پلاتفرم جنبش فدرال- دموکرات آذربايجان

                 مقدمه

             حاکميت سياسى از آن همه مردم و حق انکارناپذير آنست.بدون دموکراسى و پذيرش حق تعيين سرنوشت ملتها و حقوق برابر آنان در يک کشور کثيراللمله، حاکميت واقعى مردم هرگز تحقق نخواهد يافت.

                 هدف ما براى برقرارى دموکراسى وتاسيس جمهورى فدرال درايران، ايجاد دولت فدرال تورکهاى ايران (دولت فدرال مردم آذربايجان و اورگانهاى حاکميتهاى محلى  ترکان ايران) است.

                      مبارزات آزاديخواهانه ملى آذربايجانيها که،  با  ایجاد مجلس ملی آذربايجان و انجمنهای ايالتی- ولايتی در دوران انقلاب مشروطيت شروع شده  و به  برقراری دولت آزاديستان به زعامت شيخ محمد خيابانی و برپائی حکومت ملی آذربايجان به رهبری سيد جعفر پيشه وری منجرگرديد، به اشکال گوناگون ادامه يافته و پس از انقلاب بهمن و در مبارزات دوره  کنونى نيز انعکاس خود را يافته است.

                 پس از توطئه و کودتای امپرياليستی عليه دولت قانونی مشروطه به دست رضاخان، سياست آسيميلاسيون شديدی در حق ملل غير فارس ساکن ايران اعمال شده  و تلاش برای ايجاد ملت واحد مبتنی بر زبان فارسی به سياست رسمی دولتی مبدل گرديد. همين سياست در دوران بعد از انقلاب بهمن نيز ادامه يافته است. در هر دو دوره، مبارزه برای احقاق حقوق ملی تحت شرايط مختلف و به اشکال گوناگون راه خود را گشوده و پيش رفته است.

                 رژيم جمهورى.اسلامى با استقرار دولت ايدئولوژيکى دينى سياهترين اختناق و استبداد را بر آحاد مردم ايران حاکم کرده است

                 رژيم جمهورى اسلامى از همان ابتدا، سياست تبعيض رژيم سلطنتى سرنگون شده  پهلويها را علیه ملت های غیر فارس، از جمله  ترکهای ايران را ادامه داده است. از اینرو،ناسيوناليسم افراطى  و شوينيسم فارس  جزو لاینفکی از از سياست عمومی حاکميت بوده ، و بنوبه خود مبارزه توامان علیه جمهوری اسلامی و سیاست های شونیستی آنرا میطلبد

                 در عين حال مبارزه با به اصطلاح اوپوزيسيون شوونيست و پان ايرانيست (آريا پرست و فارس محور) که در پايمال کردن حقوق ملى ملل غير فارس با حاکميت اسلامى همکارى عملى مينمايد نيز نبايد فراموش شود

                 آپارتايد جنسى و تحقير و سرکوب زنان از بنيادهاى نظرى ج.ا. است

                  رژيم ج.ا. مدافع و حامى باندهاى مافيائى قدرت و ثروت و دشمن زحمتکشان و مزدبگيران است براى پايان دادن به ستم ملى و عقب ماندگى اقتصادى مناطق ترک نشين و ديگر ملل تحت ستم و ايجاد امکانات و فرصتهاى برابر برای همه مليتها در ايران ،برای دستیابی به آزادی سیا سی، براى پايان دادن به آپارتايد جنسى و سرکوب زنان، و براى پايان دادن به بيعدالتى هاى گسترده و عميق طبقات فرودست و زحمتکش جنبش فدرال- دموکرات آذربايجان پلاتفرم عام سياسى خود را ارائه ميدهد

پرنسيپهاى عمومى

 1- کشور ايران: ايران يک کشورى کثيرالملله است. ملتهاى ساکن ايران عمدتا عبارتند از: ملت ترک،  ملت فارس، ملت کرد، ملت عرب، ملت بلوچ و ملت ترکمن. هم در دوران سلطنت پهلوی ها و هم دردوره  جمهوری اسلامی،  دولتهای مرکزی حاکم بر ايران نماينده و نيروی محرکه اصلی شونيسم و ناسيوناليسم افراطی ملت فارس بوده اند و در حق  ملل غير فارس ساکن ايران سياست ستم ملى و آسيميلاسيون روا داشته اند.

 

2- هويت ملی:  زبان ترکى (ترکی آذربايجانی) هسته اصلی و سنگ بنای هويت ملى ترکان ايران را تشکيل مي دهد. هويت ملى ما با زبان ماسرشته است.

3- مسئله ملی و مساله حاکميت: مساله ملی واز جمله مسئله ملی ترکان ايران اصولا يک مسئله سياسی است. حل مسئله ملی و امحا ستم ملى  تنها از طريق  تامين حق ملل درتعيين سرنوشت خويش ممکن و مقدور است. جمهوری اسلامی ايران مانع اصلی کنونى سر راه تحقق اين امر است.

4- مبارزه براى  تاسيس جمهورى فدراتیو و دموکراتیک در ایران و ايجاد جمهورى فدرال تورکهاى ايران، مبارزه در راه  دموکراسى، عدالت اجتماعى و برابرى حقوق سیاسی همه شهروندان و ملیت ها ، الغاى آپارتايد جنسى از اصول اعتقادى جنبش فدرال- دمکرات آذربايجان است

 

جمهورى فدرال ايران و دولت فدرال ترکهای ايران

 

1- جمهوری فدرال ايران: از اتحاد داوطلبانه و آزادانه مبتنى  بر موازين دمکراتيک و ساختار فدراليستی ملی (اتنيک) – واز جمله پرنسيپ دو پارلمانى -  دولتهای فدرال ملل ساکن ايران و دول مناطق خود مختار و حاکميت شهر ويژه تهران ايجاد ميشود.

 

2-دولت محلى ترکها  در سرزمينهاى تاريخى آذربايجان (مناطق بهم پيوسته تاريخا ترک نشين) ايجاد مى شود و ترکان خراسان، ترکان جنوب ايران و ترکان قشقايى حق برپائى حاکميتهاى محلى خود را دارا مى باشند.

 

3- امور قانونگذاری، محاکم،  قضاوت، انتظامات، مالياتها، اقتصاد، ارتباطات و محيط زيست، امور اداری و فرهنگی در اختيار دولت محلى آذربايجان است که،  در چارچوب قانون اساسى آذربايجان حق داشتن دولت و پارلمان، سرود ملی و پرچم ملی را دارد.

4-ترکان خراسان،  ترکان جنوب ايران وترکان قشقايى حق دارند براى تحقق خواستهاى ملى خويش، ارگانهاى حکومتى صلاحيتدار خود را ايجاد نمايند

 

5-امور مربوط به سياست خارجی، دفاع  در مقابل تجاوز خارجی، برنامه ريزی دراز مدت سياستهای اقتصادی، سياست پولی، حفظ محيط زيست و امور ارتباطاتی سرتاسری به عهدهء حکومت فدرال مرکزى خواهد بود. تصميمات موثر بر امورات دولتهاى محلى فدرال، بايد به  تصويب دولتها و پارلمانهاى محلى مربوطه برسد. بطور کلى ، همه تصميمات و مقرراتى که بامنافع ملت تورک ارتباط داشته باشند، بايد پس از مشورت و تفاهم با پارلمان و دولت فدرال آذربايجان و حاکميتهاى محلى مناطق خودمختار تورک نشين حل و فصل شده و به تصويب آنها برسد.

 

6-زبانهاى  ترکی (ترکی آذربايجانی)، فارسى، کردى، عربى، بلوچى و ترکمنى به مثابه زبانهاى رسمی ايران محسوب ميشوند. کليه اسناد و مکاتبات دولت فدرال ايران بايد به همه زبانهاى رسمى ايران تنظيم شود.. زبان ترکى (ترکى آذربايجانى) به مثابه زبان رسمى دولتی در تمام ارگانهای دولتی آذربايجان و مناطق خود مختار ترک بوده و زبان اسناد، زبان تحصيل از ابتدايی تا سطح عالی و زبان وسايل ارتباط جمعی و فرهنگ و هنر خواهد بود.

 

7-تهران به عنوان شهر خود ويژه  بايد توسط ارگانهای حکومتی مخصوصى اداره شود تا حقوق ملی ـ فرهنگی تمامی ساکنین آنها تامین گردد. سياست  تمرکز در تهران را که، برخلاف منافع تمام ايران جريان دارد بايد متوقف نمود و براى تامين انکشاف متعادل و هارمونيک سياسى- اقتصادى و اجتماعى- انسانى ايران برنامه هاى دراز مدت اجرا کرد.

 

8-در مناطق دو يا چند زبانه واقع در داخل دول فدرال، کليه ارگانهاى حکومتى و اجرايى بايد با موازين دموکراتيک به تناسب کثرت عددى جمعيتهاى همزبان انتخاب شوند و تقسيم کار نيز بر اين مبنا باشد.

 

 اهداف

1-کليه شهروندان، صرفنظر از وابستگيهاى جنسى، دينى، سياسى،  مسلکى و موقعيت اجتماعى شان، در مقابل قانون برابرند. همه شهروندان حق انتخاب شيوه زندگى خصوصى خود را دارند. شخصيت اجتماعى، دينى، و سياسى افراد - جامعيت فرديشان - درمقابل حکومت و ارگانهاى وابسته بدان خدشه ناپذير است.

 

2-به مثابه يک دولت فدرال مدرن و دموکراتيک، تمام ارگانهای صلاحيتدار، بدون توجه به دين، مرام و مسلک، جنسيت و ملييت، با رای مخفی و مستقيم شهروندانی که به سن 18 سالگی رسيده اند انتخاب می شود.

3-پلوراليزم و آزادی کامل عقيده ومرام بايد تحقق يابد، آزادى بى قيد و شرط  تجمعات، بيان، مطبوعات و پخش  اطلاعات و فعاليت تمام تشکلهای سياسی، اجتماعی، فرهنگی و حق  تشکل و فعاليتهای سنديکايی، شورائى و صنفى برای همه شهروندان و از جمله  زحمتکشان، کارمندان وکليه مزدبگيران فکری و يدی  تامين شود.

 

4-جدايی کامل دين و ايدئولوژی  از دولت: دين و مرام و مسلک امر خصوصی افراد است. داشتن اعتقادات دينی و يا عدم باور بدان، اعتقاد به يک مرام يا عدم اعتقاد بدان آزاد است. اجرای مراسم و آداب دينی برای معتقدين آن در چهارچوب قانون آزاد است. دين و مرام – مسلک بايد کاملا از سيستم تعليم- تربيتى و از دولت جدا باشد.

 

5-حقوق برابر زنان با مردان در تمامی عرصه های سياسی، اجتماعی و اقتصادی.همانند ساير عرصه ها بايد تحقق يابد. زنان بايد به نسبت جمعيت خود در تمامى ارگانهاى حکومتى شرکت داشته باشند. براى  امحاء وضعيت واقعاً موجود نابرابر بين زنان و مردان بايد تدابير لازم  از جمله تبعيض مثبت به نفع زنان اعمال شود. شرايط مناسب براى  رشد همه جانبه زنان خانواده هاى زحمتکش ايجاد گردد و از برپايی تشکيلات مستقل زنان حمايت شود.

 

6-بايد  سيستم آموزش و تحصيل  اجبارى  و رايگان تا پايان کلاس نهم (9 ) برقرار گردد و  تمامی شهروندان بدون هيچگونه  تبعيض از يک سيستم آموزشى مترقى برخوردار شوند. براى مبارزه با بيسوادی  سالمندان مدارس مخصوص و  آموزشگاههاى صنعتی ايجاد شده  و کمکهای مالی و شرايط مساعد تحصيلى براى آنها فراهم شود. درعين حال جهت گسترش تحصيلات عالى و مجانى امکانات و شرايط لازم فراهم شود.

 

7-گسترش عدالت اجتماعی و بهبود شرايط زندگى دشوار  زحمتکشان، کارمندان و همه مزد بگيران،  تلاش در جهت ايجاد تامين خدمات اجتماعی و تعليم و تربيت و بهداشت برای شهروندان و ايجاد بيمه های بيکاری و خدمات طبى در کشور

 

8-ايجاد سيستم بيمه های اجتماعی براى تامين رفاه همگانی  و اخذ ماليات به تناسب درآمد وايجاد سيستم ماليات تصاعدى  بردرآمد، سود، ارث و دارائى.

 

9-ممنوعيت کار نوجوانان پايئن تر از 16 سال.به عنوان نيروى کار.جهت تعليم و تربيت کودکان و نوجوانان متناسب با تقاضاهای دوران معاصر، بايد امکانات ورزشی و تفريحات سالم برای آنان فراهم گردد، شرايط برای شکوفايی فرهنگی و هنری ايجاد شود، تدابیرلازم برای انتشار روزنامه هاو مجلات وگشایش کتابخانه های عمومی وبرپایی خانه های فرهنگی اتخاذ گردد. و در يک کلام بايد شرايط مساعد جهت استفاده از دستاوردهاى تکنولوژيک و اينفورماتيک براى همه شهروندان و به خصوص جوانان منسوب به خانواده هاى زحمتکش ايجاد شود.

 

10-حفظ و بهبود محيط زيست و استفاده از آن جهت انکشاف اجتماعی و رفاه عمومی مردم

 

ايجاد علائق دوستی و همپشتی ميان ملل ديگر ساکن ايران.11-

 

12-تامين کامل حقوق برابر شهروندى براى همه اقليتهای ملی و فرهنگی ساکن در سرزمين آذربايجان فدرال و مناطق خودمختار ترک نشين

 

13-حفظ و دفاع از حقوق بشر جزو اهداف اساسى ماست. لذا ازکنوانسيونهاى بين المللى ناظر بر حقوق کودکان و زنان حمايت مى کنيم و خواهان لغو حکم اعدام و منع هرگونه شکنجه مىباشيم

 

14-توسعه اقتصاد آذربايجان به خاطر اعمال 80 سال ستم ملى بويژه در جمهورى اسلامى که، در نتيجه سياست تبعيض اميز و عمدى آن، با کاهش سرمايه گذارى، فرار شتابان سرمايه ها و مهاجرت وسيع نيروى کار ماهر آن، از عقب ماندگى همه جانبه اقتصادى و اجتماعى رنج ميبرد، بايد در اولويت برنامه اقتصادى دولت فدراتيو آذربايجان و دولت فدراتيو ايران قرار گيرد.

براى رسيدن به اين هدف، دولت فدرال آذربايجان، ايجاد زير ساختهاى لازم، جلب سرمايه، آموزش و تربيت نيروى کار ماهر و مدرنيزه کردن ساختار آن با استفاده از دستاوردهاى علمى، و بهينه کردن بهره برداريهاى اقتصادى و قدرت رقابتى دادن به آن را وظيفه خود ميداند

 

15-ما باهر نوع مداخله و تهاجم نظامى دولتهاى خارجى مخالفيم و تلاش قدرتهاى خارجى را براى «آلترناتيوسازى» و به قدرت نشاندن دست نشانده های بیگانه را بجای اراده آزاد شهروندان و ملیت ها در ایران ، اقدامی  ارتجاعى و ضد دموکراتيک ارزیابی کرده و آنرا رد ميکنيم.

اهداف فوق تنها با مبارزه يکپارچه ترک هاى ايران  و با همراهى  دیگرخلقهاى ساکن در ايران قابل حصول است.

www.achiq.info

www.achiq.com

www.achiq.org

achiqnet@yahoo.se