همایون-خامنه ای  پیوندتان مبارک

دکتر مرتضی اسفندیاری

 

مقاله حاضر جوابی است به آقای  داريوش همايون- اخرين وزير اطلاعات رژيم پهلوی در کيهان لندن- تحت عنوان "يک کشور يک ملت" در:

http://www.kayhanlondon.com/articles/homayoun/homayoun_1074.pdf

آقای همايون:

                                   

شما درراس یکی از حساس ترین وزارتخانها در زمان زمامداری محمدرضا شاه، مبلغ نظامی بودید که به اعتقادتان در زمره نظامهای دمکرات و لیبرال و یا به ادعای دیگر همکیشانتان آزاد و آزادمنش بود.  آن نظام اما فاقد هرگونه آزادمنشی بود. دمکرات و لیبرال هم نبود. هر صدای مخالفی را چون مولودش – جمهوری اسلامی ایران –  از جانب سازمانهای بگفنه مغلوط شما قومی، و بگفته ما سازمانهای ملی، با مشت آهنین در درون پاسخ میگفت.

  

هیچکدام از سازمانهای کرد و عرب که شما بیشترینه خواهشان خطاب کرده اید، قصد پاره پاره کردن ایران جهت تشکیل نظامی فدرال دمکراتیک را ندارند و در صدد تشکیل جمهوریهای فدرال عشیره ای در غرب و جنوب ایران نیستند. آنها، اینبار تحقق خواسته ها و پاسخ مطالبات بحق خودرا در برپایی ایرانی جمهوری -فدرال و دمکراتیک میبینند. برای برپایی چنین نظامی، هیچگونه ضرورتی را نمیابند که ابتدا ایران را تکه تکه نمایند. لطفا با احساسات مردم ساده لوح بازی نفرمایید و هچنین هم به جهل باستان پرستان که اینهمه قدمت تاریخی بی بر را برخ جهانیان میکشند دامن نزنید. هر جای دنیا را علیرغم قدمتش میتوان تکه تکه کرد اگر معضلات به مقیاسی باشد که شرایط ساز باشد. هیچ سازمان کرد و عرب ایرانی مدعی چنین عملی نیست. این هم از تمامیت خواهی های شماست که حکم صادر کرده اید.

 

شما خود با فخر نخبه گرایانه بارها در سخن و قلم تان از عدالت اجتماعی دفاع کرده اید و در همین مقاله هم بطور ضمنی اشاره میکنید که" ماحق دمکراتیک سازمانهای قومی را به داشتن باورها و آرزوهای خودمیشناسیم"، اما حق تعیین سرنوشت ملی -"حق تعیین سرنوشت مگر جز اختیار جدایی معنی دگر میدهد؟" – را که باور و آرزوی شاید تعداد قلیلی از آنها باشد و حقی دمکراتیک و عدالتخواهانه هم هست را نمیشناسید. شما اگر دمکرات و آزاده اید، هراستان از حق تعیین سرنوشت ملی چیست؟

شما  آگاهانه عوامفريبی ميکنيد. بعید میدانم کهنه بیوکراتی چون شما از قوانین بین الملی حق تعیین سرنوشت ملی بی اطلاع باشد. برای تقویت ضمیر و یادآوری از سال 1993 موضوع حق تعين سرنوشت ملی در سازمان ملل بصورت وسيع – هرسال حد اقل دو بار- مورد بحث و بررسی قرار ميگيرد. هرسال ده ها رساله تحقيفی ارائه ميشود که اعم اشان معترفند  حق تعين سرنوشت نه تنها يک راه  مشخص،  بلکه در شرايط  و زمانهای مختلف راه حلهای مختلف ، از خودگردانی ، خود مختاری ، فدرالی، کنفدرالی، بر حسب شرایط زمانی و مکانی ارائه میدهد. همانگونه که طلاق در شرايطی راه حل مناسبی است تا سوختن و ساختن با زوجی ظالم و زورگو، استفلال  ملتی هم ميتواند تصمیمی میان ساختن با سرکوب و شمرده شدن به عنوان انسان درجه دوم باشد  و یا بریدن از آن. موضوع استفلال ملل از نظر قوانين بين المللی شناخته شده است.

 

پلاتفورمی را ارائه دهید که "خواست بر حق حقوق فرهنگی و عدم تمرکز حکومتی"،  که فخرش را تنها فروخته اید ترسیم مینماید، تا ما با جان و دل بخوانیم. آنگاه با دلایل و براهین و از جایگاه قدرت خواهیم گفت پذیرایش هستیم و یا نیستیم. شما در همه جای این نوشته از "ما" جمع صحبت کرده اید و نه از داریوش شخص، میتوانم بپرسم این جمع که چنین نگران تجزیه ایرانند، کیانند و از جانب کدام گروه از ایرانیان شاخ و شانه میکشند؟ گویی ایران مستغلات شماست و دیگرانی در قصد غصب آنند. ایران متعلق به همه ایرانیان است وبلی آقای همایون، سازمانهای ملی عرب و کرد هم به درجه ای راضیند و بیشترینه خواهان شمایید و نه آنها.

 

 حزب دمکرات کردستان ایران مشعلی که قاضی محمد قریب به شصت سال پیش به آتش کشید را از گزند طوفانهای بر خواسته ازکوی و برزن نظام مستبد پهلوی و جمهوری ددمنش اسلامی در قلوب ملت شریف کردستان فروزان نگاه داشته است و برپایی یک نظام  غير موروثی -دمکرات و فدرال را با توجه با تغییرات جهانی و منطقه ای جهت همزیستی مسالمت آمیز با دیگر ملیت های فارس، عرب، ترک ، ترکمان و بلوچ را در اولوویت قرار داده است. آنگونه که شما با شداد و غلاظ خاص تمامیتخواهان، مورد خطابشان قرار داده اید،  با چرخش قلمی خودمختاری را به فدرالیسم تغییر نداده و در شریط موجود بدنبال اسقلال کردستان و جدایی آن از ایران نیست. اگر بدنبال استقلال هم بود، این حق و آرزوی دمکراتی است، علنا و بی پروا اعلام مینمود که هست. لطفا بجای شاخ و شانه کشیدن مدارک خود را که نمایانگر استقلال طلبی این حزب است نشان دهید. 

 

هم سازمانهای عرب و هم حزب دمکرات کردستان و هم کومله و دیگر احزاب و تشکیلات سیاسی کرد و هم دیگر سازمانهای ترک و بلوچ و ترکمان به خوبی به سه مشکلی که شما اشاره کرده اید، برای برپایی نظامی فدرال دمکراتیک واقفند و غفلت نورزیده اند. اسلاف بسیاری از آنها قبل از ورود هخامنشیان و قریب به 6000 سال پیش و در مستطیلی به طول 5000 و عرض 2000 کیومتر که در نقطه تلاقی دو قطر آن، مرکز بین النهرین کهن، در حوالی بغداد کنونی مینشست متولد شده اند. بیشک همه آنان به قدمت تاریخی ایران و عدم تشابهش با عراق به همه لحاظ واقفند. در تعیین سرزمینهایشان به آن بصورت چالشی در جلوی رو مینگرند. بیشک برقراری و تشکیل سازمانها و تشکلاتی که بتوانند به برقراری رفراندمی بدور از تقلب و ترفندهای انتخاباتی معمول کشورهای استبدادی یاری رسانند باید در دستور کار این سازمانها قرار گیرد.

 

 ترک و کرد و لر سالیان متمادی با هم مسالمت آمیزانه زیسته اند. با سپردن این مشکل بمردم و از طریق رفراندم مشکل تعیین سرزمین را بدون خط و نشان و پاکيزگی قومی که شما به آن دامن میزنید و قصد به ورد زبان انداختن آنرا دارید، میتوان حل نمود. اگر آمریکا به شما و دیگر پهلوی طلبها این فرصت را که بارها تقاضای آنرا از طریق عواملی چون سهراب سبهانی ها کرده اید، میداد، اکنون شاید صدام حسین بر مسند قدرت بود و چتر هوایی آمریکا بر سر ایران گسترده بود. هیچکدام از احزاب و سازمانهای ملی ترک، کرد، عرب، بلوچ، ترکمن چنین تقاضایی را از آمریا نکرده اند. اگر مدرکی که صحت ادعای شما را میرساند در دست دارید به خوانندگان نشان دهید. بعکس تبليغات دروغ و تهمتهای ناروا ،هیچکدام از سازمانها و فعالين سياسی قومی و ملی ايران، نه  کردها، نه عربها،نه ترکها، نه بلوچها و نه ترکمنها،  تا کنون هيچ نوع کمکی،  تاًکيد ميکنيم  مطلقاً هيچ نوع کمکی از امريکا ویا اروپا دریافت نکرده اند. شما يا هرکس ديگری مدرکی که چنین که میگویید دارد منتشر سازيد.

 

شما عمدا سعی در تخريب وجهه سازمانها و فغالين ملی و قومی داريد.آیا  شما و سازمانهای سلطنت طلب و ديگر سازمانها و افراد پان ايرانيست درون وبيرون حکومت به اين روشنی ما ميتوانيد همکاريتان را با دولتهای ديگر منکر شويد؟

 

به عکس گفته شما ما چند ملیت مختلف داریم که در جغرافیایی به نام ایران هزاران سال است مسالمت آمیزانه زیسته اند. آنهایی که ایران حراستش را مدیونشان است،  همه فارس از نوع شما نبوده اند. در میان انها به احتمال نزدیک به یقین، بیشترینها مردم ملیتهای غیر فارس بوده اند. شما با این گفته ها و شاخ و شانه کشیدنها تجزیه طلبی میکنید. ستم ملی در ایران مولود شونیزم فارس است که رژیم پهلوی؛ پدر و پسر، اشائه گر آن بودند. ستم ملی اختراع رضا خان است.  شما هم در راس وزارتخانه ای بودید که برای سرکوب ملیتهای غیر فارس نسخه میپچید و دخیل در کار اجرایی آن بود. اگر شخص کرد و یا عربی در معرفی  خود بگوید کرد ایران است و یا عرب خوزستانی يا عرب اهوازی است چه خطایی مرتکب شده است؟ مشکل شما همان تمامیتخواهی است که ایران را تنها متعلق به فارسها میدانید.

 

برای ما اولوویتهای ملیتی در درجه اول اهمیت است چون معتقدیم با حل اولوویت های ملیتی اولویتهای ملی موفق تر و آسیب ناپذیر تر به مرحله عمل میرسند. فدرالیسم تنها راه عدم تجزیه ایران و ادامه همزیستی همه ایرانیان است. جبر زمان شما را هم دیر یا زود به قبول آن مجبور خواهد کرد.

 

"کسانی که تا همین اواخر در ته دل آرزو میکردند آمریکاییان با ضربات هوایی بر مراکز اعصاب رژیم اسلامی، آنرا به آستانه سقوط بکشانند؛ امروز از اینکه چنان اندیشه ای را به خاطر خود راه داده اند در نهان پوزش میخواهند". آن کسان شماها بودید، پهلوی چی ها، نه مشروطه خواهان. بهتر است آقای سبحانی را جهت پوزش به کانالهای نئومحافظه کارانی که قرار بود اینکار را برایتان انجام دهند باز پس فرستید.

 

آقای همایون پیوندتان  با خامنه ای و شونيزم ضد قومی اين حکومت مبارک باد. "از کوزه همان تراود که در اوست".  این گفته شما در نوشته "یک کشور یک ملت" مندرج در کیهان لندن سال بیست و دوم – شماره 1074 پنجشنبه 31 شهریور تا چهارشنبه  6 مهر ماه 1384 خورشیدی که نسخه اینترنیتی آن از طریق یکی از دوستان بلوچ بدستم رسید  سند موثقی است که نشان میدهد برای سرکوب ملیتهای تحت ستم در ایران شما همپیمان جمهوری اسلامی هستید. عدالت اجتمائی در ایران مسئله شما نیست.  برای شما صرف مستقلات- محدوده ای جغرافيائی با وجود هر نوع ظلم وستم اما مسئله است.

 

 آفای همايون  دوران شاخ و شانه کشیدنها بپایان رسیده است. شما زیاده خواهان، شما بیشترینه خواهان کمتر خود را قیم آن مملکت بدانید. رژیم پهلوی را ایرانیان یکبار استفراغ کردند – بنی صدر این گفته اش رئال ناب است – بار دیگر نمینشینند و استفراغ خودرا تناول نمایند. نظام عقب گرای موروثی سلطنتی که شما مدافع آنيد مطرود و مذموم رانده شده بوسيله کليه اقوام-ملل و کشورهای منطقه و جهان است.  ایران زمانی ایران است که برای همه ایرانیان باشد. شما پلاتفرمی را ارائه کنید که راه حل بهینه که همه را به درجه ای راضی میکند را در بر گیرد. پلاتفرم شما را ما قبل از صبحت در باب مسائل قومی، طرخ برنامه های سیاسی ،  پرداخت به فدرالیسم مطالعه و بررسی میکنیم. اگر راستگوئید چنین کنید. برای ما شاخ و شانه نکشید. ما را از شاخ و شانه کشها باکی نیست.