با یاد
شهدای
آذربایجان
سعيد متين
پور
دیروز چند sms دریافت
کردم که از
مطلبی در
شماره روز
چهارشنبه ۱۷ خرداد
روزنامه شرق
خبر می
دادند.در صفحه
مشروطیت
روزنامه
مزبور در یک
مقاله تاریخی در
مورد ستارخان
نوشته شده بود
که سردار ملی
در دوره ای از
عمرش راهزنی
کرده است. امروز
نیز چند sms رسید
که اکثر
روزنامه های
ورزشی چاپ
تهران از تیم
ملی با شعار ستارگان
پارسی یاد
کرده اند.هر
دوی این اخبار
عده ای را
ناراحت کرده
بود.
ساعتی پیش
هم دوستی زنگ
زد که یکی از
سردبیران
سابق نشریات
اصلاح طلب
تلفن کرده و
گفته است که
ممکن است شرق
توقیف
شود.گویا
جوانی که آن
مطلب را نوشته
به اداره اطلاعات
تهران
فراخوانده
شده و پرونده
روزنامه شرق هم
به هیات نظارت
بر مطبوعات
رفته است.
شاید اگر
دیروز مقاله
دکتر رضا
براهنی و
کنکاش او در
مورد علل
اینکه آن
کاریکاتوریست
چرا ترکها را
به سوسک تشبیه
کرده است نبود
به خودم اجازه
می دادم که
بیشتر به
اخبار منتشره
بپردازم.اما
نویسنده بزرگ
فارسی
نویسمان شاهکارگونه
باز ذهنیت
فارسگرا و باستانگرای
مرکز نشینان و
فارسیست ها را
به چالش کشیده
است.مقاله
دکتر براهنی
اگر حسن نیت و
حقیقت جویی در
میان
مخاطبانش
باشد باید محل
بحث جدی ترین
بحث های مربوط
به مسائل
ایران امروز
قرار گیرد.
اما اکنون
مساله جدیدی
پدید آمده است
و با اینکه دوستان
تهران نشین ما
که مشغول
فرهنگ پراکنی
و لفظ اندازی
هستند هنوز
هیچ کمکی به حل
مساله
اول-مساله
همان است که
رضا براهنی می
گوید-نکرده
اند با دسته
گل کاملا غیر
قابل
توجیهشان آن
را آفریده و
بهانه بدست
حکومت داده
اند.
دعوای دموکرات
ها و طرف
مقابلشان در
تهران را همه
می دانیم.با
اینکه
میدانیم در
دموکراسی محل
بحث این دعوا
ما را هیچ
جای و
خیری نیست اما
از مغلوب شدن
دموکراسی
دیگران هم خوشحال
نمی شویم و با
وجود اینکه می
دانیم باز بر
علیه ما خواهد
بود.اما این
را هم می
دانیم که تیغش
به اندازه
استبداد تیز
نیست.
برای من
توقیف
روزنامه شرق
یا ارگانهای
روشنفکری اصلا
خوشایند
نیست.اگر چه
آنها در ویژنامه
سال گذشته
سالگرد
مشروطیت سعی
در فارسی نشان
دادن مشروطیت
داشتند اما
باز ساکت
ماندنشان
پسندیده
نیست.آنها به
هر حال در
حوزه فرهنگ
کار می
کنند.برای
من و امثال من
همین قدر کافی
است که قلم
آنها و دیگران
پشت شمشیر
نباشد.همین
قدر راضی هستیم
که اگر کسی را
کشتند یا
زندانی کردند
از آن کارها
حمایت نکنند.
می دانم و
می دانیم که
توقیف شرق
دردی از ما
دوا نخواهد
کرد و اگر این
روزنامه را توقیف
کنند فقط
ترکها-یا به
قول خود شرقی
ها و حکومتی
ها آذری
زبانها-را
بهانه کرده اند.راستش
برای من اصلا
خوشایند نیست
که ملتم و
هویتم را به
عنوان ابزاری
برای توقیف و
سرکوب به کار
برند.اصلا
مساله ما این روزنامه
یا فلان شومن
هتاک نیست.در چند
هفته گذشته
دهها بیانیه
درآمد که همه
ایرانیان می
توانند به آنها
رجوع کنند:ما رسمیت
زبان و
فرهنگمان را
می خواهیم و
برای ما
اهمیتی ندارد
که یک قوم در
درون خود به
اقوام و
انسانهای
دیگر انسان
گونه نگاه کند
یا ملک گونه
یا حیوان
گونه.این
مساله آن قوم
و عقلا و
آدمهایش
است.(کاش یکی
از سایتها و
روزنامه های
تهران یک
گزارش از بیانیه
های منتشره می
داد.کشته ها و
زندانی ها به
کنار.)
دوستان
تهران!
ما خود
الان برای حل
مساله ملیمان
مساله و مشکل
فراوان
داریم.دهها
زندانی
بلاتکلیف
مانده
اند.حداقل ۱۸ نفر از
مجروحان نقده
ای ناپدید شده
اند.فردا عباس
لسانی روزه
مرگ آغاز
خواهد کرد و اعتصاب
غذای تر خود
را به خشک
تبدیل خواهد
کرد تا زمانی
که همه زندانی
ها آزاد شوند.می
دانم هرگز در
کنار ما
نخواهید
بود.اما با
چند کلمه به
کنار شما می
آیم و درک خود
را از حادثه
ای که ممکن
است اتفاق بیافتد
بیان می
کنم:هر برخوردی
که از طرف حکومت
با روزنامه
شرق صورت
پذیرد ربطی به
ترکها
ندارد.ما
اعتراضات این
چنینی را نزد حکومت
نمی بریم.اصلا
این مساله جای
اعتراض آن چنانی
هم ندارد.می
گویید جوان
روزنامه نگار
در این شرایط
اشتباه کرده
است.ما هم می گوییم
حتما چنین
است.این چنین
اشتباهی هم
مستحق توقیف
روزنامه و به
اداره
اطلاعات فراخواندن
کسی
نیست.(صفحه
تاریخ
روزنامه سعه
صدرش را بیشتر
کند و نظرات
مخالف تاریخی
را چاپ کند یا
صفحات فکری و
فرهنگی روزنامه
میدان را برای
کالبد شکافی
رنجشی که چنین
مطالب یا
عناوینی مثل
ستارگان پارسی
می آفرینند
باز کند.)
مشکل و
مساله هر دوی
ما سیستمی
است که راه
گفتگو و عمل
اجتماعی را
بسته است و
مشکل مضاعف شما
ذهنیت نژاد
پرست فارسگرا است.اگر
به آذربایجان
می آمدید می
دیدید که ما
هر کجا که
حکومت خواست
جریان هویت
خواه را که به
خیابان آمده
بود منحرف کند
مانع شدیم.اما
شما نه جلوی
حکومت در
آمدید نه
ذهنیتتان را
به چالش
کشیدید.ما در
سرکوب و توقیف
پشتیبان
حکومت نیستیم-نه ما
که تاریخ و
فرهنگمان و
تجربه
تاریخیمان اجازه
نمی دهد.به
عنوان یک
ترک اگر روزنامه
شرق توقیف شود
یا با کسی در
این ارتباط برخورد
قضایی صورت
گیرد متنفر و منزجر
خواهم شد و
اگر امکان
باشد در
محکومیتش سخن
خواهم گفت.
زنجان-۲۱
خردادماه