آذربایجان در اعتراض

به دنبال چاپ کاریکاتور و مطالب توهین آمیزروزنامه ایران به ترکها ,آذربایجان روزهای ناآرامی را سپری می کند.

اخبار رسیده از شهرهای مختلف آذربایجان حاکی ازجریحه دار شدن احساست ملی آذربایجانی هاست که  اعتراضات گسترده ای را در پی داشته است.دانشگاههای شهرهای تبریز,ارومیه,اردبیل,تهران،مراغه,زنجان و...ظرف روز های گذشته شاهد تحصنات وتجمعات اعتراض آمیزی بوده است که در تاریخ معاصر آذربایجان کم سابقه می باشد.معترضان که عمدتا جمعیت آنها در تجمعات به هزاران نفر می رسیده است با سر دادن شعارهای ملی خواستار عذرخواهی رسمی روزنامه ایران ازترکها شده اند.اعتراضات که با شعارهاو خواسته های یکسان هرروز ابعاد گسترده تری به خود می بیند نشانگر انسجام و وحدت در بطن جنبش آذربایجانی ها(حرکت ملی آذربایجان) است.که خود عاملی در جهت وحشت هر چه بیشتر حاکمیت از رشد ونمو این حرکت گشته است.گزارشات بر این نکته صحه می گذارد که مامورین امنیتی جمهوری اسلامی با زیر نظر داشتن تحرکات اخیر از رودررویی مستقیم و قهر آمیزبا معترضان خودداری می نمایند.این مسئله عمق نگرانی های جمهوری اسلامی را از گسترده تر شدن اعتراضات ,اعتصابات و تحصنات و سوق آن به سمت حرکتهای خیابانی را  نشان می دهد.

در ماهها و روزهای اخیرحاکمیت با توجه به وضعیت خاص بین المللی خود سعی در خاموش نمودن کلیه حرکتها در داخل ایران را داشته است ودر همین راستا دستگیری ها و فشارها در آذربایجان نسبت به پیش سیر صعودی به خودگرفته بودکه با رویدادهای اخیر به نظر می رسد که حاکمیت در پیشبرد این سیاست با شکست مواجه شده است.

با توجه به سوابق تاریخی , بیم حاکمیت از اینست که این اعتراضا ت حتی به شهرهای غیر ترک نشین نیز رخنه کند که در این صورت با توجه به وضعیت کنونی چالشی بزرگ فراروی رژیم قرار خواهدگرفت که می تواند عواقب غیر پیش بینی شده ای در پی داشته باشد.دستپاچگی برخی از مسئولین و نمایندگان مجلس نیز به همین خاطر است.

زمزمه هایی وجود دارد که در هفته پیش رو دامنه اعتراضات به خیابانها کشیده شود و حتی گفته می شود که بازار تبریز خود را برای اعتصاب آماده می کند.واقعیت اینست که رژیم جمهوری اسلامی تاکنون نتوانسته تاکتیک مناسبی در جهت مقابله با جنبش مدنی آذربایجان اتخاذ نماید.جریانات و وقایع مراسم روز بابک خود گواهی بر این ادعاست.چندین سال قبل در جریان برگزاری این مراسم شعارها و خواسته های مطرح شده باعث حساسیت فوق العاده حاکمیت به حرکتهای آذربایجانی ها شد.سال بعد اطراف قلعه بابک به شعاع دهها کیلومتری شاهد حضور نیروهای وابسته به رژیم بود تعداد بسیاری با پشت سرگذاشتن دهها مانع خود را به قلعه بابکی رساندند که شاهد مانور نظامی نیروهای مسلح بود.دستگیریها روند بی سابقه ای به خود گرفت بازداشتگاههای رژیم مملو از دستگیر شدگان بودبه گفته شاهدان عینی تعداد بازداشت شدگان از مرز 5000 نفر نیز می گذشت با این حال نه تنها مراسم آن سال نیز به نوعی برگزار شد بلکه به گفته فعالین آذربایجانی حرکتها از کوهها به شهرها آمد در همین چند سال نیزاکثریت فعالین آذربایجانی تلاش های فراوانی نموده اند تا تجمعات و مراسم های خود را حتی به میادین مرکزی شهرهای بزرگ بکشانند.تظاهرات هزاران نفری تبریز و شهرهای دیگر در اسفند گذشته و حوادث چند روز گذشته نشانگر اینست که آنها به این مهم دست یافته اند.حال حاکمیت, جنبش ملی آذربایجانی ها را برای خود به مثابه غده سرطانی می بیند که زخمی کردنش سرایت آن به دیگر قسمتها رادر پی داشته است.از این منظر می توان مدعی نمود که حاکمیت در مواجه با این حرکت نا توان مانده است حتی به نظر می رسد در صورت برخورد شدیدتر با این حرکت عواقب وحشتناکی منتظر جمهوری اسلامی باشد.وضعیت امروز شباهت بسیاری به یکصد سال قبل دارد که همه مناطق ایران در مقابل استبداد تمکین نموده بودند ولیکن این آذربایجان بود که همچنان بااستبداد مبارزه می نمود.آذربایجان این بار در حالی که هیچ صدای اعتراض آمیزی از دیگر نقاط به گوش نمی رسد یک تنه به جنگ تمامیت خواهان رفته است.با این تفاوت که اینبار آذربایجان بیشتر به دنبال سهم خود است آنهم در همه امور.تبریز به دنبال رد پای ستارخان حتی به نهران نیز آمده است تا در پارک اتابک خون فرزند خود را از تهران بازستاند.ظهر 26 اریبهشت قلب تهران با صدای فرزندان ستار که به خون خواهی آمده  بودند به لرزه درآمد.باور کنیم پایه های سست استبداد نیز به لرزه درآمده و در حال ریختن است. 

بابک تبریزی