متن سخنرانی فاخته زمانی در پارلمان ایتالیا

Iran: What Would Real Democracy Look Like? - Fakhteh Zamani

 

کنفرانس کلید گفتگو و همکاری جنبشهای دموکراتیک در ایران

روزهای ۲۹ و ۳۰ ژوئن ۲۰۱۰ ٬ شهر رم و پارلمان ایتالیا میزبان شرکت کنندگان کنفرانس دو روزه «کلید گفتگو و همکاری جنبشهای دموکراتیک در ایران» بود که توسط سازمان ملتهای بدون نماینده (یو ان پی او) با همکاری حزب رادیکال ضد خشونت ایتالیا ترتیب داده شده بود. این همایش دو روزه٬ سناتورها٬ نمایندگان پارلمان ایتالیا و نمایندگانی از جوامع ترک آذربایجانی٬ عرب٬ فارس٬ کرد و بلوچ را گرد هم آورد. سخنرانان کنفرانس رم که متشکل از فعالان مدافع حقوق بشر٬ فعالان جامعه مدنی٬ اساتید دانشگاه و کارشناسان مسائل بین الملل بودند٬ در خصوص ساختار جامعه ایران و راهکارهای ضروری برای رسیدن به دموکراسی در یک جامعه چند فرهنگی به بحث و تبادل نظر پرداختند.

دکتر صدیقه عدالتی از طرف جنبش فدرال - دموکرات آذربایجان٬ دکتر علیرضا اصغرزاده استاد جامعه شناسی دانشگاه یورک کانادا و خانم فاخته زمانی رئیس انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجانی در ایران (آداپ) سخنرانان آذربایجانی این کنفرانس در پارلمان ایتالیا بودند.

ترجمه فارسی متن سخنرانی فاخته زمانی:

نام پانل: استراتژی برای تغییر و نقش جامعه بین الملل

یک دموکراسی واقعی در ایران به چه شکل خواهد بود؟

از «يو ان پی او» و حزب راديکال خشونت گريز ایتالیا به خاطر سازماندهی این کنفرانس پرفایده و ضروری تشکر می کنم. گوش دادن به سخنرانیهایی جالب این کنفرانس٬ حتی آنهایی که نگاه مشترکی با آنها ندارم٬ باعث خوشحالی و مسرت بود.

تبادل نظر در مورد استراتژیها برای تغییر و همچنين مشخص کردن نقش جامعه بين المللی در کمک به جنبش های دموکراتيک در ايران و دیاسپورای آن در خارج از کشور، مسئولیتی پیچیده است که به پانل ما محول شده است. من در این صحبت کوتاه در خصوص سازمانی که نماينده آن هستم، چالشهای پیش رویمان در جامعه ايران، اهمیت و ضرورت حمايت جامعه جهانی و راهکارهای لازم برای رسیدن به یک جامعه بهتر بحث خواهم کرد.

به عنوان مدیر و بنيان گذار انجمن دفاع از زندانيان سياسی آذربايجانی در ايران - مستقر در کانادا - فعالان آذربايجاني را که صرفا به دليل تعلق اتنيکی، زبانی و مذهبی خود در حاشيه قرار داده شده و قربانی شده اند نمايندگی ميکنم.

فعالان آذربايجانی با آغاز اين مبارزه نه تنها بار مسئوليت دفاع از حقوق آذربايجانی ها بلکه ديگر گروه های بدون نماینده را نيز به دوش گرفته اند. دکتر رضا براهني فعال سياسي برجسته تعبيري بدين مضمون دارد که "کمتر جراحتی عميقتر از سرکوب زبان مادری یک انسان يافت ميشود." من با اين گفته موافقم و به علاوه معتقدم که اين حقیقت نه تنها برای اقلیتهای اتنیکی در ایران بلکه برای تمام بشريت قابل درک است. با الهام از اعلاميه جهانی حقوق بشر، سازمان ما اميدوار است بتواند به مثابه ابزاری در خدمت بسط آگاهی در خصوص محروميتهای اقليت ها بوده و وسيله ای براي تغييرات مثبت در ايران باشد. به همین دلیل، این انجمن در یک حال و هوای سياسی-اجتماعی که واقعيت وجود نقض حقوق اقليت ها را نمي پذيرد٬ متولد گرديده است.

سرکوب اقليت ها هسته مرکزی تلاش های حکومت ايران در منحرف کردن تاريخ آنها و آسيميله کردنشان در فرهنگ مسلط فارس ميباشد. چنين تاکتيکهایی همچنين مانع رشد اقتصادی، اجتماعی و سياسی این جوامع می شود . و این یک سیاست جديد در ايران نيست بلکه سر چشمه آن به دوره پهلوي اول بر می گردد که در سال ۱۹۲۵ آغاز شد. با اينکه خواستن حقوق فرهنگی، زبانی، مذهبی و سياسی يک حق مشروع برای همگان است، متأسفانه اين حقي نيست که در ايران امروز به رسميت شناخته شده باشد. به طور نمونه، در تلاش برای درخواست اين حقوق و طلب مشارکت دموکراتيک از حکومت، ترک های آذربايجان تظاهرات مسالمت آميزی شبيه به مورد «جنبش سبز» بر پا کرده و متحمل برخوردهای خشونت آميز حکومت و گروه های ديگر شده اند. اما اين تلاش ها عمدتاً در مديای فارسی زبان با بی اعتنائي روبرو گشته است. به علاوه، طرح این مسائل با رهبران صاحب نفوذ و مقامات با اين ريسک همراه است که با برچسب هائی مثل تجزيه طلب، پان ترک، مامور بيگانه، و خائن به وطن همراه شود. دوستان عزيز، ميبينيد که مشکل گروه های بدون نماينده دو سویه ميباشد. از طرفی٬ دشمنی از سوی حکومت از طريق زندانی و شکنجه کردن و کشتار معترضین و از طرف دیگر بی اعتنایی و مانع تراشی گروهای مخالف حکومت.

با این حال٬ فرصتی که مشارکت در اين کنفرانس فراهم ميکند تا حرفهای منفی باز نويسی شوند و مسير سازنده ای در جهت ایجاد فرصتهایی برای همه گروهها به پيش برده شود به من الهام ميبخشد. ما نيازمند کمک ميزبان محترم و جامعه بين المللی در آگاهی دادن به مشکلات پيش روی گروه های بدون نماينده در ايران هستيم. ما ضمن تقدیر از شهامت فوق العاده و حمايتی که از «جنبش سبز» نشان داده اید٬ از شما مي خواهيم که مشابه همين حمايت به گروه های اتنيکی ديگر نيز داده شود. بطور مثال٬ ما نیاز داریم که مديای جهانی موضوعات دارای ارزش خبری٬ نظير تظاهرات ماه مه ۲۰۰۶ را پوشش بدهد، حوادثی که بنا به تخمين عفو بين الملل هزاران نفر بازداشت و تعداد زیادی کشته شدند. به این ترتیب٬ جامعه جهانی در شناسائی آنهائی که سرکوب و قربانی نژادپرستی شده اند٬ نقش اساسی ميتواند داشته باشد.

همچنين مایلم اين نکته را به بحث بگذرم که پایدارترین نقش برای جامعه جهانی اينست که پلاتفرمی را تجویز و تشويق کند که نه تنها مسائل حکومت ايران را مطرح کند٬ بلکه تمام جامعه را همراه با معضلات مربوط به بی عدالتی هاي اتنيکی، زبانی و اجتماعی پوشش دهد. ايران يک جامعه چند فرهنگی است، کشوری که بيش از نصف جمعيت به گروه های غير فارس تعلق دارد. برای يک دموکراسي پايدار، لازم هست که جامعه جهانی رهبران ايران را برای حفاظت و حمايت از حقوق اقليت ها مورد مواخذه قرار دهد. اگر در یک جامعه مراقبت از تمام گروهها در مرکز توجه قرار گیرد٬ دستاوردها بسیار زیاد خواهد بود.

با توجه به چالشهای درون جامعه ايرانی و تکيه بر اهميت نقشی که جامعه جهانی ميتواند بازي کند٬ من گامهائی را که لازم است توسط گروههای ايرانی و ديگر گروه های دارای منافع  برای ایجاد تغییرات ضروری برداشته شود٬ را با شما در ميان ميگذارم.

ضرورت اصلی اينست که همگان بايستی مسأله بی توجهی به تنوع اتنيکی، فقدان نمايندگی گروه های غير فارس، و نژادپرستی موجود در سیاستهای حکومت و جامعه را تشخيص داده و آنرا ابراز نمايند، مسائلی که منشاء نابرابریهای اقتصادی و سياسی-اجتماعي در کشور است. اساساً چنین رویکردی به مسئله ملیت و اتحاد، باعث ایجاد حسیاتی عليه گروه مسلط در ميان گروه های اقليت شده و به نزاع و جنگ منجر ميشود- امری که غير قابل استمرار براي يک کشور ميباشد. اين مشابه ويروسی است که ميتواند جامعه ای را از درون نابود کند. براي يک تغيير اساسي، جامعه ايرانی بايستی بطور کامل تنوع همه مردم را به پذيرد. اين بدين معنی است که در شرایطی که جنبش ها در حال مبارزه براي پيشرفت ميباشند، ما بايد گوناگونی نيازهائی را که هر گروه در ايران دارد مورد بحث قرار دهيم. ما به مثابه گروه های ذينفع در اين تلاش، بهتر است براي مبارزه دوشادوش هم تلاش کنيم، برای بحث مسائلی که هر کداممان و هر گروه در ايران با آن روبرو هستند مباحثه کنيم و راهکارهایی را ايجاد کنيم که اين نياز ها را مطرح نمايد.

تنها تفکر يا ايدئولوژی که ميتواند تغيير قابل توجهی را در جامعه ايران ايجاد نمايد٬ تفکری است که حقوق کامل به اقليت ها- نه فقط به آذربايجاني ها، بلکه کردها، عربها، بلوچ ها، ترکمنها- را تصديق و اعطا ميکند و همچنین متعهد ميشود که بطور کامل با عناصر نژادپرستی در جامعه ايران مبارزه کند. من معتقدم که اين ايدئولوژی و رفتار، يک عامل حياتی برای تحکيم دموکراسی و حقوق بشر در ايران به حساب ميايد.

حمايت پربهای جامعه جهانی٬ همچنين تفکر سياسی پر قدرتی ارائه خواهد کرد که اين نقض حقوق انسانی را در وجدان جهانی منعکس کرده با ايجاد شفافيت، آنهائی را که در استمرار سيستم مبتنی بر در حاشيه قراردادن اقليت ها مصر هستند٬ مسئول و جوابگو ميسازد.

در خاتمه اجازه دهيد که شما را با نقل قولي که همگان خوب آن را ميدانند و توسط مارتين لوترکينگ نامدار درجريان تلاش وی برای حقوق مدنی سياهان آمريکا گفته شده است ترک کنم. «بی عدالتی در یک مکان تهديدي نسبت به عدالت در همه جا است.» بيعدالتی در حق اقليت ها در ايران حقيقتا يک تهديد بر عليه همگان است، هم بر علیه ايرانيان و هم دوستان آنها در جامعه جهاني. اگر ما اين مسائل را در حرکتمان به سمت پیشرفت مطرح نکنيم به هيچ وجه دموکراسي حقيقی حاصل نخواهد شد .

از توجه صميمانه شما متشکرم