گفت و گو با شيرين
عبادي: نگراني
از مرگ
زندانيان
سهشنبه
۲۵ فروردين
۱٣٨٨ - ۱۴
آوريل ۲۰۰۹
شيرين عبادي، وکيل دادگستري و رييس کانون مدافعان حقوق بشر در گفت وگو با روز
در مورد فعاليت هاي اين کانون صحبت
کرده است. وي
در ارتباط با
پرونده
اميدرضا
ميرصيافي،
وبلاگ نويسي
که در زندان
در گذشت، يادآور
شده که
خانواده نامبرده هنگام رويت جنازه او در پزشکي قانوني، خون ريزي از گوش وي را مشاهده کرده اند که با اظهاراتي که پيش از اين دليل مرگ وي را خوردن چند قرص مطرح کرده بودند، مغايرت دارد.
چرا
که وقتي کسي مسموم مي شود از گوش وي خون نمي آيد.
برنده
جايزه صلح نوبل در سال ۲۰۰۳
همچنين اظهارداشت که مرگ هاي مشکوک زندانيان باعث نگراني عميق جامعه حقوق بشري ايران است.
اين
گفت وگو را مي خوانيد.
درحال حاضروضعيت فعاليت اعضاي کانون چگونه است؟
دفتر کانون مدافعان حقوق بشر پلمپ شده است اما بارها اعلام کرده ايم که برنامه هاي کانون کمافي السابق ادامه دارد.
تقريبا دو هفته بعد از پلمپ کانون -به روال گذشته- يک گزارش جديد از وضعيت نقض حقوق بشر در ايران منتشر کرديم و گزارش ساليانه نقض حقوق بشر در سال ۱۳۸۷
هجري شمسي نيز در ده روز آينده منتشر خواهد شد که در آن موارد نقض حقوق بشر سال گذشته در ايران را به مردم ايران گزارش مي کنيم.
اين
گزارش مانند همه گزارش هاي ما علني است وجهت اطلاع رساني در اختيار همه رسانه ها قرار داده مي شود.
علاوه بر آن کميته نظارت بر انتخابات آزاد، سالم و عادلانه که به ابتکار کانون مدافعان حقوق بشر پي ريزي شده، کما في السابق فعاليت خودش را ادامه مي دهد و اطلاعيه هاي پياپي صادر شده در اين زمينه نشان از فعاليت چشمگير کميته دارد.
ساير
فعاليت هاي ما از جمله آموزش حقوق بشر و دفاع رايگان از متهمين سياسي-عقيدتي نيز همچنان ادامه دارد.
از آخرين پرونده هايي که کانون سال گذشته افتخار دفاع از آن را داشت پرونده شادروان اميدرضا ميرصيافي بود که متاسفانه چند روز پس از رفتن به زندان به صورت نامعلومي فوت کردند.
خانواده وي معترض اين مساله هستند.
کانون
وکالت خانواده وي را نيز بر عهده دارد.
خبرهاي ضدونقيضي در خصوص سلامت پيش از زندان مرحوم ميرصيافي منتشر مي شود.
آيا
او بيماري خاصي داشت؟
خانواده شادروان ميرصيافي عنوان مي کنند که در روز ۲۸
اسفند ساعت يازده صبح با آن مرحوم صحبت کردند و حال و روحيه اش کاملا خوب بود.
ايشان
سابقه هيچ بيماري جسمي و يا روحي نداشته اند.
اينکه
چه اتفاقي از فاصله ۱۱
صبح تا سه وچهار بعد از ظهر همان روز افتاده مشخص نيست.
بعد
از رسيدگي مردم را در جريان قرار خواهيم داد.
ولي
پدر واعضاي خانواده مرحوم ميرصيافي عنوان مي کنند که در غسالخانه متوجه شده اند که از گوش وي خون مي امده است.
اين به چه معني است؟
پزشک مي بايستي اظهار نظر کند.
بعد
از رسيدگي هاي قضايي من با قاطعيت مي توانم عنوان کنم که چه اتفاقي افتاده است.
به
صورت معمول اگر کسي در اثر مسموميت فوت کند از گوش او خون نمي آيد.
عنوان مي شود که اميدرضا چند قرص خورده و همين علت فوت وي بوده که اين حرف بسيار عجيب است.
زيرا
اگر کسي در اثر مسموميت فوت کند از گوش او خون نمي آيد.
گام بعدي شما در خصوص اين پرونده چيست؟
وکلاي کانون مدافعان حقوق بشر که پيگير اين مساله هستند منتظر جواب پزشکي قانوني هستند.
اما در يک تصوير بزرگتر، فوت مشکوک اميدرضا ميرصيافي باعث نگراني عميق جامعه حقوق بشري در ايران است.
زيرا
که به تدريج مرگ هايي که در داخل زندان اتفاق مي افتد رو به افزايش است.
به نظر شما آيا اين مرگ ها طبيعي است؟
ثابت شده که برخي از اين مرگ ها طبيعي نبوده و بلکه قتل است.
مانند
مرگ زهرا کاظمي که ثابت شد قتل است اما دستگاه قضايي در آخرين تصميم خود اعلام کرده که قادر به شناسايي قاتل نيست.
برخي
ديگر پرونده ها براي بررسي علت تحت بررسي است مثل مرگ مشکوک شادروان دکتر زهرا بني يعقوب که متاسفانه عليرغم مراجعات مکرر من و ساير وکلاي پرونده هنوز به نتيجه نرسيده است وقاضي مسوول پرونده حتي از دادن لباس هاي آن شادروان خودداري کرده است.
حال
آنکه وقتي کسي فوت مي کند و جسد او را به پزشک قانوني مي برند لباس ها را تحويل خانواده مي دهند.
در
پرونده ذکر شده که لباس ها ضميمه پرونده است اما قاضي ذکر مي کند که لباسي موجود نيست.
همچنين بايستي يادآوري کنم در مورد شادروان لطف اللهي دانشجوي کردي که چند روز پس از بازداشت به صورت مشکوکي فوت کرد و بدون اطلاع خانواده وي و پيش از آنکه جنازه اش را نشان خانواده بدهند وي را دفع کردند.
وقتي
جنازه را دفع کردند به خانواده اش گفتند که جنازه پسر شما اينجاست.
اين
موارد نيازمند رسيدگي بيشتر است.
يا
برخلاف قانون در زندان اعمالي اتفاق مي افتد که بايستي جلوي ان را گرفت و يا اينکه مراقبت از جان زنداني بدان صورتي که قانون تعيين کرده است رعايت نمي شود.
هر
علتي که داشته باشد بايد به اين موارد رسيدگي شود.
مسووليت با روساي قوه قضاييه است.
زيرا
رييس زندان مسوول جان کسي است که به زندان مي رود.
در
واقع او حافظ جان زندانيان است و زنداني بايستي سلامت از زندان بيرون بيايد.
حال
آنکه شما مي بينيد مرگ هايي در زندان رخ مي دهد که نشان از بي توجهي به اين مساپل است.
وضعيت حقوقي کانون مدافعان حقوق بشر چگونه است؟ آيا شکايت شما از افرادي که حکم پلمپ کانون را صادر کرده بودن به جايي رسيد؟
دفتر کانون مدافعان حقوق بشر در بيستم دسامبر ۲۰۰۸
با مراجعه تعدادي از مامورين نيروي انتظامي که مدعي بودند دادستان تهران تلفني دستور بسته شدن و پلمپ دفتر را داده، بسته شد.
از
آن زمان تا کنون چنين حکمي را به ما ابلاغ و اراپه نکردند.
به
بازپرسي که پرونده را در دست بررسي دارد مراجعه کرديم و ايشان هم از اراپه چنين حکمي به ما خودداري کردند.
اين
موضوع نشان مي دهد که صادر کنندگان چنين دستوري چون مي داتتد مرتکب عمل خلف قانون شده اند و از قدرت خود سوء استفاده کرده اند، حاضر نيستند مدرک کتبي به دست کسي -از جمله مديران کانون مدافعان حقوق بشر -بدهند.
چون
عمل آنها طبق قانون جرم بوده است، عليه دادياري که چنين دستوري داده و معاونت امنيت دادگاه انقلاب که بازپرس مربوطه زير نظر او کار مي کند و همچنين دادستان تهران، اعلام جرم کرده ايم و اميدواريم که با رسيدگي عادلانه و اجراي درست قانون قوه قضاييه ثابت کند که قوه ايي مستقل و در پي اجراي عدالت است.
در ميان کانديداهايي که براي حضور در انتخابات ۲۲
خرداد رياست جمهوري ابراز علاقه کرده اند، هيچ کدام به آزادي هاي انجمني و توجه به بهبود وضعيت حقوق بشر اشاره اي نشده است.
نظر
شما چيست؟
اگر افرادي که داوطلب پست رياست جمهوري هستند تا کنون صراحتا اعتقاد خودشان را در مورد مساپل مربوط به حقوق بشر در ايران بيان نکردند باعث تاسف است.
وليکن
تا انتخابات راه زيادي است و هنوز برنامه انتخاباتي اين افراد کامل نشده است.
به
هرحال هر کسي که داوطلب ورود به مجلس يا رياست جمهوري در ايران است بايد اطمينان داشته باشد درصورتي که بخواهد خواسته هاي مردم را برآورده کند راي بيشتري خواهد آورد و خواسته هاي مردم هم شامل زندگي بهتر و احترام به کرامت انساني آنهاست که در ضوابط جهاني حقوق بشر خلاصه مي شود.