تهاجم همه جانبه است

نوشتهء:  بلنت اسین اوغلو

ترجمهء:  علی قره جه لو

 

در سده های 1200 ، وقتی آمادگی تهاجم غرب  به شرق فراهم می شد، کلیسا پیشتازی تهاجم را بعهده داشت.  فعالیت های  سیاسی و سازمانی برای متحد کردن نیروهای نظامی شان، از طرف کشیش ها انجام می شد.  آنها، جوامع باقی مانده، و پراکنده مسیحی در آناتولی و خاورمیانه را بعنوان متحدین پشت جبهه و لوجستیک خود ارزیابی می کردند.

در روزگار ما، پیشتازی سیاسی - سازمانی تهاجم مشترک غرب را آمریکا بعهده گرفته است.  آنهایی که فکر می کنند، تهاجم امپریالیسم به خاورمیانه، محدود به افغانستان، لیبی، عراق، سوریه و ایران است، آنهایی هستند که هنوز هم متوجه ابعاد خطر نیستند.

در مقابل حمله، کشورهای منطقه با تاخیر هم که باشد، گرد هم آمده و قصد دفاع از خود را نشان می دهند. این وضعیت، آمریکا را دچار عجله کرده است.  بدین جهت، فعالیت های طراحی شده خود را که قبلا بشکل پنهان پیش می بردند،  این بار دیگر احتیاجی به پنهانکاری در خود احساس نمی کنند.

تجهیزات نظامی و تسلیحاتی که به "پکک" PKK  دادند، بیشتر از تجهیزات نظامی است که دولت سوریه در دست دارد.  در عرض دوماه اخیر 468 کامیون تریلر تجهیزات نظامی به پکک در سوریه ارسال کرده اند!

تهدیدهایی که از طرف آمریکا و متفقین اش متوجه ترکیه است، قدم  به قدم، و در چارچوب یک طرح معین افزایش می یابد.  این تهدید ها را می توان بشکل زیر خلاصه کرد: 

1-   رفراندوم استقلال کردستان که از طرف اسرائیل سازماندهی شده است، و قراراست در 25 سپتامبر انجام گیرد.

2-  اینکه، این رفراندوم مناطق کرد نشین ترکیه را نیز دربر خواهد گرفت، یا نه، در رسانه های غرب مورد بحث است.

3-  اعلام اسرائیل دایر براین که:  " کردستان مستقل، برای اسرائیل یک ضرورت است".

4-   نشان دادن چماق به ترکیه در صف بندی قطر، بوسیله عربستان سعودی، امارت متحده عربی و بحرین که از طرف آمریکا سازماندهی شده است.

5-   مسئله  روز کردن دوباره دروغ نسل کشی ارمنی

6-  اقدام به کودتای نافرجامی که در 15 جون 2016 درهم شکسته شد. 

7-   آمریکا، و اروپا، با هر طرفندی، می خواهند طرفداران فتح الله گولن و پکک را، که عناصر تربیت شده آنها بوده و با اشاره آنها حرکت می کنند، از دست عدالت {قوه قضایی} نجات دهند.  (1)

8-  کاهش یافتن جریان "پول داغ" و سرمایه گذاری های خارجی برای پروژه ها

9-   پیش گرفتن سیاست تهاجمی یونان، علیه ترکیه

10-  در خواست از ترکیه دایر بر، بیرون بردن سربازان خود از قبرس، و لغو نقش تضمین کننده حقوق ترک های قبرس شمالی!  (2)

11-  ادامه حضور آمریکا در سوریه به بهانه مبارزه با داعش.  این وضعیت سبب بی ثباتی در داخل ترکیه می گردد.

12-  قصد آلمان در اجازه ندادن به حضور رئیس جمهور ترکیه در گردهمایی G- 20  در آلمان.

13-  تصمیم پارلمان اروپا برای متوقف کردن مذاکرات عضویت ترکیه به اتحادیه اروپا، قطع کمک های مالی، خواستن از ترکیه برای متوقف کردن ساخت نیروگاه اتمی  "آک کویو"  Akkuyu  که بوسیله روسیه ساخته می شود.  این در حالی است که، نیروگاه اتمی دیگری توسط ژاپنی ها در "سینوپ  Sinop  نیز ساخته می شود!

14-  افزایش حملات  {نوشتاری  و تظاهرات} علیه ترکیه،  در رسانه های آمریکا  و اروپا

15-  خبرهای شهیدی که هر روز از راه می رسد.

تهدید هایی که سعی کردم برشمارم، نمی تواند تنها به علت حضور ترکیه در سوریه {قطع کریدور آمریکا - اسرائیل} توضیح داده شود.  تهدیدها بطور مستقیم متوجه تمامیت ارضی ترکیه است، این واقعیت را باید دید.

آیا متوجه خطر هستید؟

توضیحات مترجم:

1-  گفتمان غرب علیه  طیب اردوغان، دایر بر سمت گیری وی بسوی "دیکتاتوری"، زیرپا گذاشتن "دموکراسی"، سرکوب مخالفین، زندانی کردن رونامه نگاران ...  و اشگ تمساح ریختن برای آزادی های دموکراتیک در ترکیه ی تحت حکومت اردوغان، که بخشی از آنها واقعیاتی انکار ناپذیرند، دلیل دیو سیرت کردن اردوغان، و اقدام به کودتا برای سرنگونی حکومت وی نیست، و هیچ وقت نبوده است.  زیرا، دیکتاتورهای زیادی درجهان هستند که متحد و تحت حمایت آمریکا و غرب اند که اردوغان در مقایسه با آنها فرشته می ماند.

دلیل اصلی دشمنی غرب با اردوغان، سمت گیری اجتناب ناپذیر حکومت ترکیه در داخل، در جهت سرکوب سازمان ترور پکک و سرکوب سازمان ترور فتح الله گولن یعنی گلادیوی تحت امر آمریکاست، که هر دو، بعنوان ابزاری در دست غرب برای براه آوردن و رام کردن ترکیه بکار می روند.  و در خارج، سمت گیری ترکیه در جهت قدرت های اروآسیا، عضویت {ناظر} ترکیه در "سازمان همکاری شانگهای"، قطعی شدن قرار داد خرید سیستم های دفاع هوایی S- 400 از روسیه، علی رغم مخالفت آمریکا و کشورهای ناتو.  همکاری روزافزون ترکیه، با ایران، سوریه، روسیه و حکومت مرکزی عراق، و حرکت در جهت  نقش برآب کردن طرح کردستان بزرگ، قطع کریدور آمریکا - اسرائیل در شمال سوریه، بحث های روزمره و رو به افزایش در رسانه های ترکیه در خصوص لزوم خروج از پیمان ناتو و بستن پایگاههای آمریکایی در ترکیه ... .

از این رو، افتادن بدام گفتمان "حقوق بشری"،  "آزادی" ، "دموکراسی"  و شیرین غرب، که ظاهری حق به جانب و فریبنده دارد، مثال دیدن درخت و ندیدن جنگل است، که تبلور خود را در "راهپیمایی عدالت" نشان می دهد.  یکی از خواست های اساسی این راهپیمایی در ترکیه، آزادی عوامل فتح الله گولن و پکک از دست عدالت است!  این راهپیمایی همچنین خواستار پایان دادن به "سیاست خارجی تهاجمی" حکومت ترکیه است.  که به معنی چشم بستن به طرح های آمریکا و اروپا در تاسیس کردستان بزرگ در بیخ گوش ترکیه است!  و این همه، با هیاهوی عدالت و حمایت همه جانبه غرب از  گفتمان عدالت، پیش برده می شود.  ولی کدام عدالت ؟  عدالت برای کی؟

2-  ترکیه بدنبال "کودتای سرهنگان" در یونان {1974-1967}، و سپس اقدام به قتل عام و اخراج ترک ها از قبرس، در سال 1974 در قبرس نیروی نظامی پیاده کرد. این مداخله سبب تحریم نظامی غرب علیه ترکیه گشت.  اختلافات دو جامعه ترک و یونانی در قبرس بدنبال دو رفراندوم، و رضایت هردو طرف دایر بر زندگی مستقل ازهم کاهش یافت.  کشف منابع عظیم هیدروکربن در دریای اژه، و آب های قبرس،  و حرص و ولع شرکت های غربی برای تصاحب این ثروت، سبب بروز و از سرگیری دوباره اختلافات گردید.  خواست بیرون بردن نیروهای نظامی ترکیه از قبرس و اتحاد دوباره قبرس و عضویت آن در اتحادیه اروپا، در واقع برنامه محروم کردن ترکیه از سهم عظیم منابع نفت و گاز قبرس است!  مانورهای دریایی اخیر اسرائیل، و قبرس جنوبی نیز که از طرف اروپا حمایت می شود، در این رابطه قابل درک است.  جالب تر اینکه، غربی که بدنبال تکه پاره کردن کشورهای خاورمیانه و تبدیل آنها به دولت شهرهای کوچک است، در قبرس بدنبال وحدت دو بخش قبرس است!  این سیاست یک بام و دو هوای غرب را چگونه باید خواند؟

لینک اصل مقاله:  http://www.ulusal.com.tr/saldiri-cok-yonlu-makale,6449.html