پدر پابرهنه
به ملاقات دختران
محبوس خویش شتافت
تاریخ
تنظیم 1389/5/21
پدر دو دختر زندانی
با خود اندیشید
که مامورین سفاک
رژیم با دیدن پاهای
خارخلیده او دلشان
به رحم آمده و به وی اجازه
ملاقات با دختران
دربند خویش را
خواهند داد! هر
چه باشد وی هفت
سال در جبهه جنگ
در راه آزادی
میهن جنگیده و
تا کنون انتظار ذرهای
پاداش هم نداشته،
اکنون تنها چیزی
که میخواهد حق
ملاقات با دختران
خویش است که از
سه ماه پیش در زندان
اطلاعات تبریز
تحت انواع شکنجههای
روحی قرار گرفتهاند.
این دیگر یک حق
کاملا طبیعی و
قانونیاست که
برای وصولش نیاز
به این همه تلاش
ندارد.
مراجعه و تظلم
وی به مراجع
مختلف برای کسب
حق ملاقات با دخترانش
پینار و صونا تا
کنون هیچ نتیجهای
نبخشیده، او این
بار با پای برهنه
از اورمیه به تبریز
آمد و با
همین هئیت وارد
اتاق ریاست دادستانی
آذربایجانشرقی
گردید.
گفتنی است داماد وی
یوروش مهرعلیبیگلو
نیز همزمان در
زندان اطلاعات
تبریز تحت شکنجههای
شدید فیزیکی قرار
دارد. تنها فرزند
سه ساله یوروش
و صونا اکنون بیش
از سه ماه است که
از دیدار پدرومادر
خویش محروم گشته
و در خانه پدربزرگ
بیتابی میکند.
مامورین معذور
حتی به این طفل
سه ساله نیز اجازه
ملاقات با پدرومادرشان
را ندادهاند.
آنجا به
پدر گفتهاند که
وی اکنون فقط میتواند
تلفنی با دختران
خویش صحبت کند
اما پدر، غرور
خویش را نشکسته
و گفته است حال
که اجازه ملاقات
نمیدهید با همین
پای پیاده برمیگردم.
دادستان آذربایجان
شرقی (گویا با شکسته
نفسی زایدالوصفی!)
تلاش نموده تا
به هنگام بازگشت
کفشی به پای او
بپوشاند، اما او
خشمی که در مشت
گرهکرد بود، راه
خود را کشیده به
شهر و دیار خود
بازگشت.
***
پدرجان آنچه
در پای تو خلید،
خاریست که در چشم
دشمنان آذربایجان
فرو خواهدرفت،
بگذار جهانیان
بدانند که ما با
چه موجودات پست
و جبونی در افتادهایم که حتی دیدار
یک طفل معصوم با والدین
خویش امنیت خاطرشان
را برهم میزند!
پدرجان ما همه
فرزندان رنج کشیده
این دیار بر پای
تاول زده تو بوسه
میزنیم. دیر نیست
زمانی که همگی
چکمه مشکین به
پا کنیم و در گورستان
شوونیسم مذهبی شانه به شانه
هم یاللی برقصیم.