مقاله تحقیقی ــ تحلیلی در مورد دو رگه هاي تورك و فارس

 جمعي از فعالين دانشجویی حركت ملي آزربايجان جنوبي

اين مقاله تحليلي تحقيقي از جانب جمعي از دانشجويان فعال حركت ملي آزربايجان جنوبي ، از بين يكصد نفر از دانشجويان دو رگه اي كه از پدر و مادر دو مليتي تورك و فارس زاده شده اند ، با سئوالاتي محدود انجام پذيرفته است . اكثريت نفرات مورد تحقيق از دانشگاههاي تهران و تعدادي نيز از دانشگاههاي شهرهاي قزوين و همدان مورد تحقيق قرار گرفته اند .

مساله دو رگه هاي تورك و فارس از جمله مسائلي است كه متاسفانه تا كنون كمتر به آن پرداخته شده است ، هدف اصلي فعالين حركت ملي آزربايجان از اين تحقيق كه به صورت غير مستقيم از اين افراد انجام پذيرفته ، شناخت روحيات اجتماعي اين طيف و نوع نگرش سياسي آنها به فضاي سياسي موجود در كشوري كه اكنون ايران ناميده ميشود و نيز نوع نگرش آنها به حركت ملي آزربايجان جنوبي است .

در پي سئوالاتي كه از اين دانشجويان به عمل آمده به نتايجي رسيده ايم كه در ادامه ذكر ميشود :

 

1-      تقريبا 70 درصد از كل اين  دور گه ها تعلق خاطر بيشتري به طرف مادري از خود نشان داده و 30 درصد مابقي بيشتر طرف پدري را ارجح تر ميدانند .

 

2-      60 درصد از 30 درصدي كه طرف پدري را ارجح قرار ميدهند پدر فارس و مادر تورك بوده و بقيه بر عكس كساني هستند كه پدر تورك و مادر فارس دارند .

 

3-       الف : 60 درصد از كساني كه مادر فارس دارند زبان توركي را اصلا نمي توانند تكلم كنند ، 40 درصد بقيه بعضي به سختي و بعضي نسبتا خوب ميتوانند توركي را صحبت كنند .

 

        ب : 90 درصد از اين 60 درصد مادر فارس و پدر تورك اظهار ميكنند كه علي رغم اينكه نميتوانند توركي صحبت كنند اما توركي را متوجه مي شوند . و 10 درصد از اين 60 درصد كلا نه مي توانند به توركي صحبت كنند و نه اينكه متوجه مي شوند .

 

4-      الف : 40 درصد از كساني كه مادر تورك و پدر فارس دارند زبان توركي را اصلا نمي توانند تكلم كنند و مابقي مي توانند زبان توركي را صحبت كنند .

 

ب : تقريبا 95 درصد از اين 40 درصد مادر تورك و پدر فارس ، اظهار مي كنند كه علي رغم اينكه     نمي توانند به توركي صحبت كنند اما توركي را متوجه مي شوند و 5 درصد از اين 40 درصد كلا نه مي توانند به توركي تكلم كنند و نه اينكه متوجه مي شوند .

 

        5 -  الف : 30 درصد از مصاحبه شونده ها زياد تمايلي به مسائل سياسي نداشته اما 70 درصد به شدت تمايل به گرايشات سياسي دارند

 

               ب : تقريبا 100 درصد از 30 درصدي كه تمايل به مسائل سياسي ندارند هيچ حساسيتي هم به زبان مادري ندارند و اينكه چه زباني بخواهد زبان رسمي كشور باشد برايشان اهميت زيادي ندارد . اكثر اين گروه بيشتر تمايل به گرايشات اقتصادي دارند تا سياسي و فرهنگي .

 

                ج : اكثريت گروه 70 درصدي كه به گرايشات سياسي تمايل دارند نسبت به زبان رسمي كشور حساس هستند . در بين اين افراد 70 درصد از كساني كه مادر فارس دارند معتقدند كه زبان فارسي بايد زبان رسمي كشور باشد . 30 درصد بقيه زبان توركي را زبان قدرتمندتري از فارسي دانسته و معتقدند بايد توركي زبان رسمي كشور شود . اما در بين كساني كه پدر فارس و مادر تورك دارند 50 درصد معتقدند كه زبان رسمي بايد فارسي باشد و 50 درصد بقيه شديدا معتقدند كه زبان توركي قويتر از فارسي است و بايد زبان رسمي كشور باشد .

 

        6 -  الف : 20 درصد از كل مصاحبه شونده ها طبق گفته هاي خود از حركت ملي آزربايجان جنوبي اظهار بي اطلاعي مي كنند اما اكثريت يعني 80 درصد ما بقي در جريان حوادث موجود در آزربايجان هستند . اما شناخت بيشتر آنها از حركت ملي آزربايجان نسبتا سطحي است .

 

               ب : 20 درصد از كل مصاحبه شونده ها از اينكه آزربايجان مستقل شود يا نه ، اظهار بي تفاوتي مي كنند 50 درصد شديدا مخالف استقلال آزربايجان هستند و 30 درصد شديدا موافق استقلال آزربايجان جنوبي مي باشند .

 

            7- 60 درصد از كل مصاحبه شونده ها از تكلم به زبان توركي براي اينكه مورد تمسخر جامعه فارس زبان قرار نگيرند خجالت مي كشند و به مساله توهين و تحقير از سوي فارسها به نوعي مستقيم يا غير مستقيم اشاره ميكنند . اما 40 درصد ما بقي تكلم به زبان توركي را افتخار مي دانند و اهميتي به تمسخر و توهينهاي نژاد پرستانه ديگران نمي دهند .

 

            8- 70 درصد از كل مصاحبه شوندگان اطلاعاتي كه در مورد تاريخ آزربايجان دارند ، همان تاريخهاي تحريف شده اي است كه در مدارس خوانده اند و هيچ اطلاعي از كتابهاي تاريخي موثق در مورد آزربايجان ندارند . 30 درصد بقيه از كتابهاي تاريخي موثق و درست در مورد آزربايجان بهره مند شده اند و جالب است بدانيد اكثريت همين افراد يا خواستار رسمي شدن زبان توركي يا حتي خواستار استقلال آزربايجان جنوبي هستند .

در همين باب لازم به ذكر است بگوييم به هر يك از اين دوستان كتاب تاريخي موثق و درست از تاريخ درخشان ملت آزربايجان از سوي فعالين ملي اهدا گرديد و قرار بر اين است در آينده نوع تغيير نگرش اين افراد را دوباره مورد سئوال قرار دهيم تا مشخص شود تاريخ درست و نيز اطلاعات درست سياسي چقدر مي تواند در جذب آنها به سياست حركت ملي تاثير گذار باشد . 

 

            9- 30 درصد از كل مصاحبه شوند ها تمايلات شديد فاشيستي و پان فارسيسمي دارند كه اكثريت اين گروه از كساني است كه مادر فارس و پدر تورك دارند .

 

قسمت تحليلي :

 

در تحليل گزينه هاي 1 تا 8 و عدم تمايل بعضي از اين افراد به فرهنگ و زبان توركي ، مي توان رد پاي سياست شوم آسيملاسيون فرهنگي را به وضوح مشاهده كرد ، سياستي كه خوشبختانه با قدرتمند تر شدن حركت ملي آزربايجان مي توان گفت كه در شهرهاي غير نزديك به مناطق فارس نشين در سالهاي اخير تقريبا به شكست كلي رسيده و در مناطقي مثل تهران نيز حركت ملي شديدا در حال گسترش بوده و شاهد شكست اين سياست شوم در اين مناطق هم به عينه هستيم اما باز نياز به فعاليت و تحرك بيشتري داريم .

 

اما گزينه 9 را ميتوان در ادامه سياست آسيملاسيون و تبديل آن به تفكر راسيسمي ، بيشتر باز كرد . و ريشه هاي آن را جستجو كرده و خشكاند .

در بين تقريبا  30 درصدي كه تمايل به تفكرات راسيسمي و پان فارسيستي دارند نقش حاكميت و رسانه هاي حامي حكومت و نيز رسانه هاي خارجي مثل بي بي سي ، صداي آمريكا و شبكه هاي ديگر نقشي پر رنگتر داشته و كوشش مي كنند از احساسات طيف دو رگه سوء استفاده كرده و آنها را در گمراهي و مرضي به نام تفكر فاشيستي قرار داده و به مقاصد خود برسند . پروژه آنها براي تحت تاثير قرار دادن اين قشر ، ايجاد فضاي وحشت از جدايي آزربايجان و به تبع آن جدايي اين قشر از خانواده هاي خود در مناطق تورك نشين است . بيشتر اين افراد تحت تاثير اين رسانه هاي مغرض اطلاعي دقيق از حركت ملي و مستقل آزربايجان ندارند در واقع به آنها طوري القا ميشود كه مثلا گرداندگان حركت ملي آزربايجان افرادي خشن ، ضد فارس و به دروغ فاشيسم هستند و با استقلال آزربايجان ، آنها هيچ ارتباطي با جامعه آزربايجان جنوبي نخواهند داشت . ((اما در مقابل اين سياست كثيف راسيسم ، حركت بايد روشنگري كرده و فضاي بعد از استقلال آزربايجان را نوعي فضاي آزاد براي هر طيفي نشان دهد ، كاري كه ما با اين گروه 100 نفره انجام داده و به آنها تفهيم كرديم كه بعد از استقلال آزربايجان هم ميتوانند با آرام شدن مرزها به راحتي با اقوام خود در ارتباط باشند و حداقل در مورد اين گروه 100 نفري جواب مثبتي نيز دريافت كرديم . ))

اتفاقا يكي از دلايلي كه ما معتقديم استعمارگران خارجي بر روي اين طيف سرمايه گذاري مي كنند ورود شخصيتي مثل آقاي موسوي در جريان انتخابات و حمايت همين رسانه هاي غربي از ايشان بود در واقع مي توان گفت آنها با اسم آزربايجاني بودن آقاي موسوي هم مي توانستند جامعه آزربايجان را به دنبال خود بكشند و هم اينكه چون ميدانستند اين فرد ف خانمي غير تورك و فرزنداني فارس دارند قطعا جزء آن دسته از كساني هستند كه از استقلال آزربايجان وحشت داشته و نيز جزء كساني هستند كه تمايلات پان ايرانيستي دارند بنابراين بدين وسيله با يك تير دو نشان ميزدند و همچنان تفكرات فارس راسيسمي را كه از زمان حكومت رضا شاه براين كشور غالب كرده اند را ادامه ميدادند . همچنان هست قضيه سيد علي خامنه اي

اما حركت ملي آزربايجان بايد با سياستهاي درست و روشنگرانه در مورد حقانيت اين حركت و تشريح نوع استقلال آزربايجان و نيز وحشت زدايي به خصوص در مورد اين طيف گام بردارد . بايد در مقابل تبليغات مسموم پان فارسها  جنبه مدرن و مدني بودن حركت ملي آزربايجان و نيز جنبه انساني بودن حركت را نشان داده و اينكه بعد از استقلال آزربايجان مي توان در كنار كشور ايران به صورت همسايه و دوست زيست ، به شرط اينكه در جغرافياي فارسها هم حكومتي مردمي ، نه وابسته به دول چپاولگر موجود باشد همين سياست ميتواند جامعه فارس را هم به خود آورده و دست استعمار خارجي را با استقلال خود در كنار كشور مستقل آزربايجان جنوبي كوتاه كند چرا كه آنها امروزه فقط عروسك استعمار بوده و هيچ استقلال راَيي هم ندارند .

حركت ملي آزربايجان به هيچ وجه دشمن ملت فارس نبوده و نخواهد بود و تنها دشمن ما تفكر فارس راسيستي است كه ريشه هاي اين تفكر كثيف را در خارج بيشتر از داخل ايران مشاهده مي كنيم .

 

در پايان متذكر مي شويم كه اين مقاله تنها مختصري از تحقيق انجام يافته در اين مورد است و در آينده سعي ميشود تحقيقات انجام يافته در اين مورد با جزئيات كامل به صورت كتابچه اي كامل در اختيار خوانندگان قرار داده شود .

 

جمعي از فعالين دانشجویی حركت ملي آزربايجان جنوبي ـــ دانشگاهاي تهران ، قزوين ، همدان

 

15/6/1389  ( ه – ش )