"نسل کشی ارمنی یک دروغ بین المللی است"

 

 

آخرین دفاعیه "دوغو پرینچک"، دبیرکل "حزب کارگر ترکیه" در دادگاه لوزان- سویس

هشتم مارس  2007

 

 

توضیح مترجم:  لایحه جرم بودن انکار" نسل کشی ارمنی" که با تلاش چندین ساله " اتحاد کلیساهای مسیحی سویس" به تصویب رسیده است، نه تنها با اعتراض دولت ترکیه و عکس العمل میلیون ها شهروند ترک ساکن اروپا روبرو شده است، بلکه اعمال این قانون در سویس با تناقضات جدی نیز روبرو شده است.

دکتر دوغو پرینچک رهبر حزب کارگر ترکیه و حقوقدان برجسته ترک، با شرکت در تظاهرات و سخنرانی هائی که بر علیه این قانون و قوانین مشابه ای که برخی کشورهای اروپائی در این باره تصویب کرده اند ( فرانسه و ایتالیا ) به یک حرکت وسیع روشنگری در میان افکار عمومی اروپا اقدام کرده است.  دکتر دوغو پرینچک در سخنرانی خود علیه این قانون در سویس (2005) متهم به  نقض این قانون شد، و در مارس 2007 با حضور در دادگاه لوزان به اتهامات خود پاسخ داد.  در پایان دادگاه علی رغم اینکه او به پرداخت 7 هزار فرانک محکوم شد، ولی توانست ضربه ای کاری به پیشداوری های جامعه سویس و ادعاهای غیر تاریخی درباره نسل کشی ارمنی وارد کند، چنانکه روزنامه سویسی "باسلر زیتونگ" در تیتر خود نوشت: " قانون "نژاد پرستی" ( انکار نسل کشی ارمنی ) به توپ فوتبال سیاست تبدیل شده است".

ترجمه زیراز لحاظ روشنگری درباره برخی واقعیات تاریخی در رابطه با ادعای نسل کشی ارمنی و نیز افشای ریاکاری دول اروپائی و آمریکا که در جهت مقاصد توسعه طلبانه خود، از ادعای نسل کشی ارمنی بهره برداری می کنند حائز اهمیت است.

 

رئیس محترم،

 

 قبل از شروع دفاعیات ام، می خواهم به این  موضوع اشاره کنم، سالنی که برای دادگاه انتخاب شده است سالنی اشتباه است.

کاری که در طی دو روز در اینجا انجام شده، شباهتی به دادگاه نداشته و بیشتر به یک گردهمائی آکادمیک شباهت دارد.

تفسیر مطبوعات سویس هم در همین راستاست.  بنابراین سالنی اشتباه انتخاب شده است.  ( در اینجا قاضی دادگاه مداخله کرده  و از پرینچک می خواهد که در چارچوب موضوع اتهام صحبت کرده، از دادگاه انتقاد نکند).

( پرینچک ادامه می دهد ) من دارم به اتهام جواب می دهم.  توضیحاتم به آزادی های آکادمیک مربوط می شوند.  دادگاه ها کار دانشگاه را انجام نمی دهند.  بحث های مربوط به تاریخ در سالن های دادگاه انجام نمی شوند.  قضات نمی توانند در مورد تاریخ حکم صادر کنند، درغیر این صورت، بحث های مربوط به تاریخ را از بین می برند.

کاری که انجام شده، برای مدنیت اروپا شرم آور است.

کاری که در این جا در حال انجام است، اگر قرار است که حتما به محاکمه تشبیه شود، نمونه ای از محاکما ت قرون وسطی است.  مانند محاکمات جادوگران است.  اعتقادات علمی و عقایدم در این دادگاه  تفتیش شده، متهم می شوند.

با این کار هیچ آسیبی به من نمی رسد.  اما به سویس و اروپا آسیب می رسانید.  اگر سعی کنید از بحث پیرامون موضوعات علمی، توسط  دادگاه، پلیس، زندان و زندانبانان جلوگیری کنید، بخودتان ستم می کنید.

 

وضعیت مدنیت اروپا

 

زمانی که اعتقادات علمی و اندیشه متهم شوند، چنانکه در اینجا مشاهده می شود، همه انقلابیون یکصد سال اخیر مثل "طلعت پاشا"، "مصطفی کمال آتاتورک"، لنین و مائو مورد هدف قرار می گیرند.  ضدیت با انقلاب و با سلاح زنگ زده ضد کمونیسم، به هیچ جا نخواهید رسید.

مدنیت اروپا در حال نابود کردن پایه های خویش است.  وقایعی که در این سالن اتفاق افتاده اند، در کمال تاسف این واقعیت را تائید می کند.

زمانی که بعضی از کشورهای اروپائی انسان ها و یهودیانی را که در سال های 1930 از آلمان فرار می کردند  از مرزهای خود برگردانده ، تسلیم مرگ می کردند، متهمین این جلسه، یعنی ترک ها ( ترک های جوان)، آنها را با آغوش باز پذیرفتند.  نماینده آن سنت انقلابی نیز آتاتورک بود.  در شرایطی که فاشیسم و وادادگی در مقابل فاشیسم در اروپا بیداد می کرد،  دانشمندان آلمانی مثل:  هیرش، روبکه، شوارز، کوشاکار، ارنست روتر، رهائی از ستم نژاد پرستانه

و آزادی علم را در ترکیه یافتند.  ( اشاره  دوغو پرینجک به خدماتی است که سویس با برگرداندن یهودیان از مرزهایش به نسل کشی نازی ها کرد.  قاضی و بازپرس در حالیکه سرهایشان را پائین انداخته بودند به این سخنان گوش می دادند.) 

مدنیت اروپا چنان فرو می پاشد که، روشنفکران صادق و واقعی "ژان تیباکس" تابعیت کشورهای اروپائی را ترک می کنند. 

ترک تابعیت پروفسور دکتر ژان تیباکس که از طرف ما به عنوان شاهد حضور داشت، و با ترک شهروندی فرانسه، شهروند ترکیه شده است، مورد تمسخر قرار گرفت.  بجای تمسخر، تفکر در این مورد که چرا یک روشنفکر واقعی چنین موضعی اتخاذ می کند بجا خواهد بود.

در حال حاضر از ارزش های اروپای آزادی ها، در مقابل اروپای در حال پوسیدن، ما دفاع می کنیم.  در این محاکمه تلاش فراوانی صرف تحقیق در مورد منابع الهام من شد.  با الهام از اروپائی های بزرگی چون:  گالیله، روبسپیر، گوته و مارکس می گویم:  " نسل کشی ارمنی یک دروغ بین المللی است".

 

 نسل کشی نبوده، ولی جنگ بوده است

 

ادعا های نسل کشی ارمنی قطعا واقعیت ندارد.  موضوع می تواند در دو سطح بررسی شود.

اولی، جنگ بین دولت هاست.  200 هزار سرباز ارمنی در ارتش روسیه تزاری برعلیه ترکیه جنگیده اند.  5 هزار سرباز ارمنی نیز با یونیفورم ارتش فرانسه برعلیه ترکیه به جبهه ها اعزام شده بودند.

می دانیم که بخش بزرگی از ارمنی هائی که در ارتش های روسیه و فرانسه می جنگیدند، توسط ارتش ترکیه در جنگ کشته شده اند.  به این تعداد بایستی تلفات جنگ های ناشی از تعرض ارمنستان به ترکیه در سالهای 1921- 1920 را نیز اضافه کرد.

دومی، نیروی های داوطلب ارمنی که از طرف روس ها مسلح شده و برای ضربه زدن به ارتش ترکیه از درون، و ترور و تاراجی که در روستاها براه انداختند، منجر به تلفات بزرگ هر دو طرف شده و کشتارهای  متقابل بین ارمنی ها و ترک ها و کرد ها صورت گرفته است.  لاکن ذکر این نکته ضروری است، درحالی که ارمنی ها آلت دست امپریالیسم شدند،  ترک ها از وطن خود دفاع کردند.

 

آرشیو های روسیه

 

برای نشان دادن حقایق به شما، صد سند از آرشیوهای روسیه انتخاب کردیم.  اینها فقط آرشیوهای شوروی و بلشویک ها نیستند.  بخش مهمی از این اسناد از آرشیو های روسیه تزاری و همچنین از اسناد ارمنی هاست که در دوران شوروی به مسکو منتقل شده اند.

علی رغم تاکیدات مصرانه ما در این مورد، یاد کردن مداوم بازپرس از آرشیوهای شوروی و بلشویک ها، عملی غیر حرفه ای و غیراصولی است.  هیچ حقیقتی که بتوان با توسل به این شیوه های ضد کمونیستی به آن دست یافت وجود ندارد.

-  شاهد های من "کاچازنونی" اولین نخست وزیر ارمنستان است.  توجه کنید او یک بلشویک نیست بلکه یک "داشناک" است.

-  از مقامات دولتی ارمنی، " کارینییان"، " مییاسنیکیان"، و همچنین وزیر امور خارجه معروف اتحاد شوروی، "میکویان" همگی شاهدهای من هستند.  باز هم تاریخدانان ارمنی مثل:  "لالایان" و "بوریان" حقایق را نوشته اند.  همه اینها ارمنی های شرافتمندی هستند.

-  گزارش های جنگی فرماندهان ارمنی نیز حاوی حقایق تکان دهنده ائی هستند.

برای نمونه افسر داشناک در گزارشی که از منطقه "بایزید وارام "  در سال 1920 نوشته "هنرهای" خود را در جنایاتی که علیه ترک ها مرتکب شده است چنین شرح می دهد:

"ترک های "باسار- گئچار" را بدون تمایز نابود کردم.  گاها فکر می کنم برای اینکه فشنگ ها حیف نشوند، موثرترین راه در مقابله با این سگ ها  این است که، همه آنهائی را که از جنگ جان سالم بدر برده اند، جمع کرده  به داخل چاه ها چپاند، و برای اینکه بار دیگر در این دنیا نباشند، از بالا با سنگ های سنگین له کرد.  من هم همین کار را کردم.  همه مردان و زنان و بچه ها را جمع کرده  به داخل چاه ها چپاندم  و با  سنگ های بزرگ همه شان را در چاه ها له کرده و به زندگی شان خاته دادم". (1)

-  احکام دادگاه های نظامی روسیه را نیز در اختیار داریم.  برای مثال:  دادگاه نظامی وابسته به پایگاه ارتش روسیه در  قفقاز، با صدور حکمی به شماره 1014، سربازان ارمنی ارتش روسیه را به علت تجاوز به ناموس و سپس قتل 26 زن مسلمان به اعدام محکوم کرده است.

-  گزارش های فرماندهان روسی، مثل "کلبوف" نیز بسیار تکان دهنده است.  در این گزارش ها، کشتار، شکنجه و تجاوز نیروهای پیاده ارمنی با جزئیات تشریح شده اند.  سرهنگ "کلبوف" توضیح می دهد که در ارضروم، تنها با آتش توپخانه ارتش روسیه موفق شده است تا قتل عام مسلمانان توسط نیروهای پیاده ارمنی را متوقف کند.

 

جانبدار بودن قاضی

 

در این محاکمه، قاضی محترم از من و شاهدها مرتبا از تعداد ارمنی های کشته شده سئوال کردند.  اما از هیچکس تعداد کشته شدگان ترک را نپرسیدند!  فکر نمی کنم این کار عمدا صورت گرفته باشد.  این موضع نیز منعکس کننده همان پیشداوری های نهادینه شده، جا افتاده و منجمد شده است.  زندگی ترک بی ارزش است.  درست مثل زندگی 600 هزار عراقی که بدست نیروهای اشغالگر آمریکائی به قتل رسیده اند.

 

شیوه های در هم شکستن پیشداوری های منجمد شده

 

این گفته ی مرا، که "نسل کشی ارمنی یک دروغ بین المللی است" بعضی ها بعنوان پروواکاسیون تعبیر کردند.

از تاریخ آموخته ام که پیشداوری های منجمد شده با نوازش اصلاح نشده اند.  لذا استفاده از عبارات تکان دهنده و تهاجمی را ترجیح دادم و موفق هم شدیم.

آکسیون هائی را که ما در آلمان و سویس برگزار کردیم، بعنوان پروواکاسیون تعبیر کردند.  در حالی که در این آکسیون ها از دماغ کسی خون نیامد.  وقار و پختگی تظاهرکنندگان در روزنامه ها منعکس شد.  اینکه امروز روزنامه های سویسی اخبار مربوط به محاکمه را با عنواینی چون: " در طول یازده ساعت، تاریخ دوباره ساخته شد" منعکس می کنند، نشان دهنده مسافتی است که در شکستن پیشداوری ها طی کرده ایم. عنوان کردم "دروغ بین المللی"، برخلاف ادعا ها، به قصد ارتکاب جرم نبوده، بلکه بر هدف من برای بیداری  افکارعمومی سویس دلالت دارد. (2)

 

ادعای نژاد پرستی ترک بی اساس است

 

نژاد پرست و یا ناسیونالیست افراطی بودن من پیش کشیده شده است.  از نظر من نژاد پرستی بی شرافتی است.  این جنبه اخلاقی مسئله است.

ناسیونالیسم ترک نژادپرست نیست.  ترک ها یک گروه اتنیک نیستند.  اگر از زاویه علمی نگاه کنیم، بی اساس بودن نژاد پرستی ترک را هم خواهیم دید.  تمام خلق هائی که درحال حاضر در سرزمین هائی که از اقیانوس آرام تا اقیانوس اطلس  زندگی می کنند، به نسبت های مختلف با ترک ها خویشاوند اند، حتی در آمریکا نیز خویشاوندانی داریم.  ترک ها قومی هستند که در وسیع ترین مناطق دنیا پخش شده اند.  همه جا با خلق های دیگر ترکیب شده و با آنها جوش خورده اند.

 فرهنگ امپراطوری ترک، در واقع فراهم آوردن امکان  زندگی مشترک برای مردمان مناطق وسیع جغرافیائی است.  در چنین تاریخ و چنین زمینه ای غیر ممکن است که نژاد پرستی پا بگیرد        

 

ترک ها یک گروه اتنیک نبوده بلکه ملتی بزرگ هستند

 

قبول کردن و خودی شمردن ارمنی هائی که مسلمان شده بودند نشان می دهد که ترک ها چقدر نسبت به نژاد پرستی بیگانه اند.  می دانیم که در طول جنگ جهانی اول بین 400 الی 600 هزار ارمنی مسلمان شدند.  ترک ها آنها را با آغوش باز پذیرفتند.  با آنها ازدواج کرده و صاحب بچه شدند.  در بین 70 میلیون جمعیت ترکیه تعداد آنهائی که ریشه ارمنی داشته و یا با ارمنی ها در آمیختند به 7- 6 میلیون نفر می رسد.

اگر ترک ها نژاد پرست بودند، آنها را قبول می کردند؟  آیا هیتلر این کار را می کرد؟

 

پرکردن خلاء با تحقیر و جنگ روانی

 

در این دادگاه، اتهامات از پیش داوری ها سرچشمه می گیرند.  ما به این پیش داوری ها با حقایق تاریخی پاسخ گفتیم.  آنهائی که از تاریخ بی خبرند خلاء های موجود در ارزیابی واقعیت ها  را بوسیله  تحقیر و جنگ روانی پرمی کنند.  این یک سنت است.

دروغ نسل کشی ارمنی، از طرف ماموران دولتی و عناصر سرویس های اطلاعاتی مثل: "مورگانتا"  و  "تویین بی"  سرهم بندی شد.  همین ماموریت، امروز هم از طرف امثال آنها پیش برده می شود.

-  "تسا هوفمان" که دو روز پیش شهادت داد، رئیس بخش قفقاز سرویس اطلاعات آلمان است.  او عکس " تل جمجمه " اثر نقاش روس "واسیلی ورشچاگین" را که در سال 1871 کشیده شده ، بعنوان عکس نسل کشی ارمنی در سال 1915 در روی جلد کتاب اش منتشر کرده است!  این کمپین دروغ، با این استدلال های رنگ باخته و حقیر پیش برده می شود.

در جواب سئوالی که دو روز پیش در این رابطه از او کردیم، گفت که خطایم را اصلاح کردم.  افکار نادرست را می توان اصلاح کرد، اما انحطاط اخلاقی را نمی شود اصلاح کرد.

-  در این دادگاه "تانر آکچام" (شهروند ترکیه) و نوشته های او مدام مورد استناد قرار گرفت.  او تربیت شده مکتب "تسا هوفمان" مامور سرویس اطلاعات آلمان است.  زمانی که در ترکیه بود در دانشگاه فنی خاورمیانه تحصیل می کرد.  اما از تاریخ بی اطلاع است.  او در مرکز بررسی های اجتماعی هامبورگ بعنوان استاد تاریخ ساخته شده و به تولید سفارشات سرویس های اطلاعاتی پرداخته است.

-  در روز اول دادگاه، مدام بر روی تلگراف های "طلعت پاشا" که بنام اسناد " آندونیان" شناخته شده اند، تاکید شد.  ما به بازپرس توضیح داده بودیم که تقلبی بودن این تلگراف ها سالها پیش اثبات شده است.  ارائه ی مدرکی متعلق به سازمان ملل، این کلاه برداری را دوباره آشکار ساخت.

کمپین نسل کشی ارمنی در هر مرحله با چنین اسناد ساختگی پیش برده شده است.

 

قانون نمی تواند اجرا شود

 

بحثی که در این جا انجام دادیم، نه در دادگاه ها، بلکه در دانشگاه ها و دیگر موسسات علمی باید ادامه یابد.

بر طبق قانون موجود بیگناه هستم.  زیرا ادعای نسل کشی در مورد ارمنی ها بی اعتبار است.  حکمی که در حق من می خواهد اعمال شود، در مورد مسئله ارمنی مرده است.

این قانون ( جرم بودن انکار نسل کشی ارمنی ها و یهودی ها – مترجم) در مورد نسل کشی یهودی ها هنوز در حال اجرا شدن است.  این چیزی است که در صلاحدید دادگاه هاست.  اما در مورد مسئله ارمنی نمی تواند اجرا شود.

-  مشاور مارگارت تاچر نخست وزیر سابق انگلستان، پروفسوردکتر "نورمن استون" در مجله " دی ولت وش" ، در مقاله ائی با عنوان " نسل کشی ارمنی اتفاق نیفتاده است" نوشته است:  " با دوغو پرینچک کاملا هم نظر هستم"، با این حال پروفسور استون را نمی توانید به پای محاکمه بکشانید. (3)

-  ژنرال "یاشار موژده جی" در اروپا کنفرانس " نسل کشی ارمنی دروغ است" برگزار می کند.  پلیس سویس فیلم برداری می کتد، ولی نمی تواند اقامه دعوا کند.

-  نماینده سابق برن، "آلبرت هوریت"، دروغ بودن نسل کشی ارمنی را آشکارا اظهار می کند.  باز هم نمی توانید اقامه دعوا کنید.

-  همچنین بازپرس لوزان پس از بازجوئی من، در تاریخ 21 سپتامبر 2006، از همه کانال های تلویزیونی، از جمله کانال 1 تلویزیون دولتی اعلام کرده است که حکم بر منع تعقیب من خواهد داد.

روشن است که این قانون، در مورد نسل کشی ارمنی، از طرف وجدان عمومی مردم سویس مورد قبول قرار نگرفته است.

بعد از آکسیون سال 2005 ما در شهر لوزان، سنای سویس مصوبه قبول نسل کشی ارمنی را بطور کلی از دستور کار خود خارج کرده است.

در ماه اکتبر سال 2006 "بلوخر" وزیر محترم دادگستری سویس اعلام کرد که قانون مربوط به مجازات انکار کنندگان نسل کشی ارمنی ها را لغو خواهد کرد و کمسیونی نیز به همین منظور تشکیل شده است. "لئوپولد" رئیس محترم این کمسیون نیز اعلام کرده است که:  " قضات نمی توانند در مورد تاریخ حکم صادر کنند".

در واقع آکسیون های ما که متهم به پروواکاسیون شده اند، دولت سویس را به نقطه ای رسانده اند که می خواهد قانون را عوض کند.  پس کار انجام شده پروواکاسیون نبوده، بلکه کمک به دولت سویس بوده است.

 

از گوشت خر مرده سوسیس درست نمی شود

 

در زبان ترکی ما ضرب المثلی است که می گوید، از گوشت خر مرده  سوسیس درست نمی شود.  

ماده قانونی که می خواهد در مورد من بکار گرفته شود، از زاویه نسل کشی ارمنی مرده است.  ضرورت دارد که این جنازه دیگر بخاک سپرده شود.

این که امروز این قانون از نظر حقوقی در حال اعمال شدن است به معنی این نیست که می تواند اجرا شود.  قوانین نیز می میرند و دفن می شوند.  این کاری است که ضرورت دارد  و انجامش اجتناب ناپذیر است.

 

 بخاطر آینده ترکیه، خاورمیانه و دنیا

 

برای معلوم کردن ارتکاب جرم، نیت من مورد بررسی قرار گرفت.

قصدم را از بیان اینکه " نسل کشی ارمنی یک دروغ بین المللی است" روشن کنم.

اولی حس وفاداری به حقیقت است.

دومی با آینده ترکیه، خاورمیانه و دنیا ارتباط دارد.

این دروغ نه در رابطه با مسئله ارمنی، بلکه در ارتباط با پروژه خاورمیانه بزرگ آمریکا مورد استفاده قرار خواهد گرفت.  از هم اکنون دیده می شود که در عملیات گسترش دامنه دولت دست نشانده شمال عراق به خاک ترکیه، ایران و سوریه به این دروغ متوسل خواهند شد.  سویس و اروپا نفعی در این کار ندارند.  انسانیت و برادران ارمنی ما هم نفعی در این سیاست ندارند.

 

با آرزوی تصمیمی عادلانه

و با احترام

دوغو پرینچک

 

Gosarhiv Armeni F.65, D.116, Y.961)    نقل از " لالایان": "نقش ضد انقلابی داشناکسیون"

Le Matin. 7 March 2007  2)

Die Weltwoche3)          

 

اسامی خارجی که در متن اصلی آمده است، عینا و به ترتیب به قرار زیر است:

 

Hirsch, Ropke, Schwarz, Koschaker, Ernest Reuter  -

 Jean Thibaux  -  

    Morgenthau-

Toynbee - 

  Tessa Hofman  -  

 Vasili Vereshchagin - 

 Norman Stone -

Albert Hourriet  -   

Blocher -

Leopold -