سخنرانی فاخته زمانی، فعال حقوق بشر آذربایجانی ومدیر آداپ در پارلمان کانادا

 

دوشنبه  ۲۴ فروردين ۱٣٨٨ -  ۱٣ آوريل ۲۰۰۹

 

روز ۲۴ مارس ۲۰۰۹ (۴ فروردین ۱۳۸۸)، نشستی تحت عنوان "وضعیت حقوق بشر در ایران " از طرف کميته روابط خارجي و توسعه بين المللي پارلمان کانادا برگزار گرديد.

در اين نشست از فاحته زمانی مدیر انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجانی در ایران ( آداپ ) و احمد باطبی سخنگوی مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران براى ارائه سخنرانى و پاسخ به سٶالات نمایندگان حاضر در كميسيون دعوت شده بود.

هدف از این نشست آگاه شدن نمایندگان در کميته روابط خارجي و توسعه بين المللي پارلمان کانادا با مسائل اتنیکهای غیر فارس بخصوص آذربایجانیها و سایر موارد نقض حقوق بشر از جمله مسائل اقلیتهای مذهبی و ارائه راهکارهای عملی از سوی این کمیته به پارلمان کانادا در خصوص کمک به بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران بود.

در ابتدا فاخته زمانی فعال حقوق بشر آذربایجانی که به عنوان شاهد حضور داشتند، درمورد مسائل آذربایجانیها و سرکوب دیگر گروههای اتنیکی غیر فارس در ایران با تاکید بر نقض حقوق فرهنگی و زبانی آنها ، به ایراد سخنرانی پرداخت.

خانم زمانی در سخنان خود ابراز داشتند که آذربایجاني ها و ديگر گروه هاي اتنيکي غير فارس جمعيت نامرئی ايران هستند و همه اقليت هاي غير فارس در طول بيش از هشتاد سال، قرباني نقض جدي حقوق بشر شده اند . آنها متحمل تبعيض نژادي، آسيميلاسيون اجباري و سرکوب زبان و فرهنگ خود در هر دو حاکميت پهلوي و حکومت اسلامي بوده اند. وی با اشاره به کشتار سال۱۹۴۵(۲۱ آذر۱۳۲۵) و قتل عام آذربایجانیها توسط حکومت ایران اعلام کرد که اکنون قتل عام فرهنگی در آذربایجان در جریان است.

اداره پانل را آقای اسکات ريد نماينده پارلمان از حزب محافظه کار بعهده داشت. آقاي اسکات جلسه را افتتاح و اعلام نمود که گزارش خانم فاخته زماني به دوزبان رسمي کانادا آماده شده و قبلا بين حاضرين پخش گرديده اما در مورد آقاي باطبي بعلت دير رسيدن گزارش ايشان، ترجمه و پخش آن در فرصت موجود امکان پذير نبوده است. وي همچنين توضيح داد که مترجمي که براي آقاي باطبي در نظر گرفته شده بود هنوز حاضر نبوده و خانم زماني اعلام کرده که آماده است در اين زمينه کمک نمايد.

در پايان اين نشست در پاسخ به پرسش كميسيون حقوق بشر كه کانادا چه نقشى عملى ميتواند داشته باشد؟ پاسخ مدیر انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجان اين بود كه ھم اكنون آذربایجانیها و دیگر مليتھاى غیر فارس ساكن ايران براى دستیابی به حقوق برابر مبارزه ميكنند.

پشتيبانى و حمايت جامعه بين المللى از اين خواستها به مفھوم حمايت از برقرارى دموكراسى پايدار در ايران و منطقه خواھد بود.

سخنرانی فاخته زمانی در نشست فوق که نمایندگانی از احزاب مختلف چون محافظه کار، محافظه کاران جدید، ليبرال، کبک و دموکرات جدید حضور داشتند مورد استقبال نمایندگان حاضر قرار گرفت.

شایان ذکر است این جلسه سخنرانی و پرسش و پاسخ به صورت ضیط شده در روز ۲۷ مارس ۲۰۰۹(۷ فروردین ۱۳۸۸) از کانال تلویزیونی سی پک که مخصوص پخش جلسات پارلمان و نشست هاي سياسي است در سراسر کانادا پخش شد.

 

متن سخنرانی فاخته زمانی در جلسه پارلمان کانادا

نمايندگان محترم پارلمان ،

خانم ها و آقايان ،

در حاليکه در کانادا بيشتر نوجوانان براي تعطيلات تابستاني آماده ميشوند، یک آذربایجاني در ايران به نام محمد رضا عوض پور که تنها ۱۷ سال سن دارد بزودي دوره زندان ۱۵ ماهه خود را شروع خواهد کرد. اين فعال جوان، با بازداشت، زندان و شکنجه بيگانه نيست. وي از سيزده سالگي تنها به خاطر بیان مسالمت آمیز شعار "منیم دیلیم اولن دئیل" و تنها به خاطر دفاع از زبان مادری اش بارها شکنجه ودستگیر شده است.

پنج فعال مدنی و دانشجویی به نامهای حسين حسيني، عسگر اکبرزاده، اردشير کريمي، بهروز عليزاده، ودود سعادتی به همراه رحيم غلامي روزنامه نگار در دوم فوريه ۲۰۰۹ توسط دادگاه انقلاب ايران صرفا به خاطر یک اقدام ساده برای ترويج حقوق زباني خود به پنج سال زندان محکوم شدند. محاکمات آنها غير علني و بدون حضور وکيل برگزار شد. آنان به اتهام” تاسیس و عضویت در گروه هاي غير قانوني با هدف اخلال در امنيت ملي” مجرم شناخته شده اند.

این فعالان به زندانهای خطرناکی به دور از شهر محل زندگی شان در سراسر ایران فرستاده خواهند شد اين تبعيد ها مانع ملاقات آنها با با خانواده شان خواهد شد و باعث توقف تبادل اطلاعات در مورد وضعيت سلامتي آنان خواهد شد و آنان را از دنياي خارج جدا خواهد نمود. ممکن است به نظر کنایه آمیز بیاید اگر گفته شود که خانواده این افراد بسیارخوش شانس هستند که حداقل از محل زندان عزیزانشان اطلاع دارند. در روز ۱۱ ژوئن ۲۰۰۸ هولناکترین اتفاق برای یک خانواده اتفاق افتاد و درست بيست روز پس از دستگيري فرهاد محسني توسط مامورين وزارت اطلاعات ايران، جنازه شکنجه شده وي براي دفن فوري به خانواده وي تحويل داده شد. وي فقط ۲۵ سال سن داشت.

در شرایطي که برنامه غني سازي اورانيوم ايران همچنان در مرکز توجه جامعه جهاني است، وضعيت حقوق بشر در ايران روز به روز وخیم تر می شود. در حاليکه فعاليت هاي جنبش دانشجوئي و جنبش زنان، همراه با موارد فردي روزنامه نگاران، نويسندگان، و مدافعان حقوق بشر تا حدودي در دنياي خارج شناخته شده اند، اما اين امر متاسفانه شامل جوامع غير فارس نمي شود. آذربایجاني ها و ديگر گروه هاي اتنيکي غير فارس جمعيت نامرئی ايران هستند و همه اقليت هاي غير فارس در ايران در طول بيش از هشتاد سال، قرباني نقض جدي حقوق بشر شده اند . آنها متحمل تبعيض نژادي، آسيميلاسيون اجباري و سرکوب زبان و فرهنگ خود در هر دو حاکميت پهلوي و حکومت اسلامي شده اند .

به هر حال من امروز اینجا هستم تا به عنوان يک فرد با هویت آذربایجاني مشخصا در مورد اين جامعه صحبت کنم. يک گروه اقليت که بسيار محتمل است که از نظر عددي در موقعيت اکثريت باشد، از دسترسي به قدرت و منابع محروم نگه داشته شده اند. من از اوایل دوران کودکی در معرض تبعيض نژادي بر عليه گروه اتنيکي که متعلق به آن هستم قرار داشته ام. زماني که يک دختر دانش آموز بودم هرگز به من اجازه داده نشد تا به زبان مادری ام صحبت کنم . هرگز هيچ نوشته اي به زبان مادري خود نديدم براي خواندن و نوشتن زبان خود و آشنایی با فرهنگ و تاريخ خود مورد تعلیم قرار نگرفتم . زبان فارسي به عنوان تنها زبان رسمي ايران به ما تحميل شد ما مجبور شديم که زبان فارسي، تاريخ فارس، و فرهنگ فارس را به مثابه هويت مشترک همه ايرانيان ياد بگيريم.

من شاهد آن بودم که گروه اتنيکي من آشکارا و پی در پی در راديو، تلويزيون و در رسانه های تحت اداره دولت مورد توهين قرار می گرفت. حتي اکنون، چنين نشان داده ميشود که مردم من از نظر هوش مشکل دارند و با خر و سوسک ناميده شدن، به آنان خصلتهای غير انساني اطلاق میکنند.

تبعيضات نژادي در حق ما هنوز ادامه دارد. ممنوعيت همه زبان هاي جوامع غير فارس ادامه دارد و همچنان گروه هاي اتنيکي غیرفارس بخصوص ترک ها و عربها از خصائص انسانی محروم گشته اند رژيم ايران بزرگترين تهدید در راه تحقق حقوق بشر براي آذربایجاني ها در ايران ميباشد. به موازات سرکوب داخلي توسط حکومت، تقلاي آذربایجاني ها مورد بي اعتنائي جامعه جهاني قرار ميگيرد و این تلاشها و تقلاها از نظر رسانه های غربی همچون بی بی سی و بخش فارسی رسانه های اروپایی نادیده انگاشته می شود حتي فعالان حقوق بشر ايراني زمانی که از نقض حقوق بشر در ايران صحبت ميکنند اغلب مواقع از نام بردن موارد آذربایجاني ها و ديگر اقليت ها امتناع می کنند.

 

در حدود سه سال پيش، پس از شنيدن خبر بازداشت هاي گسترده در منطقه آذربایجان ايران و احساس بي تفاوتي گروه هاي حقوق بشری ايرانی نسبت به موارد آذربایجاني ها، به اين نتیجه رسيدم که من باید اقدام کنم و موضوع را در دست بگیرم. آشکارا می توانستنم آثار سرکوب و آسمیلاسیون اجباری که آذربایجانیها در طول قرن اخیر در معرض آن قرار گرفته اند را ببینم و حس کنم. من و ديگران که در مورد حقوق آذربایجاني ها صحبت می کنیم، منظما با برچسبهای خيانتکار و تجزيه طلب متهم می شویم و در معرض توهين و تهديد اعضا اتنیک مسلط فارس و حتی برخي از اعضای آسيميليه شده و فارسيزه شده جوامع غیرفارس قرار می گیریم.

از زمان قيام ماه می ۲۰۰۶(خرداد ۱۳۸۵) در منطقه آذربایجان ايران، فعالان آذربایجاني بشدت موردهجوم قرار گرفته اند.عده زیادی در زندان بسر ميبرند، برخي ناپديد شده اند و همانطور که قبلا متذکر شدم برخي به قتل رسيده اند. آن عده ای از ما انسانها که حقوق سیاسیشان کاملا رعایت می شود، ميتوانند به کمک ديگرانی بشتابند که اين شانس را نداشته اند. ما از جامعه جهاني ميخواهيم که از وضعيت موجود در ايران باخبر باشد و از جانب آنهایی که کسی را ندارند که صدای آنها را به گوش جهانیان برساند اقدام کند.

وقتي که من از فعالان و يا اعضا خانواده هائي که عزيزان خود را از دست داده ، و يا کسي را در زندان دارند ميپرسم که آیا پيامي دارند، آنان از من ميخواهند که من در مورد مبارزه آنان براي آزادي بیان، دموکراسي، و حقوق بشر صحبت کنم اما از نظر آنان به عنوان آذربایجانی، اين تلاش همچنین شامل حذف تبعيض نژادي و داشتن حقوق فرهنگی و زبانی خود مي شود.

پیام آنان در این جمله آن سانگ سوچی رهبر در بند آزادیخواهان برمه خلاصه ميشود که گفته است: " لطفا از آزادي خود استفاده کنيد تا ما را در بدست آوردن آزادی یاری کنید".

 

 

متن کامل سوالات نمایندگان و پاسخهای میهمانان جلسه به آنها به این قرار است:

 

پس از گزارش خانم فاخته زماني، رئيس جلسه ضمن تشکر، از آقای احمد باطبي خواست که گزارش خود را قرائت نمايد. فاخته زماني که مطالب آقاي باطبي را ترجمه مي کرد گفت که گزارش وي کوتاه است و اساسا روي آمار تکيه خواهد نمود. زماني اعلام کرد که وي نهايت تلاش خود را خواهد کرد که مطالب باطبي را به انگليسي ترجمه کند هر چند که فارسي زبان دوم وي مي باشد.

احمد باطبي در مطالب خود به اين نکته اشاره کرد که مساله در ايران نه تنها نقض حقوق بشر بلکه وجود قوانيني است که اين نقض را پشتيباني ميکند. بخصوص اينکه قوانين ايران بر پایه اصول اسلامي و شريعت قرار دارد و در نتيجه نقض حقوق بشر در داخل قوانين کشور جاي گرفته است. وي همچنين با اشاره به تعداد بالاي تعطيلي مطبوعات مخالف ايران گفت اين کشور رتبه اول را در اين زمينه کسب کرده است. ( در اين موقع مترجم وارد جلسه شده و کار ترجمه را به عهده گرفت.)

آقاي باطبي متذکر شد که گزارش وي همه موارد نقض حقوق بشر در ايران را شامل نمي شود و اين اطلاعات محدود تنها تصويري از تعداد موارد نقض حقوق بشر در ايران را به نمایش می گذارد. وي اعلام کرد که متاسفانه فرصت کافي براي ارائه یک گزارش کامل نداشته زيرا تنها سه روز قبل، وي از امکان حضور خود در اين جلسه مطلع شده است.

 

وي در گزارش خود به تعطيلي مطبوعات در ايران و اينکه بسیاری از روزنامه نگاران در ايران ناچار شده اند براي کار به خارج از کشور بروند اشاره کرد و آماري از تعداد روزنامه هاي توقیف شده، روزنامه نگاران اخراجي و محاکمه شده و تحت تعقيب ارائه کرد. وي همچنين اطلاعاتی در موردی مربوط به فعالان دانشجوئي که تحت تعقيب قرار گرفته اند داد و توضیحاتی دررابطه با واقعه ای داد که طی آن مسئول يکي از دانشگاه هاي بزرگ به دختر دانشجوئي نيت سوئي ابراز کرده بود اما اين مقام مسئول به جای مجازات، ارتقا مقام يافته و در عوض دانشجوياني که اقدام به انتشار خبر اين موضوع کرده بودند اخراج شدند. در خصوص حقوق زنان نيز باطبي به مساله اجبار در حجاب پرداخت و به ممانعت از فعالیت کانون هاي دفاع از حقوق زنان و تعقيب کيفري مسئولين اين کانون ها اشاره کرد. وی در خصوص مسائل کارگري آماری از تعداد موارد اخراج کارگران و تعقيب مسئولين اتحاديه هاي کارگري ارئه داد.

در موضوع اقليت ها باطبي به فشار حکومتي بر عليه بهائي ها و مسيحي ها پرداخت و آماري در خصوص تعداد موارد تعقيب کيفري، زنداني شدن و اعدام آنان ارائه نمود. وي همچنين با ذکر گروه بندي هاي سني و شيعه با اشاره به تعداد سني هاي دستگير شده، به موارد دستگيري دراویش پرداخت. او در پايان صحبت هاي خود با ارائه آمار تعداد اعدام هاي سال گذشته در ايران که از طرف سازمان عفو بين الملل ارائه شده اظهارکرد که تعداد واقعي اعدام ها بيشتر از این تعداد بوده است.

در ادامه جلسه و پس از سخنرانی شهود، آقاي ماريوسيلوا نماينده پارلمان از حزب ليبرال ضمن اشاره به همه موارد نقض حقوق بشر از جمله مسئله فشار بر اقليت هاي زباني با تاکید بر جامعه آذربايجاني که در راستای دفاع از حقوق زبانیش تلاش می کند اعلام کرد که جدا نگران مسئله برخورد با فعالین حقوق زبانی است. وی به مسائل بلوچ ها در ايران و پاکستان اشاره کرد و از دو شاهد حاضر خواست که نظر خود را در مورد چگونگی کمک این کمیته به پیشبرد حقوق بشر در ایران و جلب توجه جامعه جهانی به قصاوت هایی که در ایران در جریان است را بیان کنند.

خانم فاخته زماني گفت: شنیدن این صحبتها اولین قدم است تا توجهات را به مسائل اقليت ها بخصوص اقليت هاي ائتنيکي که من سعي ميکنم روي آنها تمرکز کنم جلب کند. شما گفتید که این جلسه قدمی مثبت رو به جلو است. ما علاقه منديم که فرصت بيشتري داشته باشيم که موضوع اقليت ها را به سمع ونظر اعضا ديگر پارلمان نیز برسانيم. چون همانگونه که احتمالا می دانید موضوع اقليت هاي ائتنيکي کاملا از نظر ها دور مانده است ونیاز بیشتری به توجه دارد.همانگونه که در سخنرانی ام ذکر کردم این موضوع حساسی برای حکومت ایران و نيروهاي اپوزيسيون خارج از کشور مي باشد چنانکه هنگام گواهی دادن در کنگره آمریکا در مورد این موضوع من از جانب حکومت ايران نه، بلکه از طرف گروه هاي اپوزيسيون خارج از کشور مورد حمله قرار گرفتم که برای خارج کردن آنها از جلسه از پلیس کمک گرفته شد.

فاخته زماني در ادامه گفت: شما به موضوع بلوچ ها اشاره کرديد. من پس از شنيدن گزارشات خيلي هشدار دهنده در دو مورد مرتبط با بلوچ ها سعي کرده ام که اقدام کنم. سال گذشته يکي از فعالان حقوق بشر در بلوچستان اعدام شد و برادرش به پنج سال زندان محکوم گرديد. من براي صحبت در مورد جامعه بلوچ ها به پارلمان اروپا دعوت شدم. آنها مرا دعوت کردند تا بصورت عام در مورد هر يک از این موارد صحبت کنم. اما متاسفانه بدليل کمبود منابع، کار ما روي مسائل آذربايجان متمرکز شده است. آنچه من از بلوچ ها شنيده ام آنست که يک قاضي مخصوص از طرف حکومت ایران براي اين موارد منصوب شده است. اعترافات زير شديد ترين شکنجه ها اخذ می شود و اين افراد در عرض محاکمه ای ۱۰ تا ۱۵ دقيقه ای و در سلول هاي خود بدون حضور دادستان و يا وکيل مدافع محاکمه می شوند. صرفا بدليل شرائط خاص بلوچ ها، يک قاضي در محل حاضر شده و چند سوال از فرد شکنجه شده مي پرسد و وي را به اعدام محکوم ميکند و هم اکنون صد ها نفر در منطقه بلوچستان در نوبت اعدام قرار دارند.

وی ادامه داد: متاسفانه همانطور که قبلا گفتم اقليت هاي ائتنيکي بدليل نزدیک به یک قرن تبعيض، قادر به سازماندهي در داخل کشور نيستند و در خارج کشور نيز به سختي قادر به فراهم کردن منابع ميباشند. من صد ها مورد از بلوچ ها شنيده ام که جامعه جهاني از این مواردبی خبر است. گروه هاي حقوق بشر در تهران موارد مرتبط با مناطق مرکزي را به توجه جهانيان ميرسانند که البته خيلي خوب است، اما متاسفانه ما گزارش چندانی از نقض حقوق بشر در حق گروه هاي ائتنيکي غیر فارس مثل بلوچ ها و آذربايجاني ها از سوی این گروهها نمی بینیم.

او در خاتمه گفت : هدف اول ما آگاهي دادن است و این امر بدین دليل است که در حال حاضر ما احساس ميکنيم که آگاهي کافي در مورد این مسئله وجود ندارد. هر چه بتوانيم جلسات بيشتري با تعداد شنوندگان بیشتر داشته باشيم می توانیم در جهت رسیدن به نتیجه ای بهتر حرکت کنیم . یعنی شانس بهتری برای اقلیت های ائتنیکی.

در اين موقع رئيس جلسه از آقاي باطبي نظر وي را خواست که باطبي ضمن اشاره به مورد خودش در زندان اظهارداشت که هر نوع فعاليت در خصوص حقوق بشر از سوی مجامع بين المللي تاثيرات مثبتي بر روی وضع حقوق بشر در ايران بجا ميگذارد. وي همچنين سه مورد مشخص را پيشنهاد کرد که ميتواند تاثيراتي در وضعيت جاري ايران داشته باشد. اين سه مورد عبارت بودند از برگزاري کنفرانس هاي بين المللي در اين زمينه و دعوت از ايرانيان براي ابراز نظر وهمچنین اظهار نظر کميته حاضر به سازمان ملل در خصوص مسائل نقض حقوق بشر و در نهایت پشتيباني از فعالان اجتماعي در خصوص مسائل حقوق بشر.

سپس آقاي برنارد بيگراس نماينده پارلمان از حزب کبک صحبت کرد. وي در ابتدا از حضور شاهدان در کميته فرعي تشکر کرد و سپس خطاب به خانم زمانی گفت : حضور شما در اينجا با در نظر گرفتن این نکته که قانون اساسي ايران حقوق خاصي برای اتنیکهای غیر فارس در نظر گرفته و بطور مشخص حقوق زباني و فرهنگي را تضمين کرده است، مهم است. شما نه تنها مبارزه خود را پيش ميبريد بلکه از جانب همه اقليت ها اعم از کرد ها، بلوچ ها و يا عرب ها مبارزه مي کنيد. مبارزه شما مبارزه اي است که بوسيله همه اقليت هایی که به حقوق پايه اي خودشان مانند برقراري حقوق فرهنگي و آموزش به زبان مادری باورد دارند پيش برده مي شود.

آقاي برنارد بيگراس در ادامه گفت: شما کلمه آسيميلاسيون را در گزارش خود بکار برديد اما من از شما کلمه قتل عام را نشنيدم اما بعضي ادعا ميکنند که نشانه هائي از اين امر در برخي از استان ها بوده است. من اين تيتر را جائي خوانده ام “قتل عام آذربايجاني ها در خوجالي” بنظر شما آيا آن چيزي که امروز در بعضي استان ها اتفاق مي افتد ميتواند قتل عام تلقي شود؟

خانم فاخته زماني که مخاطب اين سئوال بود با اشاره به نقشه اي که قبلا ارائه داده بود توضيح داد که کشور جمهوري آذربايجان با هشت ميليون جمعيت در شمال ايران قرار دارد، اما قسمت اعظم آذربايجاني ها در داخل ايران زندگي ميکنند. وي افزود : قتل عام خوجالي که اشاره کرديد در قره باغ در کشور آذربايجان اتفاق افتاده است. در خصوص کلمه قتل عام با شما موافقم وحق با شماست اما آنچه که در ايران اتفاق افتاده قتل عام فرهنگي است.

آقاي برنارد بيگراس مجددا سئوال کرد: در مورد دادگاه بين المللي وجدان نظرتان چيست فکر ميکنم اين دادگاه در سال ۲۰۰۲ تاسيس شده است و بطورعام دادگاه پاريس خوانده ميشود. اين دادگاه حاصل کميته تعقيب جنايات بين المللي جمهوري اسلامي است. بنظر شما آيا اين دادگاه نتايج مهمي تا بحال داشته است ؟

خانم زماني در جواب گفت: برنامه کار من در خصوص نقض حقوق بشر در ايران است. من در مورد خوجالي شنيده ام اما آن مساله خارج از ايران است و آن جدالي است که بين آذربايجاني ها و ارمني ها در کشور جمهوري آذربايجان اتفاق مي افتد. اين سوال شما نظر مرا به مسئله اصلي ما بر مي گرداند و آن ابهام در خصوص کشور آذربايجان و آذربايجاني هاي ايران در سطح افکار عمومی بین المللی است. آنچه که شما مطرح مي کنيد در قره باغ اتفاق افتاده است که منطقه اي در کشور آذربايجان است.

آقاي بيگراس مجددا پرسيد: اگر اشتباه نکنم دادگاه وجدان بين المللي رژيم ايران را مورد تحقيق قرار ميدهد.درست است؟

خانم زماني گفت اين درست است اما آن موضوع در ايران نيست و موضوعي بين ارمنستان و آذربايجان است.

آقاي بيگراس پرسيد: بصورت مشخص شما چه اقداماتي را انتظار داريد که ما انجام دهیم. عفو بين الملل گزارشاتي از تلاش هاي آذربایجانیها ونقض حقوق بشر در آذربایجان ایران انتشار داده است اما آيا شما انتظار داريد که کشور کانادا قدم هاي واقعي براي مطرح کردن مشکلاتي که شما امروز به ميان گذارديد بردارد؟ آيا شما اقداماتي واقعي را در نظر داريد که به ما پيشنهاد دهيد؟

خانم فاخته زماني جواب داد: هرسال من یک سری ازجلساتی را که قظعنامه های سالانه راجع به وضعیت حقوق بشر در ایران در آن جلسات در سازمان ملل صادر می شود را مرور می کنم. درست است که موضوع اقليت هاي اتنيکي در این قطعنامه ها ذکر ميشود اما نه بصورت وسيع. يک در خواست ما اينست که اقليت هاي ائتنيکي بخش آشکار و واضح و قابل توجهی از اين قطعنامه ها باشد. هر سال گزارشات سالانه ای از هر کشوری ارسال مي شود و در هیچکدام موضوع اقليت هاي ائتنيکي در آن ذکر نميشود. ما از صدور قطعنامه های صريح در مورد حقوق اقليت هاي اتنيکي - اگر ممکن است - استقبال ميکنيم. اما همانطور که ميبينيد ما راه درازي در پيش داريم.

خانم فاخته زماني ابراز داشت: ما مايليم در اطلاع رسانی بر روي مساله قتل عام فرهنگي و زباني که در طول هشتاد سال گذشته در ايران اتفاق مي افتد تمرکز کنيم. اقليت هاي ائتنيکي نيازمند حمايت جهاني هستند تا در خصوص اين موضوع به افکار عمومی بین المللی آگاهی دهند. ما از دولت هاي مختلف و دولت کانادا درخواست ميکنيم که از ما پشتيباني کنند. سازمان من سازماني مستقر در کانادا است که سه سال است بصورت خستگي ناپذير روي اين موضوع کار ميکند. اما ما منابع خيلي محدودي داريم. براي اينکه قادر به کار بيشتر باشيم ما از دولت کانادا درخواست منابع داریم. قطعنامه و يا هرگونه کمکي که در خصوص اين موضوع در کانادا و در سطح بین المللی آگاهي بخش باشد مورد استقبال ما است.

او افزود:من عازم شرکت در کنفرانس مانیتورینگ نژادپرستي هستم. آنچه که در ايران اتفاق مي افتد يک نوع نژاد پرستي خيلي شديد و آسيميلاسيون سازمان يافته است. اما متاسفانه جامعه جهاني از آن خبر ندارد واين نخستين بار در طول دو سال اخير است که موضوع اقلیتها به این صورت مطرح شده است.

آقاي بيگراس پرسيد : آيا فکر ميکنيد که اين موضوع بايد در یک دادگاه بين المللی مطرح شود؟

 

خانم فاخته زماني گفت : اين خيلي عالي خواهد بود. در اين مقطع اين مساله مورد استقبال اقليت هاي ائتنيکي در ايران و بخصوص آذربايجاني ها قرار خواهد گرفت. در سال ۱۹۴۵(۱۳۲۵) پس از اينکه حکومت خود مختار محلي مورد هجوم رژيم شاه قرار گرفت قتل عامی در آذربايجان بوقوع پيوست و هزاران نفر کشته شدند. ممنوعيت زبانی در آذربایجان يک قتل عام فرهنگي است. اگر اين موضوع در دادگاه بین المللی مطرح شود روياي ما به حقيقت خواهد پيوست. اما در حال حاضر آنچه که من ميگويم اين است که وقتي من به سازمان ملل مي روم هنوز هم با يک آذربايجاني از کشور آذربايجان اشتباه گرفته ميشوم. مردم دنيا هنوز نميدانند که ميليون ها آذربايجاني در ايران زندگي ميکنند. ما مايليم فرصتي داشته باشيم تا در سازمان ملل در مورد این مباحث صحبت کنيم. من با هئيت کانادا در سازمان ملل صحبت کرده ام. من از آنها تشکر کردم زیرا آنها در بخش امور خارجی تعدادی از ملاقاتها را آنها برای ما ترتیب دادند. من به سازمان ملل در ژنو بر میگردم تا حمایت سازمان ملل را حداقل برای برقراری ارتباطاتی در جهت اطلاع رسانی این مسئله جلب نمایم. هر گونه کمکي که دولت کانادا براي مطرح کردن اين موضوع بنمايد مورد استقبال سازمان ما و اقليت هاي ائتنيکي در داخل ايران مي باشد.

 

در نوبت بعدي آقاي وئين مارستون از حزب دموکرات جديد از مساله نژاد پرستي و اينکه اين امر در رژيم هاي توتاليتر براي ماندن در قدرت استفاده ميشود ابراز نگراني کرد و سپس با اشاره به اينکه در ایران خطوط اينترنت قطع و روزنامه ها و روزنامه نگاران سرکوب مي شوند، در مورد تاثير اينترنت در بروز مخالفتها پرسيد و سپس خطاب به خانم زماني گفت خوشحالم که به شوراي حقوق بشر ژنو ميرويد. آيا هيچ تاثيري از بیانیه های سازمان ملل روي ايران متوجه شده ايد؟

فاخته زماني در جواب گفت : ما کمتر از سه سال است که فعالیت می کنیم. در سازمان ملل ما در موارد فردی از طرف گروه هاي اجرائي مخصوص در دفتر کميسيون عالي حقوق بشر مورد پشتيباني قرار گرفته ايم. ما پس از ارائه موارد شاخصی از نقض حقوق اقليت هاي ائتنيکي به این کمسیون مورد حمایت آنها قرار گرفتیم اما ما به بقيه بخش هاي سازمان ملل دسترسي نداريم که اين امر ناشی از محدود بودن منابع سازمان من، گروه هاي اقليت هاي ائتنيکي و فعالان حقوق بشر است. اين يک کار عظيمي است که از عهده چند نفر يا يک و يا دو سازمان بر نمي آيد. در بعد عمومي من فقط دريک اجلاس راجع به مسئله اقليت ها شرکت کرده ام.من آنجا فرصت صحبت داشته ام و به غير از آن شانس ديگري نداشته ایم. ما روي بحث اطلاع رسانی کار ميکنيم. من اکنون عازم کنفرانسی در ژنو هستم تا موضوع نژادپرستي را مطرح کنم اما متاسفانه امکان دیگری برای ما ایجاد نشده است تا استفاده کنیم.

این مدافع حقوق بشر آذربایجانی در ادامه اعلام داشت: من قصد دارم که مجددا با هئيت کانادا و با آقاي جو هيتن و ديگران در هئيت صحبت کنم تا ببينم آيا آنان براي ما اين پشتيباني را فراهم ميکنند تا حق صحبت در مجمع عمومي و ساير جلسات را داشته باشيم. اگر دولت کانادا علاقمند به حمايت و هدایت این مسئله باشد ما توجهات بيشتري را نیز جلب مي کنيم. ما براي از عهده کار بر آمدن منابع محدودي داريم. موضوع نخست آگاهي دادن به جامعه بين المللي است و سپس بايد ببينيم از اين نقطه به کجا ميرويم.

 

سپس آقاي وئين مارستون از آقاي باطبي در خصوص شرائط زندان هاي ايران و شکنجه هائي که وي در معرض آن قرار داشت سئوال کرد. آقاي باطبي نيز در پاسخ توضيحاتي ارائه داد.

در نوبت بعدي آقاي ديويد سويت از حزب محافظه کار ضمن اشاره به روحيه خارق العاده تسليم ناپذير دو شاهد حاضر و آناني که در داخل کشور بصورت مداوم با اين مسائل درگير هستند گفت : ما شما را بخاطر حضورتان پيش ما و همچنین بخاطر اينکه تلاشتان برای آزادي دیگران که در این راه خود را در خطر قرار ميدهيد تحسين ميکنيم. وي سپس به مساله هولوکاست اشاره کرد و از مشابهت سير وقايع منتهي به آن با سیر اتفاقاتي که در ايران مي گذرد اظهار نگراني کرد. وي مشخصا از خانم زماني سئوال کرد و گفت: مساله اي هست که من با آن آشنا نيستم. شما گفتيد که در جريان تلاش شما براي دفاع از حقوق بشر، از سوی بعضي از گروه هاي مخالف حکومت ایران به صورت جدی مورد حمله قرار گرفتيد. ممکن است که در مورد اين تحرکات که نشان دهنده چالشی ديگر براي بيان نظراتتان بحساب مي آيد توضيحاتی دهيد.

خانم فاخته زماني در پاسخ گفت: شما درست متوجه شده اید.این اولین بار و تنها موردی نبوده که من برای ابراز عقایدم مورد حمله این گروهها قرار گرفته ام. هر موقع در مورد نقض حقوق آذربایجانی ها صحبت ميکنم به حاضرين نگاه ميکنم. این مسئله تنها در مورد مورد من صادق نیست و شما از هر کسی که در صدد دفاع از حقوق اقليت هاي ائتنيکي ایران است بپرسید به شما خواهند گفت که گروه هاي مخالف حکومت ایران در خارج کشور در بعضي از مواقع خشن تر از حکومت ایران ظاهر می شوند.

خانم زماني ادامه داد: من این مسئله را در تمام ملاقاتهایم با شخصیتهای آمریکایی مطرح کرده بودم اما درک اين مسئله براي برخي از سیاستمداران کشورهای غربی و مردمان آنها خيلي سخت است. به خصوص در آمريکا که تصورشان از این افراد به گونه ای است که آنها را مروجان دموکراسي و يا فعالان حقوق بشر می پندارند. اين مثال میتواند روشن کننده بسیاری از مسائل باشد. در جلسه ملاقات من با اعضا کنگره آمريکا که سعي داشتم موضوع نقض حقوق آذربایجانیها را تشريح کنم، فعالان اپوزیسیون ایرانی به من حمله کردند.در آن لحظه نمي دانستيم که اپوزیسیون ایرانی خارج از کشور بدتر است یا حکومت ایران. فقط زمانی که سیاستمداران آمریکایی این صحنه را دیدند توانستند بفهمند که این افراد تا چه حد ميتوانند خشن باشند.

زماني تشریح کرد که : حکومت قبلي، فارس ها را با نام آريائي و ایران را سرزمین آریاییها معرفی میکرد. ترک هاي آذربايجاني و عربها آشکارا آريائي نيستند. همين تفکرات پس از سقوط رژيم پهلوي نیز ادامه يافت. امروزه در ایران، ترکهای آذربایجان بیگانه شمرده میشوند و ما را بصورت مهاجمانی می بینند که ايراني به حساب نمياييم. اگر ما آسيميله نشده و فارس نشويم يا فارسيزه نشويم، اساسا ما در حاشيه قرار ميگيريم اما وقتي فارس شديم بعنوان بخشي از جامعه به حساب آمده و به قدرت دسترسي پيدا مي کنيم. در ايران اگر چه اين حکومت حکومتی اسلامي خوانده می شود و اصولا نبايد به جنبه نژادي توجه کند- الويت آن باید اجراي قوانين اسلام باشد- اما خيلي عجيب است که همان تفکرات رژیم گذشته و همان نژاد پرستي ادامه دارد. اخيرا بطور نمونه در يکي از اسکناس هائي که چاپ کرده اند نوشته شده که پيغمبر گفته که فارس ها به بالاترين شکوه و غيره و غيره دست خواهند یافت و در این مورد نیز شاهد هستیم که اتنیکهای دیگر مجددا بصورت اساسي در حاشيه قرار می گیرند.

او ادامه داد: روزنامه هاي تحت نظر حکومت همه چيز را سانسور ميکنند و همه چيز در این روزنامه ها کاملا بازبيني و بررسي می شود. با اين حال در سال ۲۰۰۶(۱۳۸۵) آنها يک آذربايجاني را بشکل سوسک و بصورت کاريکاتور به تصویر کشيدند که فارسي نمي داند و برای نابودی این نوع سوسکها و تلویحا نابودی آذربایجانی ها ۱۰ راه حل در کنار این کاریکاتور نوشته بودند. اين شديدا توهين آميز و ناراحت کننده بود. گفتن اين مطلب هر چند ناراحت کننده است اما حتی در خارج از کشور و اکنون نیز جوک ها براي نادان خواندن آذربايجاني ها بسيار رايج است. من در کانادا اين جوک ها را تحمل نمي کنم و بعضي مواقع بعضي ايرانيان از من سئوال مي کنند که چرا من “باحال” نيستم. اما من سعي ميکنم به مردم بگويم که نژاد پرستي در درون جامعه ما جاي گرفته است واين باعث تاسف است. اقليت ها مورد هجوم همگانی قرار ميگيرند اما هیچگاه به این مسئله که در سطح ایران يک بیماری مزمن اجتماعي وجود توجهی نمی شود و براي خيلي ها اين مسئله از لحاظ ذهنی هنوز طرح نشده و حتي وجود ندارد. اين آن چيزي است که ما در خارج با آن سرو کار داريم. من ۲۰ سال است که در کانادا زندگي ميکنم و خود رايک کانادائي مي بينم. من در اينجا در امان هستم و همه چيز برايم خوب است. اما پس از شروع اين کار من مفهوم هجمه را فهمیدم. من فکر ميکنم خيلي از اعضا جامعه ما آذربایجانیها به این دلیل که از طرف آن گروه ها مورد هجوم واقع شده اند فلج شده اند. من اين نوع رفتار مهاجمان را درک نميکنم چون در کانادا به من ياد داده شده که بخاطر حقوق خود بعنوان یک مهاجر ايستادگي کنم. من در کانادا مورد قبول واقع شده ام و بخشي از جامعه هستم اما جائي که بدنيا آمده ام اگر هويت خود را بنام يک ترک آذربايجاني حفظ کنم و يا اگر حقوق زباني خود را مطالبه کنم و يا اگر درخواست حقوقی برابر با شهروندان فارس داشته باشم متاسفانه تحمل نميشويم من در مقابل آنها چیزی ندارم . اين بزرگترين چالش ماست و اکنون متوجه می شوم که چرا جامعه ما از اينکه اين موضوعات مطرح شود ميترسد.

در ادامه آقاي ديويد سويت از خانم فاخته زماني خواست که ليست گروه هاي اپوزيسيونی که مخالف و مانع آگاهی بخشی در خصوص این مسائل هستند رابه منشي کميته ارائه دهد. وي افزود: اين مسئله بايستي بخشي از بررسي هاي ما را تشکيل دهد و اگر قرار است که مانع ديگري در بين باشد بايستي ما در گزارش بعدي خود آنرا مشخص کنيم.

عضو ديگر پارلمان آقاي ايروين کاتلر از حزب ليبرال در مورد وضعيت حقوق بشر و اينکه آیا وضعیت نسبت به گذشته بدتر شده يا نه سئوال کرد و در اين مورد مشخصا با اشاره به قيام دانشجويان در سال ۱۹۹۹ و عکس معروف احمد باطبي که بر روي صفحه اول نشريه اکونوميست نشر يافته بود، از وي به عنوان ليدر دانشجويان در آن حرکت خواست که وضعيت حال حاضر را با آن زمان مقايسه کند. وي همچنين با اشاره به قيام سه سال پيش در آذربایجان در سال ۲۰۰۶(۱۳۸۵) از خانم فاخته زماني نيز خواست که بگويد که آيا وضعيت بدتر شده است یا نه و چرا.

باطبي با اعلام اينکه وضعيت هر روز بدتر از گذشته ميشود گفت که مطمئن است که خانم فاخته زماني نيز گفته های وی مبنی بر بدتر شدن وضع حقوق بشر در ایران را تائيد خواهد کرد. وی افزود: که اولين دليل اين است که ده سال پيش آقاي خاتمي که اصلاح طلب بود رئيس جمهور ایران بودند. وي با اشاره به صدور حکم اعدام در مورد خودش گفت: اين حکم بخاطر حضور خاتمي در قدرت اجرا نشد. وي سپس توضيحاتي در مورد آمار تعداد فعالان دانشجوئي و کارگري و دیگر گروههای سیاسی، اجتماعی و صنفی در آن دوره و حال حاضر داد و نتيجه گرفت که در آن موقع اين تعداد بيشتر از حال بوده و جامعه از اين نظر رشد نکرده است. وي در ادامه توضيحات مفصلي در مورد فلسفه شيعه و ظهور ناجي مورد انتظار ارائه کرد و گفت که احمدي نژاد تحت تاثير گروهي که سعي ميکند زمينه ظهور اين ناجي را فراهم کند، نگران نقض حقوق بشر و سلب آزادي ها نيست. آقاي باطبي در بخش بعدي به سلطه روحانيون و اثرات ويرانگر اقدامات آنها اشاره کرده و در عين حال به نظرات متفاوت برخي روحانيون بخصوص در به رسمیت شناختن حقوق بهائي ها اشاره کرد.

وي چند گروه را نام برد که بيشترين فشار را متحمل ميشوند. گروه اول بهائي ها و مسيحي ها در ايران بخصوص مسيحي هائي که قبلا مسلمان بوده و بعدا به مسيحيت گرويده اند. بنظرباطبي گروه دوم آنهائي هستند که هم فکر حکومت نيستند بخصوص نويسندگان و آنهائيکه تحصيلات خوبي در خارج داشته اند. دسته سوم زنان ميباشند که مورد آزار قرار ميگيرند و فعاليت هاي آنان در ارتباط با مسائل اجتماعي و ساير موارد مورد انکار قرار ميگيرد. آقاي باطبي سپس در خصوص موضوع ديه و تفاوت ديه زنان و مردان در ایران با استناد به قرآن توضيحاتي ارائه کرد.

سئوال آخر را آقاي راس هيبرت از حزب محافظه کار مطرح کرد مبني بر اينکه آيا شاهدان نگران نيستند که با گواهی دادن در اينجا، خودشان يا دوستانشان و یا اعضا خانواده شان در خطر قرار بگيرند.

آقاي باطبي گفت که متاسفانه اين خطر هست و ايشان نگران هستند و خانواده اش نيز در معرض اين مشکل بوده است. او اعلام کرد که خانواده اش گفته اند که اين قيمتي است که ما بايستي براي آزادي بپردازيم. وي تصریح کرد که وي تنها عضو خانواده است که در خارج ميباشد و تمام اعضای خانواده اش در ايران ميباشند.

خانم فاخته زماني در پاسخ اين سوال گفت: بلي من نگران سلامتي خود و سلامتي برادران و خواهرانم ميباشم. فرصت زيادي براي باز کردن اين موضوع نيست. خوشبختانه بيشتر برادران و خواهران من در کانادا هستند. پدر و مادر من در آذربایجان ایران ساکنند و مدام براي بازجوئي برده ميشوند. در مواردی حتي زمانی که دوستان پدرم در وزارت اطلاعات بودند فعالان ديگري در آنجا مورد بازجویی قرار گرفتند. آنها در حالیکه که بعضی وقتها از گفتگو با من هراس داشتند آمدند وبه من گزارش دادند.نه به خاطر مسائل سیاسی بلکه به خاطر آنکه پدر من مالک زمین بود و بعد از انقلاب اسلامی نزدیک بود که به خاطر ارث بردن زمین اعدام شود.پدر من در ابتداي انقلاب در کردستان مخفي بود و اين در زماني بود که سنندج توسط شورشيان کرد کنترل ميشد. ما خيلي شانس داشتيم که وي بلافاصله پس از انقلاب دستگير نشد. در اين صورت وي مطمئناً کشته مي شد اما هر چه که ما داشتيم حتي اسباب بازي هائي که من داشتم ضبط گرديد. من در حدود ۲۰ سال است که در کانادا زندگي ميکنم. اين سرگذشت من است، اما من دوباره با حکومت ايران سر و کار دارم. همسر من هم در دوران نوجواني بخاطر داشتن چند جلد کتاب زنداني و شکنجه شده است.

زماني بیان داشت: از دوران کودکي تا کنون من شاهد ترور و آزار واذیت افراد توسط حکومت ایران بودم. حتی در زمان حکومت قبلی پدر من به خاطر داشتن چند کتاب ترکی این امر را تجربه کرده بود و اين موضوعی است که من از دوران جواني ام با آن درگير هستم. ماموران امنیتی ایران وقتي پدر مرا براي بازپرسي بردند وي به آنها گفت “شما دار و ندار مرا از من گرفته ايد، شما تقريبا مرا اعدام کرديد. من فقط به دليل اینکه زمين به ارث برده بودم زنداني شده ام. شما چه چيز ديگري ميتوانيد از من بگيريد. ” ماموران امنیتی ایران پدر مسن مرا تهديد کرده اند. حتي مکالمات تلفني ما اغلب شنود ميشود. اما ما بايستي در راه راستی و درستی وعدالت حرکت کنیم. اين آن چيزي است که به من ياد داده اند و اين آن چيزي است که من انجام ميدهم.

آقاي راس هيبرت از خانم فاخته زماني پرسيد: ما تا کنون صحبتهای تعدادي از شاهدان را شنیده ايم و من اين احساس را پيدا کردم که در قانون اساسي ايران از حقوق اقليت ها در بعضی از موارد حمایت و محافظت ميشوند و این حقوق به رسمیت شناخته شده است . اما اکنون مي شنوم که شما ميگوئيد که عليرغم اين محافظت اين مساله در عمل وجود ندارد. آيا اين درست است؟

خانم فاخته زماني در جواب گفت: بله درست است. در واقع درخواست اجراي قانون اساسي براي بيشتر فعالین آذربايجاني، باعث شده که آنان بازداشت، زنداني، شکنجه و ربوده شوند، و حتی به قتل برسند. فعالان آذربايجاني در محدوده قوانين ناعادلانه حکومت ايران فعاليت مي کنند و کارهاي آنان کاملا مسالمت آميز و به دور از خشونت است. نخستين چيزي که آنان درخواست مي کنند اجراي قانون اساسي ایران است. نه تنها قانون اساسي اجرا نمي شود، حتي درخواست اجراي آن ميتواند باعث زندانی شدن درخواست کنندگان شود همچنان که در مورد آقاي عباس لساني پيش آمده است. وي صرفا بخاطر درخواست اجراي مواد ۱۵ و ۱۹ قانون اساسي ايران ماه ها زندانی بود.

 

در پایان رئيس جلسه با تشکر از شاهدان و حاضران ختم جلسه را اعلام کرد.

لینک مستقیم گزارش به زبان انگلیسی و فرانسوی

http://www2.parl.gc.ca/HousePublications/Publication.aspx?DocId=3773909&Language=E&Mode=1&Parl=40&Ses=