اعلان
جنگ عليه ملت
ترک در ايران
در
سياه نامه
ايران
يونس
شاملی
سياه
نامه ايران،
ارگان رسمی
جمهوری
اسلامی، در
شماره 22
ارديبهشت
خود، کينه و
نفرت خود را در
قالب
اهانتهای
موهن عليه ملت
ترک در ايران با
گستاخی و
عريانی تمامی
در قالب يک
کاريکاتور
تهوع آور به
چاپ رساند.
روشن است که
اين نه اولين
و نه آخرين از
اين نوع
حرکتهای ضد
انسانی و ضد
ترکی فارسيسم
مسلح به دولت
جمهوری
اسلامی
نخواهد بود.
اما چاپ کاريکاتور
مذکور و متن
مربوط به آن
دو مسئله را
آشکار بيان
ميکند می کند:
1-
رژيم جمهوری
اسلامی، علی
رغم تصور باطل
خيلی از
جريانات به
اصطلاح سياسی
سراسری، تنها
يک رژيم
توتاليتر
مذهبی نيست،
بلکه اين رژيم
شونيسم لجام
گسيخته فارس
را نمايندگی
می کند.
2- رشد
و گسترش برق
آسای جنبش ملی
دمکراتيک
ترکان در
ايران
فارسيسم مذهبی
حاکم را که
چشم انداز
حيات خود را
با اين گسترش
در خطر می بيند،
به واکنشهای
حيوانی و
مشمئزکننده
کشانده است.
اما
سوی ديگر اين
حرکت تهوع آور
سياه نامه ايران
ميرود که ملت
ما را نسبت به
دشمنان دوست نمايشان
بيش از پيش
آگاهتر کند و پيشروان
ملت ترک در
ايران را به
اين مهم
نزديکتر کند
که برای
مقابله با
چنين جريانات وحشی
خوی تنها و
تنها به گسترش
آگاهی ملی و
تشکل حول آن
توجه و تاکيد
کنند. گسترش
آگاهی ملی و
تشکل حول آن تنها
راهی است که ملت
ما را درمقابل
چنين نيروهای
سياه،
شونيستی و
ددمنش مصونيت
می بخشد. به
عبارت بهتر
گسترش آگاهی
ملی و اتحاد و
تشکل ترکان در
سراسر ايران
حول آن،
بزدلانی را که
امروز زير چتر
رژيم جمهوری
اسلامی کينه
حيوانی خود را
به ملت ترک
درايران نشان
ميدهند به
لانه هاي
سياهشان
خواهد راند.
اندکی
تعمق در متن
کاريکاتور
تيتر
کاريکاتور:
"چه
کنيم که
سوسکها
سوسکمان
نکنند؟" اين
تيتر
کاريکاتور
موهن عليه
ترکان در ايران
است. همين
تيتر خود، حتی
به زعم
نويسنده متن
کاريکاتور،
گويای موقعيت
ترکان و
فارسها از
جوانب مختلف
در ايران است.
ترکان درمتن
کاريکاتور
سوسک تصوير
شده اند. تيتر
کاريکاتور در
واقع سوالی
است برای پيدا
کردن راهکاری
است برای
جلوگيری از
قوی شدن سوسکها
يعنی ترکها در
مقابل جمعی
ديگر که امروز
قوی هستند، يعنی
فارسها. در
واقع اگر خوب
دقت کنيم
متوجه خواهيم
شد که تيتر
کاريکاتور با
مفاهيم واقعی به
اين شکل در می
آيد: "چه کنيم
که ضعيفها به
قویهای
امروزی مسلط
نشوند؟" و يا
به عبارت
روشنتر "چه
کنيم که ترکان
بر ما (فارسها) مسلط
نشوند؟" مطرح
شدن چنين
پرسشی برای يک
شونيست حکايت
از آن دارد که ترکان
در ايران به
دلايل مختلف و
از آنجمله
کثرت اين ملت درکشورکه
بزرگترين
گروه ملی را
تشکيل ميدهد
با به دست
آوردن حقوق
برابر و ملی
خود از ضعف کنونی
به در آمده به
يکی از
اهرمهای قدرت
سياسی در
ايران تبديل
شود. يعنی از
سوسک بود در
بيايد و گروه
رقيب را به
سوسکان بدل
کند.
واقعاً
بدا به حال
شونيستهای فارس
که تصور
ميکنند که ملت
شريف ترک در ا
يران همان
سودای
شونيستی آنان
را در سر می
پرورانند. اين
در حاليست که
تاريخ
پرافتخار
مبارزه برای
عدالت و آزادی،
جانفشانی برای
بدست آوردن
حقوق برابر
ملی و مبارزه
برای يک
حاکميت
دمکراتيک و
سکولار و تلاش
جهت حقوق
برابر زنان... همواره
اهداف مبارزه
در طول صد سال
اخير پيشروان
و جنبشهای ملی دمکراتيک
ترکان در
ايران بوده
است.
پاراگراف
اول:
اما
متن نوشته
کاريکاتور با
تمامی موهن و
تهورآور
بودنش اهداف
فاشيستهای
فارسيست را
بيشتر برملا
می کند. متن دو
پاراگرافی
کاريکاتور
مذکور در
پاراگراف اول
زبان ترکان (سوسکها)
را به سخره
ميگيرد و با
يک بازی مسخره
در متن هم
زبان ترکی و
هم ملت ترک در
ايران را به
باد اهانت
ميگيرد. اين
پاراگراف در
واقع آن
سياستی که در 80-70
سال اخير از
سوی رژيمهای
شاه و شيخ
دنبال شده و
نه تنها زبان
ترکی را به
رسيمت
نشناخته اند بلکه
حتی با تحقير
زبان ترکی و
ترکان،
آسيميله (از
خود بيگانه)
کردن آنان را
با شدت و حدت
تمام دنبال
کرده اند.
سياستی که پارگراف
اول متن
کاريکاتور به
عبارات مسخره
سعی در تاکيد
به آن روشها
دارد.
پاراگراف
دوم:
اما
پاراگراف دوم
که بشدت موهن
و اهانت آميز
است، بستن راه
مواد غذايی
برای سوسکها
يعنی ترکان را
توصيه ميکند.
اگر مواد
غذايی را از
دو زاويه مادی
و معنوی در
نظر بگيريم،
متن کاريکاتور
بر آن است که
سوسکهای
(ترکان) امروز
را بايد به
فلاکت بار
ترين وضع ممکن
نزديکتر ساخت
تا مانع از
رشد آنان
گرديده و حتی
در دراز مدت به
"منقرض" شدن آنان
نزديک شد.
نتيجه
اينکه،
متن
کاريکاتور با
تمامی
اهانتهايی که
به ملت ترک در
ايران روا
داشته ولی
همچنان با
زيرکی شونيستی
خود، به خطر
ترکان در آيند
ايران اشاره
داشته و توصيه
ميکند که اگر
به انقراض
آنان (ترکان)
نپردازيم،
روزی خودمان
(فارسها) به سوسکانی
بدل خواهيم
شد. اين دقيقا
همان سياست ضد
ترکی است که
امروز جمهوری
اسلامی در
ارتباط با
ترکان ايران و
خلق آذربايجان
دنبال ميکند و
در همين راستا
به تمسخر زبان
ترکی و گرفتار
کردن ترکان در
مجنلاب
مشکلات بی
پايان را به
دليل جلوگيری
از رشد و
گسترش آنان به
عمل می آورد.
وظايف
کنونی ما:
انتشار
کاريکاتور و
متن موهن آن
عليه ترکان در
ايران چيزی جز
اعلان جنگ
عليه ملت ترک
و خلق
آذربايجان
نيست.
بنابراين
بايستی با
قيامی مدنی و
همه جانبه به
مقابله با اين
جنگ کثيفی رفت
که شونيسم زير
چطر جمهوری
اسلامی آن را
دنبال میکند.
ملت ترک در
ايران بالقوه
اين استعداد
را دارد که
بتواند با
چنين توطئه
هايی مقابله
کند. وظيفه
اصلی تمامی
فعالين و تشکلهای
حزبی ترکان در
ايران تبديل
اين استعداد و
امکان بالقوه
به بالفعل
برای مقابله
با شونيسم
لجام گسيخته
است.
در
شرايط کنونی
وحدت عمل حول
برخورد با
شونيسم لجام
گسيخته با شدت
و حدت هر چه
بيشتری بايد دنبال
شود. متن
کاريکاتور
فوق بايد سر
هر کوی و
برزن، محل کار،
زندگی و تحصيل
برای مشاهده و
آگاهی خلق ترک
در ايران نسب
گردد. صدای اعتراض
به اين عمل
تهوع آور
فارسيسم وحشی
خوی بايد چنان
بلند باشد که
از طريق وسايل
ارتباط جمعی
داخلی و خارجی
نه تنها به
گوش تک تک
ترکان و خلق
آذربايجان
برسد، که
افکار عمومی
جهان نيز از
فاجعه حاکميت
شونيسم فارس
که در لباس
مذهب و
ناسيوناليسم
افراطی به
مردم ايران
حکم ميراند،
اطلاع يابد.
افشای
فارسيسم هارکه
خود را زير
سرنيزه
جمهوری
اسلامی پنهان
می کند از
وظايف عمده
جنبش ملی
دمکراتيک
ترکان در
ايران است که کاريکاتور
موهن عليه
ترکان در سياه
نامه ايران،
ارگان رسمی
جمهوری
اسلامی، يک
نمونه برجسته آن
است.
حرکتهای
اعتراضی و شورانگيز
اخير جنبش دانشجويی
ترکان در ا
يران آغاز
قيامی مدنی
عليه
ديکتاتوری،
نابرابری و
شونيسم فارس، است
که
ميرود به
تامين حقوق
برابر ملی در
وحله اول و
تامين دمکراسی،
فدراليسم
دمکراتيک و
حقوق برابر
زنان در مرحله
بعدی
بيانجامد.
2006-05-18