بيانيه "مجمع دانشگاهيان آذربايجاني" در مورد دستگيري­هاي فله­اي فعالين حركت ملي

 

پاك كردن صورت مسئله، كمكي به حل آن نمي­كند.

 

اعتراضات مدني و مسالمت­آميز اقشار مختلف ملت آذربايجان در اقصي نقاط كشور، بار ديگر اثبات نمود كه اين ملت عليرغم تمام مشكلات و مصائب هرگز هويت ملي و قومي خويش را فراموش نكرده و همچنان با هوشياري كامل حافظ اين جوهره وجودي هستي­اش مي­باشد.

اقشار مختلف ملت آذربايجان از جمله دانشجويان، دانشگاهيان، بازاري، كسبه، نويسندگان و روزنامه­نگاران، فرهنگيان، نمايندگان مجلس، مسئولين دولتي و... دست در دست هم، با اتحاد و يكپارچكي كامل با شركت در تجمعات، ميتينگ­ها و اعتراضات خياباني ضمن اعتراض به توهين روزنامه ايران خواستار توجه مسئولين ذيربط به خواسته­هاي به حق و قانوني خويش شدند.

در حوادث اخير كه نشان از لبريز شدن كاسه صبر ملت متين، صبور و با وقار آذربايجان مي­باشد جهانيان صداي غرش اين شيرزنان و دلير مردان را در دفاع از هويت ملي و حقوق مدني خويش شنيدند. حوادث اخير آذربايجان زنگ خطري ديگري بود كه به صدا در آمد و به همه مسئولين و ارگانهاي ذيربط هشدار داد اگر در وقت مقتضي نسبت به اعطاي حقوق بر حق، قانوني و مدني اين ملت مظلوم اقدامات لازم را انجام ندهند مسئوليت عواقب آن را بر عهده آنان خواهد بود.

هرچند در برخي نهادها و ارگانها به خصو ص در خانه ملت، جنب و جوش­هائي مبني بر تأمين حداقل خواسته­هاي آذربايجانيان به گوش مي­رسد كه مايه مسرت و خوشحالي دارد، ليكن از طرف ديگر دستگيري، بازداشت و احضار فعالين فرهنگي، مدني آذربايجان خود اشتباه ديگري است كه از طرف برخي ارگانهاي امنيتي، اطلاعاتي و انتظامي صورت گرفته و مي­گيرد.

دستگيري و بازداشت برخي روزنامه نگاران و نويسندگان آذربايجاني، دستگيري فله­اي شركت­كنندگان در ميتينگ مقابل مجلس شوراي اسلامي، بازداشت و احضار فعالين فرهنگي آذربايجان، دستگيري و بازداشت فعالين جنبش دانشجوئي حركت ملي  از جمله سياستهاي اعمالي جهت مقابله با اين مطالبات قانوني مي­باشد.

طبق خبرهاي موثق آقايان مجيد حسيني، محمد نجفي، حسن هرگلي (دميرچي)، فرشاد فرشيدفر و حيدر شادي از جمله فعالين فرهنگي مي­باشند كه بدون هيچ اتهامي دستگير شده و تاكنون اطلاعي از وضعيت آنان در دست نمي­باشد. مجمع دانشگاهيان آذربايجاني خواستار آزادي بي­قيد و شرط تمامي زندانيان سياسي آذربايجان و بازداشت­شدگان حوادث اخير، به خصوص افراد فوق­الذكر مي­باشد.

 

از نظر "مجمع دانشگاهيان آذربايجاني"، اعمال اينگونه سياست­هاي اشتباه كه جزء تشديد اعتراضات و متشنج كردن اوضاع كنوني آذربايجان حاصلي براي حاكميت ندارد و به معناي پاك كردن صورت مسئله به جاي حل آن تلقي مي­گردد. همچنين اعلام مي­دارد نياز به آرامش و تحليل حوادث اخير آذربايجان از ضروريات كنوني حركت مي­باشد و در اين مقطع هرگونه تجمع و رفتار احساسي بدون برنامه­ريزی منطقي می­تواند فرصت ايجاد شده را به تهديد عليه ملت تبديل نمايد.

 

والسلام

مجمع دانشگاهيان آذربايجاني

11/3/1385

 

 

Please visit our turkmensahra relate website www.azatlyk.net

 

WE CONSIDER THE INSULT TO

THE PEOPLE OF AZERBAIJAN AS DONE TO US

 

In the article titled "The Struggle Against Cockroaches" that was published on the Iran Daily on May 12, 2006, cockroaches were depicted as stupid creatures, talking in other people's language, incapable of using their own. A caricature of a cockroach speaking Turkish accompanied the article. This cockroach was symbolizing the Azerbaijan Turks and was saying : "nemene (What?..)".

 

It seems that the caricature has been purposefully prepared. As a matter of fact, the expressions in the article display the viewpoint of the chauvinistic Farsi dominance in Iran towards the Turks. The implementers of  this insulting plan consider themselves as subordinate to an absolute power. Fearlessly benefiting from the means provided by the dictatorship, these individuals have recently increased the dose of their insults against ethnic groups. They try everything possible to prevent the Iranian Turks learn and use their native tongue. However, these fools fail to realize that the policy of assimilation against people have long been defeated in Iran and ethnic groups have been trying to preserve their customs, languages and cultures more than ever. People have realized that Farsi chauvinism is behind these propaganda activities against religion and sects, and that their sole purpose is to wipe out their ethnic cultures and languages. Today, the developments in different parts of Iran indicate that ethnic groups are now ready to defend their identities, honors and the heritage of their ancestors.

 

Meanwhile, having reached genuine national awakening, the revolutionary people of Iranian Azerbaijan harshly reacted against the insults of the Iran Daily. Thousands flowed into the streets, bravely defending their honor and dignity, and organized a great and historical protest demonstration. As a matter of fact, this reaction is not a temporary and spontaneous incident, triggered by the insults of a newspaper. This situation has been an explosion of rage against the policy of humiliation constantly implemented by the media organs and administrations of the Islamic Republic against ethnic groups for years. This reaction is a rebellion against the oppressive politics of Farsi chauvinism that was initiated during the reign of Shah Reza and increased during the Islamic Republic.

 

The Islamic Republic is astonished and has lost itself against the great reaction of the Azeri people. They even decided to close down the Iran Daily and to arrest its editor in chief and the cartoonist. However, one cannot solve the problem of the Azeri Turks and other people in Iran simply by arresting a journalist and a cartoonist. The problem of the ethnic groups in Iran is the scornful and humiliating attitude of the Farsi chauvinism against other people, in the framework of the assimilation policy that has been maintained for long years. As a matter of fact, insulting ethnic groups is deemed something ordinary in Iran. People will always show such reactions as long as the regime maintains its current policies and preserves its perspective against ethnic groups. The accumulation of such reactions will soon destroy the chauvinist Farsi leadership.

 

We, as a part of the Turks in Iran , support the rightful reaction of the nation of Azerbaijan. We consider the insult to the Azeri people as done to us. We declare that we are by the side of the courageous people of Azerbaijan. We warn the dominant Farsi chauvinism that as long as they maintain cultural assimilation, oppression and forceful confiscation of people's fatherland, they will encounter with uncontrollable events of much greater scale in Turkmensahra soon as it was the case in history.

 

 

سازمان آزادیبخش ترکمن صحرا – تورکمن صحرا آزادلیق قوراماسی

TÜRKMENSAHRA AZATLYK GURAMASY

TURKMENSAHRA LIBERATION ORGANIZATION

 

توهین به مردم آذربایجان را توهین به خود می دانیم

 

روزنامه ايران در روز  22 ارديبهشت ماه سال 1385  طي مطلبي  با عنوان  "راه مبارزه با سوسکها"،  سوسکها را موجوداتی ابله   نشان می دهد که حتی زبان خود را به خوبی نمی دانند و  به زبان دیگران صحبت می کنند. در کنار آن کاریکاتوری از سوسکی را نشان می دهد که پای مذاکره با کسی نشسته و به زبان ترکی سخن می گوید. یعنی دقیقا سوسک را به یک ترک آ ذربایجانی تشبیه کرده که کلمه « نمه نه »  را بر زبان می آورد. از محتوی کاریکاتور فوق پیداست که   کاملا  عامدانه طراحی شده است. توضیحات متن نیز انعکاسگر همان زاویه دیدی است که  حاکمیت شوونیسم فارسی نسبت به ترکهای ایران دارد.

گویی طراحان چنان طرح توهین آمیزی خود را وابسته به قدرت مطلقه ای دانسته اند که می توانند بی پروا در میدان خالی دیکتاتوری حاکم به جولان بپردازند و تحقیر خلقها و ملتها   را  بیش از هر زمان دیگری شدت بخشند و با ترکهای ایران آنچنان تحقیرانه برخورد کنند که  یک ترک هرگز آرزوی آموزش در زبان خود و مکالمه به آن را در سر نپروراند غافل از این که سیاست آسمیلاسیون خلقها دیر زمانیست که در ایران شکست خورده و قومیتها   بیش از هر زمان دیگری به احیا سنن و زبان و فرهنگ خود حساسیت نشان می دهند و خلقها دریافته اند که در ورای شعارهای دینی و مذهبی رژیم شوونیزم فارسی نهفته است که هدفی جز تاراج نژادی و فرهنگی و زبانی قومیتها  ندارد. اکنون خلقها   این حقیقت را دریافته اند و آنچنان که  در مناطق مختلف مشاهده می شود آماده دفاع از هویت و شرافت و میراث کیان خود هستند.

مردم انقلابی آذربایجان ایران که به بیداری ملی حقیقی  دست یافته اند،  با اعتراض به توهین روزنامه ایران هزار هزار به   کوچه  و خیابانها  ریخته اند و با دفاع غیرتمندانه از حیثیت و شرف خود و  با حضور پر شکوه در تظاهراتها  حماسه ای تاریخی آفریده اند. در واقع این اعتراض تنها یک اعتراض گذرا و مقطعی در برابر توهین یک روزنامه نیست بلکه فریاد رسای عقد ه های فرو بسته ای است که در طی سالها توهین به مردم ترک در صداو سیمای جمهوری اسلامی ایران و نشریات و ادارات و ... در   دل این مردم چرک بسته است. این اعتراض اعتراض به سیاست شوونیزم فارسی است که از زمان رضا شاه آغاز شده و همچنان ادامه دارد و در دوره محافظه کاران و خودکامگان جمهوری اسلامی شدت یافته است. جمهوری اسلامی با اعتراض   یکپارچه  ملت آذربایجان با حرکتی غیر منتظره و ناگهانی مواجه شده و دست و پای خود را گم کرده است. آنچنان که به تعطیلی روزنامه ایران و دستگیری سردبیر و کاریکاتوریست آن دست زده است. اما مشکل ترکهای   آذربایجان و دیگر خلقهای ایران با دستگیری یک روزنامه نگار و کاریکاتوریست حل نمی شود مشکل اقوام ایرانی سیاست استحاله فرهنگی و تحقیر و تمسخر خلقها است که از سالیان دراز علمداران شوونیزم فارسی در پیش گرفته اند آنچنان که امروز فرهنگ توهین به اقوام چون امری روزمره و عادی در سراسر ایران جا افتاده است. بدین ترتیب تا زمانی که سیاست تخریبی   رژیم و نوع نگاه متحجرانه آن نسبت به مسئله اقوام حل نشود، همواره شاهد چنین واکنشهایی از سوی اقوام خواهیم بود و دیری نخواهد پایید مجموعه این فریادها بنیان شوونیزم فارسی و سیاستگذاران آن را بر می افکند.

ما ضمن تمجید از اعتراض بر حق مردم آذربایجان ، به عنوان بخشی از مجموعه ترکهای ایران هر گونه توهین به مردم آذربایجان را توهین به خود می دانیم و اعلام همبستگی خود را   با مردم غیور آذربایجان اعلام می داریم و به شوونیزم فارسی حاکم هشدار می دهیم که اگر روند استحاله فرهنگی و ستم به خلقها و غصب زمینهای اجدادی آنان  و ... ادامه یابد به زودی در ترکمن صحرا نیز همان گونه که تاریخ نشانگر آن است ، شاهد حوادث غیر منتظره ای خواهند بود که مهار آن دیگر ناممکن خواهد بود.  

 

 

سازمان آزادیبخش ترکمن صحرا – تورکمن صحرا آزادلیق قوراماسی

TÜRKMENSAHRA AZATLYK GURAMASY

TURKMENSAHRA LIBERATION ORGANIZATION

 

 

 

   گزارش سازمان عفو بين‌الملل امروز منتشر شد. در اين گزارش بخش مفصلى به ايران اختصاص دارد. اين گزارش حكايت از نقض خشن حقوق بشر در ايران دارد و تصويرى از اوضاع سياسى ايران، دستگير‌ی‌ها، فشار بر اقليت‌هاى قومى و مذهبى، پيگرد و شكنجه، اعدا‌م‌ها، تحديد آزادى بيان و اجتماعات و اعمال فشار بر زنان عرضه مى‌كند.

بر اساس اين گزارش، بسيارى از دگرانديشان بى‌آنكه از دادگاهى منصفانه بهره برده باشند كماكان در جمهورى اسلامى ايران به زندان مى‌افتند. در اين گزارش آمده است كه در سالى كه گذشت صدها نفر ديگر نيز زندانى شده‌اند. بسيارى از آنان پس از دستگيرى به زندان‌هاى مخفى منتقل شده‌اند. خانواده‌هايشان مدتها از محل زندان بى‌اطلاع بوده‌اند.  شمارى از دستگيرشدگان از مدافعان حقوق بشر هستند و يا خبرنگارانى كه مطالبى در صفحات اينترنتى منتشر كرده‌اند. اما در پى ناآرامی‌ها در خوزستان، كردستان و آذربايجان از موج  دستگيری‌هاى گسترده گزارش  داده مى‌شود. در زندانهاى ايران، زندانيان كماكان شكنجه مى‌شوند و از بديهى‌ترين حقوق خود محروم هستند. شمار كسانى كه در سال گذشته اعدام شده‌اند، بر اساس اين گزارش، ۹۴ نفر اعلام شده است كه از آن بين حداقل هشت نفرشان در زمان دستگيرى زير ۱۸ سال سن داشته‌اند. مجازات تازيانه كماكان اعمال مى‌شود. سازمان عفو بين‌الملل در ادامه گزارش خود متذكر مى‌شود كه شمار كسانى كه اعدام شده‌اند و يا شكنجه ديده‌اند بسى بيش از آمار ياد شده است.

در گزارش سازمان عفو بين‌الملل همچنين آمده است كه پيروزى محمود احمدى‌نژاد عملا منجر به آن شده است كه هواداران اصلاحات سياسى به حاشيه رانده شوند و قدرت در دست آيت‌الله خامنه‌اى متمركز گردد. اين گزارش در ادامه مى‌نويسد كه مناسبات ايران با جامعه ملل در ارتباط با نقض حقوق بشر و همچنين برنامه اتمى ايران مناسباتى تنش‌آلود و بحران‌زده است. در اين گزارش همچنين آمده است كه ديالوگ اتحاديه اروپا و جمهورى اسلامى ايران پيرامون مسائل حقوق بشر پس از فزونى گرفتن تنش در مناسبات ديپلماتيك طرفين عملا خاتمه يافته است.

گزارش سازمان عفو بين‌الملل به نقض حقوق بشر در ارتباط با اقليتهاى قومى و مذهبى در ايران مى‌پردازد و به ناآرامی‌هاى اهواز، كردستان و آذربايجان اشاره دارد. در اين گزارش آمده است كه در ماههاى ژوئن، سپتامبر، اكتبر و نوامبر بسيارى از شهروندان خوزستان دستگير شده‌اند. موج دستگيريهاى گسترده در كردستان و آذربايجان نيز از ديگر موارد نقض حقوق بشر در ايران اعلام شده است. گزارش سازمان عفو بين‌الملل حاكى از آن است كه اعمال فشار بر اقليتهاى مذهبى و بويژه بر بهاييان در سال گذشته ادامه داشته و حداقل ۶۶ نفر از بهاييان در اين سال به زندان افتاده‌اند.

 

 

 


انجمن مدافع حقوق اقوام تحت ستم
Society for Threatened Peoples





جامعه بين المللى براى حقوق بشر
Internationale Gemeinschaft für Menschenrechte




دفتر كميسارياى عالى حقوق بشر سازمان ملل متحد
UNHCHR




سازمان پاسداران حقوق بشر
Human Right Server





سازمان خبرنگاران بدون مرز
Reporters without borders





سازمان ديده بان حقوق بشر
Human Rights Watch





سازمان سرزمين زنان
Terre-des-femmes







سازمان عفو بين الملل
Amnesty International




سازمان كمك به آوارگان وابسته به سازمان ملل متحد
UNHCR



سازمان ملل متحد
United Nations




مجمع جهانى شفافيت
Transparency International



موسسه صلح آموزى
Institut für Friedenspädagogik Tübingen e.V





منابع پژوهشى درباره حقوق انسانى زنان
Women's Human Rights Recources




شبكه جهان واحد
oneworldweb



انجمن دانشمندان و پژوهشگران آمريكائى

 

د موسوم به Directory of Human Rights مجموعه اى توضيحى و جامع درباره اطلاعات و آدرس نهادهاى فعال و پاسدار حقوق بشر ارائه ميكن

 

 

 

انقلاب ضد فاشیسم ملت آذربایجان جنوبی در صدر اخبار رسانه های جهان

اخبار، گزارشها و تحلیلهای منتشر شده توسط خبرگزاریها، نشریات، کانالهای تلویزیونی ، شبکه های رادیوئی و سایتهای اینترنتی  معتبر در سراسر جهان، دلالت بر شنیده شدن صدای انقلاب ملت آذربایجان و پیام ضد اپارتاید آن توسط ملتهای مستقل دنیا دارد.

اگرچه سردمداران فارس گرای جمهوری اسلامی و نیز اعوان و انصار فاشیست آن چه در داخل و چه در خارج کشور، وسیعا در تلاشند تا اخبار هویت طلبانه و حق خواهانه ملت آذربایجان را بایکوت کنند اما به دلیل شدت و قدرت انقلاب میلیونی و سراسری ملت آذربایجان جنوبی، در این راه   موفقیت چندانی کسب نکرده اند.

اکنون ملل جهان نام ملت جدیدی را با عنوان آذربایجان جنوبی شنیده است و بی تردید منتظر میلادی سیاسی آن می باشد.

آنها از قیام میلیونی ، سراسری و دامنه دار آذربایجان و همچنین از رنجهای وحشتناکی که این ملت متحمل ان شده مطلعند.

ملت آذربایجان جنوبی نه تنها تهدیدی برای هیچ دولت و کشوری محسوب نمی شود بلکه یقینا خواهد توانست بعنوان یکی از مهمترین و تاثیر گذارترین ملل خاورمیانه در تامین صلح و ثبات منطقه ای نقش مهمی را ایفا نماید.

 

 

 

 

آذربایجان باشون ساغ اولسون

 

نام یکی از شهدای قیام مردم اردبیل در روز شنبه 6 خرداد مشخص شد

 

عزیز برادران در جریان تظاهرات روز شنبه اردبیل با اصابت مستقیم گلوله گارد ویژه به شهادت رسیده است.تا کنون بیش از 1500 نفر از جوانان هویت طلب اردبلی بازداشت شده و به مکان نا معلومی منتقل شدهاند و جستجوی خانواده ها برای مطلع شدن از احوال فرزندان خویش بجایی نرسیده است

 

 

tabrizin davachi mahallasi batar sholokhdi.

artiq khabar bir az soura.

 

 

 

داوود مقامی به دلیل شکنجه شدید، در معرض شهادت قرار گرفته است

داوود مقامی(موغانلی) بعد از یازداشت شدن درحماسه ضد اپارتاید اهالی موغان به زندان موغان شهر(پارس اباد) منتقل شده و تحت شکنجه های شدید قرار گرفته است.

متاسفانه در اثر شقاوت شکنجه گران، طحال این فرزند رشید آذربایجان از کار افتاده، دچار خونریزی شدید داخلی گردیده، تنفسش بسیار سنگین شده   و او در بیمارستان موغان شهر در حالی که جسمش به تخت زنجیر شده در معرض شهادت و طیران روح  قرار دارد.

 

در پی انقلاب ضد آپارتاید ملت آذربایجان جنوبی، بیش از 11 هزار نفر بازداشت شده اند

بر اساس اخبار موثقی که از منابع دولتی دریافت کرده ایم طی سه هفته ای که از انقلاب ضد آپارتاید ملت آذربایجان می گذرد نزدیک به 11هزار نفر بازداشت شده اند . به رغم اینکه شمار کثیری از این افراد آزاد شده اند اما همچنان هزاران نفر در شهرهای سراسر آذربایجان در اسارت زندان آپارتاید به سر می برند.

حدود بیست درصد از بازداشت شدگان را دختران و زنان مبارز آذربایحانی تشکیل می دهند.بسیاری از محبوسین بدنبال یورش خانه به خانه مامورین بازداشت شده اند. در بین بازداشت شدگان کودکان و کهنسالان نیز وجود دارند.اسرای آذربایجان اغلب تحت شکنجه قرار گرفته اند.ضرب وشتم با چوب، ضرب و شتم درون گونی، آویزان کردن، شلاق با کابل، بستن به صندلی، روش جوجه کباب، استفاده از باتوم برقی و اعدام ساختگی از جمله این شکنجه ها بوده است.

اکنون دها هزار تن از خانواده های این محبوسین در پی یافتن سراغ و نشانی از فرزندان معصوم و بعضا مجروح خود اواره ادارات و حتی شهرهای استانهای ترک نشین شده اند.

 

جنازه مطهر هر شهید بعد از دریافت 2 میلیون تومان جریمه تحویل خانواده ها می شود

از سولدوز خبر می رسد که مامورین امنیتی در قبال تحویل هر جنازه، 2 میلیون تومان جریمه از خانواده های شهدا مطالبه کرده اند.

 

مصاحبه های تحمیلی تلویزیونی در راهند!

رژیم آپارتاید برای وابسته جلوه دادن انقلاب بی نظیر ملت آذربایجان در صدد تهیه و پخش مصاحبه های تحمیلی از بازداشت شدگان ترک حماسه های اخیر است.

به همین منظور گروهی از شکنجه گران این رژیم با استفاده از انواع تهدیدات فیزیکی و روحی قصد دارند تا طی روزهای آینده جمعی از جوانان را در برابر تلویزیونهای استانی و حتی سراسری وادار به اعترافات دروغین علیه خود کنند.

بی شک در دنیای متمدن چنین اعترافاتی ذره ای ارزش ندارد.

 

اردلان انواری در مشکین شهر و علی انواری در تهران بازداشت شده اند

طی قیامهای ضد آپارتاید شهرهای مشکین شهر و تهران، اردلان و علی دو تن از فرزندان برومند خانواده   انواری بازداشت و به زندانهای مشکین شهر و اوین منتقل شده اند.

 

شوونیستهای لس آنجلس به کمک فاشیستهای تهران آمده اند

در سه هفته گذشته کانالهای فارسی زبان لس انجلس که در برابر عظمت خیره کننده   انقلاب ضد آپارتاید ملت آذربایجان دچار شوک عصبی شدیدی شده اند با پخش برنامه های ضد آذربایجانی به کمک سرکوبگران تهران آمده اند.در این کانالهای تلویزیونی در نهایت بی شرمی فرزندان رشید و غیور آذربایجان مشتی اوباش، فریب خورده، جاسوس، احمق،مملو ازعقده های جنسی، ترک خر، دیوث، جفتک انداز، بی شرف، بی ناموس، وطن فروش ... نامیده شده اند.

همچنین لازم به ذکر است که سیمای آزادی بعنوان کانال تلویزیونی سازمان مجاهدین خلق نیز دراقدامی فرصت طلبانه، شارلاتانیستی و بسیار زشت   کوشیده تا قیام میلیونی و ضد آپارتاید ملت آذربایجان را مصادره کند و آنرا به سازمان در حال انحلال و البته ضد ترک خود نسبت دهد.

 

مشهد و انزلی در التهاب فجایع خونین آذربایجان

دانشگاههای مشهد و انزلی و  همچنین اهالی آذربایجانی این شهرها از دریافت پیام انقلاب عظیم ملت آذربایجان به وجد آمده و با مشاهده فجایع صورت گرفته توسط مامورین دچار خشم شدیدی شده اند.

این امر سبب امنیتی شدن برخی از محلات عموما ترک نشین این شهرها شده است. اکنون مشهد و انزلی آبستن قیام هستند.

 

خزر دنیزلی

بیر گون گلر، وطن گولر

 

 

سخني با ملت آذربايجان

 

با سلام به روح پاك شهيدان حق طلب آذربايجان

 

ملت آذربايجان ، همواره پرچمدار انديشه هاي نو و مترقي در سرزمين ايران بوده است و همواره از خشونت و تجاوز به حقوق ديگران بيزار مي باشد. آنچه امروز دشمنان آذربايجان را دچار واهمه كرده ، حركت مدني و فرهنگي اين ملت براي مبارزه بنيادي و اساسي با تبعيض در جامعه ايران است. آنها چنين حركتهاي پيشرفته اي را كه مي تواند ريشه هاي تبعيض و استعمار را در منطقه بخشكاند ، نمي تابند و و قلع  و قمع اين حركت را به هر قيمتي كه شده است سياست خود كرده اند. براي سركوب ريشه اي اين حركت نيز چاره اي ندارند جز به خشونت كشاندن اين حركت و خارج كردن آن از مسير مدني ، بايكوت و سانسور و تحريف  خبري وقايع اعتراضات و خواسته هاي مردم آذربايجان ( مراجعه كنيد به روزنامه هاي دولتي ، گويا نيوز، سايت فارسي BBC ،تبريز نيوز(پيمان پاكمهر) و ...)، بي اهميت وانمود كردن موضوع اعتراض مردم آذربايجان و تخفيف آن در حد اعتراض به يك كاريكاتور، مخلوط كردن خواسته هاي ملي مردم آذربايجان با حركات سراسري و سعي در گم كردن خواسته هاي ملي مردم آذربايجان در بين مطالبات سراسري ، استفاده از انرژي مردم آذربايجان براي موج سواري و پيشبرد اهداف غير دموكراتيك خود( مراجعه كنيد به بيانه نهضت ملي وحزب مشروطه در مورد اعتراضات مردم آذربايجان) و انتساب اعتراضات اخير به عوامل خارجي به عنوان بهانه اي براي سركوب حركت و ايجاد تفرقه بين ملتهاي فارس و ترك و بدبين نمودن ملت فارس نسبت به حركت ملي آذربايجان.

لذا دقت كنيم كه:

تخريبات اموال دولتي و عمومي در اعتراضات اخير آذربايجان به هيچ وجه به نفع و به عهده مردم آذربايجان نيست . مسئوليت اين تخريبات به عهده كساني است كه مي خواهند چهره خشونت طلب به حركت ملي آذربايجان بدهند. لذا ادامه تخريبات حتي در ابعاد وسيعتر و شايد به شكل بمب گذاريهايي نظير بمب گذاري هاي اهواز ، خبر كشف اسلحه هاي سرد و گرم و در گيريهاي مسلحانه در روزهاي اخير   ، كشف دلارهاي خارجي و معترفين به جاسوسي (سناريوي فرسوده هميشگي) دور از انتظار نيست. لذا از ملت فهيم آذربايجان در خواست مي شود كه آرامش و سعه صدر بيشتري از خود نشان دهند و چنانچه ادامه اعتراضات خياباني باعث ايجاد تخريبات و خشونتهاي بيشتري خواهد شد ، اين اعتراضات را معلق نموده و به حركات فرهنگي و روشنگري خود ادامه داده وهمانند هميشه به گونه اي مدني و قانوني صداي بر حق خود را به گوش مسئولين نظام جمهوري اسلامي ، انسانهاي آزاديخواه ملتهاي فارس و كرد و عرب و بلوچ .... و ديگر ملتهاي دنيا برسانند.

ملتهاي فارس و ترك ملتهايي بوده اند كه در طول تاريخ در كنار يكديگر زندگي كرده اند و تحت هر شرايطي نيز اين همزيستي ادامه خواهد يافت.  اعتراض ملت آذربايجان به سيستم فكري- سياسي تبعيض ملي در ايران است نه  دشمني با ملت فارس. اگرچه عده اي از هموطنان فارس ما (نظير كاريكاتوريست و سردبير ايران جمعه) و حتي بعضي تركها تحت تاثير تبليغات و فعاليت سيستم تبعيض ملي به هتك حرمت و انكار حقوق ملتهاي ديگر و حتي ملت خود مي پردازند. اما مقصر اصلي آنها نيستند ، بلكه سيستم فكري و سياسي آپارتايد ملي در ايران و حاميان آگاه آن است كه بايد ريشه آن خشكانيده شود. شنيده شد كه در اعتراضات اخير مردم آذربايجان شعارهايي در تحقير ملت فارس داده مي شد. اگر اين شعارها تحت تاثير خشم صد ساله مردم آذربايجان به توهين هاي مستمري باشد كه به آنها شده است ، قابل درك است اما شايسته ملت متين و مترقي آذربايجان نيست كه توهينهاي سخيف را مقابله به مثل نمايند. از طرفي نيز احتمال طرح چنين  شعارهايي نيز از طرف مغرضين و دشمنان ملت آذربايجان جهت ايجاد تفرقه و دشمني بين ملتهاي ساكن ايران و ايجاد بدبيني نسبت به ملت آذربايجان مي رود. لذا از مردم آذربايجان خواسته مي شود مراقب باشند كه مسير حركت ملي از حق طلبي و هويت خواهي خارج نشده و بهانه اي به دست دشمنان اين حركت داده نشود . ملت آذربايجان به تمامي ملتهاي فارس و كرد و عرب و بلوچ و.... احترام قائل است و معتقد است كه مسبب اصلي تبعيضها و توهينها به ملتهاي غير فارس نه ملت فارس بلكه سيستمي است (شونيسم فارس) كه در راستاي اهداف استعمارگران ارزش و حقوق ملتي را بر ملت ديگر برتر جلوه مي دهند ، حتي برندگان نهايي اين سيستم نيز ملت فارس نيستند.

 

اعتراض ملت ترك آذربايجان نه تنها اعتراض به يك كاريكاتور بلكه اعتراض  به يك قرن تبعيضهاي سياسي ، اقتصادي و فرهنگي عليه تركهاي ايران است. لذا به مردم آذربايجان پيشنهاد مي گردد ضمن گذشتن  از حق خود در محاكمه كاريكاتوريست و نويسنده متن توهين آميز آن و طلب آزادي براي اين دو نفر ، انگشت اتهام را به سوي متهمين اصلي و گردانندگان سيستم شونيسم فارس بلند كنند كه چنين توهين كنندگاني را پرورش مي دهند. بدين گونه به مردم دنيا ثابت مي گردد كه اعتراضات اخير نه به خاطر يك كاريكاتور و نه از براي انتقام جويي است،   بلكه صداي حق طلبي مردم آذربايجان و اعتراض به نژاد پرستي و تبعيض در ايران مي باشد.

 

 

استقلال حق هر ملت يا مجموعه اي از انسانها است ،  با هر تعداد جمعيت و از هر ريشه و زبان  و مذهب  و هرسابقه تاريخي  كه مي خواهد باشد. تعيين سرنوشت حق هر ملتي و فقط حق آن ملت است. استقلال خواهي تحت هر نامي نيز ناميده شود نه گناه است ، نه تابو است و نه غير قانوني. لذا ضمن احترام به عقيده فعالين آذربايجاني داخل و خارج از كشور كه اعتقاد به استقلال آذربايجان دارند ، از آنها دعوت مي كنم كه حقايق جامعه ايران را مو شكافانه تر بازنگري كرده و پتانسيلهاي كنوني جامعه ايران را در نظر بگيرند. خواست آنها اگرچه بر حق و منطبق بر تمامي اصول حقوق انساني و حتي بين المللي است ، اما   ظرفيت و امكان آن در ايران موجود نيست و چه بسا ضررات آن براي ملت آذربايجان بيش از منافعش  باشد. لذا از مردم آذربايجان در خواست مي شود در اعتراضات مدني و قانوني خود از طرح چنين شعارهايي كه حركت را به مخاطره مي اندازد و دست دشمنان و مغرضين را براي سركوب و خشونت بيشتر باز مي كند صرفنظر كرده و اهداف عملي و ميسري را مد نظر قرار دهند.

امروزملت آذربايجان شاهد اظهار هم دردي عده اي از فعالين و احزاب سياسي داخل و خارج از نظام (نظيربعضي احزاب سياسي كرد و تركمن ، عرب و بلوچ ،  فداييان خلق اكثريت ، دفتر تحكيم وحدت ،دفتر  ادوار تحكيم و اقدامات و اظهارات مسئولانه و منطقي برخي نمايندگان شهرهاي آذربايجان در مجلس شوراي اسلامي و....) و خبر رساني صحيح بعضي تريبونهاي خبري سراسري بوديم (نظير اخبار روز ، پيك ايران ، خبر گزاري ايلنا و....) كه همگي قابل تقدير و تشكر مي باشد. اگرچه عده نيز همانند نهضت ملي و حزب مشروطه با بيانيه هاي خود قصد موج سواري و سو استفاده از انرژي مردم آذربايجان را دارند . لذا مردم آذربايجان دقت كنند به دور از احساسات و با در نظر گرفتن اصول ديپلماتيك و با در نظر گرفتن منافع ملي خود به استقبال چنين حمايتهايي بروند كه مي تواند زمينه ساز اتحاد براي دموكراسي حقيقي در منطقه باشد  و از طرفي نيز همانند گذشته در خواسته ها و شعارهاي خود دقت كنند تا انرژي آنها مورد سوء استفاده احزابي قرار نگيرد كه مي خواهند با تصاحب تاج و تخت تهران ، نظام ديكتاتوري و تبعيض ملي را  تحت لوايي ديگرتداوم ببخشند.

به همين دليل و براي جلوگيري از تحريفات است كه ملت آذربايجان احياي حقوق ملي خود را به پيشبرد شعار دموكراسي سراسري (البته از نوع تو خالي آن) ترجيح داده و خواهان  بر اندازي نظام جمهوري اسلامي نيست اگرچه جنبه هاي ديگر دموكراسي را فراموش نكرده است. ملت آذربايجان هميشه، پرچمدار دموكراسي و حقوق كودكان و زنان و.آزادي مذاهب و.. در ايران بوده و مي داند اگر جامعه ايران ظرفيت پذيرش حقوق ملتها را نداشته باشد ، به آن ظرفيت نرسيده است كه پذيراي يك دموكراسي حقيقي و تمام عيار گردد و دموكراسي مورد ادعاي بعضي احزاب سراسري كه در آن حقوق ملتها فراموش مي شود ، يك دموكراسي معيوب و اخته شده مي باشد. از طرفي نيز دموكراسي براي كل ايران نيازمندآلترناتيو مناسبي است ، آنهم   همكاراني را مي طلبد كه مفهوم دموكراسي را بدرستي درك كرده باشند. و اگرنه چنانچه گفته شد و طبق تجربيات مردم آذربايجان در نهايت اين سر ملت آذربايجان خواهد بود كه بي كلاه مي ماند. متاسفانه ملت آذربايجان امروز همكاران مطلوب كافي را نمي يابد. آنان كه بر طبل دموكراسي مي كوبند زماني مي توانند ملت آذربايجان را با خود همراه ببينند كه اطمينان اين ملت را كسب كنند. در هر حال ملت آذربايجان ذره اي از منافع خود را با كسي يا گروهي معامله نخواهد كرد.

 آنچه امروز ملت آذربايجان مي خواهد اعاده حقوق از دست رقته ملي خود نظير رسمي شده زبان تركي در ايران ، تحصيل به زبان مادري در مدارس و دانشكاهها و ايجاد صدا و سيما و انتشار نشريات به زبان تركي ، داشتن فرهنگستان زبان تركي ، اجازه تشكيل احزاب و تشكيلات آذربايجاني ، رفع تبعيضات اقتصادي نسبت به آذربايجان و آزادي زندانيان سياسي آذربايجان و تمركز زدايي از سيستم اداري كشور مي باشد. اگر كساني بيش از اين مي خواهند اين گوي و اين ميدان ، به مردم آذربايجان دل نبندند. حركت ملي آذربايجان حركتي مستقل از  حركت 2 خرداد و 18 تير و مطالبات اوپوزيسيونهاي سراسري مي باشد. اگر كسي كمك آذربايجان را مي خواهد بايد به كمك آذربايجان بيايد. همانگونه كه عده از فعالين و احزاب غير آذربايجاني با بيانيه هاي خود نشان دادند نداي بر حق آذربايجان را شنيده اند.

انتساب حركت ملي آذربايجان به عوامل خارجي نيز جوكي بيش نيست كه ديگر تاريخ اعتبار خود را از دست داده است . اگر معترضين به اصول اجرا نشده قانون اساسي (15و 19 و 48) از خارج فرمان مي گيرند پس مسكوت گذاران اين اصول از چه كسي فرمان مي گيرند؟.اگرچه امكان سوء استفاده نيروهاي خارجي از حركت ملي آذربايجان موضوع بعيدي نيست. اما نمي توان مردم را به بهانه سوء استفاده دشمن از مطرح نمودن خواسته هاي قانوني و حقوقي خود بازداشت . همانگونه كه ترس از دشمن و حمله نيروهاي خارجي را بهانه عدم سرمايه گذاري عادلانه در آذربايجان نمودند و امروز شاهد واكنش شديد مردم آذربايجان و وقايع اخير شديم . چگونه زمزمه هاي   نيروهاي خارجي مي توانند بر بوق و كرناي حاكمان تهران غالب آيد و صدها هزار انسان را براي اعتراض راهي خيابانها كند؟!

سخن آخر با مسئولين آذربايجاني است كه مناصب حكومتي و نظامي دارند. اگر آنها اندكي و تنها چند صفحه از تاريخ را مطالعه كرده باشند مي دانند روند كنوني حركت ملي آذربايجان را براحتي تخمين زنند و خود را همراه ملت خود كنند. امروز ملت آذربايجان بعد ازبيش از 100 سال سركوبهاي متوالي چندين باره سر بر مي آورد و حقوق خود را مطالبه مي كنند. اما اين بار با دفعات ديگر فرق دارد، دنيا همان دنياي گذشته نيست و از طرفي ملت آذربايجان با كوله باري از تجربيات صد ساله راه پيشروي خود را چراغاني كرده است.   گويا اين ملت روحي جاويدان دارد و در انتظار روزي است كه وجود و حقانيت خود را به دنيا ثابت كند و بعد از ساليان سال بر حسرت خود براي لحظه اي نفس راحت كشيدن پايان دهد. در كنار ملت خود باشيد تا شما هم در شادي اين ملت مظلوم در روز فرداي مصائب شريك باشيد.

 

به اميد دنيايي عاري از تبعيض و نژاد پرستي

ياشار تبريزلي

1 جون 2006

 

 

 

فوتبال درماني

 

حوادث اخير نشان داد که حرکت ملي- مردمي آذربايجان چه سمت و سويي دارد. در اين تظاهرات مردمي و خودجوش گوشه­اي از مطالبات اين ديار کهن به ظهور رسيد و از زبان جوانان جاري گشت. خشمهاي فروخورده توده­ها به غليان درآمد و هر آنچه نماد زشتي و ناپاکي آريايي بود خاکستر کرد. برخورد خشونت­بار دولت نيز چندان دور از ذهن نبود. دولتي که با شعارهاي پوپوليستي (توده­گرايانه) روي کار آمده و فاقد بنيانهاي منسجم و جامع در عرصه­هاي اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و سياسي مي­باشد. دولتي که با بازي با مفاهيم عام همچون عدالت، پا به عرصه وجود گذاشته و بيشتر اعضاي آن را نظاميان تشکيل مي­دهند و در يک کلام مي­توان آن را دولت شبه کودتا ناميد. حرکت اخير نشان داد که ايده­هاي آذربايجان محور در لايه­هاي مختلف اجتماع رسوخ کرده و پايگاه اين حرکت را در همه لايه­هاي اجتماع مي­توان جستجو کرد.

ليکن آنچه مورد بحث اين نوشتار است، نه بحث در بنيانهاي تئوريک حرکت ملي آذربايجان و نه جايگاه اجتماعي آن است. بلکه مي­خواهيم به دو مورد از انحرافاتي که حکومت در پي ايجاد آن است بپردازيم.

 

1.     استفاده از مبلغان ديني بعنوان حربه­اي قديمي

اخيراً تلويزيون تبريز با پخش اطلاعيه­اي از طرف نماينده ولي فقيه در آذربايجان شرقي از طلاب و روحانيون جهت تجمع در مدرسه طالبيه دعوت کرد. تجمع مبلغين مذهبي در چنين برهه­اي که به درخواست نماينده عالي ولي فقيه صورت گرفته است، فقط مي­تواند نشانگر تلاش حکومت جهت بازيابي و تحکيم جايگاه خود در ميان قشر خاصي از جامعه (مذهبيون طرفدار حکومت) باشد. در واقع حکومت تلاش مي­کند با ارائه تحليلي از اوضاع جاري – البته به سبک جمهوري اسلامي- غيرت مذهبي جامعه را به چالش بکشد و آنان را با خود همراه سازد.

بررسي کنشهاي پيشين حکومت در چنين مواقعي نشان مي­دهد که اکنون در پي يافتن متحداني در داخل قشرهاي مختلف و يا حداقل بدنبال افزايش علقه­ها مي­باشد. از ديگر سو با توجه به حساسيت مذهبيون به مقدسات ديني تلاش خواهد کرد حرکت ملي- مدني آذربايجان را وابسته به دشمنان و مروج بي­بند و باري و بي­ديني جلوه دهد (اخبار روزهاي آينده مي­تواند تاييد کننده اين مطلب باشد). دعوت از روحانيون نيز دقيقاً در همين راستا صورت گرفته است تا بتوانند با استفاده از تبليغات کلامي، شور و احساسات مذهبي توده­ها (بويژه روستاييان) را نشانه­گيري کنند. احتمالاً در روزهاي آتي شاهد موضعگيري جهت­دار برخي علماي قم نيز خواهيم بود.

اکنون وظيفه فعالان حرکت ملي است که با مذهبيون جامعه در هر صنفي که باشند وارد گفتمان مدني شده و اين نگراني آنها را برطرف نمايند. لازم است حقايق حرکت ملي آذربايجان به اطلاع اين عزيزان رسانده شود. بايستي به آنان يادآور شد که اين حرکت برعليه پان فارسيزم و پان آريائيزم است که ميراث پهلوي است.

 

2.     فوتبال درماني

با توجه به اينکه در آستانه برگزاري بازيهاي جام جهاني فوتبال قرار داريم و تيم ايران نيز در اين بازيها شرکت دارد، حکومت تلاش خواهد کرد از فضاي بوجود آمد ه به نفع خود استفاده کند.

با توجه به جوان بودن جامعه، دولت تلاش خواهد کرد تا با تبليغات وسيع، وقايع اخير آذربايجان را با معجوني از فوتبال و آريايي­گري از ذهن ملت بزدايد. با در نظر گرفتن اين نکته که مراسم قلعه بابک نيز نزديک است، اهميت موضوع دوچندان مي­شود. يقيناً تبليغات رسانه­اي حکومت در جريان برگزاري بازيها افزايش خواهد يافت و تلاش خواهد نمود تا مساله آذربايجان به فراموشي سپرده شود. از ياد نبريم که محاکمه شهردار سابق تهران نيز در يک چنين فضايي انجام شد و اصلاح­طلبان حکومتي در آن برهه نتوانستند از نيروي مردمي خود جهت اعمال فشار بهره گيرند.

بنابراين وظيفه فعالان حرکت ملي است که همزمان با تبليغات حکومتي، با افزايش تبليغات خود مانع از تحقق اين خواسته شوند. از سوي ديگر در صورت برگزاري جشنهاي دولتي – که بعيد به نظر مي­رسد- مي­توان با تشويق و حمايت از بازيکنان تورک تيم فوتبال روحيه ملي را در مردم زنده نگه داشت.

ائل اوغلو