مختصری در مورد جنبش دانشجویی آذربایجان: سخنان علیرضا جوانبخت در مراسم یادبود ۱۸ تیر در تورونتو

اورتاگون(پنجشنبه) ۲۵ تير ۱٣٨٨ -  ۱۶ ژوئيه ۲۰۰۹

 

ساوالان سسی: روز ۱۲ جولای ۲۰۰۹ مراسمی با عنوان یادبود ۱۸ تیر از طرف عده ای از فعالان دانشجویی سابق در ایران و برخی از دانشجویان ایرانی دانشگاههای کانادا در دانشگاه رایرسون تورونتو برگزار شد. علیرضا جوانبخت فعال حقوق بشر آذربایجانی نیز جهت سخنرانی در خصوص جنبشهای دانشجویی در مناطق غیر فارس به این مراسم دعوت شده بود که سخنرانی وی مورد استقبال بسیاری از شرکت کنندگان در این مراسم قرار گرفت. شکوفه سخی یکی از مجریان قبل از سخنرانی جوانبخت الویت ندادن به مسائل و مشکلات غیر فارسها و درجه دوم دانستن این مسائل را ناشی از جهل و نادانی خواند. وی اشاره کرد که در سالهای قبل عده زیادی تبعیض بر علیه زنان را نیز مشکل جدی تلقی نمی کردند و آنرا مسئله ای درجه دوم می خواندند.

 

 

متن سخنان علیرضا جوانبخت:

 

 

 

سلام بر همگی٬

 

سال به سال و این اواخر روز به روز فاصله بین جنبشهای مدنی و دموکراسی خواهانه در مناطق غیر فارس با جنبشهای فعال در نواحی مرکزی ایران دارد بیشتر می شود. اگرچه این مسأله دلایل زیادی دارد ولی من فکر می کنم یکی از دلایل آن عدم اطلاع کافی از ماهیت و مطالبات جنبشهای موجود در مناطق غیر فارس است و اینکه بسیاری از فعالان مدنی مرکزگرا نه این که فقط٬ حمایت نکنند از این جنبشها٬ بلکه حتی در بسیار از موارد بر علیه آنها و در کنار جناح اقتدار و سرکوبگر قرار می گیرند.

 

حرکتها و جنبشهای اعتراضی نسبت به تبعیضهای اقتصادی٬ فرهنگی و سیاسی بر علیه مناطق دور از مرکز و غیر فارس در بین ترکهای آذربایجان٬ کردها٬ ترکمنها٬ عربها و بلوچها در سالهای اخیر شدت بیشتری یافته است و با توجه به پیشگام بودن دانشجویان در جنبشهای اجتماعی٬ مناطق مورد نظر نیز از این قاعده مستثنا نیستند. به خصوص در آذربایجان و کردستان جنبشهای دانشجویی که با محوریت مسائل ملی شکل گرفته اند٬ دارای نقش تعیین کننده تری هستند.

 

* * *

 

«گله جک بیزیمدیر»٬ آینده از آن ماست٬ شعار اصلی جنبش دانشجویی آذربایجان است و من سعی خواهم کرد که در این فرصت کوتاه به تاریخچه٬ ماهیت و حوادث مهم در رابطه با این جنبش بپردازم.

 

جنبش دانشجویی آذربایجان با محوریت دفاع از حقوق ملی٬ زبان٬ فرهنگ و هویت آذربایجانی و اعتراض به سیاستهای یکسانسازی فرهنگی رژیم پهلوی از دهه چهل شمسی در دانشگاههای تهران و تبریز آغاز شد و این زمانی بود که حدود ده سال از کشتار و تبعید دهها هزار تن از مردم آذربایجان در آذرماه ۱۳۲۵ می گذشت و این حرکتهای کوچک دانشجویی دهه چهل در حقیقت تلاشهایی بودند برای شکستن سکوت مرگبار در آذربایجان بعد از آن حوادث وحشت انگیز٬ اعدامها و قتل عامهایی خونین که با سوزاندن کتابهای ترکی در شهرهای آذربایجان هم همراه بود.

 

فعایتهای این جنبش تا اواخر دهه هفتاد شمسی به صورت موردی و مقطعی ادامه پیدا کرد تا اینکه در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد توانست به صورت جنبشی فراگیر و مستقل قدرتنمایی کرده و به عنوان مهمترین رکن حرکت ملی آذربایجان مطرح شود.

 

آنچه که در این سالها موجب شکل گیری هسته های قدرتمند دانشجویی در آذربایجان گشت٬ وقوع حوادثی بود که اعتراض شدید دانشجویان آذربایجانی را بر انگیخت. این اتفاقات مهم عبارت بودتند از:

 

- کشتار آذربایجانیها در قره باغ و اشغال قسمتهایی از خاک جمهوری آذربایجان به وسیله ارمنستان و متهم شدن ایران به ارسال کمکهای مالی و تسلیحاتی به ارمنستان

 

- استان شدن اردبیل بدون حفظ نام آذربایجان

 

- انتشار پرسشنامه ای راسیستی تحت عنوان «فاصله اجتماعی» از طرف مرکز تحقیقات٬ مطالعات و سنجش برنامه ای سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران

 

تمام این حوادث منجر به بروز اعتراضهای بسیار گسترده دانشجویی با مرکزیت دانشگاه تبریز گشت که دانشگاههای اورمیه و تهران هم به خصوص در مورد اخیر به اعتراضها پیوستند. اعتراضهای دانشجویان آذربایجانی به پرسشنامه «فاصله اجتماعی» صدا و سیما روز ۱۹ اردیبهشت ۱۳۷۴ شمسی در تبریز آغاز شد و به دانشگاههای دیگر سرایت کرد. کشیده شدن دامنه اعتراضها به داخل شهر در تبریز و ارومیه با درگیریهای خیابانی مابین نیروهای ضد شورش و دانشجویان آذربایجانی و سرکوب شدید معترضین همراه بود.

 

«اگر بخواهید خانه ای بگیرید و ببینید همسایه دیوار به دیوار یا آپارتمان مجاور شما ترک هستند، آیا حاضرید در همسایگی آنها زندگی کنید؟» این یکی از سؤالهای موجود در پرسشنامه صدا و سیما بود٬ پرسشنامه ای که حوادث بعد از انتشار آن به نقطه عطفی در تاریخ معاصر آذربایجان بدل گشت. روز ۱۹ اردیبهشت ۱۳۷۴ از طرف فعالان٬ گروهها و جمعیتهای دانشجویی به عنوان روز دانشجو در آذربایجان نامگذاری شده است.

 

بعد از ۱۹ اردیبهشت ۱۳۷۴ تا تیرماه ۱۳۷۸ حرکتهای دانشجویی در د انشگاههای آذربایجان به صورت تشکیل کانونهای فرهنگی٬ تأسیس کلاسهای زبان و ادبیات ترکی و انتشار نشریات دانشجویی دو زبانه ادامه یافت٬ تا اینکه به دنبال حوادث ۱۸ تیر کوی دانشگاه تهران روز بیستم تیرماه ۱۳۷۸ دانشگاه تبریز به صحنه یکی از خونین ترین اعتراضهای دانشجویی تاریخ ایران تبدیل شد. در این روز دانشجویان آذربایجانی و غیر آذربایجانی دانشگاه تبریز از طرف صدها نیروی انصار حزب الله مسلح به میله های آهنی٬ باتوم و چماق مورد حمله قرار گرفتند. منابع بسیاری شلیک مستقیم به سوی مردم و دانشجویان را نیز گزارش کردند. تعداد زخمی ها و دستگیر شدگان در این اعتراضات حتی به صورت تقریبی هم هیچگاه مشخص نشد.

 

در مقالات نوشته شده از طرف فعالان دانشجویی در آذربایجان از اعتراضات ۲۰تیر ۱۳۷۸ به عنوان آخرین مشارکت طیفهای وسیع از جنبش دانشجویی آذربایجان در یک جنبش سرتاسری یاد میشود. در سالهای بعد این مشارکت تنها از طرف برخی از از زیر مجموعه های جنبش دانشجویی آذربایجان و در سطح بسیار محدودی صورت گرفت.

 

از ۲۰ تیر ۱۳۷۸ تا خرداد ۱۳۸۵ شمسی٬ صرف نظر از تحصنهایی با موضوعات مختلف٬ تظاهراتهای جدی دانشجویی از طرف دانشجویان آذربایجانی برگزار نشد٬ اما دانشجویان آذربایجانی با انتشار دهها نشریه دانشجویی به زبان ترکی یا دو زبانه٬ تشکیل اردوها و برگزاری مراسمهای فرهنگی مانند بزرگداشت روز جهانی زبان مادری٬ کنسرتهای آذربایجانی و ایجاد نهادهای دانشجویی از قبیل «مجمع دانشگاهیان آذربایجانی»٬ «جمعیت اسلامی دانشگاه زنجان» و کانونهای فرهنگی در دانشگاههای تبریز٬ اورمیه٬ زنجان٬ اردبیل٬ تهران و شهرهای دیگر به سازمندهی دانشجویان آذربایجانی پرداختند. همچنین فعالان دانشجویی در برگزاری مراسمهای بیرون از دانشگاه مانند کنگره سالانه قلعه بابک و مراسمهای جشن سالروز رسمی شدن زبان ترکی در ۲۱ آذر نقش اساسی ایفا کرده اند.

 

بعد از انتشار کاریکاتور توهین آمیز روزنامه ایران در روز ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۵ ٬ اولین همایشهای اعتراض آمیز توسط دانشجویان آذربایجانی در داخل دانشگاهها شروع شد. دانشگاههای تبریز و اورمیه روز ۲۶ اردیبهشت این اعتراضات را با میتینگهای چند هزار نفره آغاز کردند. در طی سه روز تقریبا تمام دانشگاههای کوچک و بزرگ در شهرهای آذربایجان و تهران اعم از دانشگاههای آزاد٬ پیام نور و دولتی به صحنه اعتراض تبدیل شدند. دانشجویان اعتراضهای درون دانشگاهی را تا روز ۲۹ اردیبهشت که اولین اعتراضات شهری در شهرستان خوی واقع در شمال آذربایجان غربی شکل گرفت و در سرتاسر آذربایجان و تهران ادامه یافت٬ دنبال کردند.

بعد از خرداد
۱۳۸۵ ٬ اعتراضات و میتینگهای دانشجویان آذربایجانی در فاصله های زمانی نزدیکتر و به مناسبتهای مختلفی مانند سالگرد اعتراضات خرداد ۱۳۸۵ ٬ روز جهانی زبان مادری و روز دانشجو در آذربایجان (۱۹ اردیبهشت) برگزار شده است که در سالهای اخیر به دلیل شدت گرفتن سرکوبها و دستگیریهای گسترده با تعداد کمتری نسبت به سابق صورت می گیرند.

 

رفتار جنبش دانشجویی آذربایجان در ارتباط با رویدادهای آستانه انتخابات ریاست جمهوری دهم و بعد از آن اگرچه کمی گنگ و پیچیده بود ولی بر پایه سیاست واحد و مشخصی ارزیابی شد. حمایت برخی از جمعیتهای دانشجویی همچون تشکل آرمان از کاندیداتوری اکبر اعلمی٬ اعتراض به رئیس جمهور سابق ایران محمد خاتمی بعد از انتشار ویدیوی جوک گفتن او در مورد آذربایجانیها که بعد از گسترده شدن دامنه اعتراضها توسط او تکذیب شد(!)٬ تلاش برای برگزاری سالگرد اعتراضات ۱۳۸۵٬ حمایت نسبی از میر حسین موسوی که وعده های در خصوص احقاق حقوق زبانی داد و همچنین اعتراضات پراکنده و غیر منسجم به نتیجه انتخابات حرکتهایی با ماهیتهای متفاوت بودند که در فاصله زمانی کوتاهی از طرف جنبش دانشجویی آذربایجان شکل گرفتند.

 

در خصوص خواسته های اساسی دانشجویان آذربایجانی جا دارد که به بیانیه های صادر شده در خصوص مطالبات ملت آذربایجان از طرف فعالان دانشجویی در آستانه دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اشاره کنم. ارتقاء زبان ترکی به سطح زبان رسمی در کشور تیتر اصلی این مطالبات است.

 

متشکرم