2007/03/17

بيانيه آشتی ناپذیر تشکل هاي صنفي معلمان شمال وشمال غرب ايران

 

به نام خداوند جان وخرد

بيانيه تشکل هاي صنفي معلمان شمال وشمال غرب ايران

ملت بزرگوار ؛ معلمان آگاه

آيا پاسخ اعتراض و انتقاد بر پستي ها و کاستي ها  زندان است ؟

در عجبيم که چپاولگران اقتصادي در آرامش جاودانه اند ؛ انديشمندان اجتماعي در تشويش و تحريم !!! ما بر نمي تابيم که فرهنگيان فرهيخته ؛ اين برازندگان کشور اسلامي در دمادمي که همه به هم شاد باش مي گويند پشت ميله هاي زندان نابرابري به انتظار تصميم نادرست مسئولان بنشينند و حاصل درست کاري و راست کرداري خويش را با داس زندان و بي حرمتي و ضرب و شتم ديگران درو کنند . هر چند که اين زندان نمي تواند  در عزم جزم معلمان در پي گيري حقوق صنفي خود خللي وارد سازد . اما کانونهاي صنفي معلمان ضمن محکوم کردن حرکتهاي ناشيانه و عجولانه ي نيروي انتظامي خواهان آزادي هر چه سريعتر بازداشت شدگان هستند . در غير اين صورت در فروردين ماه 86 پاسخ اين بي حرمتيها را خواهند داد .

کانون صنفي معلمان اردبيل

کانون صنفي معلمان آذربايجان غربي

کانون صنفي معلمان آذربايجان شرقي

کانون صنفي معلمان استان گيلان ( رشت )

کانون صنفي معلمان استان زنجان

کانون صنفي معلمان آستانه اشرفيه

کانون صنفي معلمان لاهيجان

کانون صنفي معلمان کوچصفهان

کانون صنفي معلمان طوالش

کانون صنفي معلمان ابهر زنجان

کانون صنفي معلمان پارس آباد

 

 

 

و پیامی دیگر از اردبیل:

معلمان بپا خيزيد

 

چندين سال است که عده اي از فرهنگيان آگاه و دردمند از تبعيضات موجود در جامعه به تنگ آمده و پرچم مبارزه با دشمنان عدالت و مساوات را بر دوش گرفته و در ميادين گوناگون اعم از مذاکره , مکاتبه , تحص و تجمع ايستاده و منتظر بپا خاستن جامعه بخواب رفته فرهنگيان هستند و امروز اين اتفاق افتاده و در اکثر استانهاي کشور معلمان با اتحاد و وحدت غير قابل توصيفي پيگيري مسايل و مشکلات صنفي خود هستند .

بنده به عنوان يک معلم اعتقاد دارم که مي شود با هر گرايش سياسي و حزبي و با هزاران اختلاف نظر و سليقه حول يک محور و يک نقطه مشترک کار کرده و مزه اتحاد و همدلي را چشيد . بياييم در مورد مشکلات صنفي خود و صنف خود بيش از پيش متحد باشيم . نظرات سياسي خود را محور قرار ندهيم تا باز هم بين خود تفرقه و چند دستگي ايجاد نکنيم . ما بايد هر چه سريعتر با تشکيل اتحاديه صنفي قوي و پر محتوي با کمک و ياري همه فرهنگيان بدور از تهمت زدن ها و متهم کردن همديگر فقط و فقط معلم باشيم و مشکلات معلمي خود را پيگيري نماييم . اين اتفاق چند ين سال است در بين فعالان صنفي معلمان کشور رخ داده و ما با تلاش و کوشش فراوان عده اي از همکاران خود توانسته ايم در بيشتر استانهاي کشور شعبه کانون صنفي را فعال و در نشست هاي سراسري با هم ديگر آشنا و دوستاني از همه جاي کشور بزرگ مان ايران داشته باشيم .

امروزه تعداد تشکل هاي صنفي معلمان هم از نظر کميت و هم از نظر کيفيت رشد قابل قبولي يافته و تعداد اين تشکل ها فعلا به 40 رسيده ولي در برخي از استانها و شهرهاي بزرگ همچون استان آذربايجان شرقي – گلستان – کرمان – سيستان و بلوچستان و کلان شهر هاي تبريز – کرج و استان کهگيلويه و بوير احمد و ايلام ..... فعاليت کانون صنفي در حد مورد انتظار همگان نبوده و نياز به فعاليت بيشتري احساس مي شود .

اگر چه کانون هاي صنفي عمر طولاني نداشته و هنوز نهال جواني هستند در حال رشد ولي جامعه آگاه فرهنگيان بايد بر سرعت تشگيل اين اتحاديه بيفزايند .بايد همه همکاران خود را جهت عضويت در اين اتحاديه صنفي تشويق نماييم . اگر تربيوني در احتيار فعالان صنفي بود مي توانستيم هزاران مزيت وجود چنين اتحاديه اي را برشماريم و همه همکاران خود را متوجه اهميت چنين تشکلي بنماييم . متاسفانه تنها تريبون معلمان ايران يعني جامعه يک ميليون نفر فقط همان هفته نامه قلم معلم است که هنوز هم مورد بي لطفي معلمان قرار دارد . اگر ما همگي با اتحاد و يکدستي از نشريه قلم معلم که تنها تريبون ماست استقبال نماييم و دست اندر کاران اين نشريه را هم از لحاظ فکري و هم از لحاظ مالي حمايت نماييم بسرعت جامعه خفته فرهنگيان به بازيابي خود خواهد پرداخت و همگان مي دانند که خود شناسي قدم اول مبارزه با جاهلان و دشمنان علم و دانش است .

پس بياييد هر کدام از ما يک کانوني شده و در صورت دستگيري ياران خود خسته و درمانده نباشيم بلکه با مطالعه مشکلات صنف خود و با جمع آوري آنها به خود و ياران خود کمک نماييم . گاهي نظر يک همکار راه گوشا بوده و بارها در نشست هاي سراسري با توجه به نظرات همه اعضا تصميم گيري مي شود . پس همه ما در سرنوشت خود سهيم هستيم چنانکه همه ما مقصر وضعيت موجود هم هستيم . نبايد از دولت مردان زياده خورده گرفت . کي و کجا ما توانسته ايم با هم باشيم ولي کاري صورت نگيرد .

اگر همه فرهنگيان اعم زن ومرد پير وجوان – شاغل و بازنشسته قلم بدست گيريم و هر کس به اندازه دانش و اطلاعات خود به رشد کانون هاي صنفي کمک نمايند مطمئن باشيد در اندک زمان يکي از پر قدرت ترين اتحاديه هاي صنفي کشور را خواهيم داشت .

نبايد از فعالان صنفي خرده گرفت که اطلاع رساني ضعيف است و بيانيه ها به موقع بدست ما نمي رسد و ........ همه فعالان صنفي کشور بدون گوچکترين حمايت مادي شما همکاران و با پول خود تلاش مي نمايند و بدون گوچکترين چشم داشتي در همه نشست ها در همه جاي ايران حضور پيدا مي کنند . اگر ما فرهنگيان ماهانه فقط 2000 ريال ناقابل به اتحاديه خود کمک نماييم در اندک مدت مي توانيم در سراسر کشور براي اتحاديه خود مکان خريده و آنرا به تمام تجهيزات روز مجهز نماييم . با يک حساب سرانگشتي اين مبلغ را بر تعداد فرهنگيان ضرب نماييد ببينيد چه مبلغ هنگفتي مي شود . ( 200 ميليون تومان ) حتي مي توانيم با قرعه کشي استانها را و مراکز استاني را به ترتيب جهت خريد محل مناسب مشخص و در هر ماه يک مرکز استان داراي ساختمان کانون صنفي معلمان با يک دستگاه خوردرو و وسايل تکثير و کامپيوتر و فاکس و موبايل هم باشد .

اگر ما اين کار را نکنيم هيچوقت قدرت مبارزه نخواهيم داشت و فعالان صنفي بعد از مدتي هزينه کردن از کار خود دلسرد شده و کناره گيري خواهند نمود .

لذا شرط اول مستقل بودن و عدم وابستگي به دولت شرط استقلال مالي ماست . تا امروز هيچ کدام از بيانيه هاي ما توسط ادارات کل و مناطق ارسال نشده و وزارت آموزش وپرورش نه تنها با ما همکاري نداشته که بلکه بيشترين صدمات از همين خودي ها به جريان اعتراضي معلمان زده شده و همکاران ما خود خوب مي دانند تا زماني که  تمامي مسئولان ما بصورت انتصابي باشند اين گره باز نخواهد شد جالبتر اين که به محض اينکه مسئولي را از رياست خلع مي کنند اولين حرفش تاييد حرکت صنفي ماست !!!!

و وقتي بحث برخورد خود آنان با فعالين مي شود با شرمندگي اعلام مي کنند که بنده مسئول بودم و مامور وگرنه در ته دل هميشه شما را تاييد کرده و خواهم کرد .

توصيه دوستانه ما به تمامي مسئولان وزارت آموزش و پرورش اين است که اولا ما خود کمتر از شما دلسوز کشور و مردم اين کشور نمي دانيم که هيچ بلکه از شما صادقتر و دلسوز تر هم هستيم . بخاطر اينکه شما از بيان واقعيت ها فرار کرده و آنرا فداي مصلحت خود مي نماييد و براي استفاده از چند روزه از  مزاياي پست و مقام از بيان حقيقت خوداري مي نماييد ولي ما فعالان اعتقاد داريم که بايد همه حقايق گفته شود تا شايد راه حلي پيدا شود و از تعداد مشکلات موجود کاسته شود . خود انصاف دهيد چه کسي نسبت به آينده و حال اين کشور دلسوز تر هست  شما يا ما . بنابر گول پست و مقام خود را نخوريد چون همگان ميدانند روزي شما هم از همان پست و مقام خلع يد خواهيد شد در حاليکه شرمندگي خيانت تا آخر عمر شما را عذاب خواهد داد .

مطلب بعدي اينکه چرا مسئولان فکر مي کنند که فعالان صنفي قصد تصاحب پست ومقام آنان را دارند اگر شما بدرستي و به حق در اين پست ومقام نشسته ايد پس هرگز نگران هيچ اتفاقي نخواهيد بود ولي نه اين پست ومقام دستاورد يک سري مسايل است خوب شما بهتر از هر کسي ميدانيد که جاي شما کجا بوده و شما کجا هستيد .

بعنوان يک معلم از همه معلمان ايران خواهشمندم اين سطور با دقت خوانده و بديگران هم اطلاع دهند اگر خواهان اجراي عدالت هستيد بايد قبل از هر عملي اين نوشتار به حقيقت برسيد و بعد گرفتن حق و حقوق قانوني وصنفي خيلي راحت تر خواهد بود .

 

به اميد آن روز : غلامعلي عباسي از اردبيل

24 /12 /1385

 

 

2007/03/17

تجمع صبح امروز معلمان سرکوب شد! -  کانون صنفی معلمان اردبیل

 سخنی با عاملان ضرب و شتم معلمان :  چگونه بخود اجازه دادید که دستان گچی معلم خود را دست بند بزنید و تلاش معلم را برای شرافتمندانه زیستن به سخره بگیرید ؟!! باتوم های خود را بالا بردید و بربدن خسته او کوفتید ،یادت رفته است که همین معلمان بودند که الفبا را به تو آموختن تا تو نطقهای طولانی خود را بر کاغذ بیاوری و وعده سر خرمن بدهی !! چگونه  آنکه قلم به دستت می داد را نشانه گرفتی ؟! معلم آگاه است ،ما آگاهیم که او می تواند، او بلد است به تو یاد دهد که جواب نجابتش ضربات باتوم تو نیست.

تو آن معلم با آن چادر سیاه و گچ خورده اش را که فریاد می کشید ما معلمیم نه راست نه چپ!!ندیده ای ، تو فریادهای آنان که حتی در جنگ تحمیلی تو نه از روی آگاهی که از روی شور مردم دوستی برای رفع تجاوز جنگیدند، ندیده ای!! 

معلم رسانه است .معلم نمادی از خواسته های به حقی است که هر کسی نمی تواند با شعار مرده باد و زنده باد او را مصادره کند!!نمی تواند به جای او بیانیه صادر کند ومحکوم کند .او همچنان معلم ماست. معلمی که اگر اراده کند می تواند تمام شاگردان خویش را به خیابان بخواند . اما ما در سکوت ایستاده ایم تا او که بلد است به ما یاد دهد. ما ایستاده ایم تا به آخر، ما با اوییم و منتظر !! معلی که از فیلتر گزینش های مختلف رد شده است و جزء بهترین و قابل اعتمادترین نیروهای کشور است . در مناسبت های مختلف مذهبی و سیاسی در انتخابات در دفاع مقدس همین نیروهای پاک بودند که در چادرها به آموزش و تدریس رزمندگان اسلام می پرداختند و در عملیات های مختلف شرکت فعال داشته است . یکبار دیگر به عکس های بی شمار شهدای فرهنگی نگاه کنید .

2007/03/16

حرف حساب یک معلم – وبلاگ کانون صنفی فرهنگیان اردبیل

اگر تا حالا دولت با توهین و وعده های توخالی به ما جواب میداد با دستگیری همکارانمان در کرمانشاه معلوم شد حضرات شمشیر را از رو بسته اند و امروز قصد کوتاه آمدن ندارند.
قابل توجه دوستانی که اصرار دارند نباید حرکت ما سیاسی شود و میخواهند آن را به " صنف مظلوم معلم" محدود کنند تا شاید دل مسئولین به رحم آید وخواسته هایمان را اجابت کنند.
در مملکتی که سینما ومسابقه فوتبالش هم سیاسی است چطور میشود مطالبه حق ملیونها معلم وخانوادهاشان سیاسی نباشد. در ثانی خود دولت با بگیروببندواستفاده از زور و غیره با مسئاله ماسیاسی برخوردمیکند، چه ما بخواهیم چه نخواهیم. اما "حرکت معلمین نباید سیاسی باشد" را بعنوان تهدید به ما حقنه کرده اند که مبادا ماهم از قدرتمان که همان پشتیبانی اقشاردیگر است استفاده کنیم.
نه دوستان جواب زور را باید با زور داد با آه وناله مشکلات حل نمیشوند.این را تاریخ ثابت کرده. پهلوانی که نقاط قوت خودش را نمیشناسد و در زمین حریف میخواهد کشتی بگیرد، از پیش حکم شکستش را امضاء کرده.
در حال حاضر بیم آن میرود با عکس المل ضعیف ما در برابر دستگیری همکارانمان در کرمانشاه دستگیری ها را گسترش دهندوتعداد دیگری از فعالین را بازداشت کنند.باید برای آزادی دستگیرشدگان اقدام کرد.نباید اجازه داد ترس از بگیروببند فضای مذاکرات را تحت تاثیر قرار دهد.باید هرطور که میتوانیم حمایت خود را ازنمایندگان و فعالین دستگیرشده اعلام کنیم.
متاسفانه بجز کانون کرمانشاه تا کنون کسی چیزی اعلام نکرده.پیشنهاد میکنم شورای هماهنگی تشکلهای صنفی با صدور بیانیه ای خواهان آزادی دستگیرشدگان شود.این حداقل کاریست که شورا میتواند در این شرایط انجام دهد.