ایران
فقط تهران نیست!؟
باید فکری
به حال بن بست
خبری در مناطق
حاشیه ای مثل کردستان،
بلوچستان،
اهواز،
ترکمنصحرا،
آذربایجان و ... کرد.
در حالیکه روز
سه شنبه 21
خرداد، رادیو
فردا خبر می
داد "سه
نوجوان (بهنود شجاعی،
سعيد جزی و
محمد فدايی) در
لیست اعدامی
های چهارشنبه
صبح "، نوجوان
سنندجی
"محمد حسن زاده" بی
آنکه کسی نامی
از او شنیده
باشد، و کسی
بداند که نوجوانی
هم در سنندج
در صف اعدام است،
درست همان روز
یعنی سه شنبه 21
خرداد اعدام شد.
حتی خبر اعدام
او هم با دو
روز تاخیر و
پس از آنکه
"بیگانگانی" در
سازمان عفو
بین الملل
بیانیه ای در
محکومیت این اعدام
صادر کردند،
تازه در رسانه
هایی مثل بی بی سی و رادیو فردا که
توسط
"هموطنان
ایرانی ما!" اداره
می شود، منتشر
شد!؟
آیا
اگر خبر اعدام
این نوجوان هم
پیش از اعدام منتشر
می شد، همانند
سه نوجوان
دیگر فرصتی
دیگر نمی یافت
تا شاید بتواند
رضایت بگیرد و
زنده بماند؟
" فرهاد
محسنی" در
تبریز
زیر
شکنجه
ماموران
اطلاعات جان
سپرد
بی آنکه
این رسانه ها خبری از ناپدید
شدنش منتشر
کنند تا فشاری
بر حکومت وارد
آید تا در شکنجه کردنش
دستش بلرزد و
او را تا پای
جان شکنجه نکند.
و اینک که خبر
تحویل جنازه
اش به
خانواده
اش منتشر شده،
بازهم هیچ یک
از این رسانه
ها این خبر را
تا این لحظه
منتشر نکرده اند.
آیا انتشار
این خبر نمی
تواند دست
رژیم را برای
شکنجه دیگران
تا پای مرگ اندکی
بلرزاند. این بایکوت
خبری بزرگترین
ضربه را به حس
هموطنی میان
ایرانیان می
زند.
آیا اینها
تبعیض نیست؟
آیا تبعیض شاخ
و دم
دارد؟