یک کریدور، چهار استراتژی  (2)

نوشتهء:  رفعت باللی

ترجمهء: علی قره جه لو

 

وضعیت  را بشکل کلی ارزیابی کنیم.  در 24 اگوست 2016، ترکیه عملیات "سپر فرات" Fırat Kalkanı  را {در سوریه} آغاز کرد.  هنوز هم ادامه دارد. 

"جنگ کریدور" یک گام تاریخی است، و از طریق 4 استراتژی اساسی انجام می گیرد:

استراتژی اول، در رابطه با کریدور است.

بارها تاکید شد:  از تاسیس کریدور ممانعت، و تمامیت ارضی سوریه حفظ خواهد شد.  این، دیگر، هدف اساسی سیاست خارجی ترکیه است.  آنچه که در خارج می بینیم عبارت از این است، همه قدم ها در رابطه با سوریه است.  طرح دارای دو مرحله است.  ابتدا کریدور قطع خواهد شد، و سپس برچیده خواهد شد.  فعلا در مرحله اول هستیم.

استراتژی دوم، در رابطه با اتحادهاست.

آکپ {AKP} در سوریه با سیاست های آتلانتیک {ناتو} گره خورده بود.  از سال 2016 برگشت {از سیاست های ناتو} مشخص تر شد.  دیگر، اولویت های ترکیه در منطقه روسیه و ایران هستند.

این نتیجه یک تجربه بزرگ است.  زیرا، "عقل دولتی ترکیه"  Türkiye,nin Devlet Aklı امتحان کرده و به عینه دید:  جبهه آتلانتیک{جبهه ناتو}  سبب هرج و مرج و تجزیه می شود.  نمونه ها:  افغانستان، عراق، لیبی، و نیز سوریه ای که شریک سرنوشت اش هستیم.  عقل دولتی چیز دیگری را هم دید:  از لحاظ آمریکا، جغرافیای بعدی هرج و مرج ترکیه است.  در نتیجه، ترکیه مجبورا به سوی سیاست های منطقه محور سمت گیری کرد.

به استراتژی سوم  ترکیه در "جنگ کریدور" نگاه کنیم.

بله، ترکیه در سوریه می خواهد کریدور آمریکا را برچیند.  با این هدف، "نیروهای مسلح ترک" TSK را وارد سوریه کرد.  فقط، در عین حال، از وارد شدن به تسویه حساب با آمریکا دوری می گزیند.  زیرا، وضعیت جدی و دارای ریسک است.   بدلیل این که در مورد کریدور، هم ترکیه مصمم است و هم آمریکا.  موضوع برای دو طرف هم، استراتژیک است.  اگر آنکارا نتواند از کریدور ممانعت کند، روند به سمت هرج و مرج و تجزیه می رود.  اگر آمریکا نتواند کریدور را تاسیس کند، نمی تواند موقعیت خود در خاورمیانه را حفظ کند.

این را باید دید، برای واشنگتن همه چیز به "کریدور" گره خورده است.  دیگر پرده پوشی نمی کند، هم "سازمان ترور فتح الله گولن" {FETO}وهم، پکک {PKK} را به صحنه راند، آنهم همزمان.  جنگ خندق، بمب گذاری های زنجیره ای، اقدام به کودتا، همه درون یک بسته واحدی هستند.  نیروهای مهم ترکیه نیز علیه آمریکا در حال آماده باش هستند.

واشنگتن درست درهمین وضعیت اعلام کرد:  "کمک های تسلیحاتی به پید/ یپج  {PYD/YPG} را ادامه خواهیم داد". پنهان نمی کنند، پرده پوشی هم نمی کنند، بلکه برعکس، با نگاه به چشمانمان می گویند.  این نوعی مبارزه طلبی است.  در واقع تحریک می کنند.

نتیجه:

خروجی  "هزار بار محاسبه"  را می توان تحت یک عنوان جمع کرد.  و آنرا می توان "اتحاد با محوریت منطقه" نامید.  یعنی:  با تهدید آمریکا، نه به تنهایی، بلکه همراه کشورهای منطقه باید مقابله کرد.  زیرا تمامی منطقه ما زیر تهدید آمریکاست.

به صحنه نگاه کنیم.  آخرین وضعیت اتحاد منطقه در چه حال است؟  تحولات جدی وجود دارند.  فرمانده ستاد ارتش روسیه به آنکارا آمد (15.9.2016)  موضوع، البته سوریه بود.  بدنبالش اعلام شد،  ولادیمیر پوتین به ترکیه می آید (11.10.2016) .  این بدین معناست که، بین فرماندهان ستاد ارتش ترکیه و روسیه پیشرفت حاصل شده است.

رسما از توافق روسیه - ترکیه صحبت می شود.  ابتدا وزارت خارجه روسیه بیان کرد:  "در مورد سوریه، با ترکیه همکاری های سازنده ای می کنیم.  اگر لازم باشد عملیات مشترک هم، ممکن است".  (29.9.2016)  پاسخ از طرف وزیر خارجه ترکیه "مولود چاووش اوغلو" داده شد:  "اگر روسیه بخواهد صمیمانه در مورد آتش بس و کمک های انسانی با ما همکاری کند، ما حاضریم" (29.9.2016).  این بدین معناست که روسیه و ترکیه در حال رد و بدل کردن پیام هستند.  نتیجه گفتگوهای رو در رو را به اطلاع عموم می رسانند.  یعنی توافق آنکارا و مسکو در حال پیشرفت است.

به این تابلو باید دو ملاقات دیگر را، اضافه کنیم.  دو نماینده از منطقه به دنبال هم به آنکارا آمدند.  اول وزیر خارجه ایران جواد ظریف (28.8.2016) و بدنبال آن ولیعهد عربستان سعودی (20.9.2016).  برای ترکیه مهم است که ایران هم حضور داشته باشد.  در تهران نباید این احساس بوجود آید که {از این تحولات} کنار گذاشته می شود.

بازدید ولیعهد عربستان سعودی را هم باید از دید دیگری خواند.  در گنگره آمریکا قانون مسئله داری تصویب شد. موضوع این است که قربانیان 11 سپتامبر خواهند توانست علیه عربستان سعودی اقامه دعوا کنند.  چنان که معلوم است، نتایج جدی بدنبال خواهد داشت.  آکپ چنین حساب می کند که می تواند، این وضعیت را به فرصتی تبدیل کند.

چهارمین استراتژی در مورد کریدور مربوط به داعش است.

ترکیه  به تنهایی  وارد یک جنگ همه جانبه با داعش نخواهد شد.  دلیل اش ساده است، زیرا تلفات نظامی اش سنگین می شود.  عقل دولتی ترکیه محتاط است.  داعش را از دور و از هوا می زند.  با تمرکز نظامی سعی می کند او را به سمت جنوب براند.

می توان پرسید، مگر "ارتش آزاد سوریه" FSA وجود ندارد.  وجود دارد، ولی اکنون یک نیروی نمایشی است.  چنین به نظر می رسد که همینطور هم خواهد ماند.

راه خروج:

بازهم اتحاد منطقه ای.  نه فقط به لحاظ سیاسی، بلکه در زمینه نظامی نیز.  فورمول سحرانگیز را  اعلام می کنم:  بوجود آوردن هماهنگی آشکار با حکومت اسد.  هر معادله ای که حکومت سوریه در آن وجود نداشته باشد، ناقص خواهد بود.  بحران را طولانی تر خواهد کرد، و هزینه را بیشتر خواهد نمود. از طرف دیگر،  دست آمریکا را نیرومند تر خواهد کرد.

 

*  لینک اصل مقاله:              http://www.aydinlik.com.tr/bir-koridor-dort-strateji