"گزارش مراسم بزرگداشت صمد سردارنيا در تهران"(2)

 

 مجلس ترحيم استاد صمد سرداي نيا  روز پنجشنبه 5/2/87 از ساعت 16 الي 18 درتهران سيد خندان خيابان دبستان مسجد محمديه برگزارشد .

سخنران هاي اين برنامه آقايان عليرضاصرافي، ابراهيم رفرف، حسن راشدي بودند كه در رابطه با شخصيت و اهميت كارهاي  تاريخي استاد صمد سرداري نيا به سخنراني پرداختند. و نيز آقاي يوسف عزيز بني طرف به نمايندگي از طرف مردم عرب - كه در جنوب ايران زندگي مي كنند وهمچون ساير اقوام ايراني از تبعيض قوميتي رنج مي برند- مراتب تسليت و تاسف خود را ازاين واقعه ابراز كردند.

  

نظر به اهميت سخنراني آقاي مهندس عليرضا صرافي که به نمایندگی از سوی هئیت تحریریه ماهنامه‌دیلماج و مرکز زبان و فرهنگ "دمو" صحبت می‌کرد، ترجمه بخشهائی از آن را ذیلا مي آوريم :

 

صمد سردارنيا به مدت سي سال به طرزي مستمر و بی‌وقفه به تحقیق و نگارش پرداخت. او جزء شخصيت هاي بارز و ماندگار روزگار ماست كه در منزلگه هستي سرفرازو سربلند زندگي كرد. و نه تنها درسهایی از تاریخ به ما آموخت که  زندگي شرافتمندانه را نيز به ما ياد  داد.

 اگر سرسخن وارليق را "حميد نطقي "و "جواد هئيت " به نگارش در مي آوردند . پايان سخن را نیز " صمد سرداي نيا " به خامه تحرير در مي آورد. او البته آنقدراز نظرعلمي سخاوتمند بود كه ماهنامه ديلماج را نيز ازمقالات خود بي نصيب نگذاشت . تا جاييكه كه حتي دعوت ما  برای ایراد سخنرانی را نیز اجابت کرد و درسال 1384 مطلبی  تحت عنوان  "تاريخ چيست؟" را  از تریبون ديلماج عنوان نمود . كه من اين سخنراني را منتشر نكرده ام ولي در اختيار دارم و آنرا  جهت چاپ تقدیم وارلیق خواهم نمود.

او با نگارش صدها مقاله ،مونوگرافي و دهها كتاب ثابت كرد كه قدرت انتقال تجارب تاريخي را به نسل هاي بعد از خود دارد. به همين دلايل و نيز به اين عنوان كه او نام خود رااز "سردار ملی " گرفته بود مي توانم مدعي شوم كه استاد صمد سرداري نيا  "سردار تاريخ‌نگاري معاصر" سرزمين ماست.

ثروت معنوي كه از او به ارث رسيده است، تنها در آثار مكتوبش خلاصه نمي شود. دو فرزند  برومند او نيز همچون پدرسرفراز خود ادامه دهنده مكتب مردم داري او هستند.

او جزء نادرانسان هاي روزگارآشفته  ما است كه اهميتي به پول و ثروت نمي داد و با سفارش اين و آن تاريخ را به سود حاكمان تحريف نمي كرد. او هيچ وقت مردم و سرزمينش را نفروخت .او به مردم شريف و بزرگ جامعه ما؛ رمز زندگي آ زاد، و شرافتمندانه را آموخت

 او كه زماني گنجينه هاي گم شده تاريخ را كشف مي كرد و به زواياي تيره آن انوار روشنائي مي پاشيد اكنون خود نيز به تاريخ پيوسته است ....."

 

شركت كنندگان ازگروهها و تشكل هاي مختلف اجتماعي – سياسي  همچون مجمع دانشگاهيان آذربايجان( توپلوم)، كانون دمو ، ماهنامه‌های وارلیق و ديلماج، چيچكلرقورولوشو و .... بودند. همچنین بسیاری از شخصیتهای فرهنگی و اجتماعی آذربایجانی از جمله آقایان دکتر عزیز محسنی، کریم مشروطه‌چی (سؤنمز)، حسن مجیدزاده (ساوالان)، ناصر منظوری، مهیار علیزاده؛ سعید موغانلی، عبدالعلی مجازی، مرتضی مجدفر، دکتر حاجیلو، داوود سعیدخانلو،

همچنین ذکریا طرزمی، موسوی (نماینده مجلس و شهردار سابق تبریز)، دکتر آجرلو، حبیب یکیتا

در این میان میتوان از حضور آقای کورش زعیم از طرف کانون مهندسین جبهه ملی نیز نام برد که با توجه به رویکردهای منفی این جبهه  به آذربایجان  عجیب به نظر میرسید!

و پلاكاردهايي که بر روي آنها وفات استاد صمد سرداي نيا به خانواده و جامعه روشنفكري اذربايجان تسليت گفته شده بود از طرف گروههاي اجتماعي – سياسي  مختلفي  - همچون؛  چيچكلر قورولوشو ( سازمان شكوفه ها ؛انجمني است كه دررابطه با آموزش كودكان ترك زبان به زبان و فزهنگ تركي تاسيس شده است .)؛ دفتر مجله وارليق ؛ مجمع دانشگاهيان آذربايجان(توپولوم) و كانون دمو(كانوني كه دررابطه با به رسميت شناخته شدن زبان تركي و تحقق اصل 15 و19 ايجاد گرديده است .)- آورده شده بود. اين دعوت با استقبال بي نظير مردمي همراه بود.

9/2/87

شهناز غلامي

                             عضوانجمن رونامه نگاران زنان ايرن(رزا)

Shahnaz.gholami @gmail.com                          

 

 

 

برخورد اهانت آميز نيروهاي دانشگاه بيجار و گروههاي كرد

 

 با استاد هوشنگ جعفري

 

 

دانشجويان دانشگاه پيام نور بيجارازاستاد هوشنگ جعفري  شاعرملي خلق  بزرگ  آذربايجان دعوت به عمل آورده بود تا  جمعه 6/2/87ساعت 17 در محل اجتماعات آن دانشگاه به اجراي برنامه بپردازد.

وقتي استاد جعفري شروع به خواندن شعر تركي مي كنند

عده اي از كساني كه در آنجا بودند -  با توجه به اينكه استاد جعفري جزء فعالان سرشناش حركت ملي آذربايجان محسوب مي شوند و معتقدند حقوق اقوام بايد رعايت شود-  در نهايت بي ادبي و توهين و با هو كردن استاد از ايشا ن مي خواهند تا بجاي شعرتركي شعر فارسي  خوانده شود.

دراين هنگام رئيس دانشگاه به همراه 30الي 40 از جلسه خارج مي شوند و در پي آن گروههاي فشار به طرزبرنامه ريزي شده اي به داخل دانشگاه مي ريزند و به استاد حمله مي‌كنند و با مشت و لگد كه البته عادت شعبان بي مخ هاي مكررتاريخ است؛ به قصد آسيب رساندن ؛ ايشان را مورد ضرب و شتم  قرار مي دهند . تا اينكه فعالان حركت ملي در يك فرصت مناسب او را سوار خودرو مي‌كنند واز آنجا خارج می‌سازند.

استاد خود در اين رابطه مي گويد: ما صدها سال است كه تمام برنامه هاي شوونيستي  فارس ها تحمل كرده ايم ولي آنها خودشان به اندازه ده دقيقه ظرفيت پذيرش ديگر فرهنگها و زبان ها را ندارند.

گفتني است روزسه شنبه 3/2/87  استاد هوشنگ جعفري به دعوت ستاد انتخابات آقايان جهانگيرزاده و قاضي پور و سا ير فعالان حركت ملي آدربايجان به شهر اروميه رفته و مورد استقبال  چندين ده هزار نفري  مردم شريف آنجا قرار گرفته بود. تا جايي كه به دليل ازدحام بيش از حد مردم از استاد جعفري نيروهاي سركوبگرشوونيستي در آنجا از ادامه برنامه ممانعت به عمل مي آورند.

گفتني خبرگزاري ايسنا به آدرس:www.isna.com    مصاحبه جالب توجهي با استاد در اين موضوع انجام داداه است كه علاقمندان مي توانند به آن  دسترسي يابند.

 

 

 

علاوه بر آن در پي حمله و اهانت شوونيستهاي فارس و پان كردها به استاد منوچهر جعفري، فعالان حركت ملي دانشگاه زنجان طي صدور بيانيه اي اين اقدام غير انساني به ايشان را كه در واقع توهين به همه مردم آذربايجان است مي باشد مردود اعلام كرده اند كه متن آن چنين مي باشد:

حورمتلي اوستاد هوشنگ جعفري

آذربايجانين ملي معاصر شاعيري

بيجاردا پيام نوردانشگاهيندا، فارس شوونيسمي و پان كوردلرطرفيندن، اولونان جسارت بيزيم هامیميزي كدرلنديردي . بيز زنگانين يازيچيلار، شاعيرلر و تورك اوشاقلاري بو حركتي اوركدن محكوم ائدريك و سيزين تورك ديلينه وايلينه چكديگينز زحمتلري وخالق يولوندا اوچ ايل سورگون دوشمگينزي هيچ بير زامان ياددان چيخارتمادان ،  سيزه آيدين گله جك آرزيلايار، باشدا تانري و سونرا تورك خالقي سيزه داياقدي.

بيز مسلمان باجي قارداش

هاميميز بيرآغاجين ميوه‌سي‌یيك

كؤكوموز بيردي بيزيم

قيزل آذربايجان زنگان توركلري

 

9/2/87

شهناز غلامي

                             عضوانجمن رونامه نگاران زنان ايرن(رزا)

Shahnaz.gholami @gmail.com