"تغییر" اوباما آشکار خواهد شد

تسایت آنلاین ٧ نوامبر ٢٠١٢

نویسنده: کارستن لوتر

ترجمه: حسین انورحقیقی

 

در عرصه سیاست داخلی ایالات متحده در هر حال یک چیز مانند سابق می ماند: اکثریت جمهوری خواهان در کنگره. هر گاه آنها اراده کنند می توانند خیلی چیزهایی را که رئیس جمهور دوباره انتخاب شده به دنبالش باشد، بلوکه کنند.

در اینجا مواردی فهرست میشود که رئیس جمهور در دور اول موفق به انجام آنها نشد. با اینحال اصلاح قانون مهاجرت، یافتن راهی برای خروج از بده کاری خیلی سنگین دولت، سیستم تازه مالیات، سرمایه گذاری در آموزش، زیرساختها و انرژی آینده، کاهش هزینه های نظامی همگی تنها با همراهی جمهوری خواهان امکان پذیر خواهد شد. اینجا توانائی اوباما به مثابه شخصی انتگره کننده مطرح است تا شکاف میان نیروهای سیاسی داخلی در واشنگتن را پر کند.

وی اما نباید از جمهوری خواهان ترسی به دل راه دهد. زیرا آنها نمی توانند بزرگترین خدمات این رئیس جمهور را از وی بربایند.

این مسئله خود را دراصلاح سیستم بهزیستی به بهترین شکلی نشان میدهد که تا ٢٠١۴ اجرائی نخواهد شد . هر چند که هنوز هم نیازمند تصحیح و بهبود است. اما شکل قانون به خود گرفته و به تحول منجر خواهد شد. این مسئله در باره تنظیم بازارهای مالی نیز صادق است که به نظر برخی هنوز چندان ریشه ای نیست. این هم صورت قانون به خود گرفته است و جمهوری خواهان نمی توانند دیگر علیه آن کاری انجام دهند و وال استریت باید با آن کنار بیاید. تغییر اوباما در دور دوم ریاست جمهوریش محقق خواهد شد.

حتی در رایطه با مواردی از تغییر که هنوز احتیاج به مذاکره دارند اوباما از موقعیت بهتری برخوردار است. تسهیلات مالیاتی دوران بوش ، در صورتی که تمدید نشوند، آخر امسال به پایان می رسند. در نتیجه مالیاتها خودبخود افزایش می یابند. اوباما وعده داده است که هیچ قانونی را، که شامل تمامی مقررات قبلی باشد، امضا نخواهد کرد. می شود به این وعده باور داشت. بدین ترتیب هر دو طرف مجبورند به راه حلی رضا دهند که میانگین تسهیل مالیاتی اقشار میانی و افزایش مالیات بر ثروتمندان آمریکائی باشد.

در مورد اصلاح قانون مهاجرت نیز اوباما از موقعیت خوبی برخوردار است. وی انتخاب دوباره خود را به اندازه زیادی مدیون مهاجرین از آمریکای لاتین و آسیا است. افزایش روزافزون وزنه این مهاجرین در جمعیت آمریکا انگیزه بزرگی برای جمهوری خواهان ایجاد می کند تا برای از دست ندادن کامل چنین جمعیتی در این زمینه همکاری کنند.

ایران

مطمئنا عاجل ترین چالش سیاست خارجی آمریکاست: در ماههای آخر پیش از انتخابات این نگرانی افزایش یافت که اسرائیل به تنهائی به ایران حمله کند. در مقابل اوباما همواره بر این موضع پا می فشرد که تحریم های سنگین اقتصادی بهترین وسیله برای واداشتن ایران به کوتاه آمدن در برنامه اتمی اش می باشند هر چند همزمان حمله نظامی را هم نباید به خاطر اعمال تهدید و فشار بیشتر از نظر دور داشت.

حال اوباما این راه را ادامه خواهد داد و به عنوان رئیس جمهور دوباره انتخاب شده شاید بتواند اسرائیل را بیش از پیش کنترل کند. سوال اینجاست که این سیاست، در صورت امتناع ایران از مذاکره ای جدی، تا کی دوام می آورد. تنها آلترناتیو دیپلاماتیک در نهایت این خواهد بود که پیشنهادی جسورانه از مشوق های اقتصادی و تظمین های امنیتی به ایران ارائه شود.

اروپا

اوباما برای انتخاب سیاستی درست در قبال بحران یورو باز هم به اروپا فشار خواهد آورد. با آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان احتمالا همچون گذشته درگیر خواهد شد. اگر این فورمول ساده صادق باشد که در حالیکه آلمان بر صرفه جویی تاکید میکند، آمریکا نیازمند رشد است. اوباما میتواند آشکار تر از پیش بر انتگراسیون قوی تر اقتصادی در اروپا پافشاری کند. از طرف دیگر توافقات جسورانه ای را در زمینه بازار آزاد اقتصادی که از مدتها پیش در باره شان بحث می شود بپذیرد.

برای اینکه بعد از انتخابات هم وی مجبور است تا اقتصاد را به حرکت در آورد و به اهمیت بازار اروپا برای آمریکا آگاه است. احتمالا گنگره وی را وادار به حفاظت از بازار خودی خواهد کرد. همزمان ولی اوباما به همکاری تنگاتنگ با اروپا در سیاست خارجی بویژه در مورد ایران ادامه خواهد داد.

درگیری خاورمیانه

برخی بر این نظرند که بعد از انتخاب دوباره زمانی مناسب برای اوباما فرا میرسد تا بالاخره با درگیری های خاورمیانه فعالتر برخورد کند. این فکر بر این فرض متکی است که چنین موفقیتی از آنگونه است که رئیس جمهور های آمریکا در دور دوم ریاست جمهوری شان مایلند بدست آورند تا اسمشان به نیکی در کتابهای تاریخ وارد شود. با این همه با توجه به تعداد فراوان مسائل عاجل در خود کشور، الویت های اوباما جای دیگری است.

بنابر این جای تعجب خواهد بود هرگاه او بخواهد انرژی زیادی سر مسائل خاورمیانه بگذارد. با توجه به اینکه چشم انداز ها هم چندان چنگی به دل نمی زنند. مثلا هرگاه ایالات متحده فشار زیادی به اسرائیل برای پایان دادن به سیاست گسترش مناطق یهودی نشین در سرزمین فلسطینی ها وارد آورده، با عدم موفقیت مواجه شده است. در نتیجه نمی توان به چیزی بیشتر در اینجا دست یافت.

چین

وابستگی ها و اختلافات پیچیده اقتصادی و سیاسی با چین جویای قدرت، می توانند در فهرست کاری اوباما از جایگاهی برجسته برخوردار باشند. لحن گاه بگاه تند مباحثات انتخاباتی این مسئله را نشان داده اند. اوباما طی دوران اول ریاست جمهوریش عدم توازن در روابط اقتصادی و سیاست پولی را به مثابه اساس برتری چین در رقابت، که غیر منصفانه به نظر می رسید، مورد توجه قرار داده است. مباحثات درباره انتقال شغل های آمریکایی به خارج، در زمانیکه اقتصاد آمریکا از آن رنج می برد، برخورد با آن را در دستور کار می دهد. هم زمان سمت گیری نوین استراتژیک آمریکا به سوی آسیا-پاسیفیک ادامه خواهد یافت، که آشکارا متوجه این هدف است، تا ابرقدرت آینده را از نظر دیپلماتیک و نظامی زیر کنترل داشته باشد. اوباما سیاست تقابل شدیدتر را در پیش نخواهد گرفت.

افغانستان و پاکستان

میت رومنی هم خروج نظامیان آمریکا از افغانستان را به پایان می برد. ولی در این مورد می خواست ابتدا حرف نظامیان را بشنود، که گذار کم شتابی را خواستار بودند و حتی طرفدار افزایش نظامی کیفی بعد از سال ٢٠١۴ بودند. حال اوباما قدرت یافته از انتخاب دوباره اش، می تواند حتی خروج پرشتاب تری را اعمال کند. روابط با پاکستان باز هم متشنج خواهد ماند. رئیس جمهور باز منتخب برای مبارزه علیه تروریسم و به خاطر مسیر های عقب نشینی نظامیان آمریکا از افغانستان چاره ای جز نگه داشتن پاکستان به عنوان همکار نخواهد داشت. همچنین انتظار نمی رود که اوباما از سیاست جنگ با هواپیماهای بدون سرنشین دست بردارد.

جهان عرب و سوریه

اوباما با این مشکل مواجه است که منافع امنیت ملی را در برابر حمایت از دمکراسی های برآمده در جهان عرب بسنجد. هیچ اتفاقی به اندازه حمله به سفارت و کنسولگری آمریکا در لیبی و مصر این رابطه پرتنش را آشکار نساخت. رئیس جمهور دوباره انتخاب شده باز هم به متحدین محلی و همکاری با دولت های جوان  تکیه خواهد کرد. او هر گاه لازم بداند، همچون مورد لیبی، باز هم نظامیان خود را روانه میدان خواهد نمود.

اوباما در جنگ سوریه پراگماتیستی عمل خواهد کرد. آگاه به اینکه دیگر نمی توان برای  شهروندان آمریکایی براحتی اقدامی نظامی را توضیح داد، تا کنون ایالات متحده خویشتن داری کرده و در نهایت به حمایت از اپوزسیون پراکنده سوریه علیه رژیم اسد و قدم های کوچک دیپلماتیک بسنده کرده است. آیا چنین سیاستی، که حالا از اجبار انتخابات رها گشته، هنوز معتبر خواهد بود؟ حداقل میشود گفت که اوباما عجله ای برای شرکت در جنگی که انتظار بردی در آن نیست، ندارد و خیلی بیشتر از هر رئیس جمهور دیگر آمریکا حاضر به همکاری در چهارچوب سازمان ملل است.

 

منبع:

http://www.zeit.de/politik/ausland/2012-11/USA-Wahl-Obama-Agenda-Aussenpolitik