بیانیه سازمان عفو بین الممل در مورد مراسم قلعه بابک

AMNESTY INTERNATIONAL

Public Statement

ترجمه :آیدین رحیمی

 

AI Index: MDE 13/074/2006 (Public)
News Service No: 168
29 June 2006

 

ایران:دولتمردان باید جو پلیسی قلعه بابک را برچینند و به نقض حقوق بشر علیه ترکهای آذری ایران خاتمه دهند.

 

در  مراسم   فرهنگی سالانه  قلعه بابک ترکهای آذربایجان روز 30 ژوئن 2006 در قلعه بابک تجمع میکنند عفو بین الملل خواستار برچیدن جو پلیسی در این تجمع از سوی دولتمردان ایران است و مصرانه خواستار رعایت موازین حقوق بشر توسط نیروهای امنیتی  وسایر نیروها( بسیج و نیروی انتظامی) ایران در برخورد با  اقلیت ترک آذربایجانی ایران می باشد.

آذربایجانیها بزرگترین اقلیت قومی ایران بوده و در حدود 25 الی 30 در صد جمعیت ایران را شامل میشوند. آنها شیعه بوده و اکثرا در منطقه شمالغرب ایران زندگی می کنند.  و بجز بعد مذهبی در بقیه موارد ( اقتصادی -  فرهنگی - سیاسی و ..) تحت تبیض حکومت مرکزی ایران قرار دارند.

طی سالهای اخیر تقاضا برای احقاق حقوق زبانی و فرهنگی از سوی آنها افزایش یافته است.

نمونه این تقاضاها در مراسماتی همچون گرامیداشت بابک ( تیر) و روز مشروطه (  مرداد ) مطرح میشود عده ا ی از آذربایجانیها خواستار اتحاد با جمهوری آذربایجان هستند فعالین آذربایجانی خواستار ترفیع  هویت فرهنگی   ترک آذربایجانی هستند و دولتمردان ایران این هویت خواهی را به بهانه پان ترکیسم سرکوب می کنند.

مراسم قلعه بابک ( بذ) از 6 سال پیش شروع شده است قلعه بایک در نزدیکی شهر کلیبر در شمالغرب ایران واقع شده است همه ساله ترکهای آذربایجانی ایران با تجمع در کلیبر راهی قلعه بابک میشوند.

بابک خرمدین که در قرن نهم میلادی زندگی می کرده است قهرمان ملی آذربایجانیهاست این مراسم همواره با سرکوب نیروهای دولتی مواجه میشود در سال 2005 - بیست و یک نفر بازداشت شده و به حبسهای بیش از یک سال محکوم شده اند.

انتشار کاریکاتور اهانت آمیز روز نامه  دولتی ایران در روز 12 می با اعتراض بسیار زیاد آذربایجانیها مواجه شد.دولت روز 23 می روز نامه ایران را توقیف سردبیر و کاریکاتوریست را بازداشت کرد تظاهرات از بین دانشجویان آذربایجانی شروع شد و سپس دامنه آن به شهرهای آذربایجان گسترش یافت پس از تظاهرات عظیم روز 22 وی تبریز در اکثر شهرهای  آذربایجان تظاهرات برگزار گردید اکثر این تظاهرات آرام و بدون خشونت برگزار شده اما  برخی موارد با  دخالت نیروهای امنیتی به خشونت کشیده شد و به تعدادی ساختمان دولتی خساراتی وارد شد.به گفته منابع آذربایجانی حملات به ساختمانهای دولتی توسط نیروهای دولتی انجام شده است حکومت ایران آمریکا و سایر کشورها را به ایجاد شورش در این منطقه متهم کرده است دولت آمریکا این اتهام را قویا رد کرده است.

دولتمردان ایرانی برای سرکوب تظاهرات از نیروهای افراطی نظیر بسیج که مسلح به سلاحهای کشنده بودند استفاده کرد

اسامی 27 نفر از مقتولین تظاهرات به دبیر خانه سازمان عفو بین الملل رسیده است. 7 نفر از این افراد در تظاهرات تبریز و 14 نفر در تظاهرات نقده ( درآذربایجان به  سولدوز معروف است) توسط تیروهای دولتی کشته شده اند.

جلیل عابدی جوان 26  ساله در تظاهرات 25 می مشکین شهر ( خیاو) توسط نیروهای امنیتی به قتل رسیده است نیروهای امنیتی مانع معالجه وی توسط پزشک شدند.

هم چنین نیروهای امنیتی مانع برگزاری مراسم ترحیم وی توسط خانواده اش در مسجد شده اند و جسد وی در سکوت و تنهایی به خاک سپرده شده اشت.

دولتمردان ایران کشته شدن این افراد را طی تظاهرات تکذیب می کردند تا این که فرمانده نیروی انتظامی ارومیه از کشته شدند 4 نفر و مجروح شدن 43 نفر در جریان تظاهرات مردم سولدوز در روز 29 می خبر داد و وجود کشته ها را تایید کرد.صدها و شاید هزاران نفر طی تظاهرات بازداشت شده اند که فقط اسامی 200 نفر از بازداشت شدگان به سازمان عفو بین الملل رسیده است روز 23 ژوئن حجه اسلام آقازاده رییس دادگستری آذربایجانشرقی به رسانه ها گفت که 330نفر در جریان تظاهرات مردم تبریز بازداشت شده اند به گفته وی

 

بجز 85 نفر بقیه آزاد شده اند وی از نقش اساسی 20 الی 25 نفر در برگزاری تظاهرات خبر داد و افزود این افراد  بهایی  و  وابسته به حزب منحله توده ( کمونیست ) بوده.

 

و با اسراییل ارتباط داشته اند.

 

با وجود این که برخی از بازداشت شدگان آزاد شده اند ولی تعداد کثیری هنوز زندانی هستند

این افرا عبارتند از چنگیز بخت آور - دکتر احمد قلی پور رضایی ( معروف به حیدر اوغلی) حسن علی حاجبلو ( معروف به حسن ارک)

این افراد در تظاهرات 22 می تبریز بازداشت شده بودند.

حسن دمیرچی هنرمند و موسیقی دان 65 ساله تبریزی ( معروف به حسن آذربایجان ) به همراه پسرش بابک روز 26 می در خانه اش بازداشت شده اند. غلامرضا امانی نیز 28   می  بازداشت شده و در اعتصاب غذا به سر می برد.تعدادی و یا همه این افراد به زندان اوین تهران منتقل شده اندولی محل نگهداری آنها نا معلوم است برخی از زندانیان ادعا کرده اند که در مدت بازداشت تحت شکنجه قرار داشته اند. داود مغانی که در زندان پارس آباد

در بازداشت بوده می گوید که در اثر شکنجه در بیمارسان بستری شده  است.وی اکنون از زندان آزاد شده است.

عباس لسانی فعال برجسته مدافع حقوق ترکهای آذربایجانی روز 3 ژوئن به هنگام مراجعت به خانه یک هفته پس از شرکت در تظاهرات مردم اردبیل توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است شرایط جسمی وی به خاطر اعتصاب غذا بحرانی و وخیم گزارش شده است تلفن منزل وی قطع شده  وهمسرش نیز توسط نیروهای امنیتی تهدید شده است.لسانی چندین بار بخاطر فعالیتهای سیاسی بازداشت گردیده است وی بخاطر شرکت در مراسم قلعه بابک طی سالهای 2003و 2005 زندانی شده بود.همچنین وی   پس از شرکت در

تحصن مسجد سرچشمه اردبیل بازداشت و چندین بار مورد شکنجه قرار گرفته بود.

نیروهای امنیتی جهت ممانعت از شرکت فعالین آذربایجانی در مراسم قلعه بابک تعداد زیادی را تهدید و بازداشت کرده اند.

اکبر قربانی فعال اردبیلی 26 ژوئن در محل کارش در اردبیل توسط نیروهای لباس شخصی ( امنیتی ) بازداشت شده است وی بخاطر شرکت در تظاهرات مردم اردبیل نیز مورد تهدید قرار گرفته بود.

ابراهیم جعفر زاده توسط مامورین اطلاعات شهر خوی 26 ژوئن بازداشت شد.روز 27 ژوئن رضا عباسی عضو آسمک ( کمیته دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجان )و عضو  دفتر تحکیم وحدت توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.

در همان روز جهان بخش بخت آور برادر چنگیز  بخت آور در خانه اش واقع در تبریز توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده . کتابها و لوازم شخصی وی از سوی مامورین اطلاعات مصادره گردیده است.27 ژوئن عیسی یگانه مدیر مسئول نشریه توقیف شده پیام سولدوز درنقده و سید مهدی سید زاده در تبریز بازداشت شدند

دست کم 5 نفر از فعالین میاندوآب ( قوشا چای) پس از شرکت در تظاهرات ماه می این شهر بازداشت شده اند طبق اخبار رسیده به سازمان عفو بین الملل دولت ایران حق تعقیب و بازداشت این افراد را نداشته استبه احتمال یقین این افرا به خاطر اندیشه بازداشت شده اندو در سلول انفرادی نگهداری می شوند این در حالیست که این افراد از طریق مسالمت آمیز بدنبال احقاق حقوق اولیه خویش از قبیل حق آزادی بیان و مطبوعات اقلیت آذربایجانی ایران هستند.سازمان عفو بین الملل از دولتمردان ایران انتظار دارد که:

قوانین حقوق بشر را در مورد تجمع کنند گان مراسم قلعه بابک را رعایت نموده و از برخورد قهر آمیز با این افراد خودداری نموده و همچنین کلیه قوانین بین المللی مصوب سازمان ملل را در مورد حقوق بشر رعایت نماید.

بدون قید و شرط و فورا نسبت به آزادی تمامی زندانیان اندیشه اقدام نمایدبقیه بازداشت شدگان را نیز آزاد نموده و دادگاههای صالحه برای رسیدگی به اتهامات این افراد دایر نماید.

شرایط لازم را برای انتخاب ازادانه وکیل و ملاقات با اعضای خانواده را فراهم نماید و مراقبتهای پزشکی لازم را در صورت نیاز مهیا سازد.

در مورد شکنجه زندانیان تحقیق لازم را انجام داده و نتیجه را به اطلاع عموم برساند.

و هر کس را که مرتکب اعمال خلاف حقوق بشر شده است در دادگاه صالحه محاکمه نماید و به بازداشت شدگانی که مورد شکنجه قرار کرفته اند غرامت پرداخت نماید.

قوانین بین المللی ا از قبیل کنوانسیون بین المللی حقوق سیاسی و مدنی را در مورد بازداشت شدگان رعایت نماید.

در مورد کشتار غیر قانونی تظاهر کنندگان و اعمال رفتار خارج از صلاحیت دادگاه در مورد بازداشت شدگان مطابق با اصول سازمان ملل " جلوگیری موثر و  تحقیق فراقانونی و اعدام غیر قانونی  را

 

اعمال نماید و هرکه را خلاف این قوانین عمل کرده مجازات نماید.

منبع:

http://www.amnestyusa.org/news/document.do?id=ENGMDE130742006

 

 

 

ديليميزين مدافعه كميته­سينين باشچيسي آنام

سعيد موغانلي

 

يوسيف خيال اوغلو دئميشكن:

"اوچ آغيز، اوچ اورك، اوچ آند ايچميش فيشك"

حسن بَي دميرچي تبريزده، عابباس ليساني اردبيلده، غلامرضا اماني

تهران زيندان­لاريندا آذربايجان توركلويونون مدافعه مثلثي­ديرلر.

كيمدنسه ائشيتميشديم اصيل قهرمان زينداندا اومالي، سورگون ائديلمه­لي يا دا تورپاق

 آلتيندا ياتمالي­دير.

ايندي ايسه بيزيم سياستچي­لر آذربايجان مظلوميتيني ايران زيندان­لاريندان باغيريرلار.

باشقا بير سئودييميز ليدر بويورموشدو كي: ظولم عصرينين سياسي­لري زيندان­لاردا

 بيشمه­لي­ديلر. و بيز ايلده يوزلرلهسياسي دوستاق­لاريميزلا گله­جه­يه اوميد بسله­يريك.

آرخايين­لاشيريق. نه­سه تأسوف­لرله ، زينداني­لريميزله باشيميزاوجالير، خوشبختليكله.

***

نه­سه آشاغيدا اوخوياجاغينيز، شعر دئييل. تكجه آواره بير شاعيرين اوره­ك كپي­سي­دير.

"اوچ آغيز، اوچ اورك، اوچ آند ايچميش فيشك"

«حسن دميرچي، عابباس ليساني، غلامرضا اماني» يه پاي اولسون دئيه:

 

***

گونشي سومورموش دئودير او

پوسقولاردا گَرنشن چاققال­لاري اوركودور دمير يومروق­لاري

و كسيلي ديليندن آخان بال­لا

                    يوخلادير جيرتدان  بالالاري

بئله كؤيره­ك

                  بئله سَرت­دير ساوالان دَده

حضرت عباس آديلا بَزه­يبسه

                              بيزيم اردبيل

    اؤيله غئيرتلي­دير آغام بالاسي

عربجه لسان­دير

                          كسيلي عوصيان

 توركجه ميزده لئيسان­دير

                          شيديرغي طوفان

اؤزگورلويه دوغرو

                 زيندان­لاري ياشادان آذربايجان

زينداندا،  زيندان اؤلكه

                 و زيندان گؤزه­­تچي­لرينه ساري تيكان

                                      بيزيم قاراجا اوغلان

گؤزلري دؤيوشه « چاغري»

          و موقاومت آفيشي­دير

             حياتا قاداغان دئموكرات.

***

گئرچك سئوگي

        بير- بيريني سئومه­سيدير اينسان­لارين

او آزادليق بيبَري­دير

مئشه سوكوتونون جومرود آسلاني اودير

        دوغرانديقجا مئشه انگينلييي باغيرير آسلان

                     تورمه­لر دوشگونو بير اينسان

       21 اينجي عصرده آجليق كئچيرير

و باشقا اينسانجيق اليله يومروق­لانير

                                او دومرول او سوبات

                                او«يورغون دئموكرات»

او پيشه­وري نين باش فدايي­سي

او فريدون،  او چاغري بَي، او ائلچي بَي

او ائكيزلر شهيدلرينين ناحاق قاني

 او خرداد حماسه­سينين دؤيونن آني

او قارداشيم،  او آنام

او ديليميزين مدافعه كميته­سي نين باشچي­سي آنام.

او محكمه اوتاق­لاريندا هيجان 

اونون آدي اويانيش، آدي آذربايجان

اونون آدي ديلسيز مستعمره

                 طالعسيز دره

او ساده جه بير اينسان

     ان عادي اينسان

او آذربايجان دئيه دؤيونن اوره­ك­لرده

    باش بوغوموز

                       باش قهرمان

او ساوالان آياق­لاريني اؤپن

                   آراز ياناق­لاريني

او حئيران گدييينده دولاما حيات­دير

                   اونون آدي اسكي قازامات­دير

                   او زيندان­لاردا دا دموكرات­دير

***

يومروغو 70 ميليون نيفرت

                   گؤزلري 70 ميليون اؤزگورلوك

آغيزي 35 ميليون قاداغان هاراي

او توركلويون « هاراي، هاراي من توركم» هارايي­دير.

35 ميليون زنجيرلي قوچ

     35 ميليون يارالي قورد

          35 ميليون قادالي قيلينج

              و 35 ميليون اوخلانميش قورآن.

او اوغوز ائل­لريندن بوياناكي تاريخين خولاصه­سي­دير

آوروپا دا جان  وئرن آتيلا

                                  ارمنيستاندا ساتيلان

                                             باغداددا دوغرانان بابك.

و تهران خيابان­لاريندان گولـله­له­نن

                               توركلوك سرداري ستار اوغلو عابباس

پيشه­وري بابانين آياق يالين فدايسي­دير البت

                             « اؤلدو واردي دؤندو يوخ»

                             « يا آزادليق يا اؤلوم»

آزادليق تهرانسيز دا اولور البت

اردبيل خيابان­لاريندا سئومك ده اولور سئويلمك ده

 سرعين­ده هانسي­سا سئوگيلي ايله ياللي گئتمك ده

***

 تبريز كي دئمه :

« آغ دَوه دوزده قالدي

                                      يولو آرازدا قالدي

                                       توي توتدوق اردبيلده

                                        ياريم تبريزده اؤلدو»

 

بئله­جه خزرده باتميش آي

آيدا گولـله­له­نن آيدا

و آيدا، اماميه­ده

                               آي دا

***

قوي بالالار آنا دئسين، آنالار جانا

«بابا آب داد»  نه­يه گره­كدي

                        اوختاي دئيير: -« آتام زينداندادير»

« بابا نان داد» چتينه دوشموش

                      آتيلا يازير: -« آتام زينداندا آجليق چكير»

و سئودا خانيم بالاجا ال­لريله گونده آتاسينين قانلي كؤينك­لريني اوتوله­يير

و اوتاقدا سينميش قاپيني،

                   جيريلميش كيتاب­لاري،

                                            اَزيلميش كامپيوتري گؤردوكده

دئيير: -« آنا جان بلكه عابباس آتامي آپاريبلار حاققيني وئرمه­يه!!!»

                              

موغانلي سعيد

باي بَييميز بابَكين دوغوم گونو  ياي 1385

 

* اوختاي، آتيلا و سئودا خانيم،  عابباس بَي ليساني­نين بالاجا اوشاق­لارينين آدلاري­دير.

 

 

شرح سفر یک گروه مراغه ای  به قلعه

حرکت ما به سوی قلعه از ساعت 5 صبح پنج شنبه 8 تیر آغاز گردید. مصمم بودیم به هر قیمتی خود را به قلعه برسانیم. عشق آذربایجان در رگهایمان جاری است و امید به آذربایجانی بهتر. هنگامی که به ورودی شهر هشترود در حوالی 6 صبح رسیدیم. ماموران تازه کار خود را شروع کرده بودند. بدون مشکلی رد شدیم. گروه 10 نفری ما در 2 ماشین سواری تقسیم شده بود و ما به دنبال هم روان بودیم. اگر چه ماموران به ما گیر ندادند ولی ما به سوی قره­چمن نرفتیم و از راه میانبر هشترود به تیکمه­داش(ائل یولو) به راحتی به آنجا و از آنجا به بستان آباد رفتیم. هنوز ساعات آغازین روز بود که ما در خروجی بستان آباد متوقف شدیم. ماموران بازرسی کردند و مشخصات ما را یادداشت کردند. بدون مشکل خاصی به سمت شهر سراب راه خود را ادامه دادیم. راه دراز بود و صدای غرای اولوسوم اویان آراز آنرا بر ما کوتاه می­کرد. وقتی به سه­راهی دوزدوزان رسیدیم. دیگر حضور ماموران کاملا مشهود بود. دوباره متوقف گشته و تمامی وسایلمان مورد بازرسی قرار گرفت. اکثر ماموران افسر نیروی انتظامی بودند. اگر چه تک و توک افراد بسیجی نیز در بین آنها بود. مشخصات تمامی افراد را پرسیدند و برچسبی بر شیشه ماشین ما زدند. در شهر مهربان صبحانه را خوردیم و پس از کندن برچسبها به راه افتادیم. وقتی به سه راهی هریس رسیدیم، ماموران در آنجا نیز ایستاده بودند. اگر چه اکثر آنان در مسیر تبریز- اهر ایستاده بودند. ولی چندتایی نیز در طرف هریس مستقر شده بودند. اگر چه ماموران توصیه کردند که راه بسته هست و باید بازگردیم ولی اصرار کردیم که برای مراسم درگذشت پسر داییمان در اهر می­رویم و انتهای مسیر ما اهر هست. ماموران اجازه دادند که از آنجا بگذریم. لحظه به لحظه در طول مسیر بر تعداد و حضور ماموران افزوده می­گشت ولی ما به مسیر خود ادامه می­دادیم. نگاهی به گوشیم کردم. دیگر آنتن نمی­داد. اگر چه پیش­بینی کرده بودیم ولی فکر می­کردیم تنها در اطراف کلیبر خطوط تلفن همراه را قطع نمایند. ما برای آنکه بتوانیم خبرهایمان را برسانیم، سیم کارتهای اعتباری آذرسل خریده بودیم که بسیاری از بچه ها گفته بودند. که در اطراف قلعه خط می­دهد ولی خوب ما مطمئن نبودم و امید داشتیم که اینچنین باشد. ورودی اهر مملو از ماموران بود حکایت همان بود و ما دوباره برای ماموران حرفهای قبلیمان تکرار کردیم. ماموران تمامی وسایلمان را گشتند. اجازه ورود به ما را نمی دادند ولی ما پس از استدلالهای فراوان اجازه ورود به اهر را گرفتیم. پس از ورود به اهر از ماشین پیاده شدم و به دوستم زنگ زدم و به خانه دوستمان رفتیم. طبق قرار قبلی تا ظهر دوستان استراحت کردیم، خواستیم به اینترنت وصل بشویم ولی اینترنت دوستمان کار نمی کرد به ناچار به شهر خود زنگ زدیم و نام کاربری و رمز مربوطه را دریافت کردیم. به اینترنت وصل شدیم. خبرها حکایت از حالت شبه حکومت نظامی در همه جا داشت که ما خود شاهد بخشی از آن در مسیرمان بودیم. پس از صرف ناهار به راه افتادیم. به عوض مسیر اهر-کلیبر، وارد یک مسیر خاکی به سمت روستای جوبند شدیم، اگر چه در برخی روستاها ایست بازرسی توسط بسیجیها گمارده شده بود. ولی چون دوستانمان بومی منطقه بودند. به راحتی آنها را پست سر گذاشتیم. در نزدیکیهای روستای پیغان چای بود که از ماشینها پیاده شدیم. گروه 17 نفری ما تمامی وسایل را از ماشینها بیرون آوردند. ماشینها در جایی خارج از مسیر پارک کردیم و به خدا سپردیمشان. دیگر باید پیاده می رفتیم. راه کوهستانی و سختی در پیش روی داشتیم ولی خوب باید می­رفتیم. عصر شده بود و هوا خنک شده بود. کوهستان ما را صدا می­کرد و بابک ما را می­طلبید. به راه افتادیم، اگر چه مسیر در برخی مواقع سخت می­شد ولی هیچکس خم به ابرو نمی­آورد. خانمهای گروه از همه مصمم­تر بودند. نزدیکیهای ساعت 7 بود که به گروه دیگری از رهروان قلعه رسیدیم. اینان ملتچی­های زنگانی بودند که از دیروز به راه افتاده بودند. به گروه آنها ملحق شدیم. حدود ساعت 9 بود که دیگر رای به استراحت داده شد. چادرها برافراشته شد و در میان حلقه چادرها همه دور هم حلقه زده بودند. اگر چه امکان داشت مورد حمله بسیجیان قرار بگیریم ولی بیمی نبود. برخی از بچه ها شعر خواندند و بر ادامه راه شهیدان تاکید کردند. شعرها همه سرشار از عشق به وطن بود و صداقت در راه آزادی آن.

زمان استراحت رسیده بود همه خسته بودند و پرامید. چند تایی از بچه های زنگان برای قرار بر بیدار ماندن و حفاظت از جمع گرفتند. دو نفر از بچه های ما نیز با آنها ماندند.

هنوز خورشید به وصال کوهستان نیامده بود که ما وسایلمان را جمع کردیم و به راه افتادیم. گروه حدودا پنجاه نفری ما بدون هیچ مشکلی به راه افتاد. در ادامه مسیرمان کم­کم گروههای دیگر نیز به ما پیوستند. هنوز ساعت 7 نشده بود که از دور قلعه را دیدیم. همه به یکباره شروع به سر دادن شعار کردند، دیگر جمعیت ساکت نمی­توانستند باشند. با توصیه برخی از بچه­ها جمع دیگر شعار نداد. و به مسیر خود ادامه داد. چند صد متری جلوتر نرفته بودیم که مورد تهاجم نیروهای بسیجی قرار گرفتیم. به یکباره اطراف ما پر از ماموران گشت. آنان خواستار بازگشت ما بودند. ولی ما مصمم بودیم که از سد آنها بگذریم. ما دست به دست هم داده بودیم و حرکت کردیم چون مسیر روبرو بسته بود بچه ها تصمیم گرفتند از مسیرهای دیگر بروند. آنجا نیز به پرتگاه رسیدیم. بچه ها مسیر بالای کوه به سوی قلعه را پیشنهاد کردند. گروه به سوی آنجا روان گشت. در آنجا نیز به مسیر بسته خورده­ایم و نتوانستیم به سوی قلعه برویم. خوشبختانه در این لحظه دیدم که گوشیم خط (سیم کارت آذرسل جمهوری آذربایجان)می­دهد.

اینها تمامی مواردی است که برادرم آنها را در پشت تلفن به من انتقال داده است سعی کردم تا آنجا توانسته­ام همه موارد را آورده باشم. به هرحال دیگر هیچ تماسی نداشته­ام. در صورت دریافت خبرهای جدید آنها را نیز به شما انتقال خواهم داد. به هر حال امیدوارم به قلعه رسیده باشند. و توانسته باشند چهلم شهدا و میلاد بابک را گرامی داشته باشند.