جنگ لبنان در آستانه ورود به مرحله دوم

 

( آلپتکین دورسون اوغلو )

 

2006/7/26

ترجمه از تورکی: علی قره‌جه‌لو

 

جنگی که به دنبال ورود ارتش اسرائیل به خاک لبنان و دستگیری دو سرباز اسرائیلی به دست حزب الله درگرفت، هفته قبل با سفر رایس وزیر خارجه آمریکا به خاورمیانه و تلاش های دیپلماتیک وی وارد مرحله جدیدی شد.

قبل از پرداختن به راه حل های پیشنهادی رایس و بدنبال آن تدارک گردهمائی رم و نتایج احتمالی آن، ارزیابی درباره مرحله اول جنگ ضروری به نظر می رسد.

هرقدرهم اسارت دو سرباز اسرائیلی دلیل رسمی آغاز جنگ عنوان شود، ولی در واقع وجود نیروهای حزب الله در جنوب لبنان و عدم رضایت اسرائیل از این موضوع دلیل اصلی جنگ می تواند باشد.  دور کردن حزب الله از مرزهای جنوبی لبنان و جایگزین کردن ارتش لبنان در این منطقه و همچنین خلع سلاح حزب الله طبق قطعنامه 1559 شورای امنیت هدف اصلی اسرائیل در این جنگ است ولی تحقق اهداف اسرائیل براثر سیاست های داخلی موفق حزب الله در لبنان به نظرامکان ناپذیر می رسد.

دبیر کل حزب الله حسن نصرالله دیروز در تلویزیون المنار فاش ساخت که اسرائیل قصد داشت در ماه اکتبر حمله خود را آغاز کند ولی دستگیری دو سرباز اسرائیلی سبب آغاز زود هنگام حمله به لبنان شد.  نقشه جنگی اسرائیل در ماه اکتبر نشان می دهد که اسرائیل امید خود را به تحقق قطعنامه 1559 را از دست داده است.

هدف استراتژیک اسرائیل آشکار است:  دور کردن حزب الله از مرزهای لبنان با اسرائیل و خلع سلاح آن.  این موضوع نه فقط هدف اسرائیل بلکه می توان گفت هدف طراحان قطعنامه 1559 شورای امنیت یعنی آمریکا و فرانسه نیز است.

در مرحله اول جنگ اسرائیل با از دست دادن ده ها تانک و یک کشتی جنگی از نوع  سار- 4 متوجه ریسک بالای جنگ دریائی  وزمینی شده لذا حمله های خود را که در آن زمینه برتری بی چون چرائی دارد یعنی بمباران هوائی متمرکز کرد.  

به نظر بسیاری از صاحبنظران نظامی، اسرائیل با بمباران هوائی نمی تواند به ظرفیت های نظامی حزب الله آسیبی برساند، لذا هدف تاکتیکی اسرائیل مردم عادی لبنان و زیربنای لبنان و از این طریق ایجاد شکاف در وحدت درونی نیروهای سیاسی  لبنان است.  اظهارات سعادت الدین حریری، فواد سینیوره، میشل اون و ولید جنبلاط ( جان پولات) نشان می دهد که اسرائیل با تخریب زیربنای لبنان و کشتن بیش از پانصد نفرغیر نظامی نتوانسته است در بهم زدن وحدت درونی لبنان و تحریک نیروهای قومی و سیاسی لبنان برعلیه حزب الله موفقیتی کسب کند.

حملات هوائی اسرائیل تاثیری بر حزب الله نداشته ولی در مقابل شهرهای شمالی اسرائیل مورد حمله متقابل موشکی حزب الله قرار گرفته است.  این موفقیت در مرحله اول جنگ سبب شده است که حزب الله بتواند روحیه مردم لبنان را بالا برده و عامل وحدت بیشتر مردم لبنان شود.

اسرائیل برای مقابله با حملات موشکی حزب الله که تصور می کرد از مثلث:  مارون الرس، بنت جبیل و آیترون انجام می شود، با عملیات محدود زمینی این سه منطقه را اشغال کرد و تا پنج کیلو متر درخاک لبنان پیش رفت، با این هدف که اسرائیل را از تیررس موشک های حزب الله دور کند.

حملات اسرائیل قبل از تلاش های دیپلماتیک رایس با این هدف انجام شد تا حزب الله را از موضع ضعف به راه حل بکشاند.  ولی علی رغم ضعف مطلق حزب الله در جنگ هوائی، نقطه قدرت حزب الله جنگ زمینی بود، چنانکه اسرائیل در مثلث: مارون، بنت و آیترون تلفات زیادی داد و حزب الله توانائی خود را در جنگ زمینی به اثبات رساند.

نتایج جنگ زمینی مسئله دیگری را برای اسرائیل روشن نمود، و آن فقدان شدید اطلاعات اسرائیل در مورد مواضع نظامی حزب الله بود، زیرا علی رغم تصرف مثلث مارون، بنت و آیترون موشک های حزب الله همچنان در شهرهای شمال اسرائیل فرود می آیند!

نتایج مرحله اول جنگ از لحاظ هدف های تاکتیکی و استراتژیک جنگ قبل از آغاز تلاش های رایس در سفر خاورمیانه چنین است:

1-  نیروی هوائی اسرائیل نتوانسته است در مقابل حزب الله موفقیتی کسب کند.

2-  عملیات هوائی نیز نتوانسته است انتظارات اسرائیل را در مورد تغیییر سیاست داخلی لبنان تامین کند.

3-  همچنانکه عملیات هوائی اسرائیل نتوانسته به حزب الله ضربه ای وارد کند، غرق شدن کشتی جنگی سار- 4 اسرائیل توسط حزب الله  نشان داد که نیروی دریائی نیز قادر نیست اهداف اسرائیل را جامه عمل بپوشاند.  اگر چه کشتی های جنگی اسرائیل سواحل لبنان را محاصره کرده اند ولی آنها قادر نیستند مواضع حزب الله را از کشتی ها مورد حمله قرار دهند، زیرا آن کشتی ها بحد کافی قادر نیستند به سواحل لبنان نزدیک شوند.

4-  رئیس ستاد ارتش اسرائیل "هالوتز" اظهار داشته است که قصد اشغال جنوب لبنان را ندارد.  اسرائیل که در ماه مه سال 2000 مجبور شد باتلاق جنوب لبنان را ترک کند، اشغال مثلث مارون، بنت و آیترون نیز نتوانسته است مانع موشک باران حزب الله بشود.

5-  اسرائیل تا آنجا که توانسته است به هدف های انسانی و زیر بنائی لبنان ضربه وارد کرده است لذا قدرت بازدارندگی خود را در این زمینه از دست داده است.

6-  حزب الله در جنوب لبنان یک جنگ دفاعی می کند و تنها سلاح تهاجمی وی موشک است، هرچند تخریباتی که اسرائیل به لبنان وارد کرده حزب الله نتوانسته است متقابلا در اسرائیل ببار بیاورد ولی در چاچوب یک جنگ فرسایشی توانسته است برای لبنان یک نوع بازدارندگی استراتژیک تامین کند.

7-  ارتش اسرائیل با وجود تخریبات  فوق العاده به زیربنای لبنان و وارد کردن تلفات انسانی زیاد نتوانسته ضربه ای به حزب الله وارد کند، لذا یک حزب الله نیرومند و موفق در جنگ زمینی و دارای قابلیت بازدارندگی توسط موشک هایش هنوز در لبنان پابرجاست.

این تابلو تا چه حد خواهد توانست روی فعالیت های سیاسی- دیپلماتیک رایس تاثیر بگذارد؟  امتنای آمریکا از دادن پیشنهاد آتش بس اگر با نتایج بالا تواما ارزیابی گردد معلوم می شود که هنوز آمریکا نمی تواند شرایط خود را به حزب الله تحمیل کند.

رئوس طرح رایس چنین است:

-  اعلام اتش بس.

-  عقب نشینی حزب لله از مرزهای لبنان و اسرائیل و تحویل موقت آن مناطق به ارتش لبنان.

-  بعد از چند ماه تحویل دادن آن مناطق به نیروهای چند ملیتی با اختیارات وسیع.

-  جابجائی ساختار داخلی لبنان و ترمیم آثار جنگ.

بدون شک این طرح از نظر مردم لبنان و حزب الله بدتر از شرایط قطعنامه 1559 شورای امنیت است.  این طرح که بدون اعلام فوری آتش بس مطرح شده است، برای لبنان بدین معنی است که اگر این شرایط را قبول نکنید "قلاده" اسرائیل را برای مدتی دوباره رها می کنیم.  این در حالی است که در مدت 15 روزی که "قلاده" اسرائیل رها شده بود اسرائیل نتوانسته کاری از پیش ببرد.  چنانکه معاون دبیرکل حزب الله شیخ ناعیم قاسم و همچنین رئیس مجلس لبنان نبیه بری گفتند، این حل مسئله نیست بلکه جامه عمل پوشاندن به اهداف اسرائیل و آمریکا در منطقه است، لذا این طرح، طرحی قابل قبول نمی تواند باشد.

می توان گفت که موضع گیری دنیای عرب بویژه مصر و عربستان سعودی، به ارائه خواست های اسرائیل و آمریکا در قالب راه حل بحران آنها را جسورتر کرده است.  طبق اظهارات شیمون پرز، برای اولین باردر تاریخ، اسرائیل توانسته است موافقت کشورهای عرب را در این خصوص جلب کند، ولی علی رغم همه اینها، پشتیبانان عرب این طرح هیچگونه نفوذی بر حزب الله ندارند، لذا تحمیل طرح رایس به لبنان بسیار مشکل بنظر می رسد، و از آنجائیکه از پیروزی آشکاراسرائیل بر حزب الله نمی توان سخن گفت، لذا در منطقه بدون قبول این طرح از طرف سوریه و ایران، نه تنها این طرح بلکه هیچ طرح دیگری نمی تواند به موفقیت بیانجامد.

فراتر رفتن از قطعنامه 1559 و جایگزین کردن نیروهای چند ملیتی در منطقه و سپس رودرو قرار دادن حزب الله با " جامعه بین المللی" را نه حزب الله و نه هیچ نیروی سیاسی درلبنان قبول نمی کند.

با شروع مرحله دوم جنگ ، یعنی آغاز پروسه سیاسی- دیپلوماتیک، باحتمال زیاد جنگ زمینی در مثلث مارون، بیت و آیترون شدت خواهد یافت و حزب الله با موشک اندازی های خود جواب بمباران هوائی اسرائیل را خواهد داد.  در مرحله دوم، اسرائیل که با حمله های هوائی و بمباران ها گفتنی های خود را گفته است، ولی حزب الله با ارتقای جنگ موشکی به ماورای حیفا " جامعه بین المللی" را می تواند مجبور به آتش بس فوری کند.   اظهارات حسن نصرالله به تلویزیون المنار:  " مرحله ماورای حیفا در جنگ " آغاز شده و در این مرحله جنگ چریکی نیز آغاز خواهد شد، قابل تامل است. 

صبح روز بعد از اظهارات نصرالله، حزب الله به مردم "ناتانیا" که شهری بین تل آویو وحیفا است در مورد حمله موشکی هشدار داد.  این نشان می دهد که حزب الله نه شرایط تحمیلی بلکه شرایط قابل قبول را حاضر است مورد مذاکره قرار دهد.

در شرایط حاضر هرچند اسرائیل پشتیبانی بعضی کشورهای عربی را بدست آورده و دارای مواضع نیرومند سیاسی است ولی از آنجائیکه نتوانسته در جنگ زمینی حزب الله را شکست دهد و مانع موشک اندازی حزب الله شود در میز مذاکره نیز قادر به موفقیت چندانی نخواهد شد.

از طرف دیگر حزب الله علیرغم اینکه تمامی شرایط برعلیه اوست ولی از آنجائیکه در جنگ زمینی اجازه عبور ارتش اسرائیل به شمال رودخانه "لیتانی" را نداده و موشک اندازی خود را همچنان با افزایش برد آنها توانسته است ادامه دهد،  از این جهت به حضور لبنان در میز مذاکره نه بعنوان طرفی که شرایط باو تحمیل می شود بلکه به عنوان طرفی که شرایط را دیکته می کند امکان خواهد داد.