شماره
14 آبان1984 |
|
فرانك
فريد [*]
راهپيمايي
جهاني زنان) (W M W[1] كه از
روز جهاني زن (8
مارس) سال
ميلادي جاري
شروع شده بود
و با شعار
مبارزه با فقر
و خشونت و
تبليغ منشور
جهاني زنان[2] به مدت 7
ماه با عبور
از كشورهاي
مختلف ادامه داشت.
ترتيب
دهندگان اين
حركت جهاني و
فعالان جنبش
زنان با درايت
و به عمد
پايان آن را
روز جهاني
مبارزه با فقر
(16 اكتبر مصادف
با 25 مهر ماه) در
كشور
بوركينافاسو
قرار دادند.[3] (البته
هيچ يك از اين
دو روز در
سالنامههاي
رسمي ما درج
نشده است!)
اگر
به جهان اطراف
خود نظري
بيفكنيم، در
جاي – جاي آن
جنگ و خشونت
وبحران مي
بينيم ، جهاني
كه اختلاف
طبقاتي و
تبعيض جنسيتي
و قوميتي و نژادي؛
قاچاق و
اعتياد، فحشا
و فساد، فقر و
بيماري و
تخريب محيط
زيست و... آنرا
به فنا ميبرد.نظام
سرمايه داري و
مرد سالاري بر
پايه تفرقه
افكني ميان
مردم ( بر حسب
طبقه،
جنس، نژاد،
قوم و مذهب)
استوار است ،
مسابقهاي كه اين
نظام براه
انداخته
انسانها را
به مصرفگرايي،
ثروتاندوزي
بيشتر، حل
فرديِ مشكلات
و مسائل و بحرانها
ـ كه جز با
تشريك مساعي
همة انسانها
لاينحل باقي
خواهد ماند ـ
ترغيب ميكند
و آنها را
گرفتار،
منفعل و منزوي
رها ميسازد
تا فارغ از
اعتراضِ آنها
به حياتِ
غيرموجه خود،
ادامه دهد.
نظام
سلسله مراتبي
حاكم، در واقع
حافظِ منافع
عدهي قليلي
است كه در رأس
هرم قرار
دارند و فشار
خردكننده آن
طبقات پايينتر
را با فقر و
انواع آسيبهاي
اجتماعي ناشي
از آن مواجه
ميسازد.
ميخوانيم،
«ثروت خالص 691
ميلياردِر
جهان در سال 2005 به
2/2 تريليون
دلار رسيد...» ،
بديهي است كه
چنين تجميع
ثروتي ميليونها
فقير و بيخانمان
بجا ميگذارد
كه بهرهاي از
دسترنج خود
نميبرند. و
يا «مجموع
ثروت حدود 400
ميلياردِر
آمريكايي در
سال جاري به
دليل افزايش
قيمت نفت و واحدهاي
ساختماني
تقريباً 10
برابر شده
است.» وقتي سود
حاصل از فروش
منابع طبيعي
كه به همه مردم
تعلق دارد به
جيب تعداد
انگشتشماري
ميرود، بايد
هم شاهد انواع
بحرانها و
نابسامانيها
در سطح جهان
باشيم. در
واقع فقر روي
ديگر سكة نظام
سرمايه و حاصل
سودجويي و
سيري ناپذيري است.
نظامي كه خيل
عظيم طبقات
فرودست و
فقير، زاييدة
طبيعي آن است.
امّا اين
اختلاف قدرت و
ثروت بين
شهرودان در
حقيقت هر دو
قشر فرادست و
فرودست را از
يك زندگي
انساني محروم
ميكند.
كافيست به
افراد متعلق
به اين طبقات،
عموماً در
كشور خود نظر
كنيم:
افرادي
طبقات فرادست
همواره در پي
افزودن و حفظ
ملك و مال و
موقعيت خود،
حيات طبيعي
متناسب با شأن
و چهره انساني
خود را از دست
ميدهند. زنان
اين طبقات
براي اينكه با
زندگي پر از
تجمل خود همخواني
داشته باشند و
مهمتر از همه
مورد پسندِ
مردان و ولينعمتهاي
خود قرار
گيرند،
همواره به
ظاهر خود توجه
ميكنند و از
باطن تهي ميشوند.
آنها نيازي به
ارتقاء سطح
شعور و آگاهي خود
نميبينند؛
كافيست از
قافله رقابت در
ميدان مصرف
عقب نمانند.
از
طرفي افراد
طبقه فرودست
كه به طبيعيترين
حقوق خود
دسترسي
ندارند و
مفهوم زندگي در
نزد آنها به
نازلترين سطح
خود رسيده ،
با انواع
مصائب و
مشكلات دست و
پنجه نرم ميكنند.
با تلفيق
اختلاف
طبقاتي حاصل
از نظام سرمايهداري
و تبعيض
جنسيتي ناشي
از نظام
مردسالاري،
طبيعي است كه
در قاعده هرم
مزبور، زنان
طبقات فرودست
قرار گيرند كه
سنگينترين
بار سيستم
سرمايهداري
بر دوش آنها
است. بيشترين
حد خشونت و
ستم از يك طرف
و مسئوليت
فرزندان
متعدد و كنار
آمدن با فقر و
عوارض سوء آن
مانند بيماري
و... از طرف ديگر،
آنها را روز
به روز
رنجورتر ميكند.
زنان
طبقه متوسط
نيز بسته به
موقعيت خود از
اين سيستم
معيوب و دور
باطل آن صدمه
ميبينند.
آنها ميخواهند
به تقليد از
بالاييها
زندگي كنند،
ولي امكانات و
فرصتهاي
اندكي در
اختيار
دارند، كه
كفاف هزينههاي
بالاي زندگي
از جمله هزينة
تحصيل
فرزندان و
توقعات بالاي
آنها و... را نميدهد.
اين عدم
تعادل، زندگي
اين قشر را با
مشكلات جدي
مواجه كرده
است. از طرفي
بنابه اظهار نظر
كارشناسان
اقتصادي،
سالانه 1
ميليون نفر از
افراد طبقات
متوسط جامعه
به سطح طبقة
فرودست تنزل
پيدا ميكنند.
زنان
كه در توزيع
ثروت و قدرت
بينصيبترين
افراد جوامع
بشري هستند[4]،
بيشترين آسيب
را از نظام
موجود ميبينند.
جهل و
بيسوادي، سوء
تغذيه و
بيماري، فحشاء
و خشونت،
عواقب جنگ،
قاچاق و
بيماريهايي
مانند ايدز و ...
ساية سياه خود
را بيش از همه
بر روي زنان
گسترده است.[5] سيستمي
كه در آن همه
چيز خريد و
فروش ميشود،
ديدگاه
جنسيتي حاكم،
زن را به حد
كالا تنزل ميدهد.
كالايي كه در
معرض نمايش و
تجارت قرار ميگيرد[6] و نطقه
مقابل آن
كالايي است كه
بايد مانند
اموال يك مرد
از آن محافظت
شود.
با
اين اوصاف،
منطقي است كه
جنبش زنان نميتواند
نسبت به معضل
فقر و سرچشمة
آن و تأثيرات
سوء آن بر كل
جامعه بيتفاوت
بماند. زنان
با اتمام
راهپيمايي
خود در روز
جهاني مبارزه
با فقر نشان
دادند كه:
هدف
جنبش زنان نه
دست يافتن به
مسند قدرت و
تعويض جايگاه
زن و مرد بلكه
برچيدن هر
گونه سالاري و
سروري و احقاق
حقوق همه
انسانهاست.
مبارزه
با فقر و
تبعيض تنها
راه
بازگرداندن هويت
انساني به
افراد جامعه
است.
از
بين رفتن
اختلاف
طبقاتي و
تعديل ثروت و
قدرت و پديد آوردن
فرصتهاي
برابر براي
رشد و بالندگي
همه انسانها
ضامن برقراري
صلح، عدالت و
توسعه هر
جامعهاي است.
اگر
بخواهيم شاهد
برچيده شدن
تبعيض و فاصله
طبقاتي روز
افزون و آثار
سوء انحصار
طلبي و عملكرد
باندهاي
ناسالم
اقتصادي در
جامعه خود باشيم،
لازم است تا
به فكر راهكارهاي
اساسي از جمله
موارد زير
باشيم:
ـ
خارج كردن
جامعه از حالت
بسته فعلي و
حذف انحصارطلبي
از حوزههاي
اقتصادي
ـ
اعمال سيستم
نظارتي قوي بر
ثروتاندوزي
و از بين بردن
رانتخواري و
دلال مداري
ـ
تعديل
امكانات
خصوصي افراد
زيادهخواه و
مالاندوز و
افزايش امكانات
قابل دسترسي
براي همه
شهروندان
بطور برابر
ـ
افزايش
مشاركت زنان
در عرصههاي
اقتصادي،
اجتماعي و
سياسي و...
ـ
جلوگيري از
قاچاق زنان و
كودكان و
اعمال خشونت
عليه آنان
ـ
فقرزدايي و
توجه ويژه به
زنان و كودكان
ـ
جلوگيري از
تجمع ثروت و
قدرت در
پايتخت و رشد سرطاني
آن و سرريز
كردن ثروت و
امكانات مشاع
كشور، به همه
مناطق آن
ـ
فراهم آوردن
امكان حل
معضلات و
مشكلات بصورت
منطقهاي و
غيرسانتراسيستي،
با در نظر
گرفتن شرايط و
امكانات بومي
و محلي
ـ
زودودن چهره
فقر، جهل و
ناداني،
بيسوادي، بيماري
و بيكاري از
اقشار پايين جامعه
ـ
جلوگيري از هر
گونه تبعيض
جنسيتي،
طبقاتي، قوميتي
و هر تبعيض
ديگر
[2] ـ
اين منشور
برپايه پنج
ارزش بنيادي،
برابري ـ
آزادي ـعدالت ـ
همبستگي و صلح
است.
[3] ـ گزارش مختصري
از اين
راهپيمايي در
گزارش خانم مريم
زرع چاركي (در
همين شماره)
آمده است.
[4] ـ
در دنيا يكسوم
ميليارد فقير
وجود دارد كه
اكثريت اين
جمعيت زن
هستند.
ـ دوسوم
ساعات كاري را
در سطح جهان
از آن زنان
است و تنها 10%
درآمد جهاني
به آنها تعلق
دارد.
ـ
به طور
ميانگين زنان
براي كار
مشابه مردان 30
تا 40 درصد كمتر
حقوق دريافت
ميكنند.
ـ
از هر 4
خانواده دنيا
يكي را زنان
سرپرستي مي كنند
در حاليكه
معمولاً هيچ
تخصصي ندارند
وآموزشي نديدهاند.
ـ
زنان سرپرست
خانوار در
ايران بر حسب
تعداد افراد
تحت تكفل فقط
بين 8 تا 12هزار
تومان مقرري
ماهيانه
دريافت مي
كنند.
ـ
در كشورهاي
عربي با اجراي
برنامههاي
كلان در عرصههاي
توسعه، تنظيم
خانواده،
بانك، ... بر
نياز
نيازمندان
افزوده و
ثروتمندان را
توانمندتر
كرده، بيشتر
قربيان اين
فقر، زناناند.
-
از هر دو زن
عرب يكي بي
سواد است.
ـ
5% پست هاي
بسيار بالاي
جهان را زنان
در اختيار دارند.
ـ
سهم زنان در
دنياي سياست
تنها 2% است.
ـ
فقط در 9 كشور
جهان از هر سه
كرسي پارلمان،
يك كرسي در
اختيار زنان
است.
ـ
مشاركت سياسي
و مديريتي
زنان در ايران
4% است و از اين
لحاظ جزو 5
كشور داراي
پايينترين
رتبه بين 76
كشور جهان
است. سهم زنان
برغم افزايش
زنان تحصيل
كرده، (20 برابر
طي بيست سال) همچنان
ثابت و 98/2 % است.
[5]ـ
65% بيسوادان
جهان زن
هستند.
ـ
سال 2004 ، سال نقض
فاحش حقوق بشر
در خصوص زنان
ايراني بود.
ـ79
درصد
قربانيان
خشونتهاي
جنسي را زنان
تشكيل ميدهند.
ـ
در مصر 60%
جنايات توسط
مردان و عليه
زنان اعمال ميشود.
ـ
در جهان از هر 4
زن يكنفر در
طول زندگي خود
موجب آزار و
حمله جنسي
قرار ميگيرد.
ـ
خشونت با زنان
در بسياري از
موارد موجب
ابتلا آنان به
بيماري ايدز
ميشود. زنان
د ر برابر
ايدز آسيبپذيرند.
ـ
زنان
قربانيان
اصلي جنگاند.
80% پناهندگان
دنيا را زنان
و كودكان
تشكيل ميدهند.
85% زنان در
كشورهاي
درگير جنگ
قاچاق ميشوند.
ـ
در هر دقيقه
يك زن هنگام
زايمان يا در
دوران حاملگي
جان خود را از
دست ميدهند.
[6] ـ
هر سال ميليون
ها دختر بين 5
تا 15 ساله وارد
بازار تجارت
جنسي زنان و
كودكان ميشوند.
ـ
در كشورهاي در
حال توسعه،
تقاضا براي
زنان جوان سبب
ورود فرزندان
خانوادههاي
فقير به
كشورهايي ميشود
كه چنين
بازاري دارند
ياصنعت
گردشگري در آنها
فعال است.
ر
منابع:
روزنامه
ايران ـ 20 مهر
ماه 84 صفحه
اقتصادي
روزنامه
ايران ـ11
اسفند 83، صفحه
زنان
-زن، دين،
اخلاق از دو
نظرگاه
مختلف، تاليف
دكتر نوال
السعداوي،
دكتر هبه رئوف
عزّت، ترجمه زاهدويس
- روزنامه
ايران ـ11
تيرماه 84،
صفحه اقتصادي
- زنان زير
سايه
پدرخواندهها
ـ نوشين
احمدي
خراساني، چاپ
چهارم، صفحه 84
گزارش
كمسيون زنان
جبهه مشاركت
- روزنامه
ايران ـ
دوشنبه 13
تيرماه 84،
صفحه چشمانداز
از
بروشور -Women’s
Community House / Canada
روزنامه
ايران ـ يكشنبه
26 تيرماه 84،
صفحه اجتماعي
روزنامه
ايران ـ 19 آذر
ماه 83، صفحه 11
روزنامه
ايران ـ 31
مرداد ماه 84،
صفحه زنان
روزنامه
ايران ـ 12 خرداد
ماه 84 صفحه
زنان
روزنامه
ايران- 20 خرداد 83 –صفحه
اجتماعي