دوم
تير ۱۳۸۸
برابر با بيست
و سوم ژوئن ۲۰۰۹
باراک
اوباما، رييس
جمهوری
آمريکا، روز
سه شنبه، گفت:
واشينگتن
همراه با
جامعه بين
المللی اقدام
خشونت بار
دولت ايران در
سرکوب تظاهرات
مسالمت آميز
معترضان را
قويا محکوم می
کند.
آقای
اوباما در
بيانيه ای که
در آغاز
کنفرانس خبری
خود خواند،
گفت: آمريکا
با جامعه بين
المللی در
محکوم کردن
اقدامات
روزهای اخير
دولت ايران در
«ضرب و شتم،
بازداشت و
تهديد» معترضان
به انتخابات
رياست جمهوری
در اين کشور
همراه است.
آقای
اوباما تصريح کرد:
«من شديدا اين
اقدامات
ناعادلانه را
محکوم می کنم.»
به
دنبال اعلام
نتايج
انتخابات
رياست جمهوری
در هفته
گذشته، تهران
و برخی از
شهرهای ايران
شاهد
راهپيمايی
مسالمت آميز
معترضان بود ولی
اين اعتراض ها
با سرکوب
نيروهای
امنيتی روبرو
شد.
به
گفته مقامات
دولتی ايران
در جريان
رويارويی
نيروهای پليس
با معترضان
تاکنون ۱۷ نفر
کشته شده اند.
آقای
اوباما روز سه
شنبه با اشاره
به اين که «جهان
نظاره گر
ايران است»،
گفت: «من به
صراحت گفته
ام؛ آمريکا به
حاکميت و
استقلال
ايران احترام
می گذارد و در
امور داخلی
ايران دخالت
نمی کند.»
رييس
جمهوری
آمريکا افزود:
«ولی در عين
حال ما شاهد
کرامت و شهامت
مردم ايران
برای باز کردن
فضای جامعه
خود هستيم. ما
خشونت عليه
شهروندان بی
گناه را در هر
نقطه جهان
محکوم می
کنيم.»
رييس
جمهوری
آمريکا به
کشته شدن يک
زن ايرانی در
خيابان های
تهران اشاره
کرد و گفت:ما
زنان با
شهامتی را
ديديم که در
مقابل بی رحمی
و تهديد
ايستاده اند و
شاهد تصاوير
تکان دهنده در
غلطيدن يک زن
در خون خود در
خيابان بوديم.
باراک
اوباما افزود:
در حالی که از
دست دادن کسی،
دردناک و ناحق
است، اما اين
را نيز می دانيم
آنانی که برای
عدالت به پا می
خيزند هميشه
در سمت درست
تاريخ
ايستاده اند.
خبرنگاری
از آقای
اوباما پرسيد
آيا تصاوير ويدئويی
کشته شدن ندا
آقا سلطانی را
ديده است، که
رييس جمهوری
آمريکا در
پاسخ گفت: «بله
ديده ام و از
ديدن اين
تصاوير قلبم
شکست.»
بسمه
تعالی
جناب
آقای مهندس
ضرغامی
رئیس محترم
سازمان
صداوسیما
با
سلام
عملکرد
صداوسیما در
چگونگی
انعکاس موج
عظیم اعتراضات
آرام مردم در
سطح کشور به
خصوص مردم شریف
و قهرمان
تهران پس از
انتخابات بی
نظیر ۲۲ خردادماه
هر بیننده و
شنونده منصف و
علاقه مند به
امام و نظام
جمهوری
اسلامی را به
تحیر واداشت.
آیا آنچه که
مردم شریف
ایران در این
چند روز خواستار
آن بوده و
هستند جز
احقاق حق و
صیانت از آرای
خود بوده است؟
عدم
اطلاع رسانی
مناسب از
خواست واقعی
ملت و انتشار
اخبار تجمعات
آرام میلیونی
به خصوص در
روز دوشنبه ۲۵
خردادماه که
همگان آن را
با راهپیمایی
ایام انقلاب
مقایسه نموده
و حتی قابل
قیاس با راهپیمایی
های مرسوم ۲۲
بهمن نبوده با
رسالت رسانه
ملی سازگار
است؟
آیا
ضرب و شتم و
کشتار مردم بی
گناه که غالبا
توسط نیروهای
لباس شخصی انجام
می شود و
انعکاس
وارونه آن در
صداوسیما جزو
رسالت رسانه
ملی است؟
آیا
حمله به کوی
دانشگاه توسط
لباس شخصی ها
که نمایندگان
مجلس و مراجع
رسمی و حتی
مقام معظم
رهبری نیز بر
آن تعریض
داشته اند و
نسبت دادن این
خشونت ها به
انبوه جمعیت
معترض به
نتیجه انتخابات
و تشبیه آنها
به منافقین
سال های ۶۰ جزو
رسالت رسانه
ملی است؟ آیا
نسبت دادن آتش
سوزی ها و آتش
زدن مساجد و
تخریب اموال
ملت که حسب
اطلاعات
واصله غالبا
از سوی لباس
شخصی هاست و
البته ممکن
است بعضا
تعدادی عناصر
نفوذی هم
سوءاستفاده
کنند جزو
رسالت رسانه
ملی است؟ آیا
مردمی که الله
اکبرهای
شبانه سر می
دهند مسجد آتش
می زنند؟
آیا
این صداوسیما
همان
صداوسیمایی
است که حسب
فرمایش امام
باید کارخانه
آدم سازی
باشد؟
آیا
نمایش
اینگونه ای
اعتراضات
مردمی به نوعی
تطهیر
منافقین سال
های ۶۰ نخواهد شد.
آیا
عملکرد
صداوسیما، بی
اعتمادی مردم را
به نظام
جمهوری
اسلامی
افزایش
نخواهد داد. نشان
دادن صحنه های
ضرب و شتم
وحتی کشتار
رقت انگیز
جمعی از مردم
دل اینجانب را
به شدت آزرده
کرده است و به
گمان من در
صورت عدم
دخالت نیروهای
لباس شخصی و
انتظامی و
فرضا نیروهای
نفوذی و
اغتشاشگر این
صحنه های
دلخراش به
وجود نمی آمد
اما آیا
انعکاس آن در
صداوسیما و
نسبت دادن آن
به جمعیت
میلیونی جزو
رسالت رسانه
ملی است.
جناب
آقای ضرغامی،
به خوبی می
دانید که
آنانی که
امروز از دولت
آقای احمدی
نژاد حمایت می
کنند کسانی
هستند که مروج
اسلام تحجر و
اسلام طالبانی
هستند که نقطه
مقابل تفکر
حضرت امام
قرار دارند و
مردمی که معترض
به نتایج
انتخابات
هستند به
نتیجه
انتخاباتی
معترضند که در
یک فرایند
مهندسی شده و
تقلب های
فراوان، فردی
را به عنوان
رئیس جمهور
آینده اعلام
کرده است که
بتواند مجری
تفکر متحجرانه
و تفکر نشات
گرفته از مکتب
آقای مصباح
یزدی باشد.
جناب
آقای ضرغامی
عملکرد رسانه
ملی قبل از انتخابات
که ترویج
دروغگویی،
هتک حرمت،
اتهام زنی،
استفاده
نادرست از
رسانه ملی
برای یک کاندیداست
جای بحث
طولانی دارد
که در یک فرصت
مقتضی باید به
آن پرداخت. از
شما به عنوان
رئیس این
رسانه ملی
اکیدا می خواهم
پیام این مردم
عزیز و شریف
را دریابید و
رویکرد رسانه
ملی را در
چگونگی
انعکاس
اعتراضات آرام
مردمی اصلاح
نمایید و بیش
از این مردم
را برای کسب
اطلاعات و
اخبار به سمت
رسانه های خارجی
سوق ندهید.
مهدی
کروبی
شیرین
عبادی از
اروپا خواست
قویا به
سرکوبی مردم
ایران اعتراض
کند
راديو
فردا : شیرین
عبادی، برنده
جایزه صلح نوبل،
امروز ( سه
شنبه ) با مقام
های اتحادیه
اروپا در
بروکسل دیدار
کرد.
وی
می گوید
اتحادیه
اروپا باید
قویا به
کشتن
و زندانی کردن
مردم ایران
اعتراض کند.
شیرین
عبادی که
خواهان ابطال انتخابات
و برگزاری مجدد
آن با نظارت
بین المللی
شده است
همچنین می گوید
تا زمانیکه رهبران
جمهوری
اسلامی به
سرکوب خشونت
بار مردم
ایران ادامه
می دهند مقام
های اتحادیه
اروپا باید از
دیدار و
مذاکره با آنها
خودداری کنند.
مقام
های اتحادیه اروپا می
گویند اعلام
اینگونه
تحریم ها برعهده
سازمان ملل
است.
حمایت شخصیت
های برجسته از
مبارزات مردم
ایران
راديو
فردا : با
ادامه
تظاهرات خیابانی
درایران،
درمخالفت با
نتایج انتخابات
ریاست جمهوری
روز دوازدهم
ماه ژوئن (بیست
ودوم
خردادماه)،
اعتراضات
محافل جهانی در
شهرهای مختلف
اروپا،
آمریکا و در شهرهای
محل سکونت
ایرانیان در
پنج قاره جهان
همه روزه درحال
انجام است.
درپاریس اکنون
چند روزیست
روشنفکران و
اهل هنروقلم فرانسه
با گردهم آئی
و انتشار
طومارهای متعدد
به حمایت از
مبارزات مردم
ایران برای بدست
آوردن آراء از
دست رفته خود درانتخابات
اخیر می
پردازند.
روزسه شنبه
نیز گروه قابل
توجهی از
برجستگان
پهنه سیاسی،
فرهنگی وهنری
فرانسه با
انتشار بیانیه
ای درروزنامه
پرتیراژ
"لیبراسیون" ازشهروندان
فرانسه
خواسته اند به
حمایت از جنبش
دموکراسی
خواهی مردم
ایران
برخیزند. دربخشی
ازاین طومار
نوشته شده است
که ما امضاءکنند
گان این طومار
خواستار
پیروزی مردم
ایران در راه
تغییر مورد
خواستشان
هستیم .
انتخاب راه و
تلاش رسیدن به
این
تغییر با
خود مردم
ایران است ،
ولی ما رسیدن
به این خواست
نیازمند
حمایت و اعلام همبستگی
ما با مردم
ایران است.
ازمیان
صدها
امضاءکننده
این طومار
بلند بالا می توان
به نامهای
برجسته ای از
جناح چپ
فرانسه اشاره
کرد. خانم
"مارتین
ابری" دبیر کل حزب
سوسیالیست
فرانسه ،
دارنده
بزرگترین فراکسیون
اپوزیسیون در
پارلمان
فرانسه و مدعی
حکومت این
کشور ، " جک
لانگ" وزیر
محبوب فرهنگ و
هنر فرانسه در
دوران ریاست جمهوری
فرانسوا
میتران ، "
برتراند دو
لانوئه"
سناتور سابق و
شهردار کنونی
پایتخت فرانسه
، "فرانسوا
هولاند" دبیر
کل سابق حزب سوسیالیست
و از چهره های
سر شناس این حزب
، "ماری
ژورژدو بوفه"
دبیر کل حزب
کمونیست ،
"اولیویه
بزانسنو"
دبیرحزب "ضد سرمایه
داری " فرانسه
، "نوئل ممر"
از چهرهای
سرشناس "حزب
سبزها" و
شخصیت های
مستقل مانند
خانم "
الیزابت
بدنتر" استاد
دانشگاه و
همسر" روبر
بدنتر" وزیر
اسبق
دادگستری فرانسه
و تهیه کننده
لایحه لغو
قانون اعدام در
فرانسه در
دورا ن
فرانسوا
میتران ، از
ایرانیان
خانم "شهلا
شفیق" جامعه
شناس و فعال
جنبش زنان ایران
مقیم فرانسه ، "بهمن
قبادی" فیلم
ساز ایرانی .
در بیانیه
همچنین
موکداً از
حکومت ایران
خواسته شده است
از تیر اندازی
و اعمال خشونت
علیه تظاهر کنندگان
خود داری
نماید.
امضاء کنندگان
تاکید می کنند
که دستگیر
شدگان در تظاهرات
خیابانی باید
آزاد گردند.
به
گفته
بیانیه بر
آورده کردن
خواست میلیون
ها ایرانی در
داخل و خارج
در مورد
انتخابات ، آنچه
که امروز در
این کشور در
حال تکوین است،
می تواند با
تغییر چهره
جهان ، پیام آور
آینده ای نو
برای جهان
باشد. ظاهراً
این طومار
برای امضاء
همچنان گشوده
است ، ولی
آدرس آن در
روزنامه
امروز چاپ
نشده است.
گزارشگران
بدون
مرز : سرکوب
جنون آمیز
رسانه ها در
ایران ادامه
دارد
سرکوب
جنون آمیز
رسانه ها در
ایران ادامه
دارد
٣٦ روزنامه
نگار زندانی
در بزرگترین
زندان
روزنامه
نگاران در
جهان
سرکوب
جنونآمیز
رسانهها و
روزنامهنگاران
در ایران ادامه
دارد. دولت
احمدی
نژاد
حرفهکاران
مطبوعات
داخلی و خارجی
را هدف گرفته
است. گزارشگر
هفته نامه
نیوزویک
مازیار
بهاری،
روزنامه نگار
و وب نگار
ایرانی مصطفی
قوانلو قاجار
و روزنامه
نگار
مستقل فریبرز
سروش به لیست
٣٣ روزنامه نگار
زندانی اضافه
شدند. جمهوری
اسلامی
ایران
با ٣٦ روزنامه
نگار زندانی
بزرگترین زندان
روزنامه
نگاران در
جهان است.
گزارشگران
بدون مرز در
این باره
اعلام میکند
: " مقامات
دولت ایران
همه امکانات
خود را به کار
گرفته اند تا
ایران را از
حضور
گزارشگران
خارجی و
داخلی،
شاهدان
سرکوبی خونین
خالی کنند. بازداشت
گزارشگر
نیوزویک پیام
روشنی از وحشت
آفرینی
برای
خبرنگاران
خارجی و
ایرانی است.
بعد از "متهم"
کردن رسانه
های خارجی حال
نوبت به
روزنامه
نگاران
ایرانی رسیده
است که آنها را
مثل همیشه "
جاسوس" معرفی
کند و اطلاع
رسانی و
جاسوسی را
همردیف معرفی
کند."
بانکی
مون دبیر اول
سازمان ملل
متحد در
تاریخ ٣
تیرماه با
انتشار
بیانیه ای
مقامات رسمی
ایران را
فراخواند تا
حقوق بنیادین
مدنی و سیاسی
شهروندان را
رعایت کنند.
در این بیانیه
از جمله به
محترم
شمردن
حقوقی مانند
آزادی بیان و
اطلاع رسانی و
حق تظاهرات
مسالمت آمیز
تاکید شده
است.
ماموران
امنیتی –
قضایی ساعت ٧
صبح اول
تیرماه
مازیار بهاری
گزارشگر
هفته نامه
نیوزویک را در
منزلش
بازداشت و به
محل نامعلومی
منتقل کردند.
مازیار بهاری مستند ساز
است و از سال
ها پیش با این
نشریه معتبر
امریکای
همکاری داشته
است. بنا
به
گفته نیوزویک
این خبرنگار
هفته پیش از
سوی مقامات
امنیتی احضار
و بازجویی شده بود.
در
تاریخ اول
تیرماه مصطفی
قوانلو قاجار
روزنامهنگار
بسیاری از
روزنامهها
از جمله
ماهنامه
سپیده
دانایی
بازداشت و به
محل نامعلومی
انتقال یافته است. وبلاگنویس
" روزنامه
نگار نو" نیز
در نیمه شب و
در منزلش
بازداشت شده
است. از
سوی
دیگر فریبرز
سروش در تاریخ
٢٦ خرداد از
سوی ماموران
امنیتی شهر
کرج بازداشت و به محل
نامعلومی
منتقل شده
است. این
خبرنگار به
اتهام
همکاری با
رادیو فردا در سال جاری
مدتی را در
زندان
گذرانده بود.
دست
کم ٢٦ روزنامه
نگار از روز
شنبه ٢٣
خرداد
در سراسر
ایران
بازداشت شدهاند.
از سرنوشت دهها
روزنامه نگار
دیگر اطلاعی در سراسر
کشور در دست
نیست.
با
دریافت گزارش
هایی از ایران
گزارشگران بدون
مرز بار
دیگر نگرانی
خود را از
بدرفتاری با
روزنامه
نگاران
دستگیر شده
اعلام میکند. بنا بر اطلاعاتی
که بدست ما
رسیده است
روزنامه
نگاران و
فعالان سیاسی
بازداشت شده به بند ٢٠٩
زندان اوین
منتقل شده اند
و برای اعتراف
تلویزیونی به
" سازماندهی انقلاب
مخملی " شدیدا
زیر فشار
شکنجه قرار دارند.
اسامی
روزنامه
نگاران
دستگیر
شده
از تاریخ ٢٣
خرداد ١٣٨٨
تهران
: عبدالرضا
تاجیک، مهسا
امرآبادی،
احمد زیدآبادی
،کیوان صمیمی
بهبهانی،بهزاد
باشو، سید
خلیل
میراشرفی،
سمیه توحیدلو
،محمد
عطریانفر،
سعید
حجاریان،محمد
علی ابطحی،سعید
لیلاز، محمد
قوچانی، علی
مزروعی، ژیلا بنی یعقوب
،بهمن احمدی
امویی، مصطفی
قوانلو قاجار،
مازیار بهاری
مشهد
: روح اله
شهوار
بوشهر
: ماشالله
حیدر زاده،
حمیده
ماحوزی، امان
الله شجاعی،
حسین شکوهی
رشت
: مجتبا
میرمحسن
کرج
: فریبرز سروش
اعتراضات گسترده
مردم تهران در
میدان
بهارستان
فعالین
حقوق بشر و
دمکراسی در
ایران : بنابه
گزارشات
رسیده از
تهران، مردم
تهران
از
بعد از ظهر
امروز در
میدان
بهارستان
حرکتهای
اعتراضی خود
را آغاز کردند.
از بعد از ظهر
امروز مردم
تهران به سوی
میدان بهارستان
حرکت کردند و
در حال حاضر
جمعیت
گسترده
ای در انجا
حضور دارد.
همچنین در
خیابانهایی
که به میدان
بهارستان
منتهی می
شود
مانند
خیابانهای 15
خرداد،توپخانه،سرچشمه،امین
حضور مملو از
جمعیت است که
در حال
حرکت بسوی
میدان
بهارستان
هستند.
مردم
و جوانان در
میدان
بهارستان و
خیانهای
منتهی
به آن شعارهای
مختلفی سر می
دهند از جمله
شعارهایی که
در آنجا سر
داده می شود به قرار
زیر می باشد:
مرگ بر
دیکتاتور/ مرگ
بر این دولت
مردم فریب
مردم
که با استفاده
از مترو
خودشان را به
انجا رسانده
اند با یورش
وحشیانه
نیروی
انتظامی
مواجه
می
شوند و آنها
را آماج
باتومهای
خود قرار می دهند.
نیروهای لباس
شخصی درب مترو
را بسته
اند
نیروهای
گارد ویژه
،لباس شخصی ها
،سپاه پاسداران
و بسیج بصورت
گسترده
ای
در خیابانها
آرایش گرفته
اند. ودر
خیابانها
ماشینهای
گارد ویژه،
ماشینهای آب پاش ،
موتور
سواران و
تعداد زیادی
از ماشینهای
که برای
دستگیری مردم
بکار برده می شود
ایستاده
اند.انها از
بدو حرکت
اعتراضی مردم
اقدام به
پرتاب گاز اشک
آور کردند
که
فضای آنجا
مملو از دود
گاز اشک آور
است و با باتوم
به سوی جمعیت
یورش می برند
و آنها
را مورد ضرب و
جرح قرار می
دهند. و
همچنین صدای
گلوله به گوش
می رسد.
در اثر این
یورشها تعداد
از جوانان
زخمی شده اند و
تعدادی دیگر
دستگیر شده
اند. حداقل
در
یک نقطه 6 نفر
پس از اینکه
اماج ضربات
باتوم قرار
گرفتند دستگیر
و به نقطۀ
نامعلومی
منتقل شدند.
در
خیابانهای
امین حضور و
سرچشمه
جوانان بعد از
هر هجوم
نیروهای
یگان ویژه و
انتظامی و
لباس شخصی با
سنگ به مقابله
با آنها می
پردازندو هم زمان
شعارهایی
مانند؛نترسید
نترسید ما همه
با هم هستیم
سر می دهند و
همدیگر را
تشویق
به ایستادگی و
مقابله با
نیروهای سرکوبگر
می کنند.
از
طرفی دیگر
منازل
مسکونی
و فروشگاهها
با باز گذاشتن
درب منازل و
فروشگاههای
خود به کسانی
که مورد
هجوم
قرار می گیرند
راه می دهند.
تا
لحظۀ ارسال
این گزارش
درگیریها
ادامه دارد و جوانان با
سنگ به مقابله
با نیروهای
سرکوبگر می
پردازند.
۱۳۸۸/۰۴/۰۲ بريتانيا
و ايران
ديپلمات هاى
يكديگر را اخراج
كردند
گوردون
براون، نخست
بريتانيا روز
سه شنبه اعلام
كرد: در واكنش
به دستور
جمهورى
اسلامى براى
خروج دو
ديپلمات
بريتانيايى
از تهران، لندن
دو ديپلمات
ايرانى را
اخراج كرده
است.
آقاى
بروان به
قانونگذاران
بريتانيايى
گفت: «با تاسف
بايد به اطلاع
برسانم كه
ايران روز گذشته
در اقدامى
ناموجه و با
طرح اتهام هاى
بى اساس اقدام
به اخراج دو
ديپلمات
بريتانيايى كرده
است.»
وى
افزود: «در
پاسخ به اين
اقدام، ما
اوايل امروز
به سفير ايران
اطلاع داديم
كه دو ديپلمات
ايرانى را از
سفارت اين
كشور در لندن
اخراج كرده
ايم.»
اخراج
ديپلمات هاى
بريتانيا و
ايران از كشورهاى
يكديگر تازه
ترين برخورد
ميان تهران و
لندن محسوب مى
شود كه از
هفته پيش به
دليل اتهام هاى
مقام هاى
جمهورى
اسلامى در
باره دخالت
بريتانيا در
نا آرامى هاى
ايران وارد
مرحله پر تنشی
شده است.
رهبر
جمهورى
اسلامى و
وزارت امور
خارجه ايران
با نشانه رفتن
آمريكا و
بريتانيا،
اين كشورها را
متهم كرده اند
كه از طريق
رسانه هاى خود
به آتش نا
آرامى ها در
تهران دامن
زده و در امور
داخلى ايران
دخالت مى
كنند.
سخنگوی
وزارت امور
خارجه ايران
اعلام كرده است
كه اخراج برخی
از سفرای غربی
از تهران در دست
بررسی است.
مقام
هاى جمهورى
اسلامى در اين
زمينه تمركز بيشترى
بر بريتانيا
داشته اند و
مى گويند كه
تلويزيون بى
بى سى اخبار و
گزارش هاى تحريك
كننده درباره
اعتراض هاى
خيابانى پخش
مى كند.
وزارت
فرهنگ و ارشاد
اسلامی اوایل
هفته جاری،
جان لاین،
خبرنگار دائم
بی بی سی در
تهران، را
اخراج کرد.
برخى از
نمايندگان
مجلس شوراى
اسلامى وابسته
به جناح
اصولگراى
نظام جمهورى
اسلامى خواستار
اخراج سفير
بريتانيا از
تهران شده
اند.
اعتراض
ها به نتايج
انتخابات
رياست جمهورى
از اوايل هفته
گذشته در
ايران آغاز
شده است و نيروهاى
بسيجی و
امنيتى به شدت
با معترضان
برخورد كرده
اند. تا كنون
كشته شدن
حداقل ۱۷ نفر در
اين درگيرى ها
تاييد شده
است.
اتحاديه
اروپا با
انتقاد شديد از
برخوردهاى
شديد پليس با
معترضان، صحت
انتخابات
رياست جمهورى
در ايران را
كه به پيروزى محمود
احمدى نژاد
منجر شده مورد
ترديد قرار داده
است.
احضار
سفیران ایران
در کشورهای
اروپایی
در
واكنش به
اتهام هاى
جمهورى
اسلامى ايران
مبنى بر
مداخله اروپا
در امور اين
كشور،
كشورهاى
اروپايى
تصميم گرفته
اند كه سفيران
ايران را
احضار و مراتب
اعتراض خود را
نسبت به سركوب
تظاهرات
معترضان
اعلام كنند.
روز سه
شنبه، وزارت
امور خارجه
فرانسه براى دومين
بار ظرف يك
هفته گذشته
سيد مهدى مير
ابوطالبى،
سفير ايران در
پاريس، را احضار
و نسبت به
آنچه «سركوب
بيرحمانه»
معترضان خواند
ابراز نگرانى
كرد.
مدير كل
امور
خاورميانه و
آفريقا در
وزارت امور
خارجه فرانسه
خواستار
آزادى
بازداشت شدگان
اعتراض هاى
خيابانى در
شهرهاى مختلف
ايران شد و
«قاطعانه» هر
گونه دخالت در
امور داخلى
ايران را رد
كرد.
سوئد
نيز با احضار
سفير ايران در
اسلو نگرانى خود
را از به كار
گيرى خشونت
عليه معترضان
به نتايج
انتخابات
رياست جمهورى
ايران ابراز كرد.
سوئد از
روز اول ماه
ژوئيه رياست
دوره اى اتحاديه
اروپا را بر
عهده مى گيرد.
همچنین
فنلاند، سفير
جمهوری
اسلامی در
هلسينکی را
احضار کرد تا
نگرانی خود را
در مورد خشونت
های پس از
انتخابات در
ايران ابراز
دارد.
آلکساندر
استاب، وزير
امور خارجه
فنلاند به سفير
ایران گفته
است که آن
کشور قويا
توسل مسئولان
ایران به
خشونت را
محکوم می کند
و افزوده است:
به دليل
ادعاهايی
مبنی بر موارد
تخلف در
انتخابات
ایران، آرا
بايد
بازشماری
شوند.
سفیر
ایران
در آلمان
احضار شد
دويچه وله :
یکی از
سخنگویان
وزارت امور
خارجه آلمان،
آندرآس پشکه،
روز دوشنبه در برلین
گفت: ما از
اتهامات
ایران مبنی بر
دخالت غرب در
ناآرامیهای
اخیر این کشور جا خوردهایم.
وی ادامه داد،
سفیر ایران در
آلمان برای انجام
پارهای
توضیحات به وزارت
امورخارجه
آلمان دعوت
شده است.
آندرآس پشکه
اضافه کرد، در
این گفتوگو
موضع جدی
و مشخص آلمان
تشریح خواهد
شد. از سوی
دیگر اولریش
ویلهم،
سخنگوی دولت
آلمان،
نیز
اضافه کرد که
موضعگیری
دولت این کشور
به هیچ وجه به
معنای دخالت
در امور داخلی ایران
نیست. ایران
قطعنامههای
مختلفی را
امضا کرده و
بر اساس آنها
به رعایت حقوق بشر،
آزادی
اندیشه،
آزادی اطلاعرسانی
و حق عمومی
شرکت در
انتخابات
متعهد شده
است.
نامه مهندس عبدالعلی بازرگان فرزند شادروان مهندس مهدی بازرگان
هوالعلی
الکبير
جناب آقای سيد
علی خامنه اي،
نميدانم با چه
زبان و از
کدامين ظلم و
جنايتى با شما
سخن بگويم که
مشفقان و
دلسوختگان
ملت نگفته
باشند؟ در نظام
متمرکز و
مطلقه ای که
همه راهها
منتهی به رأی
و تصميم شخصی
شما گشته،
نامههای
ناصحانه
متعددی در
ارتباط با
تقلب انتخاباتی
وسرکوب خونين
معترضين به
جنابعالی نوشته
شده که
هيچکدام هم
پاسخی دريافت
نکردهاند.
بنده نيز
اميدی ندارم
اين نوشته از
کانالهای
کنترل شده
ارتباطی بيت
بگذرد و به
رؤيت شما
برسد، با اين
حال بنا به
وظيفه ملی و
دينی خود
نکاتی را
يادآور ميشوم.
در نظام ولايت
مطلقه فقيه،
شما و
تئوريسينهای
اين تِز مدعی
هستيد
مشروعيت خود
را نه از آراء
اکثريت مردم،
بلکه ازپيوند
به ولايت اهل
بيت مطهر
پيامبرمکرم
اسلام ميگيريد.
سرسلسله
ولايت و عرفان
در مکتب تشيع
اميرالمومنين
علی(ع) است که
ديدگاه سياسی
خود و معيارهای
مطلوب حکومتی
را در
"عهدنامهای"
که به "منشور
حکومت
اسلامی" شهرت
يافته، تدوين
کرده است.
عهدنامهای
که برای اداره
سرزمين بزرگ
مصر به "مالک
اشتر" سپرده
تا درماموريت
خطير خود به
عدالت رفتار
کند. بنابراين
بر آن شدم
عملکرد شما در
وقايع خونبار
اخير را در
عرضه به اين
منشور، که
تبلور عصاره
تجربيات
حکومتی
نخستين امام
مکتب تشيع
است، مورد
ارزيابی و مقايسه
قرار دهم.
گرچه اين نکات
را بهتر از من ميدانيد،
اما خواستم به
مصداق:"فذکرفان
الذکری تنفع
المومنين"،
هرچند
خوشايند شما و
چاپلوسان
نباشد، هم
يادآوری کرده
باشم، و هم به
کسانی که
ولايت شما را
از سنخ همان
ولايت ميدانند
تفاوت زمين تا
آسمان را به
توفيق حق نشان
دهم.
الف -
بدبينی ملت به
رهبری
جناب آقای
خامنهاي،
ميليون ها
ايرانی
آزاده، به حق
يا باطل، شما
را در حوادث
اخير به خاطر
حمايت بی
دريغتان از
رئيس جمهور و
تقلب آشکارانتخاباتی
همکاران او،
عامل اصلی
تشنجات و
کشتارها ميدانند
وسياستهای
يک طرفه و
استبدادی شما
را محکوم و
عدالت و
صلاحيت رهبريتان
را انکارمی
کنند.
جنابعالی
مسلماً چنين قضاوتی
را بر نميتابيد،
اما مدعی
پيروی از کسی
هستيد که (در
همان عهدنامه)
فرمود:
اگر ملت برتو
گمان ستمگری
بَرَد( حکم
ترا ظالمانه
بشمارد)، عذر
خويش را با
شفافيت تمام
برای آنها
بيان کن و
بدگمانی مردم
را با دلائل
روشن از خود
دور ساز.
مسلماً در اين
(تمکين به
حقوق و حاکميت
مردم) رياضتی
است که بايد
بر خود دهي، و
رفاقتی است با
مردم، و
رسيدنی است به
آرمانت که
بايد
برپاداشتن
مردم در راه
حق باشد (بند ۱۳۰ عهدنامه).
اما شما جز
تأييد
شتابزده صحّت
انتخابات پيش از
زمان قانونی
آن و مردود
شمردن ادعای
مخالفين بر
تقلب درامانت
ِ آراء، نه
تنها هيچ دليل
و منطقی جز
پافشاری بر
درستی و
"شيرينی"! آن
ارائه
نداديد، بلکه
نيروهای
سرکوب تحت
فرمانتان را
از "تلخی"
عواقب کشتار
منع نکرديد.
در حالی که
بايد به جای
تهديد و
توبيخ، با
عدالت و انصاف
و عذرخواهی
ازملت، آنها
را آموزش و
رشد ميداديد.
با وجود بسته
شدن خبرگذاريها
و همه امکانات
و ابزار رسانهای
ِ قابل کنترل،
برای بی خبر
نگه داشتن
تودههای
مردم از سرکوب
سازمان يافته
حاکميت، به نظر
نميرسد برای
شما محدوديتی
برای آگاهی
ازعوارض اين
قلع و قمع
باشد. آيا
هرگز گزارش و
عکسی ازشهدا و
مجروحين
وقايع اخير را
به سمع و نظر
شما رسانده
اند؟ آيا ميدانيد
نزد خدا و
خلقش، به
عنوان تصميم
گيرنده اصلی و
مسئول مستقيم
آنها پاسخگوی
در دنيا و آخرت
هستيد؟ از دو
حال خارج
نيست؛ يا می
دانيد، يا نمی
دانيد. اين
سئوال را رهبر
سلف شما در آستانه
انقلاب از شاه
کرد. آيا به
ياد نميآوريد!؟
اختلاف ميان
مقام رهبری و
ملت، امری
بسيار طبيعی و
عادی در ساير
کشورهاست، در
نظام ولايت
فقيه، همواره
اين مردم هستند
که صغير و
مهجور و محتاج
سرپرستی
هستند و حق
هميشه با
رهبری است و
نظر او "فصل
الخطاب" و "حکم
حکومتی"اش
حذف کننده
هرحرکت فکری
است. اما در
همان
"عهدنامه"،
در تنازع
احتمالی رهبر
با ملت (مشابه
چنين حوادثی)،
تصريح شده است
طرفين موظفند
به کتاب و سنت
(قانون) مراجعه
نمايند
ورهبری هيچ حق
ويژه ای بر
ديگران ندارد
(بندهای ۶۳
تا ۶۵).
جناب آقای
خامنهاي،
اينک
متاسفانه
ميان شما و
بخش عظيمی از
ملت اختلاف و
فاصلهای
عميق افتاده
است که در
صورت لجاجت و
بياعتنائی
به حقوق مردم،
ميرود خدای
ناکرده به جنگی
داخلی و
برادرکشی
منتهی شود
آثار چنين فتنهای
که تا ابد بر
پيشانی
عاملان آن
باقی می ماند،
نام نيکوئی از
شما باقی نميگذارد.
توجه تان را
به تصوير زشتى
ازاين اوضاع
در فرازی ديگر
ازعهدنامه جلب
ميکنم:
اگر ملت بر
رهبری چيره
گردد (نظام
مديريت گسسته
شود) يا رهبری
به ملت ستم
کند، در اين
هنگام اختلاف
کلمه پديد ميآيد
و نشانههای
زورگوئی قدرت
آشکار ميگردد،
فريب کاريهای
دينی زياد ميشود
، عمل به سنتهای
نيکو متروک می
ماند، هر کس
به دلخواه عمل
ميکند، احکام
معطل ميماند،
دردها و
بيماريهای(جسمی
و روحی) مردم
افزون ميشود،
هيچ کس از
پايمال شدن حق
بزرگ و رواج
امور باطل
بيمی به دل
راه ندهد (بيتفاوتی
مردم). در اين
هنگام نيکان
بهخواری و
بدکاران به
عزّت ميرسند(خطبه
۱۶۰).
ب- انتقاد به
رهبری
جناب آقای
خامنهاي،
علی(ع) که شما
سالی را به
ياد او
نامگذاری کرديد،
در همان آغاز
خلافت،
صريحاً مردم
را به حقگوئی
(انتقاد) از
خود و نظردهی
(مشورت) دعوت و
تأکيد کرد: "من
بالاتر از اين
نيستم که
اشتباه نکنم،
مگر آنکه خدا
کفايتم کند"
(خطبه ۲۱۶) و در
متن عهدنامه
معروف خود به
مالک هشدار
داد:
بايد نزديکترين
وزيرانت از
نظرقرب مقام
کسی باشد که
بيشترين حرف
تلخ حق را به
تو ميزند و
آنگاه که عملی
از تو سر ميزند
که خدا از
اوليائش
ناخوش دارد،
کمترين ياری
را به تو ميرساند،
... همکارانت را
به جد بياموز
تا تو را ستايش
و بيجهت تجليل
نکنند. (بند ۳۳)
شما اگر در
حوادث اخير به
جای دستگيری
گسترده رهبران
گروه های
سياسی و صاحب
نظران
دلسوزملک و
ملت، از بيم
واهی بهره
برداری از
نيروی خشم
ملت، و
اعتمادتان به
تحليلهای
اطرافيانتان،
طبق فراز زير
با آنان گفتگو
و رايزنی ميکرديد،
آيا به صلاح
خودتان و ملک
و ملت مظلوم
نبود؟
تا آنجا که ميتوانی
با دانايان و
حکيمان
(کارشناسان)
در تثبيت آنچه
امور کشور را
به اصلاح و
مردم را به پا می
دارد مذاکره
کن. (بند ۴۰)
رهبران فکری و
سياسی مردم که
جای خود دارد،
شما طبق اين
عهدنامه
وظيفه داريد
بخشی از اوقات
هفته را به
شنيدن نظريات
کسانی که به
شما انتقاد
دارند،
اختصاص دهيد:
بايد قسمتی از
اوقات خويش را
به کسانی که
مطالباتی
ازخودت دارند
اختصاص دهی و
در مجلسی عمومی
که نهايت
تواضع را به
خاطر خدا
انجام می دهي،
بدون
حضورنيروهای
نظامي،
حراستی
(امنيتی) و
پليس، شخصاً
حضوريابی تا
گويندگان
(شاکيان) بدون
لکنت زبان با
تو سخن
بگويند، که من
از رسول خدا،
نه يکبار، که
به کرات شنيدم
که ميفرمود:
هرگز نظامی را
که حق ِ ضعيف
بدون لکنت زبان
از قوی ستانده
نميشود، نمی
توان نظام
مقدس (پاک و
مبرای از عيب)
شمرد... ( بندهای ۱۰۹ تا ۱۱۱)
جناب آقای
خامنهاي،
هواداران شما
با کدام
معيار،
حکومتی را که
مطالبه امانت
درآراء
انتخابات را
با ضرب و شتم و
ابزار قتاله
پاسخ ميدهند،
نظام مقدس!! ميشمارند؟
شما وقتی
کارهای بزرگ
را به اشخاص
کوچک ميسپاريد،
برای حفظ
موقعيت خود از
هيچ اقدامی فروگذاری
نميکنند. به
راستی منطق
شما درحمايت
مستمر از آقای
احمدی نژاد،
که مملکت را
با عملکردش در
آستانه
نابودی قرار
داده، جز
نزديکی به
افکار خودتان،
آنچنان که در
نماز جمعه
گفتيد، چيست؟
نمازی که فرصت
استثائی
خدائی بود تا
جامعه را با
قبول تقلب
وقضاوت
منصفانه
خودتان به آرامش
بياوريد. اما
در "عهد نامه
علی" آنگاه که
ضوابط گزينش
کارگزاران را:
داشتن تجربه،
حياء،
خانواده
صالح، سابقه
در اسلام
پيشگام (نه متحجر)،
اخلاق
کريمانه، بی
طمعی مالي،
عاقبت انديشی
و ... تبيين
ميکند به گونه
ديگری توصيه
شده است:
کارگزارانت
را پس
ازآزمايش به
کار بگمار، نه
با تمايل شخصی
و رأی فردی. که
اين شيوه ظلم
است و خيانت
(به ملت). (بند ۷۲)
ج- سرکوب
مخالفين
کشتارهای
فجيعی که در
برخورد با
دانشجويان و يا
در تظاهرات
مسالمت
آميزخيابانی
در حوادث اخيرتوسط
نيروهای تحت
فرمان مستقيم
وغير مستقيم
شما رخ داده
است، تماماً
حکايت از عزم
راسخ آن مقام
در قلع و قمع
مخالفينی ميکند
که جز تجديد
انتخابات
ِمهندسی شده
درخواست
ديگری ندارند.
گويا فدا شدن
هزاران نفر
برای به کرسی
نشاندن تصميم
رهبری و
ناديده گرفتن ميليونها
درخواست
منطقی اهميتی
در نظام ولائی
شما ندارد!؟
اگر از خاطر
نبرده باشيد،۵۶
سال قبل در
بيدادگاه
نظامی شاه،
وقتی مرحوم طالقانی
و ساير سران
نهضت آزادی
محاکمه ميشدند،
مهندس
بازرگان پس از
دريافت
محکوميت ده
ساله خود خطاب
به
تيمسار"قره
باقی" رئيس دادگاه
گفت:
ما آخرين
گروهی هستيم
که با زبان
قانون وبه شيوه
مسالمت آميز
با شما سخن ميگوئيم.
با محکوم کردن
ما ملت خاموش
نمی شود بلکه
با زبان ديگری
با شما سخن
خواهد گفت.
ده سال بعد
حرکتهای
چريکی درجنگلهای
"سياهکل" و
عمليات
مسلحانه شهری
جايگزين
مبارزات
مسالمت
آميزپارلمانی
شده بود. تشکيلات
شما استثنا
نيست و قوانين
الهی شيخ و
شاه نميشناسد.
شما اين سختسری
و قاطعيت را
به نفع نظام
ولائی ميدانيد،
اما در فراز
ديگری از
منشور حکومتی
على (ع) نظر
ديگری عنوان
شده است:
ترا هشدار
ميدهم در باره
خونها (جان
مردم) و خون
ريزی به ناحق.
زيرا هيچ
عاملی بيش از
کشتاربه ناحق
موجب بروز
نابسامانيهای
اجتماعی
(نقمت) و پيآمدهای
تخريبی عظيم و
زوال و بريده
شدن مدت (حکومت)
نميگردد ....
مبادا پايه
های سلطنت
خويش با ريختن
خون حرام
تقويت کنی که
چنين شيوهای
نه تنها موجب
تضعيف و سستی
ارکان حکومت،
بلکه زوال و
انتقال آن (به
نظامی ديگر)
ميشود. (بند ۱۴۱)
جناب آقای
خامنهاي،
شما که اجازه
نميدهيد
خبرنگاران
داخلی و خارجی
از صحنههائی
که
هوادارانتان
آفريدهاند،
فيلم و گزارشی
تهيه کنند،
آيا مستقل از
فضا و فيلتری
که
پيرامونتان
ايجاد کردهاند
هرگز فرصت
کردهايد نيم
نگاهی به عکسها
و فيلمهائی
که جوانان
جسور با
موبايلهای
خود از جنايتهای
مأمورانتان
گرفتهاند
بيندازيد؟
آيا حمله
نيروهای
سرکوبگر در لباس
شخصی را که
همچون گرگ به
جان جوانان
برومند وطن
افتادند ديدهايد؟
مگر امام
علی(ع) در همان
عهدنامه
هشدار نداده
بود:
مبادا، همچون
درندگان به
جان مردم
افتاده و خورد
نشان را غنيمت
بشماری. آنها
از دو حال
خارج نيستند؛
يا برادر دينی
تواند و يا
همنوع تو (بند ۹ و ۱۰).
البته شما در
نماز جمعه با
فرافکنی
زيرکانهای
مسئوليت اين
جنايت ها را
به گردن
"تروريست های
نفوذی"!
انداختيد که
در پوشش
تظاهرات خيابانی
ضربات
تروريستی خود
را وارد می
کنند. عجبا،
چگونه است که
تروريست ها اهداف
خود را همواره
از ميان
دانشجويان
معترض
دانشگاهها و
در ميان مردم
عادی انتخاب
ميکنند!؟
گفتيد:"اينکه
بروند
دانشگاه و
جوان دانشجوی مؤمن
و حزب اللهی
را آنهم با
شعار رهبری
مورد تهاجم
قرار دهند دل
انسان را
واقعا خون می
کند"! اگر چنين
احساسی
صادقانه است،
چرا برای
يکبار هم که
شده دستور نميفرمائيد
نيروهای
انتظامی شما
با نيروهای رسمى
با لباس شخصی
برخورد و آنها
را دستگير
کنند؟
امام علی به
مالک اشتر، با
آنکه مطمئن
ترين ياور او
بود، در دفاع
از حقوق مردم
تازه مسلمان مصرو
پرهيز او از
اتخاذ شيوههای
خشن در برخورد
با مردم
فرمود:
اگر به خطا
کسی را کشتی
يا تازيانهات،
يا شمشيرت، يا
دستت در عقوبت
از حدّ گذرانيد،
يا با مشت و
بالاتر از آن،
به ناخواسته
مرتکب قتلی
شدي، نبايد
گردن کشی و
غرور قدرت تو مانع
آيد که خون
بهای مقتول را
به خانواده اش
بپردازی.
جناب آقای
خامنهاي، در
نظام ولايتی
شما خونبها که
پيش کش! جنازه
جوانان را هم
به خانوادههاشان
به راحتی
تحويل نميدهند
تا بر آنان
عزاداری
کنند!؟ اين
است رأفت وعطوفت
اسلامی
ادعائی شما!
شما با تحريک
عواطف مذهبی
نمازگزاران،
بخش عظيمی از
ملت را فريب
خوردگان يا
وابستگان به
بيگانه شمرده
و مرتکب ظلم
عظيمی ميشويد.
شما ناله و
نفرين مادران
داغدار
وفرزندان
شکنجه شده
آنان را نميشنويد
اما در نظام
خداوند ِ سميع
و عليم ناله والدين
"ندا"های
مقتول بدون
جواب نميماند.
(بند۱۹)
هيچ
عاملی برای
تغيير نعمتها
(راحت و رفاه و
امنيت و
آزادی) در
جامعه و شتاب
گرفتن نقمت ها
(نوميدي،
اعتياد،
فساد، فحشاء و
...) مؤثرتر از
قدرت گرفتن يک
حکومت بر پايه
ظلم نيست.
زيرا خداوند
شنوای دعای
شکنجه ديدگان و
در کمين
ستمگران است.
د- شخصيت
پرستی
مشرکانه
جناب آقای
خامنهاي،
ملت ما در
انقلاب سال ۵۷
ازطاغوت زمان
که نماد طغيان
استبدادی يک
فرد بود، نجات
يافت و به
حاکميت ملی
رسيد. اينک پس از
۳۱ سال، گرچه
ظواهر و
عناوين عوض
شده، اما
همچنان در بر
همان پاشنه می
گردد و اکثريت
ملت درنظام
ولايت مطلقه و
شورای نگهبان
و ساير نهادهای
وابسته، از
حاکميت خود
محرومند. شيوههای
شخص پرستی و
بت سازی
مشرکانه از
مقامات و تملق
و چاپلوسي،
سکه رايج
زمانه است و
بر خلاف امام
علی که در طرد
و دفع متملقين
فرصتطلب از
هيچ فرصتی
دريغ نميکرد،
متأسفانه
ديده نميشود
مقام رهبری
ابراز برائتی
از چنين
چاپلوسانی
کرده باشند.
گويا اين فراز
زير از
عهدنامه به
کلی فراموش
شده است:
هرگاه از
اقتدارخويش
احساس ابهت
واوج خيال (در
آسمان جاه و
مقام) کردي،
نگاهی به عظمت
ملک خداوند بر
بالای سرت
بيفکن و قدرت
او را برخويش،
که فاقد آني،
در نظر بگير.
با چنين به
خود نگريستنی
سرکشی تو
تسکين می
يابد، تند و
تيزی تو فرو
ميکاهد و عقل
و خِردی که از
توگريخته باز
ميگردد (بند۱۴).
ر - عدالت
پروری
انتظار ملت از
شما چيزی جز
انصاف و عدالت
و ترجيح حقوق
ملت
برتمايلات
خودتان نيست،
شادمانی شما
نيز، آنچنان
که در عهدنامه
آمده است، نبايد
جز اجرای
عدالت و جلب
رفاه و رضايت
مردم باشد.
اين سخن
ِامامی است که
يکسره از
ولايت او داد
سخن ميدهيد:
بهترين مايه
شادمانی
رهبران بايد
بپا داشتن عدالت
در شهرها
وپديدار شدن
دوستی
(طرفداری) ملت
باشد و چنين
دوستی حاصل
نميشود،
مگربا خوشبينيشان
و اين نيزحاصل
نميشود جز با
گردآمدنشان
پيرامون
مسئولين امور و
سنگين نشمردن
بار دولت آنها
بردوش خود و
ترک ِآرزوی سر
آمدن دوران
زمامداريشان
(بند۵۸).
جناب آقای
خامنهاي،
پايان بخش
نامه خود را
مقدمه
عهدنامه امام
علی قرارميدهم،
مقدمهای که
به هنگام
اعزام مالک
اشتر به
سرزمين
فراعنه،
نوشته شده
است:
ای مالک، بدان
که تو را به
سرزمينی
فرستادهام
که پيش از تو
دولتها
ديده، برخی
دادگر و برخی
ستمگر. و مردم
در کارهای تو
به همان چشمی
مينگرند که
تو در کار
رهبران پيش از
خود مينگری
ودرباره تو
همان ميگويند
که درباره
آنان ميگوئی
و نيکوکاران
را از آنچه
خدا بر زبان
مردم جاری ميسازد
توان شناخت.
ميهن عزيز ما
بيش از ۲۵ قرن
است درسلطه
سلسله
سلاطيني،
عموماً ستمکار
زيسته است،
زمان زيادی
نداريد تا
قضاوت بندگان
خدارا عوض
کنيد.
آريامهر!!
آنگاه صدای انقلاب
مردم را شنيد
که فرياد "مرگ
برشاه" همه
فضای شهر را
پر کرده بود.
به نصيحت
اميرمؤمنان
گوش دل
بسپاريد که
فرمود:
کفايت کار
مردم به عهده
تو قرار گرفته
وخداوند ترا
در رفتارت با
ملت امتحان ميکند.
پس خود را در
جنگ با خدا
قرار مده که
قدرتی در
برابر انتقام
او نداری و
نيز بينياز
از عفو و
رحمتش نيستی (بند۱۱).
... و مااريدان
اخالفکم الی
ما انهيکم عنه
ان اريد
الاالاصلاح
مااستطعت و
ماتوفيقی
الابالله
عليه توکلت و
اليه انيب
(هود۸۸).
2 تیر 1388 20:07