توضیحی از وضع اسفناک زلزله اذربایجان

By iranfederal

 

ضیاء صدرالاشرافی

 

درمصاحبه ای، روستائیان میگویند : برای هشتاد وسه خانوارفقط هشت چادرداده اند آنهم بخاطربازدید خامنه ای! یا روستائیان دیگرمیگویند: ماشین های دولتی مقداری ازنیازهای ما را با ماشین هلال احمرآوردند و پیاده نکرده بردند

quickearth-in-azerbayjan.jpg

دربرنامۀ تلوزیونِ ده ما ( کندی میز) که چندی پیش از زلزله، مجری برنامه، به دو روستای باجه باج ( بقول اهالی: باجا باج ) و دِهِ هیق سرزده و بچه های شاداب و خرد سال روستا، برایش اشعارخاص بچه ها را به ترکی آذربایجانی خوانده و با او بازی کرده بودند، بعد اززلزله به همان دو ده وهمان محل ها سر زده است. خود مجری که طبع شعردارد بیاد آنها وبمناسبت، با شعر، منظورخود را بیان می دارد و گریه می کند

دوچیز دراین فیلم قابل توجه است

اول: وضع چادرهای کتانیِ تابستانی وتفریحی وبی حفاظ ( خامنه ای - احمدی نژاد )، دربرابرسرما، گرما، وجانوران درنده درآن منطقۀ کوهستانی و ییلاقی که اهالی ” قره داغ ” اش می نامند و دارای پائیزوزمستانهای بسیارسرد است. به این سبب دامداری وصنعت قالی بافی درآنجا پیشرفت زیادی کرده است زیرا اهالی ششماه از سال را به بافتن قالی مشغولند که شهرت جهانی دارد ( ازجمله فرش هریس ) و

درمصاحبه ای، روستائیان میگویند : برای هشتاد وسه خانوارفقط هشت چادرداده اند آنهم بخاطربازدید خامنه ای! یا روستائیان دیگرمیگویند: ماشین های دولتی مقداری ازنیازهای ما را با ماشین هلال احمرآوردند و پیاده نکرده بردند نفهمیدیم چرا

دوم: وضع خانه های عهد ماقبل شهرنشینی ( 5000 قبل از میلاد ) با خشت وگِل و یا با مِلات گِلی و با سقف چوبی که با (کاه - گِل) پوشیده شده ومن آنها را تلۀ مرگ یا اتاق کشتارخانوادگی درسرزمین غارت شدگان ایران یعنی روستاها نام گزاری کرده ام. آنهم درعصرتسخیرفضای دیگران، وغارت بی حد وحساب منابع نفت وگازومعدن مس واورانیم و آهن و…از یکسو وچپاولِ تولیدات خود روستائیان کشوربوسیلۀ مافیای حاکم برهبری علی خامنه ای و آخوند های جزوحاکمیت:( ولایت فقیهی ها )+ دزدان مسلح یعنی سران سپاه وبسیج + دروغگوی رسوا یعنی احمدی نژاد ودولتش+ حجتیه و بخشی ازبازار، آقا زاده ها و نورچشمی ها، نهادها وغیره

دولت های ایران ازاصلاحات ارضی ببعد، با قیمت گزاری عمدی وآگاهانۀ بسیارنازل، به تولیدات روستائی خودی ازیکسوو وارد کردن همان تولیدات با قیمتی اغلب گرانتر (وگاه ارزانتر)ازخارج و دادن سوبسید برای مصرف شهری ازسوی دیگر، روستائیان سراسرکشور( جزدرنواحی محدودی که تولدات صنعتی همانند پنبه وجود داشت ) ازجمله روستائیان آذربایجان را دربینوائی و فقربرنامه ریزی شده گرفتارکرده ونگه داشتند: تا آنها را درشهرها حاشیه نشین ساخته ومنزلت اجتماعی وحرمت انسانی شان را با آتش فقرنابود سازند. روستاهای ایران به محل امتحان سیستم های کشاورزی کشورهای مختلف مبدل شده بود ( از فارم امریکائی، کیبوتس اسرائیلی، سوفکزروسی، کومبینای یوگسلاوی سابق و درنهایت در سازمان برنامه بفکرتقلید ازسیستم کشاورزی مجارستان افتاده بودند ) لذا توسعه، توسعۀ سیستم روستائی موجود درایران و مدرنیزه کردن علمی - فنی آن نبود، بلکه کاشت یا نشاء کردن سیستم های دیگران درما یعنی تخریب برنامه ریزی شدۀ ساختارروستائی کشوربود: تا از یک متخصص زراعی ( یعنی روستائیان) یک حاشیه نشین بی هویت یعنی لومپن و باج بگیر، یا گدا ونوکرگوش بفرمان شهری درست کنند. این روستائیانِ سابقِ هویت باخته درحاشیۀ شهرها، با انقلاب سفیدشاهانه، به لشکرجهل وبیداد خمینی وآخوند ها ی مرتجع مبدل شدند و آتشی که رهبران جاهل وازروستا و روستائی بیخبرشهری شاه، درروستاها برپا کرده بودند، با پیروزی خمینی به شهرها وسراسر ایران سرایت کرد وجهنم واقعی جمهوری اسلامی را درایران ( با همیاری نیروهای اغلب ناآگاه و گاه خائن داخلی و روی همرفته آگاه خارجی ) آفرید. و اگرتعبیرآتش و جهنم را خوش نداریم می توان گفت: برف سفیدی که درانقلاب بهمن شاه درسال 1340 بارید، باعث نزول بهمن انقلاب بهمن خمینی درسال 1357 شد

خوب بیاد دارم درسمینارروستائی دردانشگاه همدان، که درسال 1355 برگزارشد، دراعتراض به رئیس سازمان برنامۀ وقت، که خطاب به روستائیان گفتند:” روستاها را ول کنید بیائید شهرپول بحد کافی داریم که گندم و گوشت وسایر فراورده ها را بخریم “، کدخدا محمود ازروستای ارزان - فوده ی همدان( که من دعوتش کرده بودم ) درجواب گفتند: قیمت گندم درایران را دولت یک تومان تا دوازده ریال تعیین کرده است، ولی خود ازخارج ازجمله امریکا به قیمت تمام شدۀ دوتومان می خرد و وارد کشورمی کند، بعد ازآسیاب کردن، به نانوا ها، آرد را به هفت ریال می فروشد! دوتومان را به من روستائی بدهید، تا نیازی به خریدن ازخارج نداشته باشید. اما حساب خاصه خوری ها ازشاه تامجیز گویانش را کدخدا محمود، درنظرنمی گرفت ومطالب پشت پردۀ زیادی را، بعنوان مثال: ازتوصیۀ واجب الاطاعت مشاوران خارجی گرفته تا اجباررژیم دست نشاندۀ کودتای 28 مرداد 1332 به بازگرداندن بخشی از پول نفت بصورت خرید اسلحه و…ومواد غذائی و… که گاه ماه ها نمی توانست در بندرهای ایران درخلیج فارس و بحرعمان تخلیه شود، درکشتی ها فاسد می شد و یا نصیب ماهیان می گشت، برای آنکه کشتی ها معطل نشوند زیراخرج انتظارکشتی ها از قیمت کالای موجود در آن افزونترمی شد: تکراردائمی تراژدی، درکشوربی نقشه وهدف ایران

:همین سیاست ضد ملی و خائنانه با ابعاد غیرقابل تصورهنوزهم با زیرو بم هائی همچنان در جمهوری اسلامی ایران ادامه دارد

:چه درمورد واردات موادغذائی / که اغلب هربخشی ازواردات لوطی خوریکی ازآیت یا ( آفت ) الله های ولایت فقیهی و یا نورچشمی ها و نهاد ها و… است / البته برای ورشکسته کردن روستائیان غارت شده وبا بینوائی دست بگریبان گشتۀ ایران، که در تلۀ های مرگی بنام خانه های روستائی زندگی می کنند. بیاد بیاوریم، خانه خرابی و مرگ و میرروستانشینان در زلزلۀ : …قزوین، لار، طبس، بم و حالا قره داغ آذربایجان را.

و چه درورشکسته کردن صنایع داخلی وازبین بردن تولیدات صنعتی، که پیامد منطقی اش بیکارکردن کارگران، با کالاهای آنچنانی چینی و… است

در دورۀ شاه اکبررفسن - جانی پدرخواندۀ سابق مافیای دزدی وغارت ایران شدت بیشترداشت و درزمان محمد خاتمی که امین خیانتکاران بود شدتش کمتربود

درد دلی بود ازکشوربی نقشه و هدفِ ایران مان

http://www.youtube.com/watch?v=quOl1fjgCC4