عدم رعایت قوانين
مربوط به
"منع شكنجه"؛
درارتباط با
زندانيان
سياسي
آذربايجان
مقدمه
طی ماههای
گذشته
نهادهای
امنیتی
همچنان درجهت
افزایش فشار
بر فعالان
مدنی اقدام می
ورزند.
بازداشت بی
سابقه فعالین
سیاسی با هدف
سرکوب و ایجاد
جوی خفقان در
سراسرکشورو
بویژه درمناطقی
که ملت بزرگ
تورک ساکن
هستند به طرزی
خشن و
سبعونانه از
طرف مستبدان
مذهبی حاکم
اعمال می شود.
فعالین
مدنی غالبا با
ضرب وشتم
پلیس، دستگیر و
زندانی می
شوند و در
بازداشتگاه
های اداره اطلاعات
و زندان نیز
بدون توجه به
مواد قانونی مربوط
به منع شکنجه،
مورد شکنجه
های قرون وسطی
ای قرار می
گیرند و حقوق
آنها به عنوان
زندانی مورد
بی اعتنایی
واقع می شود.
حال
آنکه درقانون
اساسی داخل
کشورایران
ونیزدرکنوانسیونهای
بین المللی
موضوع "منع
شکنجه" در
رابطه با کلیه
زندانیان به
طورصریح مطرح
شده است.
وکسانی که
بدون توجه به
قوانین
مطروحه درمتن
نوشتارحاضر
به اعمال
شکنجه و آزار
و اذیت جسمی و
روحی
زندانیان
اقدام می ورزند،
باید مورد
محاکمه و
مجازات های
سنگینی چون
حبس یا حتی قصاص
واقع شوند.
دراین
نوشتارسعی
شده است تا
جهت آگاهی
بخشی به کلیه
فعالان سیاسی
که به دلایلی
دستگیر ومورد
بدرفتاری یا
شکنجه
نیروهای
امنیتی
قرارمی
گیرند.آموزشهای
لازم جهت
آگاهی
از"قوانین
مربوط به منع
شکنجه"
داده
شود تا
دستگیرشدگان
درصورت مواجه
شدن با انواع
شکنجه های
فیزیکی ، تمیز
، سفید و
...
بتوانند با
اعتراضات
مدنی خود
ازاولیه ترین
حقوق خود به
عنوان یک
شهروند زندانی
دفاع نمایند و
اجازه تجاوز
را از متجاوزان
به جان و مال و
حیثیت مردم سلب
نمایند
هزاران
سال است كه
درجوامع
مختلف حبس افراد
مجرم به عنوان
مجازات به
اجرا درآمده و
براي همين
منظور زندان
نيز ايجاد شده
است. زندان
درهركشوري
ياد آور سلب
آزادي ازفرد
يا افرادي است
كه بنا به
تشخيص
دادگاهها
مجرم شناخته مي
شوند.اما تنها
مجرمين به
زندان افكنده
نمي شوند بلكه
كساني كه در
مظان اتهامات
گوناگون قراردارند
وحكم بازداشت
موقت آنها
صادرمي شود.
نيز زنداني ميشوند،
با اين حال
درعرف و
قوانين بين
الملل براي زندانيان
و نحوه رفتار
با آنان به
عنوان بخشي از
جامعه بشري
ضوابط و حقوقي
منظورشده است.
وضعيت كلي
سازمان زندان
هاي هر كشو
نمودار سطح
تمدن آن کشوراست.
پذيرفتن
اينكه
زندانيان
هنوزعضو
جامعه هستند،
به آنان اجازه
مي دهد كه از
بيشتر حقوق
شهروندان
آزاد بهره مند
شوند وارزاني
داشتن حقوق
ويژه اي كه
فراخور وضعيت
زنداني بودن
آنها باشد.
جلوه هايي از
اصول اساسي
انسان گرايي وهمبستگي
اجتماعي به
شمارمي رود. مفهوم
حقوق
زندانيان پيش
شرط اصلي همه
آن سياست هاي
كيفري است كه
دعوي عقلانيت
و پيشگيري ازجرم
وتوجه به
امنيت همگاني
و كيفيت زندگي
شهروندان را دارد.
فراواني
مقررات بين
المللي،
قطعنامه ها و
قراردادهايي
كه به حقوق
زندانيان
مربوط مي شوند.نشان
دهنده اهميت
اين موضوع است
،اما بيانگر
آن نيز مي
باشد كه وضعيت
واقعي و جايگاه
قانوني
زندانيان
هنوز با
معيارهاي نظري
بين المللي
فاصله بسيار
دارد.
مواردی از
اعمال شکنجه
نسبت به
دستگیرشدگان
آذربایجانی
·
خانم"
لیلا حیدری"
وهمسرشان جزء
هزاران نفر ازفعالان
مدنی
آذربایجان
محسوب می شوند
که به دلیل
مطالبات
زبانی و قومی
وبه علت شرکت
درمراسم
اعتراضی که
نسبت به درج
کاریکاتور
اهانت آمیز
نسبت به
آذربایجانی
ها انجام
گرفته بود، دستگیرو
زندانی شدند
وهر دو آنها
در ادراه اطلاعات
زنجان و زندان
زنجان و نیز
زندان اوین مورد
شکنجه های
غیرانسانی
قرارگرفتند.
که برای
روشنگری
بیشتر در این
موضوع، متن
اصلی بیانیه
عفو بین الملل
که در تاریخ
پنجشنبه
یازدهم بهمن
ماه 1386 صادر شده
است ، در
زیرآورده می
شود:
"بهروز
صفری" از
آذربایجان
ایران که برای
دستیابی
آذربایجانی
های ایران به
حقوق زبانی
خود تلاش می
کند ، بدون
ارتکاب به جرم
و بدون محاکمه
از ماه ژوئن 2007
دربازداشت به
سرمی برد.
همسر ایشان
خانم لیلا
حیدر نیز از
تاریخ 28 آگوست2007
زندانی شده است
.هر دو در
حال حاضردر
زندان اوین
واقع در تهران
به سر می برند.
جایی
که طبق ادعا
ها در آنجا
شکنجه شده اند
و حق دسترسی
به وکیل را
نداشته اند.بهروز
صفری مدت
کوتاهی پس از
برگزاری
تظاهرات به
مناسبت اولین
سالگرد
انتشار
کاریکاتوری
در روزنامه
ایران که خیلی
از آذربایجانی
های آن را
توهین آمیز
دانسته بودند ،دستگیر
شد و تاچهار
دسامبر در شهر
خودشان در زنجان
زندانی بوده و
بعد به زندان
اوین منتقل گردیده
است .
خانم لیلا
حیدری دارای
یک فروشگاه
بوده که در آن
به کار فروش
کتاب ، موزیک
و دیگر
محصولات فرهنگی
آذربایجانی
مشغول بوده
است تا اینکه
مقامات محل
کار ایشان
رادرسال 2006
بستند و
اوازادامه
کارمنع
گردید.اوازاخطارهای
مسئولین مبنی
برعدم
انتشارخبردستگیری
همسرش اطاعت
کرده بود اما
او در تاریخ 28
آگوست جهت
دیدارهمسرش
به محل
بازداشتگاه
وزارت
اطلاعات که
همسرش درآنجا
نگهداری می
شد، احضار
گردید ولی بعد
از مراجعت به
آنجا ایشان نیز
دستگیرگردید.ایشان
نیز در تاریخ 4
دسامبربه
زندان اوین
منتقل
گردیدند .
خانوده
این زوج
زندانی در
تاریخ 31
دسامبر توانستند
با ایشان
ملاقات کنند و
گزارش کردند
که هردو جهت
گرفتن
اقرارتحت
شکنجه قرار
گرفته اند .
لیلا حیدری
ظاهرا از نظر
سلامت وضع
وخیمی دارد
واز سر دردهای
شدید رنج می
برد ولی کمک
چندانی جهت
بهبود سلامت
ایشان به عمل
نیامده است.
او همچنین طبق
گزارشات از
ناراحتی قلبی
رنج می برد . و
برای مداوا به
کلینیک پزشکی
زندان برده می
شده است که
مسئولین
زندان تایید
کرده اند که
ایشان
نیازمبرم به
مداوا در خارج
از زندان
دارند.
کمپین
آزادی و
برابری پلی
تکنیک :
.".. وضعیت
سعید متین
پور، جلیل غنی
لو ، امیرعباس
بنایی کاظمی و
تعدادی
دیگراز
زندانیان سیاسی
آذربایجانی
موجی
ازنگرانی را
در بین خانواده
های آنها و
نهادهای حقوق
بشری رقم زده
است ، گزارش
ها حکایت
ازوضعیت
نامناسب دیگر
زندانیان
سیاسی
آذربایجانی
دارد.تشکل های
مدافع حقوق
زندانیان
سیاسی
آذربایجانی و
خانواده های
بازداشت
شدگان
از روند برخوردهای
صورت گرفته،
ناراضی هستند
و می گویند
روند دادرسی
به صورتی
ناعادلانه
درجریان است.
آنها از
حق داشتن وکیل
مدافع درزمان
تحقیقات و مدت
بازداشت
محروم هستند و
حتی بازجویی
ها در بسیاری
ازموارد
همراه با
فحاشی و ضرب و
شتم صورت می
گیرد.
به
رغم گذشت بیش
از سه ماه از
بازداشت این
فعالین تا به
حال به طور
مشخص اطلاعی
ازاتهام آنها
دردست نیست
ووضعیت حقوقی
بازداشت آنها
نیز نامشخص
است ، بازجویی
ها بدون حضور
وکیل و حق
دسترسی به
وکیل انتخابی
درجریان است و
دستگاه قضایی
هیچ توضیح
روشن و دلیل قانع
کننده ای برای
بازداشت آنها
ارائه نداده
است. آنها در
سه
ماه گذشته
تنها چند تماس
تلفنی کوتاه با
خانواده
داشته اند. خانواده
این
فعالین
نگرانی شدید
خودرا
ازادامه بازداشت
غیرقانونی فرزندشان
اعلام
داشته
اند.
بنا به
گزارشات
رسیده سعید
متین پور
روزنامه نگار
و مدافع حقوق
بشر ، که در
تاریخ 4 خرداد
ماه توسط
مامورین
وزارت
اطلاعات زنجان بازداشت
شده و در بند 209
زندان اوین در
حبس انفرادی
به سر می برد
به شدت شکنجه
شده است .
درهمین
خصوص سازمان
عفو بین
الملل، روز
پنج شنبه 23 ماه
اوت،نسبت
به"شکنجه"
سعید متین پور
روزنامه نگار
و فعال حقوق
فرهنگی آذربایجان
، ابراز
نگرانی کرد.
دراعلامیه
سازمان عفو
بین الملل
گفته شده که سعید
متین پور، در بند
209 زندان اوین ،
که زیر نظر
سازمان
اطلاعات جمهوری
اسلامی قرار
دارد در
بازداشت
بسرمی برد.براساس
این اعلامیه و
بر پایه
اطلاعات موجود
، سعید متین
پور زیر فشار
قرار دارد تا
به " اعترافات
" تلویزیونی
تن در دهد .
در این
میان مهندس
عبداله عباسی
جوان ، مدرس دانشگاه
و صالح
کامرانی ،
وکیل مدافع
آذربایجانی
دیگرفعالین
سیاسی می
باشند که بیش
از یک ماه است
در وضعیت
نامعلومی
بسرمی برند .
آنها در تاریخ
27 مرداد ماه
بازداشت و به
زندان اوین منتقل
شدند. مسئولین
دولت ایران
هیچ گونه اطلاعاتی
درمورد این
اشخاص فراهم
نکرده اند و
هیچ خبری در
خصوص اتهامات
وارده به آنها
دراختیارنزدیکان
ایشان قرار
داده نشده
است. همچنین
سازمان عفو
بین الملل نیز
با انتشار بیانیه
ای آقای
کامرانی را یک
زندانی
عقیدتی دانسته
که صرفا
درارتباط با
فعالیت های
قانونی اش در
مقام یک وکیل
مدافع ، و
برای اعمال مسالمت
آمیز حقوق به
رسمیت شناخته
شده بین المللی
آزادی بیان ،
و تلاش برای
ارتقاء حقوق
جامعه آذری
ایران توقیف
شده است.
.گزارشات
رسیده از
تبریز حاکی
است وضعیت
نگهداری
امیرعباس
بنای کاظمی
دیگرفعال
آذربایجانی
که روز 24
اردیبهشت 1386
توسط ماموران
اداره اطلاعات
تبریز در منزل
خویش دستگیر
شده است و هم
اینک در زندان
تبریز
نگهداری می
شود نامطلوب
است.
روز 31
آگوست مصادف
با جمعه 9
شهریور سازمان
عفو بین با
صدور بیانیه
ای خواهان
پایان بخشیدن
به شکنجه و
آزار واذیت
امیر عباس
بنای کاظمی
فعال حقوق
زبانی
آذربایجان و
آزادی سریع وی
شد .
درگزارش
عفو بین الملل
آمده "خانم
جمیله بنای
کاظمی مادر
امیر عباس که
یک بار با
فرزند خود
ملاقات کرده
است به بخش
تورکی
آذربایجانی رادیوآمریکا
گفته است که
وضعیت فرزندم
نامناسب است
او به شدت
شکنجه شده است
و دراثر شکنجه
های جسمی
دندان هایش
شکسته و صورتش
کبود شده است.
مادراین
زندانی سیاسی
اضافه نموده
است که تحت
هیچ شرایطی از
خواسته های
بشر دوستانه
خودشان مبنی
بر آزادی زبان
مادری خویش
(تورکی آذربایجانی
) خود دست
نخواهند کشید.
ساوالان
سسی :
"براساس
اخبار بدست
آمده از زندان
تبریزو به نقل
ازافرادی که
موفق به دیدن
حمید والایی،
وکیل، مدافع
حقوق بشرو نویسنده
آذربایجانی
شده اند، بر
اثر شکنجه های
بیرحمانه که
طی دوازده روز
گذشته بر وی
وارد شده است،
دو دندان جلو
و دو دندان
عقب فک بالای
وی شکسته
است.همچنین
براثر صدمات
وارده به پای
راست وی که
منجر به شکستن
آن شده ، قادربه
حرکت نمی باشد
.علاوه براین
براثر صدمات
وارده به سر،
وی چندین بار
بیهوش شده ودر
حال حاضر دچار
سرگیجه شدید
می باشد.
اخبار
رسیده حاکی از
آن است که
حمید دو بار
در بهداری
زندان واداره
اطلاعات
بستری شده است
که ازبیم وخیم
شدن اوضاع، یک
بار رئیس
اطلاعات تبریز
بر سر وی حاضر
و پیگیروضعیت
وی شده است. "
خانواده
آقای حمید
والایی به
دنبال درج
اخبار
ناگوارو
نگران کننده در
رسانه های آزاد
و سایت های
اینترنتی
درباره
بازداشت وشکنجه
فرزند خود و
بعد ازمراجعه
مکررو بی
نتیجه به
دادگستری و
دفتردادستانی
و ستاد خبری
اطلاعات و عدم
پاسخگویی
آنها درمورد
فرزندشان ،
نامه سر گشاده
ای را در
تاریخ 6/5/1387خطاب
به رئیس قوه
قضائیه نوشته
اند که درزیر
به طورخلاصه
قسمت هایی
ازآن آورده می
شود:
ریاست
محترم قوه
قضائیه –جناب
آقای شاهرودی
بر
اساس بخش نامه
سوم حقوق
شهروندی جنابعالی
، باید از جلب
واعزام تحت
الحفظ متهم
بدون تفهیم
اتهام خوداری
گردد و ازجلب
واحضار
افراد، بدون توجه
به اتهام
ودلایل کافی
پرهیزبه عمل
آید. پس چگونه
است اداره
اطلاعات
تبریز و
دادگستری تحت
مدیریت
جنابعالی از
اعلام اتهام
فرزند بنده به
خانواده و
وکیل وی
اجتناب می
ورزند؟ نه این
است که آقایان
هیچ مدرک
اتهامی علیه
وی ندارند و
تنها قصد
دارند با تحت
فشار قراردادن
وی و وادار
کردن به
اعتراف به
کارهای انجام نداده
، پرونده سازی
نمایند.!
براساس
قانون"احترام
به آزادی های
مشروع وحقوق
شهروندی"
مصوبه 15/2/1383 مجلس
که درتاریخ 16 /2/1383
مورد تایید
شورای نگهبان
قرارگرفته
است. هرگونه
شکنجه به
منظوراخذ
اقرارو یا
اجبار متهم به
اموردیگر
ممنوع بوده و
اقرارهای اخذ
شده بدین
وسیله حجیت
شرعی و قانونی
ندارد اما متاسفانه
اطلاعات موثق
رسیده به دست
ما حکایت ازآن
دارد که حداقل
"حمید" یک بار
بر اثر شکنجه
های جسمی و
روحی بیهوش
شده است و از
نظر ما عدم
صدور اجازه
برقراری تماس
وی با خانواده
حاکی از وخیم
بودن وضعیت وی
دارد .از آنجا
که حمید به
همراه پدرش
داوطلبانه خود
را به ستاد
خبری اطلاعات
معرفی کرده
است ، ما این
اداره را
مسئول حفظ جان
و روان وی می
دانیم و درصورت
بروزهراتفاق
برعلیه آن
شکایت خود را به
مراجع قانونی
داخلی و بین
المللی تسلیم
خواهیم کرد....
·
مرحوم
"فرهاد محسنی
نگارستان"؛
از فعالان شناخته
شده
حرکت ملی
آذربایجان
محسوب می شد
که بعد از دستگیری
و شکنجه های
وحشیانه در اداره
اطلاعات
آذربایجان به
طرز فجیعی
کشته شد وجسد ش
دراستخرائل
گولو انداخته
شد.
خبرگزاری
آسمک (کمیته
دفاع از
زندانیان
سیاسی
آذربایجان )
خبر موثق و
مستندی را در سایت
خود درج کرد
که ذیلا آورده
می شود:
"حکومت
جمهوری
اسلامی ایران
برای کنترل
اوضاع سیاسی
آذربایجان
درادامه روش
های خشونت آمیز
گذشته به
اقدامات
شدیدتر
وحشتناکتری
روی آورده است
.مرگ فعال ملی
آذربایجان
"فرهاد محسنی
نگارستان" در
زیرشکنجه
عوامل
اطلاعاتی و
تهدید خانوده
او در خصوص
عدم اطلاع
رسانی ، لزوم
تمرکز بیشتر
رسانه های
آزاد و گروه
های مدافع
حقوق بشر ، بر
موضوع
آذربایجان را
بسیار جدی تر
می کند .
مرگ فرهاد
محسنی
نگارستان
فعال با سابقه
آذربایجانی
که قبلا هم
سابقه
بازداشت و
مصدومیت به
خاطر شرکت در
تظاهرات
داشته ، در
یکی از بازداشتگاه
های مخفی
وزارت
اطلاعات و به
دنبال شکنجه
مامورین
امنیتی اتفاق
افتاده است.
به
گفته یکی از
اعضاء
خانواده او
فرهاد به
احتمال بسیار
زیاد براثر
شوک الکتریکی
که به خاطر
گرفتن اعتراف
به او وارد
کرده اند ،
جان خود را از
دست داده است. مسئولین
به خانوده
محسنی
نگارستان
گفته اند که
جسد او را از
پارک آئل گولو
(شاه گولو)
تبریز یافته
اند . آنها روز 22
خرداد جنازه
را تحویل پزشک
قانونی دادند.
جسد این جوان
بیست و پنج ساله
بدون کالبد
شکافی و بررسی
چگونگی مرگ
روز پنج شنبه 23
خرداد دفن شد .
خبر
دستگیری و
ناپدید شدن
فرهاد محسنی
نگارستان از
حدود دو هفته
قبل از انتشار
خبر مرگ او منتشر
شده بود . بنا
به اخبار
کاملا دقیقی
که
"کمیته دفاع
از زندانیان
سیاسی
آذربایجان"،
آسمک ، دریافت
کرده است ؛
فرهاد محسنی
روز اول خرداد
ماه امسال (
دومین سالگرد
اعتراضات
بزرگ خرداد 1385 )
توانست از دست
مامورانی که
او را در
اطراف بازار
تبریز تعقیب
کرده اند ،
فرار کند، اما
او فردای آن
روز درحالی که
با چند تن از
دوستانش به
پارک ائل گولو
(شاه گولو ) می
رفت ، توسط
ماموران لباس
شخصی ربوده
شد.
علی رغم
مراجعت مکرر
خانوده او به
مسئولین و
نهادهای
ذیربط به آنها
جواب مشخصی
داده نشده
بود. لازم به
ذکر است که ،
همواره خانواده
بسیاری از
محبوسین با
مشکل عدم
پاسخگویی مسئولین
روبرو بوده
اند .
فرهاد
محسنی
نگارستان
همچنین در
جریان اعتراضات
خرداد 1385 با
گلوله
مامورین ضد
شورش از ناحیه
آرنج زخمی شده
بود .او بعد از
همان اعتراضات
دستگیر شده
ودست کم
چهارماه در
بازداشتگاه اطلاعات
و زندان تبریز
به سربرده است
.
برطبق یک
سند دولتی چهار
صفحه ای متعلق
به اداره کل
زندان های
استان آذربایجان
شرقی که
آذرماه 1385 توسط
کمیته دفاع از
زندانیان
سیاسی
آذربایجان
انتشار یافت ،
فرهاد محسنی
فرزند رحیم ،
روز دهم خرداد ماه 1385
به زندان
تبریز فرستاده شده و
درزمان
انتشار سند
(
آبان – آذر 1385) در
زندان تبریز
بوده است . در
سند مربوطه
نام زندانی ها
به همراه
تاریخ ورود به
زندان ، نام
پدر و شماره
تلفن منزل درج
شده است.
با توجه
به اخبارموثق
درمورد مرگ
این فعال درزیر
شکنجه
مامورین
اطلاعات و
همچنین سابقه
حبس این فعال
با سابقه در
سال 1385 ، اخبار
منتشر شده از
طرف خبرگزاری
ایرنا و
همچنین
تلویزیون دولتی
ایران ( شبکه
استانی
آذربایجان
شرقی) مبنی برمشخص
نبودن عامل
مرگ و یا خود
کشی این فعال بیست
و پنج ساله ،
کاملا نادرست
بوده و با هدف منحرف
کردن افکار
عمومی و رسانه
های آزاد صورت
گرفته است. "
ساولان
سسی :
"ودود اسدی"
دبیر سابق
انجمن اسلامی
دانشجویان
دانشگاه آزاد
اسلامی
اردبیل در 4
خرداد 1385 به
همراه شورای
مرکزی این
انجمن توسط
مامورین
اطلاعات اردبیل
دستگیر و بعد
از مدتی به
بازداشتگاه
اطلاعات
تبریز منتقل
گشته بود.
وی
بعد ا ز تحمل
بیش از 40 روز
حبس توام با شکنجه
آزاد گشت .
...لازم به
ذکر است که
دستگیری
فعالین
دانشجویی ،
فرهنگی ،
نویسندگان و
...در اردبیل طی
روزها و ماه
های گذشته شدت
گرفته است . به
گونه ای که اردشیر
کریمی خیاوی
دبیرانجمن
اسلامی دانشجویان
دانشگاه آزاد
اردبیل (صاحب
امتیاز و مدیرمسئول
نشریه خزر) ،
عسگراکبرزاده
دانشجوی
دانشگاه پیام
نوراردبیل هر
کدام با وثیقه
300 میلیون ریال
، حسین حسینی
دبیر سابق
انجمن اسلامی
آموزشکده
رازی اردبیل
با وثیقه 100
میلیون ریال،
وحید راد
مهردانشجوی
دانشگاه پیام
نور اردبیل با
وثیقه 80
میلیون ریال ،
بهروزعلی
زاده ، ودود
سعادتی،
فعالین
فرهنگی، رحیم
غلامی
روزنامه نگار
و نویسنده
نیزهرکدام با
وثیقه 300
میلیون ریال
بعد از تحمل
روزها
بازداشت
درسلول های
انفرادی و تحمل
شکنجه های
روحی و جسمی آزاد
شدند.
ساوالان
سسی :
"حسن
اسدی" 28
اردیبهشت
1387چند روز قبل
از یک خرداد-سالگرد
تظاهرات-
بازداشت
وخانواده اش
تهدید شدند که
نبایستی
موضوع وی را
عمومی
کنند.اسدی،
بهمن ماه 1386
نیزدستگیروبیش
ازچهار ماه در
بازداشتگاه
های وزارت اطلاعات
اردبیل و
تبریز به سر
برده و دراین
مدت تحت شکنجه
قرارگرفته
است.
از طرفی
تعدادی از
زندانیان
سیاسی آزاد
شده در تبریز
از جمله ؛
مهدی نجاری
شربیانی ،
محمد قراملکی
، حامد رضایی
، علی صدیقی ،
کمال اشرفی و
احد رضوی پس از
آزادی ادعا
کرده اند که
مورد شکنجه و
اذیت و آزار
قرار گرفته
اند .
...عسگراکبرزاده
روز دوشنبه
بیست خرداد 1387
پس از خروج از
دانشگاه پیام
نور اردبیل
توسط نیروهای
امنیتی
بازداشت شده و
از آن موقع در
بازداشتگاه
وزارت
اطلاعات به
سرمی برد.
بستگان
عسگر
اکبرزاده ،
ازاینکه
نتوانسته اند
تاکنون او را
ملاقات کنند
بسیار نگران
هستند آنها می
گویند:
"سلامتی
عسسگرهم
اکنون در بازداشتگاه
وزارت
اطلاعات
درخطراست
زیرا او تحت
شکنجه و اعتصاب
غذا قرار
دارد.
وهنوزهیچ
گونه تفهیم
اتهامی صورت
نگرفته و
مراجعه ما به
دادگاه
انقلاب
اردبیل
برای آگاهی
از اتهام او
بی نتیجه بوده
است وهیچ مرجع
قضایی و
امنیتی
پاسخگوی ما
نیست ."
·
سجاد
رادمهر،آیدین
خواجه ای
وفراز زهتابی
سه دانشجوی
دانشگاه
تبریز همراه
با مهندس
داریوش حاتمی
روزگذشته
توسط نیروهای
امنیتی
واطلاعاتی
بازداشت و به
مکان
نامعلومی انتقال
داده شدند .
سجاد
رادمهردانشجوی
کارشناس ارشد
مکانیک عضو
سابق انجمن
اسلامی دانشکده
فنی دانشگاه
تبریز و آیدین
خواجه ای و
فراززهتابی
دانشجویان
حقوق دانشگاه
تبریز هستند.
براساس
نوشته سایت
بای بک:
" خانواده
های ربوده
شدگان اخیر
تبریز درمقابل
دفتر زندان
تبریز حضور
یافته و
خواستارروشن
شدن وضعیت
عزیزان خود
گردیدند. این
درحالی است که
وزارت
اطلاعات با
وجود تایید
اولیه دستگیری
ایشان توسط
مامورین ویژه
وزارت اطلاعات
از دادن
توضیحات اضافی
خود داری می
نماید.
هنوز
ازمحل
نگهداری این
دستگیرشدگان
و وضعیت
جسمانی شان
خبری دردست
نیست اما
شواهد دریافتی
از بازداشت
بودن این
فعالین سیاسی
درمکانی ویژه
وتحت حفاظت
شدید در
خیابان
پاستور جدید
تبریز دارد.
بیم آن
می رود
مامورین
امنیتی با
استفاده از این
بی خبری اقدام
به اعمال
شکنجه های
روحی وجسمی
براین ربوده
شدگان کرده
باشند."
ساوالان سسی
:
"امیرمحمد
بنایی صادق"
و" احد رضویگ در
خانه خود در
حالیکه
اعلامیه
سالگرد
انتشار کاریکاتور
را چاپ می
کردند،
دستگیر
شدند.بنا به
اظهارنظردستگیرشدگانی
که اخیرا از
بازداشتگاه
های تحت کنترل
وزارت
اطلاعات
درتبریز آزاد
شده اند، امیرمحمد
بنایی صادق
واحد رضوی
شکنجه شده و
نیازبه درمان
دارند. کتک
زدن متداوم امیرمحمد
بنایی صادق،
زخم موجود
برپای وی را شدیدترکرده
است.
آزاد
شدگان ادعا می
کنند که پای
وی به شدت درد می
کند و ماموران
مانع درمان وی
می شوند.
خبرنامه
امیرکبیر:
بنابه
گزارشات
رسیده
ازآذربایجان
، در چند روز
گذشته زندانی
شدن ، صدور
احکام حبس،
احضارو
برخورد با
فعالین مدنی ،
روزنامه نگاران
و دانشجویان
آذربایجانی
شدت گرفته
است.
در اردبیل
علی عباسی ،
از دیگر
فعالین سیاسی
آذربایجانی
می باشد که طی
روزهای گذشته
دستگیر و جهت
گذراندن
دوران
محکومیت خود
به زندان این
شهر منتقل شده
است. عباسی که
هم اکنون
دربند 7 زندان
مرکزی اردبیل
به سرمی برد ، 15
بهمن 86 درشعبه اول
دادگاه
اردبیل با
اتهاماتی
مانند "اقدام
علیه امنیت
ملی" به ریاست
قاضی حسن زاده
محاکمه و به 11
سال زندان
محکوم شده بود
که دردادگاه
تجدید
نظرمحکومیت
وی به 5 سال حبس
تعزیری تقلیل
یافت.
به
گفته
برادرنام
برده او روز 22/7/86
بازداشت و مدت
38 روز را بدون
تماس با وکیل
و خانواده دراداره
اطلاعات
اردبیل تحت
شدید ترین
شکنجه ها
قرارداشته
است به طوری
که ماموران
اطلاعاتی با
اعمال شکنجه
های چند روزه
او را تحت
فشارهای روحی
و جسمی قرار
داده واقدام
به گرفتن
اعترافات
دروغ کرده
بودند. ....همچنین
فعالین حقوق
بشر از تبریز
خبر می دهند
،"غلام نجفی"
ازفعالین
هویت طلب
آذربایجانی ،
روز شنبه 15
تیر، حوالی
ظهر در محل
کار خود واقع
در بازار
تبریز توسط
ماموران
امنیتی بدون
ارائه حکم جلب
دستگیر شده و
تاکنون اجازه
برقراری هیچ
گونه تماسی با
وکیل و
خانواده اش را
نداشته
است.نیروهای
امنیتی هنگام
بازداشت ضمن
تفتیش مغازه و
منزل ، کتاب
ها ، نشریات و
دفترچه
یاداشت های شخصی
او را نیز با
خود برده اند.
خانوده
نجفی ، که
نتوانسته اند
هیچ گونه اطلاعاتی
از وضعیت
سلامت و محل
نگهداری غلام
نجفی بدست
آورند ، نگران
آن هستند که
او در بازداشتگاه
اطلاعات تحت
شکنجه و بد
رفتاری باشد."
آذربایجان
اویرنجی
حرکاتی (تبریز
):
"دکتر
شاهرخ حاتمی"
در گفتگویی
کوتاه با
خبرنگار جنبش
دانشجویی
آذربایجان به
تشریح وضعیت
خود
دربازداشتگاه
اطلاعات
تبریز پرداخت
وی دراین
گفتگو ضمن
برشمردن
موارد نقض
حقوق خود من
جمله حق گرفتن
وکیل و نیزحق
تماس با
خانواده خویش
، ازاعمال 17
روز بازداشت
انفرادی خبر
داد. به گفته ایشان
وی از اولین
ساعات
دستگیری تا
زمان رهایی،
تنها در سلولی
کوچک و با
چراغی دائما
روشن بسربرده
است.
ایشان
خاطر نشان
ساختند تعدد
بازجویی ها و
اعمال شکنجه
های روانی بر
ایشان ، موجب
بروز ناراحتی
روحی و روانی
برایشان
گردیده است .
گفتنی است
دکتر شاهرخ
حاتمی 17 روز پس
از دستگیری با
قرار کفالت 50
میلیون تومانی
موقتا آزاد
شده اند .
تعریف
شکنجه و انواع
آن
واژه
شکنجه ( (Tortureدرلغت
به معنای
"ایذاء ، آزار
و رنج ، تعذیب
و عذاب دادن
گناهکاراست. هنگامی که
این واژه
درحقوق بین
المللی و حقوق
بشر به کار
برده می شود،
مفهمومی خاص
از آن استنباط
می شود.همچنین
شکنجه از جهت
تیپ شناسی به "
شکنجه جسمی (torture (physical
وشکنجه
روحی ( (Mental tortureتقسیم
می شود.
شکنجه
تمیز
"میشل
اودانل"
درمقاله
"شکنجه و
دموکراسی" می
نویسد:
"کشورهای
دارای نظام
های دموکراسی
از دیر باز
برای سلب
مسئولیت از
خود و عدم زیر
سوال رفتن
دولت هایشان ،
شکنجه های
تمیز و بدون
آثار جسمی
ماندگار را
ابداع نموده
اند، دفاع
مقامات
آمریکایی از
نگاه داشتن
سرزندانیان
درزیرآب تا
آستانه خفگی
را درهمین
راستا می توان
ارزیابی
نمود...."
در
کتاب تکان
دهنده و
پرمخاطب "
شکنجه و دموکراسی"
؛ ما شاهد
معرفی نوع
جدیدی از
شکنجه های تمیز
هستیم ."شکنجه
تمیز" به
معنای
اقداماتی است
که هیچ نوع
جراحت دائمی
ای بر روی بدن
دستگیرشدگان
و زندانیان
ایجاد نمی کند،
این شکنجه با
استفاده از
جریان برق ،
آب ، ایجاد
استرس و ارعاب
، ایجاد آزار
و اذیت با
صداهای بلند ،
تزریق مواد
مخدر و سایر
اقدامات
اجباری ، همگی
در این مفهوم
می گنجد... مطمئنا
شکنجه های
تمیز انعکاس
های داخلی و
خارجی نیز
نخواهند داشت.
بدین ترتیب
ایالات متحد
آمریکا از
لحاظ حقوق زندانیان
بسیارعقب
افتاده تر از
سوریه و کره
شمالی خواهد
بود...به هر حال
، شکنجه
موضوعی
ناخوشایند برای
همه ماست" .
شکنجه
سفید
بدون شک
یکی
ازاحتیاجات
ضروری ذهن
انسان دریافت
داده
واطلاعات است
توانایی این
ویژگی
ازمغزانسان
به گونه ای
است که وقتی شکنجه
گران برای
اعمال شکنجه
فیزیکی با
محدودیت های روبرو
می شوند، با
ایجاد
تغییرات
مطلوب نظر خود
که از جمله روش
های جدید
شکنجه محسوب
می شود. به
آزارروحی و روانی
افراد
دستگیرشده می
پردازند. در
این نوع شکنجه
بدون اینکه به
روی جسم افراد
زندانی فشاری
وارد شود، فرد
شکنجه شده
رادرقرنطینه
کامل، طوری که
نتواند
کوچکترین
ارتباطی با محیط
بیرون از
زندان داشته
باشد و
اطلاعاتی را کسب
کند، حبس می
کنند و برای
اینکه فرد
برای کسب داده
های نو بیشترحریص
شود وهرداده
پردازش هدایت
شده ای را
بتواند قبول
کند و به
اصطلاح به
گرسنگی کامل
از نظر وجود
اطلاعات برسد
و خود را در
خلاء مغزی بی
اندازه ای حس
کند . درآن
شرایط به جای
قبول داده های
طبقه بندی شده
که روال معمول
کارکرد مغز
انسان عادی
بدان صورت عمل
می کند، دراین
روند به مرور
با ارائه اطلاعات
دستچین یا
تحریف شده توسط
شکنجه
گران، آنان قادر
خواهند شد تا
فضای ذهنی
افراد را بکلی
به نحویی که
مطلوب نظر
خودشان است،
دستخوش
تغییرات
اساسی
نمایند
که به این
نوع از شکنجه
به اصطلاح"
شکنجه سفید"
گفته می شود.
آقای"حمزه
غالبی"
درمقاله ای
تحت عنوان "شکنجه
سفید و
فیلترینگ" در
این باره می
نویسد :
"یکی
ازنیازهای
اساسی ذهن
انسان دریافت
اطلاعات ،
داده ها ،
محرکات و
محسوسات جدید
است. قوت این
خصیصه چنان
است که به
عنوان ابزار
جدیدی برای
شکنجه – خصوصا
در دورانی که
شکنجه فیزیکی
با محدودیت
های جدی روبروست
– مورد
استفاده
قرارمی گیرد.
این نوع
شکنجه، که
"شکنجه سفید"
نامیده می
شود، بدون
هرگونه فشاری
روی جسم، فرد
مورد نظررا
درقرنطینه کامل
و دور از
هرگونه
ارتباط یا
وسیله ای که بتوان
ازآن برای کسب
اطلاعات
استفاده کرد،
نگه داشته می
شود. این امر
به منظور
ایجاد عطش به داده
های جدید
وارضا نشده ،
باقی گذاشتن
این نیاز ،
بسته به توان
مقاومت افراد
ادامه پیدا می
کند، همچنان
که هرانسان
سالم ، ازغذای
فاسد و نامطبوع
پرهیزمی کند ،
ذهن انسان نیز
در شرایط عادی
می تواند
اطلاعات را
طبقه بندی
کرده و دراستفاده
ازآنها دست به
انتخاب بزند.
اما در شرایطی
که توضیح داده
شد،همچون
انسانی که برای
مدتی طولانی
غذا نخورده
باشد و در شرایط
گرسنگی شدید
هرچه خوردنی
باشد را می بلعد
، ذهن انسان
هم که مدت ها
از دریافت
اطلاعات و حتی
داده های حسی
محروم بوده
است ، هر نوع اطلاعات
داده شده را
می پذیرد این
روند به مروربا
ارائه
اطلاعات
دستچین یا
تحریف شده می
تواند فضای
ذهنی فرد را
بکلی تغییر
دهد. از این
طریق علاوه بر
اینکه با به
وجود آوردن
احساس گناه
نسبت گذشته
خود،احساس
وظیفه همکاری
جهت جبران
معاصی را
درفرد بوجود
می آورد. وی را
نیز درکنترل
افرادی
قرارمی دهد که
چینش و توضیع
اطلاعات مورد
نیازش را
دراختیار دارند.
استفاده از
این روش
دربعضی از بازداشتگاها
و نهادهای
موازی،عملی
است
غیرقانونی که
منطبق
برجدیدترین
متدهای
روانشناسی
مورد استفاده
قرارمیگیرد.اما
کوچکترین خلل
و کانال ارتباطی
که بتواند
اطلاعات و
داده هایی
متفاوت با
جریان مدیریت
شده را به فرد
منتقل کند،
کارایی این
روش را به طور
کامل از بین
می برد.
استفاده از
زندان های
انفرادی
طولانی مدت و
محرومیت
زندانی در
استفاده
ازکتاب و روزنامه
و حتی ارتباط
با زندانبان ،
همه از این رو
صورت می گیرد."
تاثیررسانه
های عمومی و
فشار
افکارعمومی
بر منع شکنجه
درجوامع
جامعه
شناس آلمانی
"هورست
هرمان" که
کتابی بنام " شکنجه
، دایره
المعارف
دژخیمی"
( (Die Folter.Eine Enzyklopadie
desGrauens
تالیف
کرده است
دررابطه با
موضوع تاثیر
رسانه های
مستقل و
غیروابسته و
نیز
فشارافکارعمومی
نسبت به اجرای
قوانین مربوط به "منع
شکنجه"معتقد
است:
"بدترین
دشمن شکنجه
گران همیشه
افکارعمومی
بوده است. آگاهی یافتن
افکارعمومی
برای مثال
ازطریق رسانه
ها ،از شیوه
های شکنجه و
رفتار شکنجه
گران ، اغلب
باعث شوکه شدن
شکنجه گران می
شود. آنان سعی
می کنندجلوی
شوکه شدن خود
رابگیرند که رسانه
ها راممنوع یا
سا نسورمی
کنند یا شکنجه
هایی اختراع
می کنند که
اگرچه درد
شدیدی به
قربانی وارد
می آورد اما
اثری بر بدن
او به جای نمی
گذارد، برای
نمونه شکنجه های
روحی و شوک
های الکتریکی
وغیره. یعنی
روش ها تغییر
کرده و دیگر
مثل دوره قرون
وسطی نیست که
چشمها را از
حدقه بیرون
بیاورند یا
دست کسی را
قطع کنند مدرک
نمی خواهند به
دست کسی
بدهند."
"هورست
هرمان" در بخش
دیگری از
کتابش آورده است
:"هرچه بیشتر
در باره شکنجه
و شکنجه گران
بدانیم ، آن
هم نه آنچه
درتاریخ
اتفاق افتاده
، بلکه آنچه
در جهان
امروز، در
میان ما رخ می
دهد ، شکنجه
گران بیشتر
ترس خواهند
داشت که در جامعه
رسوا بشوند،
اگر به نمونه
های عراق و
گوانتانامو و
محاکمه شکنجه گران
آمریکایی
نگاه کنید، می
بینید که
آمریکایی ها
نمی خواهند که
مردم ازآنچه
در این زندان
ها گذشته،
آگاهی پیدا
کنند. اگر به
ایران نگاه
کنید هم می
بینید که
هیچگاه کسی
آشکارا و به
طور رسمی نمی
گوید که در
خفا ودر زندان
ها آن چه می
گذرد .اما
اینها تنها
چند نمونه هستند
کشورهای
دیگرهم بهتر
از این نیستند
و شاید تنها
می توانند این
موضوع را بهتر
مخفی کنند."
سیر
تاریخی شکنجه
در یک نگاه
"در
بررسي سير
تحول تاريخي
شكنجه،
زادگاه اين
پديده غير
انساني را در
دوران باستان
ميان اقوام
روم ، يونان وايران
باستان جستجو
مي كنيم . شواهد
و قرائن نشان
مي دهد كه
درروم شكنجه
نسبت به طبقات
پست پايين
جامعه Cast)) و توسط
طبقات برتر
اعمال مي
گرديد دليل
اين مدعا
قوانيني است
كه
"ديوكليسن"
و"ماكسيميان"
دوامپراطور
روم تصويب
نمودند كه به
موجب آن اشراف
تا چهار نسل
ازشكنجه معاف
بودند. يونانياني
كه بيشتر به
فانتزي علاقه
داشتند شكنجه
هايي از قبيل
بستن بيگانه
يا برده به
چرخ ارابه
براي شكستن
استخوان هاي
او و يا قرار
دادن دشمن در
يك گاو برنزي
و حرارت دادن
او استفاده مي
كردند .
درمصرباستان
مجازات يا
شكنجه به
منظورمرگ،
بوسيله آتش،
صليب يا
خاكستر اجرا
مي گرديد
دراين نظام
مجرم را قدري
ايذا و شكنجه
مي كردند تا
خونش بر پاي
چوب هاي
انباشته
ازآتش ريخته
شود اين اقدام
در واقع كفاره
مقدماتي چنين،
جنايت
هولناكي بود،
آنگاه محكوم
را زنده زنده
در ميان شعله
هاي آتش مي
سوزاندند .
در دوران
قرون وسطي
دادگاه تفتيش
عقايد به شدت
به اعمال
شكنجه مبادرت
مي ورزيد . با
تمركز قدرت
سياسي و قضايي
در كليسا به
حقوق و آزادي
هاي انساني به
نحو بي سابقه
اي تعرض مي
گرديد پاپ
انونست چهارم
در سال 1252م رسما
اجازه داد كه
شكنجه براي
گرفتن اعتراف اعمال
شود البته در
صورتي كه قاضي
اطمينان به وقوع
جرم داشته
باشد اعمال
شكنجه براي
وادار كردن
شهود به اداي
شهادت يا
واداشتن
متهمي كه به
جرم خود
اعتراف كرده
به معرفي
مجرمين ديگر معمول
بود.
در همین
دوره مجازات
هايي كه
درمحاكم
فرانسه اعمال مي
شدعبارت بود
از:
داغ كردن
، شكنجه با
چرخ عذاب ،
چوب زير بغل
گذاشتن ،
بريدن سر ،
محكوميت با
اعمال شاقه
مثل پاروزدن
در كشتي هاي
جنگي ، نفي
بلد ، بريدن
دست از مچ ،
سوراخ كردن
زبان با آهن
گداخته ، جوشاندن
مجرم در ديگ ،
زنده به
گوركردن و
...ويل دورانت
شمار
قربانيان را
از سال 1480تا 1488
ميلادي بالغ
بر8800 تن سوخته ،
96494 تن محكوم به
مجازات هاي
ديگر تخمين
زده است .
درايران
باستان دلايل
مبتني بر"ور" (Varah) يا
"ورنگ"(Varangh) بود كه
فرد متهم را
در يك شرايط
ناگوار مثلا
درآتش يا
رودخانه قرار
مي دادند كه
اگر سلامت از
مهلكه مي
گريخت بي
گناهي او
اثبات مي شد و
اگر كشته ميشد
مجرميت او
ثابت مي شد" .(سيد
عباس موسوي
جوربندي – سير
تحول شكنجه –
روزنامه شرق)
از اسباب
و وسایلی که
مردم روسیه
برای اعمال شکنجه
گناهکاران
بکارمی بردند
نوعی شلاق به
نام"قنوت"بود
که ضربات آن بسیاردردناک
بود و گفته می شود
که آن راایوان
مخوف برای
تنبیه پسرخود
اختراع کرده
بود.
در لندن دژی
بنام برج لندن
وجود دارد و درآن
کلیه ادوات و
وسایلی را که
با آن زنان ومردان
را شکنجه می
کردند برای مشاهده
عموم به نمایش
گذارده شده
است.
.درانگلستان قرون
وسطی کودکانی
که سن آنها از
هفت سال تجاوز
نمی کرد را به
خاطرارتکاب
جرایم کوچک و پیش
پا افتاده به
دارمی
آویختند. کتک
زدن درکشور
انگلستان یک
امر کاملا
متداول بود
چنان که
سربازان و
دانش آموزان
را نیز به شدت
کتک می زدند. ناپلئون
بناپارت علت
مقاوم بودن
سربازان
انگلیسی را
درآن می دانست
که آنها درسربازخانه
برای تنبیه
کتک می خوردند
.
قوانين
تدوین شده در داخل
ايران و ضمانت
اجراي منع
شكنجه
قانون
اساسي كه حاصل
كار و تلاش و
نتيجه سالها
مبارزه
دينامك مردم
کشور ما
محسوب می
شود. در فصل
سوم كه "حقوق
ملت" است، در
اصول چندي
ازقبيل اصول
32،33،34،35،36،37،38،39 و
درفصل يازدهم
در
اصول165،166،168،169،171به
حقوق مربوط به
منع شكنجه و
نيز آزادي هاي
مدني اشاره
كرده است.
اصل
38 قانون اساسي
قانونگذارما
با تاسي از
نهضت جهاني
تحريم شكنجه و
با احساس خلا
در مجموعه
متون قانوني
طرح اجراي اصل
38 قانون اساسي
را در13 ماده و 2
تبصره در
تاريخ 18/2/ 81 تصويب
نمود.كه شوراي
نگهبان آن را
مغاير با شرع
اسلام و قانون
اساسي اعلام
نمود.
قبل
ازمطرح نمودن
آن درصحن علني
مجلس، روساي
كميسيون
امنيت ملي ،
سياست خارجي ،
حقوقي و قضايي
مجلس از دو تن
از مراجع
تقليد درمورد
مغايرت طرح با
شريعت استعلام
نمودند كه
درپاسخ
تطبيق
طرح با شريعت
اعلام شد. با
اين حال اين
طرح منجر به
چالش عميق
جامعه حقوقي
شده و مساله
شكنجه و جايگاه
آن را در حقوق
ايران وارد
محافل حقوقي و
سياسي كشور نموده
است.
دراصل
38 مقرر شده است :
"هرگونه
شكنجه براي
گرفتن اقرارو
يا كسب اطلاع
ممنوع است.
اجبارشخص به
شهادت و
اقرارويا سوگندي
فاقد ارزش
واعتباراست
متخلفين
ازاين قانون
مجازات مي
شوند."
علاوه
بر اصل 38 كه
توضيح آن به
اجمال داده شد دراصل
37 از فصل سوم كه
مربوط به حقوق
ملت مي باشد
مي خوانيم:
طبق
اصل37 قانون
اساسي : "اصل
بربرائت است
وهيچ كس ازنظرقانون
مجرم شناخته
نمي شود،مگراينكه
جرم
اودردادگاه
صالحه ثابت
گردد. "
اصل
167 قانون اساسي
برمبناي
اين اصل كليه
محاكم عمومي
،انقلاب و نظامي
دادسرا ها و
ضابطان قوه
قضاييه
مكفلند درانجام
وظايف قانوني
خويش
ازهرگونه
اعمال شكنجه و
آزارروحي و بدني
خودداري كنند
درغيراين
صورت به
مجازات اشد
مندرج درقوانين
موضوعه محكوم
خواهند شد.
بند
يك : برمبناي
بند يك اين
مصوبه ، كشف
وتعقيب جرايم
واجراي
تحقيقات و
صدورقرارهاي
تامين و
بازداشت موقت
اختصاص مي
بايد مبتني
بررعايت
قوانين و با
حكم و دستور
قضايي مشخص و
شفاف صورت گيرد
.و ازاعمال
هرگونه سلايق
شخصي و سوءاستفاده
از قدرت يا
اعمال هرگونه
خشونت و يا بازداشت
هاي اضافي و
بدون ضرورت
اجتناب شود.
بند
دو: دراين بند
نمايندگان
تصويب كردند
محكوميت ها
بايد طبق
ترتيبات
قانوني و
منحصر به مباشر
شريك و معاون
جرم باشند و
تا جرم در دادگاه
اثبات نشود
وراي مستدل
ومستند به
مواد قانوني ومنابع
فقهي معتبردرصورت
نبودن قانون
قطعي نگرديده
اصل بربرائت
متهم بوده و
هركس حق دارد
درپناه قانون
ازامنيت لازم
برخوردار
باشد .
بند
سه و چهار :
دراين دو بند
برعدم سلب حق
دفاع ازمتهمان
يا داشتن وكيل
تاكيد شده است.
بند
پنج : دستگاه
هاي ذي ربط
موظف شده اند،
ظرف مهلت مقرر
پرونده را به
مراجع صالح
قضايي ارسال
كنند و
خانواده دستگيرشدگان
را نيز در
جريان قرار
دهند.
بند
شش: دراين بند
تاكيد شده كه
درجريان
دستگيري و
بازجويي يا
استطاع و
تحقيق ، از
ايذاي افراد،
نظيربستن چشم و
سايراعضاء ،
تحقير و
استخفاف به
آنان اجتناب
گردد.
بند
هفت : دراين
بند
نمايندگان
تصويب كردند
تا بازجويان
وماموران
تحقيق از
پوشاندن صورت
و يا نشستن
پشت سرمتهم يا
بردن آنان به
اماكن نامعلوم
و كلا اقدام
هاي خلاف
قانون خود
داري ورزند.
بند
هشت : نيز به
چگونگي
بازرسي از
اماكن خصوصي
شهروندان
مربوط است ، برانجام
بازرسي ها
بدون مزاحمت
تاكيد شده درعين
حال ماموران
را موظف ساخته
از تعرض به
اسناد و
اشيايي كه
ارتباطي به
جرم نداشته
خودداري كنند
و ازافشاي
مضمون نامه ها
، نوشته ها ،عكس
هاي فاميلي و
فيلم هاي
خانوادگي و
ضبط بي مورد
آنها خوداري
شود .
بند
نه : يكي
ازمهمترين
بندهاي اين
ماده به شمار
مي رود،
هرگونه شكنجه
متهم به
منظوراخذ
اقرار و يا اجبار
او به امور
ديگرممنوع
بوده و اقرارهاي
اخذ شده بدين
وسيله حجيت
شرعي و قانوني
نخواهد داشت .
بند
ده الي چهارده
: اين
بندها به انجام
چگونگي
تحقيقات و
بازجويي از
متهمان مربوط
است برانجام
اين بازجويي
به شيوه هاي
علمي و قانوني
تاكيد شده
است.
بند
پانزده :
دراين بند
رئيس قوه
قضاييه موظف شده
است به منظور
نظارت برحسن
اجراي اين
ماده هياتي را
تشكيل دهند
وتمام دستگاه
هايي كه به نحويي
درارتباط با
اين مواد قرار
دارند، موظف
به همكاري با
اين هيات شده
اند.
در اصل
بیست و دو
در اصل
بیست و دوم
مقرر شده است :
"حیثیت
جان ، مال ،
حقوق ، مسکن و شغل مردم
از تعرض مصون
است.مگر
درمواردیکه
قانون تجویز
می کند."
ماده
578
قانون مجازات
اسلامي
در
مورد تضمين حقوق
متهم و حفظ
آزادي هاي
مشروع افراد
در قانون
مجازات
اسلامي مواد
چندي
مقررنموده
است: از جمله
ماده 578قانون
مجازات
اسلامي (ماده 58
قانون تعزيرات
سابق ) كه
ضمانت اجراي
اصل 38 قانون
اساسي است.مقررمي
دارد:
"هرگاه
يكي
ازمستخدمين
وماموران
قضايي يا غيرقضايي
دولتي براي
اينكه متهمي
رامجبوربه
اقرار كنند، اورا
اذيت كنند
وآزار بدني
نمايند.علاوه
برقصاص يا
پرداخت ديه
حسب مورد به
حبس از شش ماه
تا سه سال
محكوم مي شود
و چنانچه كسي
دراين خصوص
دستور داده
باشد. فقط دستوردهنده
به مجازات حبس
مذكورمحكوم
خواهد شد. اگر
متهم به واسطه
اذيت و آزار
فوت كند،
مباشر،
مجازات قاتل و
آمر به مجازات
آمر قتل
راخواهد
داشت."
تضمينات
ممنوعيت
شكنجه
دركنوانسيون
هاي بين
المللي
1- تضمينات
مقرردركنوانسيون
منع شكنجه و
ديگررفتارها
يا تنبيهات
خشن غير
انساني و
تحقير كننده
مورخ 10 دسامبر1984
ميلادي.
علاوه
بر تضمينات
مقرردراعلاميه
حقوق
بشردركنوانسيون
هاي بين
المللي
نيز دراين
مورد سكوت
اختيار نشده
بلكه با تدوين
مواد مربوطه
دين خويش را
در قبال
انسانيت ادا نموده
اند. يكي
ازاين
كنوانسيون
ها كنوانسيون
منع شكنجه
وديگررفتارها
يا تنبيهات خشن
، غيرانساني و
تحقيركننده
مورخ 10 دسامبر 1984
ميلادي است.
ماده 1
كنوانسيون
مذكور مقرر مي
دارد:"شكنجه
به هرعمل عمدي
كه براثر آن
درد يا رنج فيزيكي
يا روحي عليه
شخصي به
منظور كسب
اطلاعات يا
اقراراز شخص ثالثي،
يا تنبيه وي
به خاطرعملي
كه شخص ثالثي مرتكب
گرديده يا
احتمال
ارتكاب توسط
آنها برود يا
ترساندن و
زورگويي به وي
يا شخص ثالثي
يا وفتي چنين
درد و رنجي به
هر دليلي به
خاطرهرگونه
تبعيضي به
تحريك يا
همراه با رضايت
و سكوت يك
مقام دولتي يا
شخص ديگر در
منصب دولتي
اعمال مي شود،
اطلاق مي شود."
(آئين
دادرسي كيفري ،دكتر
محمد آخوندي ،
ج 2 پاورقي ص 2021)
2-
كنوانسيون
بين المللي
حقوق مدني و
سياسي مصوب 16
دسامبر 1966به
تصويب مجمع
عمومي سازمان
ملل متحد
رسيده است و
مشتمل بر يك
مقدمه و 53 ماده
مي باشد و
مقنن ايران
در17 شهريور 1354
هجري شمسي
نيزآن را به
تصويب رساند
وحاوي نكات
مهمي در تضمين
حقوق متهم مي
باشد كه به
بعضي ازآنها
اشاره مي
شود.به موجب
بند 3 ماده 14
ميثاق بين
المللي حقوق
مدني و سياسي
هركس متهم به
ارتكاب جرمي
مي شود بايد
حداقل
تضميناتت زير
را داشته
باشد:
الف –
دراسرع وقت و
به تفصيل به
زباني كه
بفهمد ازنوع
وعلل اتهامي
كه به او نسبت
داده شده ميشود،
مطللع شود.
ب- وقت
و تسهيلات
كافي براي
تهيه دفاع خود
وارتباط با
وكيل منتخب
خود را داشته
باشد .
د-
مجبور نشود كه
عليه خود
شهادت دهد يا
به مجرم بودن
اعتراف نمايد.
کنوانسیون
منع شکنجه و
قدرت اجرایی
آن
20
سال اززمانی
می گذرد که
کنوانسیون
منع شکنجه
قدرت اجرایی
پیدا کرد، اما
هنوز درسراسر
جهان انسان ها
را شکنجه می کنند
، چه در
کشورهایی که
سالهاست به
شکنجه گری
شهرت یافته
اند ، چه در
کشورهایی که
مدت ها است
نظامی
دموکراتیک
دارند.
بیست
سال پیش در
روز 26 ژوئن 1987 (
5تیر 1366)
کنوانسیون منع
شکنجه سازمان
ملل متحد در
دانمارک به
امضاء رسید و
بدین ترتیب
سرانجام قدرت
اجرایی پیدا
کرد. تا آن
زمان حدود 3 سال
طول کشیده بود
تا امضاء های
مورد نیاز برای
به قدرت
اجرایی رسیدن
این
کنوانسیون
گرد آوری
شود.با این حال
علی رغم
فعالیت
فعالان حقوق
بشردرسراسر دنیا
هرچند 144
کشورنسبت به
اجرای این
پیمان نامه
جهانی متعهد
شده اند ولی
هنوزهم 51
کشوردردنیا
وجود دارند که
که این کنوانسیون
را امضاء
نکرده اند.
درپروتکل
الحاقی از
جمله پیش بینی
شده است که کمیته
های ملی و بین
المللی بتوانند
به طورمستقل
زندان ها و
مراکز
نگهبانی پلیس
را کنترل
کنند. تنها
دراین صورت
است که می
توان دانست که
آیا کشورهایی
که کنوانسیون
ضد شکنجه را
امضاء کرده
اند به آن عمل
می کنند یا نه
.این پروتکل
را تنها 33 کشور
تاکنون امضاء
کرده اند آلمان
و آمریکا هم
جز و کشورهایی
هستند که هنوزاین
پروتکل را
امضا نکرده
اند.
"سون
سگال" سخنگوی
مطبوعاتی
مرکز بین
المللی
توانبخشی به قربانیان
شکنجه است . که
دفتر آن
درکپنهاک
پایتخت
دانمارک واقع
است. مرکز بین
المللی
توانبخشی به
قربانیان
شکنجه از دل
یکی از نخستین
مراکز حمایتی
در جهان
برآمده و
درحال
حاضرازمراکز
129 کشور جهان
حمایت می کند.
بنا
به گفته سون
سگال : " 51 کشور
هستند که
هنوزاین
کنوانسیون را
امضاء نکرد ه
اند اما شکنجه
درکشورهایی هم
که این
کنوانسیون را
امضاء کرده
اند ، هنوز
وجود دارد.
شکنجه پدیده
بسیار شایعه
ای است و این
طبیعتا باعث
نگرانی ماست ."
وی می افزاید:"
بحث درباره
اینکه شکنجه
نوعی روش
بازجویی است
به کلی اشتباه
است، چون
حقیقت این است
که شکنجه
وسیله ای برای
گسترش ترس و
ترور درجامعه
می باشد،
وسیله ای است برای
اینکه صدای
اپوزیسیون را
خفه کنند و
خودشان را بر
سر قدرت نگاه
دارند ...به نظر
من تاثیر
کنوانسیون
این بوده وهنوزهم
هست که توجه
عموم به شکنجه
به عنوان یکی ازموارد
نقض حقوق بشر
جلب شده است
این موضوع کم
کم جای خودش
را بازمی کند
که شکنجه به هیچ
وجه پذیرفتنی
نیست ."
پیام
دبیرکل
سازمان ملل
متحد به
مناسبت روز بین
المللی
حمایت
از قربانیان
شکنجه
سازمان
ملل متحد به مناسبت
روز بین المللی
حمایت ازقربانیان
شکنجه با
انتشار پیامی
اعلام کرد:
"شکنجه
تجاوزی عمیق
به حقوق بشرو گمراهی
مهیب وجدان
بشری است وماده
5 اعلامیه
جهانی حقوق
بشر که به
عنوان بنیاد قانونی
بین المللی
حقوق بشر
محسوب می شود،
آن را با
قطعیت تحت هر
شرایطی منع می
کند ".
به
گزارش
مرکزخبری"امید"،
" بان کی مون"دراین
پیام با بیان
این که احدی
را نمی توان تحت
شکنجه یا مجازات
یا رفتاری
قرارداد که
ظالمانه یا
برخلاف
انسانیت و
شوون بشری یا
موهن باشد،
آورده است:
"با این
همه پس از شصت
سال از تصویب
اعلامیه، شکنجه
برقرارمانده
است. میلیون
ها قربانی و
خانواده
هایشان از این
طریق به
نابودی کشیده
می شوند و
درهر یک
ازموارد، جای
زخم های روحی
وروانی عمیق بوده
و التیام آن
ها دشوار است .
وی افزوده
است: روز بین المللی
حمایت از قربانیان
شکنجه
مناسبتی است تا
از آنهایی که
از شکنجه رنج
برده اند و
حتی جان خود را
از دست داده
اند، یاد کنیم
همچنین
فراخوانی است
تا از سوی
آنها وعلیه
همه کسانی که
مرتکب شکنجه و
تمامی اشکال
رفتار بی
رحمانه،
غیرانسانی و اهانت
آمیز می شوند
صحبت و اقدام
کنیم .
دبیرکل
سازمان ملل
متحد
اظهارکرده
است: "با وجود
چارچوبی
حقوقی علیه
شکنجه
کشورهای عضو
باید اقدام
بیشتری انجام
دهند تا یقین
حاصل شود ، چارچوب
منع شکنجه با
رفتاری حساس
به جنسیت به
کارگرفته می
شود اشکال
مسلمی از
خشونت ویژه
جنسیتی منجر
به شکنجه می
شود و به گونه
ای که درکنفراس
منع شکنجه
تعریف شده
است، جامعه
بین المللی را
فرامی خوانم
چارچوب حقوقی
بین المللی را
تقویت کنند تا
با حمایت
بهتراززنان
دردسترسی به
کمکهای بین المللی
یقین حاصل
شود.
دبیرکل
سازمان ملل
سایرکشورهای
عضورا که تا کنون
چنین نکرده
اند، توصیه
کرد تا الحاق به
کنفراس منع
شکنجه را
تسریع کنند وپیوستن
35 کشورعضو به
پروتکل های اختیاری
کنوانسیون را مدنظرداشته
باشند که این
امرشامل
بازرسی اعمال
شکنجه درمحل
های بازداشت
از طریق دیدارهای
بین المللی یا
محلی می شود.
"بان کی
مون" از تمامی
دولت ها برای
حمایت
ازصندوق
داوطلبان
قربانیان شکنجه
دعوت وتصریح
کرد:" صندوق
مزبوریکی از
بزرگترین وجوه
سپرده
بشردوستانه
است و به
سازمان های
غیردولتی
بیشماری در فراهم
آوردن مراقبت
های دارویی، روانشناختی
،کمک های
حقوقی ،
اجتماعی و
حمایت مالی
برای قربانیان
کمک می کند.
وی
باسپاس ازکمک
کنندگان به
حمایت مستمر،
تمامی جوامع
بین المللی را
نیزبه همکاری سخاوتمندانه
ترغیب کرد.
درپایان"
بان کی مون"آمده
است: "روز بین
المللی حمایت
از قربانیان
شکنجه در سالی
که شصتمین
سالگرد
اعلامیه
جهانی حقوق بشر
است را گرامی
می داریم و
برتعهد خود
نسبت به حقوق لاینفک
وشان ذاتی
تمامی زنان و
مردان تاکید مجدد
می کنیم .اجازه
دهید به اتفاق
هم دنیایی
شفقت آمیز،
رها از شکنجه
و دیگر
رفتارهای یا مجازاتهای
بی رحمانه
غیرانسانی و
اهانت آمیز
برای تمامی
مردم و درهمه
جا بنا کنیم."
.
شهناز
غلامی - تبریز