زندان ائوين شاهراه آزادي آذربايجان جنوبي

ديکتاتور شاهراه دموکراسي را که به سرمنزل آزادي ختم مي­شود ناديده مي­گيرد و کوچه پس کوچه­هاي استبداد را برميگزيند. استبداد راه برون رفتي براي خود باقي نگذاشته است. بن بست مطلق انتهاي راه ديکتاتور است و براي باز کردن راه از اين بن­بست به جاي تفکر و انديشيدن، به تعصب مطلق گرفتار گشته و سر خود را به ديوار بن­بست ميکوبد. عاقبت سربه ديوار کوبيدن­ها، سردرد، سرگيجه و در انتها مرگ مغزي است. آنچه ديکتاتور براي خود در مقابل دموکراسي به تصوير مي­کشد دشمني ديرينه است و بس. تنها راه براي حل اين مشکل را استفاده از نيروي جسماني بدون تفکر مي­بيند. آن چيزي که براي ديکتاتورهاي جهان سوم اهميت دارد استبداد است و بس. از دير باز ديکتاتورها در تاريخ بشريت حضور پررنگ داشته­اند. حضور ديکتاتورها همراه با رنج و عذاب براي بشريت بوده است در انتهاي راه نيز خود گرفتار ديکتاتوري خويش شده و از روزگار با بدنامي تمام محو گشته­اند. شايد به نظر مي­آمد صدام آخرين نسل ديکتاتورها باشد اما امروزه می­بینیم دیکتاتورها عبرت­آموزی را از یاد برده­اند، و تا زماني که جوامع استبدادزده وجود دارند ديکتاتورها نيز خواهند آمد و رسوايي جديد بر تاريخ بشريت خواهند افزود.

در برابر ديکتاتورها مران آزاده در تمامي اعصار وجود داشته­اند و خواهند آمد. نبرد هميشگي ميان استبداد و آزادي ادامه خواهد يافت. نتيجه نهايي مبارزه بين آزادي و استبداد پيروزي آزادي است و بس. تاريخ مردان آزاده بزرگي را به ياد دارد.

بابک قهرمان آذربايجان، مهاتما گاندي، نلسون ماندلا، صفرخان قهرمانيان... مردان آزاده­اي که تاريخ انسان به اينها مديون خواهدبود. هر سدي، روزي شکسته خواهد شد. ديوار برلين فرو ريخت، سيم­خاردارهاي شوروي برچيده شدند، ديوارهاي زندان پهلوي فروريخت، آفريقا از چنگال فاشيست­ها رهايي يافت، هندوستان آزادي يافت. اگر چه علاقه­اي به دفاع از جبر تاريخ ندارم ولي گويي اين رويدادها دانه­هاي تسبيحي هستند که هر دوره در گوشه­اي از جهان رخ مي­دهد. امروز نيز نوبت آذربايجان جنوبي است مبارزه با استبداد تا پيروزي دموکراسي ادامه خواهد داشت.    

خبر دستگيري دکتر محمدعلي حيدري، استاد علوم سياسي دانشگاه تبريز مرا بر آن داشت که اين يادداشت­ها را در ذهن خود مرور کرده و به قلم بياورم. مبارزان امروز آذربايجان؛ عباس ليساني، سعيد متين­پور، عبدالله عباسي جوان، ابراهيم جعفرزاده، جليل غني­لو، ائلياز يکانلي، هادي حميدي، عباس بنايي، جواد حسن­پور، بهروز صفري، ليلا حيدري... و بالاخره دکتر محمودعلي حيدري، ادامه­دهنده راه مبارزه براي دموکراسي و آزادي هستند.

گويا ديکتاتور نمي­تواند نتايج اعمال خويش را پيش­بيني کند و همچنين عاقبت ديکتاتورهاي پيشين را نيز به ياد نمي­آورد. البته حق دارد اين چنين ببيند جون حافظه­ ديکتاور به خاطرآوردن را از ياد برده است. تمامي حافظه ديکتاتور پر از غرور کاذب است و بس. آنچه امروز ديکتاتور نمي­تواند ببيند و بداند اين است که عباس، سعيد، جليل، ابراهيم، عبدالله، ائلياز، ائلمان، هادي،ليلا، بهروز،امير پرندگان آزادي يک ملت هستند و هرچه دربند استبداد و استعمار بمانند روح آزادي را بيشتر تعالي مي­دهند و به جولان درمي­آورند. امروز روح آزادي در آذربايجان جنوبي غليان مي­کند و سدهاي اين چنيني در برار سيل خروشان آزادي­خواهان موقتي هستند و در آينده نزديک فرو خواهند ريخت. ديکتاتور از آزادي ملتها مي­ترسد. آذربايجان ؛هرچند به کندي و به سختي؛  دموکراسي و آزادي را در خود پرورش مي­دهد و اين آزادي را به دست خواهد­آورد. همان ذات انساني آذربايجاني است که استبداد را فرو خواهد ريخت.

با ديگر دوستان آشنايي نزديک چنداني ندارم ولي مهندس عبدالله عباسي جوان و دکتر محمد علي حيدري را از نزديک و به خوبي مي­شناسم و دقيقاَ به دليل همين شناخت به حال بازجويي­هايي که ايشان را استنطاق مي­کنند، تأسف مي­خورم. چون اگر پرده خشونت و استبداد را از جلوي چشم خود برانند خواهند فهميد که بايستي در کلاس اين دو استاد گرانقدر نشست و از آنان درس آزادي­خواهي، دموکراسي ، آزادگي و انسان­دوستي ياد گرفت و در پايان کلاس اشکالات ناشي از ذهن ناآماده خود را براي دموکراسي را از آنان پرسيد. يقين دارم اين اساتيد، هر چند به سختي، ولي مي­توانند اين مفاهيم را به مستنطقين ساتور به دست ياد دهند. اما چه سود که مستنطقين عاملي کور بيش نيستند و از بالا دستور ديگري آمده است؛ مستنطقين نبايد بفهمند و بدانند. مستنطقين فقط بايد بپرسند که چرا براي ملت خويش عدالت و آزادي مي­خواهيد؟!

امروز در قرن بيست و يکم، باز به جرم احقاق حقوق انسانها، انديشمندان شکنجه مي­شوند. شکنجه و زندان اولين فضاي تعريف شده براي افراد صاحب انديشه و دموکرات است.در انتها تأسف دروني خود را  از دستگيري  افراد صاحب انديشه  و سرکوب تفکر،  اعلام مي­دارم.

راه آزادي و دموکراسي   از ويرانه­هاي استبداد و استعمار عبور مي­کند و تمام آزادي­خواهان بايد اين مسير پرمشقت را طي کنند. حسناي 8ساله نيز مجبور به عبور از اين راه پر مشقت همچون ياران آذربايجاني ديگرش(عباس، سعيد، ابراهيم، عبدالله، جليل، محمدعلي، بهروز، هادي و ...) مي­باشد. چون آذربايجان آزاد و زندگي آزاد در داخل آذربايجان آزاد اين مشقتها را مي­طلبد.

 

                                                                                    به اميد آزادي تمامي انسانها و ملتها

                                                                                                        تورکاي