژیم از هر گونه حقوق ملی از جمله آموزش به زبان مادری محروم هستید.

شرکت در چنین انتخابات رسوائی یعنی افزودن بر عمر رژیمی که کشور را در مسیر پرتگاه نابودی قرار داده است.

جنبش فدرال دمکرات آذربایجان

تاریخ: ۲۲ ماه مه ۲۰۲۱/ اول خردادا ۱۴۰۰