تحلیلی
از حرکت ملی-
دموکراتیک
آذربایجان و
اعتراضات
توده ای خرداد
1386
پس از
سلسله قیام های
توده ای-
سراسری آذربایجان
که تبلور و
اوج خود را در
قیام اول
خرداد 85 تبریز یافت،
هزاران
نفراز فعالین
حرکت ملی-
دموکراتیک
آذربایجان
دستگیر و
روانه زندان
ها و شکنجه
گاههای رژیم
جمهوری اسلامی
شدند، صدها ها
نفر زخمی و
چندین مبارز
هویت طلب
آذربایجان
جان خود را در
راه آرمان های
ملی - دموکراتیک
خود از دست
دادند.
حرکت
ملی- دموکراتیک
آذربایجان با
قیام خرداد 85
وارد کارزار
رو در رو با رژیمی
شد که قصدی جز
برافکندن بنیاد
هستی هویت
تورکی- آذربایجانی
اش را نداشت.
از طرف
دیگر سلسله قیام
های خرداد 85
آذربایجان
نشانگر نقطه
عطفی تاریخی
در مبارزات
خلق آذربایجان
بر علیه سیاست
های یکسان
سازی، شکست و
بی اعتباری سیاست
های حکومت های
مرکزی برعلیه
خلق آذربایجان
و ملت تورک ایران
بشمار می رود.
سیاست
های یکسان سازی
با تمام ابعاد
و جوانب آن به
صخره مقاومت
ملت تورک ایران
برخورده و
عاملین و حامیان
رنگارنگ آنرا
دچار سرگیجه و
وحشت کرد. عکس
العمل های هیستریک
و نا متعادل
جمهوری اسلامی
در برخورد به
حرکت ملی -
دموکراتیک
آذربایجان
نشانگر این
واقعیت است.
جمهوری
اسلامی بعد از
دستگیری های
وسیع، و به
زعم خود،
برقراری
آرامش نسبی در
آذربایجان
دچار توهم
موفقیت در
سرکوب، و
متوقف کردن
حرکت ملی -
دموکراتیک
آذربایجان
شد، از این
رو، گزارش کمیته
تحقیق درباره
عاملین تیراندازی
به مردم را به
باد "فراموشی"
سپرد، و وزیرکشور
با بی اعتنائی
از کنار پاسخ
گوئی به اعلمی
نماینده تبریز
در مجلس گذشت. غافل از
اینکه حرکتی
بدان عمق و وسعت
نقطه آغاز و
سنتی دیگر پی
افکنده است.
خلق آذربایجان
به حرکت و
توان سترگ خود
پی برده، و
سنت های
انقلابی اش در
روح و روان
نسل جوان اش
جاری گشته
است.
تظاهرات اول
مهر 86 ( روز
بازگشائی ) و
روز جهانی
زبان مادری (21
فوریه 2007) و جنب و
جوش دانشجویان
تورک در سراسر
دانشگاه های ایران
موید این واقعیت
است.
امسال
در آستانه
سالگرد سلسله
قیام های 85 رژیم
جمهوری اسلامی
با احضار و
دستگیری
هزاران نفر از
فعالین حرکت
ملی - دموکراتیک
آذربایجان از یک
طرف، و آزادی
کاریکاتوریست
روزنامه ایران
"به قصد
گذراندن تعطیلات
و ادامه تحصیل
در فرانسه" از
طرف دیگر، قصد
تضعیف روحیه جنبش در
آذربایجان،
به سخره گرفتن
و نهایتا
بازداشتن
مردم از شرکت
در سالگرد قیام
خرداد را
داشت.
تمرکز
نیروهای
سرکوب رژیم،
استقرار یکان
های ویژه غیر
بومی، و
برقراری
حکومت نظامی
اعلام نشده در
شهرهای آذربایجان،
همه و همه در
خدمت امکان
ندادن به
تکرار قیام
خرداد بود.
جمهوری
اسلامی که در
خرداد 85 غافلگیرشده
و دچار سراسیمگی
و وحشت شده
بود، با این
تدابیر اطمینان
داشت که
کوچکترین
اعتراضی
امکان بروز
نخواهد داشت.
پخش
صدها هزار
اعلامیه و شب
نامه، ده ها
هزار سی- دی و
شرکت ده ها
هزار نفر از
مردم تبریز در
راهپیمائی
سالگرد قیام
خرداد و
اعتراضات و
تظاهرات کوچک
و بزرگ در
شهرهای آذربایجان
و توفیق فعالین
حرکت ملی-
دموکراتیک
آذربایجان در
ارسال اخبار و
تصاویر آن به
خارج از کشور،
شکستی دیگر
برای رژیم
بود، و مهم تر
از آن بیانگر
این واقعیت نیز
بود، که حرکت
ملی - دموکراتیک
آذربایجان نه
برعلیه یک کاریکاتور
و یا روزنامه
آلت دست سیاست
های رژیم،
بلکه، تحقق
مطالبات خلق
آذربایجان و
ملت تورک ایران
است.
مطالباتی که
سالهاست در
اعلامیه ها، بیانیه
ها،
طومارها،نشست
ها، سالگردها
و مراسم ویژه،
هزاران بار
گفته و نوشته
و خواسته شده
اند.
ریشه
های قیام عمیق
تر از آن است
که آنرا برعلیه
یک روزنامه و یا
حتی با تنزل و
تحریف آن
بتوان "خواست
آموزش به زبان
مادری از سوی
آذری زبانان"
جا زد!
چنانکه
طی تظاهرات
خرداد 85 شعاری
برعلیه
روزنامه ایران
داده نشد. در
تظاهرات
سالگرد قیام
حتی از شعارهای
ناشی از عکس
العملهای
احساسی سال
قبل نیز تقریبا
خبری نبود. خواست
های اساسی خلق
آذربایجان و
ملت تورک ایران،
آزادی، رعایت
حقوق انسانی و
تامین حقوق
فرهنگی- ملی
خود است.
برخورد
جمهوری اسلامی
و "اپوزیسیون"
آن به حرکت ملی
- دموکراتیک
آذربایجان
-
رسانه های
جمهوری اسلامی
و عمده رسانه
های مخالف رژیم،
بویژه اپوزیسیون
دست راستی رژیم،
عامدا توهم
تجزیه طلبی در
آذربایجان را
تبلیغ می
کنند، در حالیکه
نشانه ای از
تجزیه طلبی در
میان خلق
آذربایجان دیده
نمی شود.
تمایلات
جدائی خواهی
بخش کوچکی از
جوانان در جنش
ملی- دموکراتیک
آذربایجان،
ناشی از عکس
العملی های
احساساتی در
مقابل سیاست
های رژیمی است
که هدفی جز
نابودی زبان و
فرهنگ و موجودیت
ملت تورک ایران
را ندارد. باور
کردن به
توهماتی که
خود رژیم آنرا
تبلیغ و به آن
دامن می زند دیدن
درخت و ندیدن
جنگل است.
جمهوری
اسلامی ایران
و بخشی از
اپوزیسیون آن
که مخالف
برابر حقوقی
ملیت های ایران
اند، خود
بزرگترین تجزیه
طلبان اند. این
اعتراضات ملت
تورک ایران
برعلیه سیاست
های یکسان سازی
نیست که ایران
را تجزیه می
کند، بلکه سیاست
های یکسان سازی
رژیم و حامیان
دوآتشه آن در
زمینه سرکوب
حقوق ملی –
دموکراتیک
ملت تورک ایران
است که ایران
را به پرتگاه
ازهم پاشیدگی
و تجزیه می
کشد.
-
جمهوری
اسلامی هر
حرکت اعتراضی
خلق آذربایجان
و ملت تورک ایران
برعلیه سیاست
های یکسان سازی،
تضعیقات
اقتصادی و سیاسی
... را عامدا به
تحریک بیگانگان
(ترکیه و
آذربایجان) و
قدرت های جهانی
(آمریکا) نسبت
می دهد، در
حالیکه رسانه
های غربی
مانند صدای
آمریکا، رادیو
فردا، بی بی سی
و حتی سازمان
های حقوق بشر
ایرانی،
مطبوعات و
رسانه های
وابسته
به
آنان در
مقابل
سرکوب خواست
های ملی –
دموکراتیک
خلق آذربایجان
سکوت کرده و حتی
موارد آشکار
نقض حقوق بشر
در آذربایجان
را سانسور و
تحریف می
کنند.
چنانکه از
قول بی بی سی
با استناد به
گفته های وزیر
کشور تظاهرات
خلق آذربایجان
را به ارازل و
اوباش نسبت می
دهند! آنها
نه حامی حرکت
ملی- دموکراتیک
آذربایجان که
علیه آن اند.
-
جمهوری
اسلامی با باد
کردن خرافات و
برتری نژادی آریائی
و بخشی از
اپوزیسیون
داخل و خارج نیز
با عمده کردن
خطر تجزیه ایران
که وجه اصلی و
هدف آن مخالفت
با حقوق ملیت
های ایران و بی
حقوق نگه
داشتن آنان
است متقابلا
مشغول نان قرض
دادن بهم دیگرند.
آنها
در حفظ برتری
عنصر فارس در
ایران اتفاق
نظردارند. هراس
آنان نه تجزیه
و از هم پاشیدگی
ایران، بلکه
از دست دادن
موقعیت
برترعنصر
فارس (بخوان
برابری ملیت
های ایران)
است.
بخشی از اپوزیسیون
رژیم کمتر از
خود رژیم، و
حتی کمتر از
پس مانده های
رژیم سابق، که
امروز
"قهرمان"
مبارزه
برای
دموکراسی شده
اند، آلوده به
نژاد پرستی آریائی
و برتری قومی
نیستند.
دینامیسم
های تجزیه ایران
را نه درخارج
مرزهای ایران،
بلکه در سیاست
های جمهوری
اسلامی برعلیه
ملیت های ایران
و برخورد کینه
توزانه آن "
اپوزیسیون"
به حرکت ملی
آذربایجان باید
جستجو کرد.
مسئله
ستارگان پارسی
و مردان پارسی
اسکناس های پنج
هزار تومانی،
تشدید بگیر و
ببند، سرکوب و
شکنجه فعالین
آذربایجان،
اعمال تبعیض
های کلان در
تخصیص بودجه و
به ویرانی
کشاندن عمدی
صنایع، معادن
و تجارت ...
آذربایجان
مسائلی بسیار
جدی و حیاتی
هستند، که با
سکوت یکپارچه
و مرگبار اپوزیسیون
و روشنفکرانش
روبرو شده اند. موارد
فوق همه و همه
بیانگر بسیاری
از ناگفته های
اتحاد و همسوئی
رژیم با اپوزیسیون
اش برعلیه
خواست برابری
طلبی ملت تورک
ایران است.
مطبوعات
و رسانه های
فارسی نسبت به
خلق آذربایجان
و ملت تورک ایران، سیاست
بایکوت و تحریف
وقیحانه در پیش
گرفته اند. در حالیکه
حرکت ملی -
دموکراتیک
آذربایجان بی
اعتنا به
طرفندهای
مخالفین
رنگارنگ اش که
با طرحی
آگاهانه سعی
در نسبت دادن
حرکت ملی-
دموکراتیک
آذربایجان به
تحریک قدرت های
بیگانه می
کنند، مستقل
از آن پروژه
های امپریالیستی
با سربلندی به
مبارزه برای
احقاق حقوق ملی-
دموکراتیک
خود ادامه می
دهد، و نیروی
بالقوه
قدرتمندی
برعلیه تحقق
پروژه خاورمیانه
بزرگ است.
ویژه
گی های
تظاهرات توده
ای خرداد 86
علامیه
ها و شب نامه
هائی که در
آستانه و اثنای
اعتراضات
سراسری و توده
ای خرداد 86 که
بمناسبت 61 مین
سالگرد رسمیت یافتن
زبان تورکی آذربایجانی
در آذربایجان
و سالگرد شهدای
قیام خرداد 85 و
نیز در آستانه
19 اردیبهشت (
روز دانشجو در
آذربایجان )
پخش گردید،
نشان می دهد
که اعتراضات
خرداد 86 علاوه
بر حفظ خصلت
های توده ای،
سراسری،
دموکراتیک
خود، توانسته
است یک
گفتمان توده
ای در زمینه
حقوق ملی- دموکراتیک
ملیت های ایران
عرضه کند و
خلق آذربایجان
مانند یک ملت
لائیک
(سکولار) به میدان
بیاید.
-
اعتراضات
خرداد 86 حاکی
از تعمیق و
گسترش حرکت ملی
- دموکراتیک
آذربایجان،
جذب اقشار و
طبقات مختلف
خلق آذربایجان
و ملت تورک ایران
در چهار گوشه
ایران به صفوف
حرکت ملی و
تقویت و پیوستگی
علائق فرهنگی،
ملی و تاریخی
آنان بر حول
محور خواست های
اساسی است.
-
تنوع روشهای
مبارزه برای
تحقق خواست های
ملی - دموکراتیک
-
امتناع از
هرگونه حرکت
خشونت آمیز و
تخریب اماکن
عمومی
-
حفظ چارچوب
های صلح آمیز
و مدنی حرکت
ملی - دموکراتیک
آذربایجان،
طرح خواست های
و ملی -
دموکراتیک
براساس اصول
اعلامیه جهانی
حقوق بشر و پایبندی
بر آن اصول
-
عزم و اراده
خلل ناپذیر تا
تحقق خواست های
ملی - دموکراتیک
و آشتی ناپذیری
با عاملین و
حامیان سیاست
های سرکوب و یکسان
سازی در ایران
را می توان از
ویژه گی های
عمده آن نام
برد.
خواست
های خلق آذربایجان
و ملت تورک ایران
در
اثنای
تظاهرات
واعتراضات
خرداد 86 یکبار
دیگر مطالبات
ملی - دموکراتیک
خلق آذربایجان
و ملت تورک ایران
بشکل شفافی
مطرح گردید:
-
رسمیت یافتن
زبان تورکی
درایران و تحصیل
به زبان تورکی
-
برسمیت شناخته
شدن ملت تورک
در ایران، هویت
و نام تاریخی
آن
-
برسمیت
شناختن برابری
ملیت های ایران
در قانون اساسی
و تحقق عملی
آن
-
پایان دادن
به تجزیه ارضی
آذربایجان به
بهانه تقسیمات
اداری کشور
-
تاسیس
نهادهای
فرهنگی، تحقیقاتی
و علمی مانند:
فرهنگستان
زبان و تاریخ
تورکی، تاسیس
رسانه های
سراسری جمعی
از جمله
روزنامه، رادیو
و تلویزیون به
زبان تورکی
و
بالاخره:
-
احقاق حق تعیین
سرنوشت ملی
برای ملیت های
ایران
کمبودها
و نکات ضعف حرکت ملی
- دموکراتیک
آذربایجان
-
حرکت ملی
آذربایجان نیاز
مبرمی به تحلیل
های
همه جانبه از
شرایط ایران و
منطقه دارد. هر حرکت
و قدمی در این
جنبش باید
براساس تحلیل
های فوق و با
در نظر گرفتن
شرایط و
الزامات آن
انجام گیرد.
-
حرکت ملی-
دموکراتیک آذربایجان
نیاز مبرمی به
رابطه
تنگاتنگ با
روشنفکران،
فعالین و سیاسیون
قدیم و با
تجربه خود
دارد.
حرکت ملی
آذربایجان،
بویژه نسل
جوان آن بایستی
ارزش و منزلت
آنان را
بداند.
-
زیر پا
گذاشتن ارزش
های اخلاقی به
قصد اهداف شخصی
و سیاسی، بایستی
از میان صفوف جنبش
طرد شوند.
توسل
به شیوه های
ضد اخلاقی، به
فرصت طلبان، و
دشمنان پنهان
حرکت ملی-
دموکراتیک
آذربایجان
فرصت عرض
اندام داده و
تشتت و تفرقه
را در صفوف آن
دامن می زند.
-
باید از
هرگونه حرکت،
شعار و رفتاری
که حاکی از
عکس العمل
مشابه و
معامله به مثل
در مقابل سیاست
های
نژادپرستانه
حاکم بر ایران
باشد اکیدا
خوداری کرد. با ناسیونالیسم
افراطی و کور
نمی توان به
جنگ ناسیونالیسم
افراطی، کور و
نژادپرستانه
حاکم رفت.
-طرفداران
خشونت و تحقیر
و معامله به
مثل در درجه
اول می توانند
به بلای جان حرکت
ملی - دموکراتیک
آذربایجان
تبدیل شوند،
همچنانکه رژیم
نیز در هر
حرکت اعتراضی
و تظاهراتی
نشان داده
است، می تواند
از آنها برای
بی اعتبار
کردن حرکت
استفاده و
سرکوب حرکت را
موجه جلوه
دهد.
-
تحمیل پرچم،
سمبل و
رهبرتراشی، فعالیت
و بحث های
نامربوط و غیرواقعی
حول و حوش آن
که مشغله ذهنی
عده معدودی
شده است و
حاصلی جز
بازداشتن
حرکت از
پرداختن به
مسائل حیاتی
ندارد و سبب
به هدر رفتن
وقت و انرژی حرکت
ملی – دموکراتیک
مان می شود ،
بایستی به
کنار گذاشته
شوند.
مسلما رهبری
حرکت ملی-
دموکراتیک
آذربایجان در
پراتیک
مبارزه
بشکل
دموکراتیک
قابل تامین
است.
-
حرکت ملی-
دموکراتیک
آذربایجان باید
متحدین اصلی
خود را در
داخل ایران
جستجو کند. وزن
بالای کمی و کیفی
تورک ایرانی نیروی
عظیمی است که
قادر به ایجاد
هرتحول بنیادینی
است.
برقراری
ارتباط
تنگاتنگ با این
نیروی عظیم
نهفته، بویژه
در مراکز
تمرکز آن در
استان های
مرکزی و تهران
وظیفه سنگین پیش
روی فعالین
حرکت است.
-
باید به
احزاب و
سازمانهای چپ
که به لحاظ
تاریخی دارای
سنن دفاع از
خواست های ملی-
دموکراتیک ملیت
های ایران
هستند بدیده
متحدین
بالقوه
نگریست، سعی
در ایجاد دیالوگ
و تاثیر گذاری
و تبلیغ حقانیت
حرکت ملی-
دموکراتیک
آذربایجان و
لزوم دفاع
آنان از حرکت
ملی- دموکراتیک
آذربایجان را
کرد.
-
وقتی که خط
فقر در ایران 400
هزار تومان در
ماه و حداقل
دستمزد کمتر
از نصف آن
است، وقتی میزان
تورم واقعی بیش
از سه برابر
تورم رسمی و
اعلام شده
توسط رژیم
است، فعالین
حرکت ملی-
دموکراتیک
آذربایجان در
هر نقطه ای از
ایران که
باشند نمی
توانند واقعیت
و فاجعه ای به
این بزرگی و
سنگینی را که
با هست و نیست
مردم رابطه حیاتی
دارد ندیده بگیرند. جلب
همدردی و همدلی
مردم به خواست
های فرهنگی-
ملی در گرو
همدردی و همدلی
در مشکلات و
مسائل حیاتی
مماتی آنان نیز
هست، بدون آن
امکان جذب
کردن و بزرگ
شدن و انجام
تحولات بنیادین
غیرممکن است.
روشنفکران
و رهبران حرکت
ملی- دموکراتیک
باید زبان نزدیکی
و گفتگو با
مردم خود را
براین اساس پی
افکنند.
-
حرکت ملی-
دموکراتیک
آذربایجان،
جنبش کارگران
و زحمتکشان و
جنبش زنان سه مولفه
اصلی جنبش ملی-
دموکراتیک
آذربایجان
هستند که باید
پیوندی
استوار و
ناگسستنی بین
آنها ایجاد شود. بدون
جلب زنان و
کارگران و
زحمتکشان
آذربایجان به
صفوف حرکت ملی-
دموکراتیک
آذربایجان
امکان
استحکام جنبش
ملی- دموکراتیک
و دستیابی به
اهداف آن غیر
ممکن است.
-
یکی از وظایف
اصلی حرکت ملی-
دموکراتیک
آذربایجان در
خارج از کشور
رساندن صدای
حق طلبانه ملت
تورک ایران به
گوش جهانیان و
جلب توجه و
حمایت نیروهای
مترقی جهان از
حرکت ملی-
دموکراتیک
آذربایجان و
افشای
سیاست های
جمهوری اسلامی
در قبال خلق
آذربایجان و
ترکان ایران و
حامیان
رنگارنگ سیاست
های آن، در
خارج است.
بخش
خارج کشور
حرکت ملی-
دموکراتیک
آذربایجان،
بایستی به تکان
بزرگی برای
سازمان دهی و
فشرده کردن
صفوف
جنبش و
برنامه ریزی
برای تحقق
اهداف آن در
خارج اقدام
کند.
شورای
مرکزی جنبش
فدرال
دموکرات
آذربایجان