اعتراضمان را بنفع
چپ و راست تمام
نمیکنیم
گونش سارابلی
جمعه ۱
خرداد ۱٣٨٨ - ۲۲ می ۲۰۰۹
در روزهای
اخیر
آذربایجان
دستخوش حوادث
متعددی بوده
است. انتشار
فیلم توهین
آمیز خاتمی و
یاران اصلاح
طلبش موجب خشم
آذربایجانیان
در سومین
سالگرد قیام
خرداد 85 شده
است. این
اعتراضها
ابتدا به صورت
بیانیه ها ،بعد
از آن به صورت
اعتراض در
مراسم
سخنرانی مجید
انصاری در
تبریز شده و
پیشبینی میشود
که این
اعتراضات در
روزهای آینده
دامنهدارتر
شود . بهمین
خاطر یادآوری
چند مسئله را
بر خود واجب
دانستم.
اعتراض موهن
خاتمی تنها
نمودی از
سیستم
فاشیستی
جمهوری
اسلامی میباشد
. وقتی این
چنین فیلمی
منتشر میشود
نه به خاطر
این است که
اتفاق تازهای
رخ داده است
،بلکه تنها از
شخصیت واقعی
خاتمی پرده
برداشته شده
است . توهین
خاتمی روباه
صفت به
آذربایجان
برای اولین
بار نیست که
اتفاق میافتد
. او زمانی به
آذربایجان
توهین کرد که
به عنوان رییس
جمهور بدعت
تبریک گفتن
عید نوروز را
به فارس
زبانان گذاشت
و وقتی به
آذربایجان توهین
کرد که بعد از
مدتی کوتاه پس
از سرکوبی زائرین
قلعه بابک در
سالگرد تولد
بابک ،در جمع
مردم کلیبر
ایشان را
فرزندان آریا
نامید . این
توهین زنندهتر
از توهین
امروزی وی بود
،چرا که خاتمی
آن روز نمک بر
زخم
آذربایجان
مظلوم پاشید.
خاتمی اینبار
در موضع قدرت
نیست و اتفاقا
به طور شدیدی
به رغبت عمومی
نیاز دارد ،تا
بلکه بتواند
باردیگر جناح
خود را بر
قدرت بنشاند و
همین نکته
باعث ایجاد شک
در مورد انتشار
فیلم میشود .
این فیلم توسط
چه کسانی
منتشر شده است
؟هدف از
انتشار این فیلم
چه بوده است ؟
طبعا پای یک
فعال
آذربایجانی
به محفل خاتمی
باز نمیشود
،پس وقتی کسی
میتواند از
محفل خاتمی
فیلم ضبط کند
،حتما شخصی از
محفل قدرت میباشد
و انتشار آن
در موسم
انتخابات
نیز اتفاقی
جالب میباشد
. پر واضح است
که تنها
افرادی که
داخل گود قدرت
هستند توانایی
ضبط و انتشار
اینچنین
فیلمهایی را دارند
چه از روی
دشمنی با
خاتمی باشد و چه
به هر دلیلی
صرفا از روی
جنگ قدرت
انتخابات میباشد
و نه از روی
روحیه ملی آذربایجانی.
بی دلیل نیست
که سایتهای
حامی دولت که در هنگام
توهین
روزنامه
ایران در سال 85
و هنگام سرکوب
ملت
آذربایجان
توسط دولت
احمدی نژاد به
تاخت و محکوم
نمودن ملت
آذربایجان به دلیل
اعتراض به
کاریکاتور
موهن می پرداختند
امروز دلسوز
آذربایجان
شدهاند و با
انتشار فیلم توهین
خاتمی اشک
تمساح می ریزند.
شنیده میشود
بسیج برخی از
دانشگاهها
نیز در اعتراض
به فیلم خاتمی
در وبلاگهای
خود به قلم فرسایی
میپردازند و
حتی خبرها
حاکی از آنست
که کفن پوشان
شبستری امام
جمعه تبریز برای
استفاده از
این فیلم در
تدارک برنامه
هایی هستند.
در چنین
شرایطی
فعالین حرکت
ملی باید
هوشیار باشند
که اگر اعتراض
میکنند ،آب
در آسیاب احمدینژاد
نریزند .
همگان بخوبی
واقفند که
پتانسیل هویت
خواهی
آذربایجان تاثیرگذارترین
مؤلفه در
آذربایجان و
حتی یکی از
مؤثرترین مؤلفهها
در ایران میباشد
. بیشک مردان
قدرت بر این
پتانسیل چشم
طمع دوختهاند
. موسوی تمرین
میکند که در
تبریز به زبان
تورکی سخن
بگوید ! کروبی
کمیته اصل 15 ایجاد میکند
و یاران احمدی
نژاد که از
انجام چنین
کارهایی
عاجزند از راه
دیگری میخواهد
از این
پتانسیل
استفاده کنند
و انتشار چنین
فیلمهایی میتواند
یکی از گزینهها
باشد.
اما آیا
واقعیت جامعه
ما اینست که
تنها یک گروه
به نام اصلاح
طلب به تضییق
علیه ملت آذربایجان
مشغول است .
جواب واضح
است.خیر. در راه
پاره-پاره
کردن
آذربایجان
مظلوم چپ و
راست همچون دو
لبه یک قیچی
اند و دو جناح
قدرت در مورد
آذربایجان متفقالقولند.
تنها فرق شاید
این باشد که
اگر چپ تظاهر
به اعتقاد به
آزادی بیان و دموکراسی
میکند ،راست
نه تنها چنین
تظاهری نمی
کند بلکه بهیچوجه
چنین ادعایی
ندارد.
کوتاه سخن
اینکه اگر در
روزهای
سالگرد خرداد
و در آستانه
انتخابات
قرار است
اعتراضاتی
شود . به
گونه ای نباشد
که این
اعتراضات به
نفع گروهی که
سهم آنها در
جنایت بر علیه
آذربایجان
کمتر از جناح
خاتمی نیست
تمام شود . به
بیان سادهتر
نباید
اعتراضات آذربایجان
بگونهای
باشد
که به کام
دشمنان جانی
تر باشد .
تحقیر آذربایجان
توسط حاکمان
نژادپرست
تمامی ندارد .
در همین
روزهای
انتخابات
فیلم جوک گویی
خاتمی منتشر
میشود
،راهدار
آخوند طرفدار
احمدینژاد
با وقاحت تمام
بیشرمی را به
جایی میرساند
که در شهر
تبریز در جمع
حضار باقرخان
را یک لات
قمار باز مینامد
.آیا این یک
فاجعه نیست
؟یعنی تبریز
آنقدر بیدفاع
مانده است که
یک آخوند که
نام پدرش نیز
مشخص نیست و
معلوم نیست
نسل پیشینش به
چه کاری مشغول
بوده ،آن
جسارت را به خود
میدهد که در
تبریز به
قهرمان ملی
آذربایجان
جسارت کند؟
یا تحقیر
دیگر همان رد
صلاحیت اعلمی
بوده است .فارغ
از اندیشه و
عملکرد اعلمی
،آنچه که در
سخنرانیهای
انتخاباتی وی
در شهرهای
مختلف
آذربایجان از
سولدوز و اورمیه
گرفته تا تبریز
،وی با اقبال
عمومی مواجه
شد و شخصیت محبوب
آذربایجانی
میباشد.حال
این سیاستمدار
که سابقه 30
ساله در نظام
جمهوری اسلامی
دارد ،چرا
صرفا به خاطر
محبوبیت در
آذربایجان و
فریاد الام
آذربایجان
بودن رد
صلاحیت شود ؟
آیا این توهین
به ملت آذربایجان
و فاقد صلاحیت
تلقی نمودن
ملت بزرگ
آذربایجان نمیباشد؟
پایان سخن
اینکه اگر به
تحقیر
شوونیست
اعتراض میکنیم،
نباید این
بازی را بنفع
چپ و راست تمام
کنیم . و ثابت
کنیم که
روشنفکر آذربایجانی
اجازه نخواهد
داد که پتانسیل
ملت
آذربایجان
بنفع معادلات
سیاسی داخل قدرت
تمام شود . به
راستی خیلی
دردناک خواهد
بود که پلهای
برای پیروزی
احمدینژاد باشیم.
گرچه از رضایی
و موسوی و
کروبی نیز ما
را سودی حاصل
نیست .
ما اعتراض می
کنیم به نفع
منافع ملی
آذربایجان با
اعتراض به
توهین خاتمی و
با اعتراض به
توهین راهدار
و با اعتراض
به رد صلاحیت
اعلمی تا با
اعتراض خود
عدم مشارکتی محسوس
در انتخابات
دهم داشته
باشیم.