Tuesday, March 11, 2003

 

سؤزوموز

فارسستان٫ فارسيه٫ فارسيستان٫ پرشيا٫ پرسيا Farsestan, Farsistan, Farsiye٫Farsiyeh, Persia


با گسترش روند جهانى شدن و ژرفتر گرديدن جنبش دمكراسى در دنياى اسلام٫ منطقه و ايران٫ بسيارى از مسائل كه تاكنون جزء تابوهاى سياسى بشمار مىرفتند و يا به سادگى به سبب نبود دمكراسى و آگاهى زمينه ساز آن٫ محلى از اعراب نداشتند٫ به بحث و گفتگو گذارده مىشوند. يكى از اين مباحث به زير سؤال بردن وضعيت و موقعيت قوم٫ زبان فارسى و منطقه فارس نشين كشور در ساختمان سياسى٫ ادارى و فرهنگى كنونى و آينده (محتملا فدرال) ايران چندمليتى است. اخيرا در گوشه نظريات سايت آقاى نگاهى٫ روزنامه نگار و نويسنده ترك ايرانى٫ يولداش ٫ بحثى راجع به منطفه فارس نشين كشور٫ چگونگى ناميدن آن٫ سمبلهاى ملى خلق فارس و دولت فدرال اين قوم در ايران فدراتيو در جريان بود. من پس از آوردن چكيده اين بحث بكر ( با تركيب و باز ساخت پاراگرافها٫ ويرايش اندك و حزف بخشهاى غيرمربوط) در آخر توضيحى كوتاه اضافه نموده ام:


بحث سايت يولداش: از همدانلى٫ تابان٫ على بيگلو٫....

نام فارسستان


دوست گرامى .....بكار بردن (نام) فارسستان به نژادپرستى ربطى ندارد٫ بكار نبردن آن با نژادپرستى مربوط است. در ايران فدراتيو آينده٫ محل سكونت ملتها و دولتهاى فدرال كرد-كردستان٫ تركمن -تركمنستان٫ لر-لرستان....ناميده خواهدشد. دولت فدرال تركهاى شمال غرب ايران آذربايجان٫ دولت فدرال تركهاى آذرى جنوب ايران قشقايستان و دولت فدرال تركهاى شمال خراسان افشار و يا سلجوق .... نام خواهد داشت. البته كه محل سكونت و دولت فدرال فارسها هم اسمى بايد داشته باشد كه آنهم فارسستان و يا پرشيا است. دولت سراسرى مركب از دولتهاى فدرال آذربايجان و كردستان و گيلان و تركمنستان و فارسستان و لرستان ...هم ايران نام خواهد داشت مثل سابق (ممالك محروسه ايران). بنابر اين دفاع از حق هموطنان فارس براى تشكيل دولت محلى فدرالشان فارسستان٫ نه تنها نژادپرستى نيست بلكه حركتى بر عليه نژادپرستى است. يادآورى مىكنم كه من ايرانى اى فارس زبان و معتقد به ايجاد نظام فدراليستى در ايران مىباشم...... به عنوان يك ايرانى فارس موافق با تشكيل اتحاد جماهير ايران و يا دولتهاى متحده ايران٫ با انتخاب نام فارسستان (مانند لهستان)٫ فارسيه (مانند روسيه) و يا پرشيا - پرسيا براى دولت فدرال فارسهاى ايران موافقم٫ بالاخره دولت فدرال فارسها در ايران كه نمىتواند بى اسم بماند. همه اقوام ايرانى براى سرزمين ملى خودشان اسمى انتخاب كرده اند (تركمنستان٫ آذربايجان٫ لرستان٫ كردستان٫ قشقايستان٫...) و فقط ما فارسها مانده ايم. از اسم ايران هم نمىشود استفاده كرد چونكه ايران اسم مجموعه اين دولتها و مناطق ملى است. اگر دوستان نام ديگرى براى دولت فدرال فارسهاى ايران در نظر دارند از مطرح كردنش بسيار خوشحال خواهم شد.


در صورت تبديل ايران به كشورى فدرال٫ واحد ملىاى كه از سرزمين مسكونى ما فارسها در شرق و مركز ايران تشكيل خواهد شد به چه شكل مىبايست ناميده شود؟ فارسستان (اين ترجيح من است زيرا كه ستان كلمه اى فارسى و باستانى است مانند افغانستان و تاجيكستان كه زبان فارسى در آنجاها هم رايج است)٫ فارسيه (اين بيشتر شكل عربى دارد)٫ پرشيا (كه انگليسى است) و يا؟؟؟؟؟. جواب به اين سوال ضرورى است زيرا ديگر ملل ايرانى هركدام براى سرزمين ملى خود نامى دارند (كردستان٫ آذربايجان٫ لرستان٫ تركمنستان٫ عربستان٫ بلوچستان...) و فقط منطقه فارس نشين كشور بىنام مانده است. در كشور فدراتيو واحدهاى فدرال البته كه علاوه بر دولت محلى بايد سمبلهاى ملى مربوطه را هم داشته باشند. خلق فارس در اين مورد استثنا نمىباشد و دير يا زود مىبايست به انتخاب پرچم ملى خود و اسم دولت محلى قوم فارس بپردازد زيرا كه اين امر وظيفه و تنها در صلاحيت اوست. ولى تاكنون اسمى از طرف فارسها كه همه بر آن توافق داشته باشند تثبيت نشده است٫ ناچارا براى ناميدن ناحيه فارس نشين شرق و مركز كشور و دولت فدرال خلق فارس٫ از اسامى موجود در نوشته هاى گوناگون كه من از اينها تنها فارسستان٫ فارسيه٫ و پرشيا را مىدانم استفاده مىشود .


منطقه ترك نشين شمال غرب كشور آذربايجان نام دارد كه نام دولت فدرال تركهاى شمال غرب هم خواهد بود. كسى خيال ندارد كه دولت ملى كردها را در تركمنستان و يا دولت ملى عربها را در آذربايجان تاسيس كند٫ به همين منوال دولت ملى و محلى فارسها هم منطقا در نواحىاى كه فارسها به طور پيوسته در آن ساكنند و اكثريت را تشكيل مىدهند٫ يعنى در مركز و شرق ايران تاسيس خواهد شد. و بىشك همه تركها٫ عربها٫ كردها٫ بلوچها٫ لرها٫ گيلكها٫ تبرىها٫ تركمنها٫ و.... از حق دمكراتيك تاسيس دولت محلى خلق فارس در شرق ايران (فارسستان٫ فارسيه٫ پرشيا...) البته كه حمايت مىكنند.


پرچم ملى فارسستان


از دوستان مدافع فدراليسم بخصوص هموطنان فارس خواهش مىكنم علاوه بر مسئله اسم دولت فدرال محلى فارس در ايران فدراتيو (كه من نام فارسستان را براى آن ترجيح مىدهم) اگر نظرى در باره پرچم ملى دولت فارسستان = پرشيا نيز دارند مطرح كنند٫ چونكه پرچم فعلى ايران اولا براى تمام ايران (آذربايجان٫ كردستان٫ عربستان٫ لرستان٫ بلوچستان٫ تركمنستان٫ فارسستان...) است و دوما اين پرچم اصلا ريشه تركى دارد و توسط دولتهاى تركى غزنوى٫ سلجوقى٫ صفوى٫ افشار٫ قاجار ايجاد و شكل نهايى سه رنگ و با شير و خورشيد و شمشُير را پيدا كرده. بنابر اين نمىتواند به عنوان پرچم ملى فارسستان=پرشيا انتخاب شود. و علاوه بر آن تمام مناطق ملى ايران حداقل يكى دو پرچم پيشنهادى ملى براى خود دارند (حتى عربستان و بلوچستان و كردستان و آذربايجان) ولى باز فارسستان = پرشيا از پرچم ملى مخصوص به خود فعلا محروم است.


در ايران فدرال آينده هموطنان فارس نيز مانند ديگر گروههاى قومى دولت محلى فدرال خود را خواهند داشت. انتخاب اسم و پرچم براى اين دولت محلى فارس در مركز و شرق ايران البته كه بر عهده و صلاحيت فارسهاى اين نواحى و نخبگان فرهنگى و سياسىشان مىباشد. منتها اسم و پرچم ناحيه فارس نشين كشور (حال اسمش فارسستان٫ فارسيه٫ پرشيا هر چه مىخواهد باشد) نمىتواند ايران و پرچم سه رنگى موجود باشد. ايران نام مجموع واحدهاى ملى كشور و پرچم سه رنگ فعلى پرچم سنتى دولتهاى تركى-آذرى حاكم بر ايران است. مسئله پرچم ملى فارسها به خود فارسها مربوط است كه در اين مورد كوتاهى كرده اند و هنوز هم پرچمى ملى ندارند٫ پرچم سه رنگ فعلى ايران هم هر چند كه سمبل مشترك تمام ايرانيان است بدون كوچكترين ترديدى محصول دول تركى حاكم بر ايران است از اين جهت كوچكترين ربطى به قوم فارس ندارد. فارسها كه در يك هزار سال اخير از نعمت داشتن دولت ملى خود محروم بودند و تحت حاكميت دول عرب٫ و ترك (تركمن٫ آذرى) زيسته اند٫ طبيعى است كه از نهادها و سمبلهاى مربوط به دولتدارى مانند پرچم ملى و... هم محروم باشند. دولت دارى٫ نهادها و سمبلها و ذهنيت مربوط به آن خود فرهنگى است كه خلق فارس بالكل از آن بىبهره است...


هموطنان فارسى كه مخالف ايجاد دولت فدرال فارسها و پرچم ملى فارسها مىباشند و يا ايران را متشكل از فقط يك ملت مىدانند و يا منكر وجود مسئله ملى هستند و يا در دمكراسىيشان جايى براى فدراليسم وجود ندارد..... در واقع دولت ايران و تمام ايران را مانند سابق متعلق به فارسها مىدانند كه همان انديشه ارتجاعى ضدبشرى و دولتى نژادپرستى آريايى و شونيسم فارسى است كه فعلا نظام سياسى و ادارى كشور بر آن اساس شكل گرفته است. بهتر است كه شما به جاى نظر دادن به جاى تركهاى ايران .....به كارهايى كه مربوط به مليت گرايان فارس مىباشد بپردازيد. مانند انتخاب پرچم ملى براى فارسستان و همچنين انتخاب نامى براى دولت محلى فارس در ايران دمكراتيك و فدرال (البته اگر اسم فارسستان را نمىپسنديد). در اين ميان هم بهتر است قوميت گرايان فارس از دستبرد به دولتهاى تركى (از سلجويان تا صفويان و قاجارها) و سمبلها (از پرچم سه رنگ افشارى٫ شير و خورشيد سلجوقى و شمشير صفوى...) و شخصيتهاى تركى (مصدق..) دست بردارند. زيرا كه مليتگرايى عاريتى مانند قوميت پرستى فارسى كه دولتها و سمبلها و شخصيتهايش هم مال ملتى ديگر (تركهاى آذرى) است٫ هم زشت و هم خيلى.... و مضحك است.


توضيحاتى چند از من: مهران بهارى


فارسستان: كلمه اى است كه در انگليسى٫ فرانسه٫ روسى٫ آلمانى و ديگر زبانهاى اروپايى بويژه تا آغاز قرن بيستم٫ بكار مىرفته است. در اين زبانها فارسستان دو مفهوم جداگانه را مىرسانده است: نخست به معنى خاص ادارى٫ يعنى براى استان فارس در جنوب ايران٫ مثلا در ليست تقسيمات كشورى ايران مربوط به قرن 19 ولايات و ايالات ايران چنين شمرده مىشوند: اردلان (كردستان)٫ آذربايجان٫ بلوچستان٫ گيلان٫ عربستان (خوزستان)٫ لارستان٫ لرستان٫ تبرستان (مازندران)٫ فارسستان٫... و دومى به معنى عام قومى٫ يعنى براى ناميدن منطقه فارس نشين شرق و مركز كشور (نقشه اول) . در لغتنامه لاتينى-آلمانى Wörterbuch Latein / Deutsch در مقابل پرشيا كلمه فارسستان نوشته شده است: Persia=Farsistan . اين دقيقا همان معنايى است كه كلمه فارسستان در زبان تركى نيز دارد (هر دو لهجه آذربايجانى و استانبولى). مثلا در مقاله محقق آذربايجانى عاريف رحيم اوغلو٫ كلمه فارسستان به معنى منطقه ملى فارس نشين شرق ايران بكار رفته است: Arif REHiMOGLU -Satranç Tahtasında Azerbaycan ve Farsistan٫ (آذربايجان و فارسستان در صفحه شطرنج) و يا در لغتنامه تركى اى اينترنتى در مقابل فارسى چنين نوشته شده است: فارسى= فارسيستانين ديلى٫ (زبان فارسستان). در كتاب دين و ديل (دين و زبان) به زبان تركى استانبولى نيز فارسستان به همين معنى بكار مىرود. (عربيستان و فارسيستان دان تورك ديل اورمانينا گلن سؤزلر=كلماتى كه از عربستان و فارسستان وارد جنگل زبان تركى شده اند).


با گسترده شدن روند دمكراتيزاسيون در خاورميانه و ايران و پديدار شدن آلترناتيو فدرالى و رغبت روز افزون به آن در ميان ايرانيان٫ به نظر مىرسد كه براى بسيارى از مفاهيم نو ظهور كه تاكنون از داشتن معادل و نام دقيق محروم بوده اند٫ ناچارا مىبايست كلمات و تعبيرات جديدى وضع و يا از ميان كلمات و تعبيرات موجود ولى غير دقيق انتخاب شوند. انتخاب نامى مشخص و خاص براى ناميدن سرزمين فارس نشين شرق كشور در زبان فارسى نيز يكى از اين نيازهاى نو است. به عقيده اينجانب سير كنونى در ادبيات سياسى كشور به محدود كردن معنى پرشيا - پرسيا (به جاى پرشيا ناميدن كل ايران) و تعميم معنى فارسستان (به جاى كاربرد آن فقط به معنى استان فارس) براى ناميدن منطقه فارس نشين شرق و مركز ايران مىباشد. تخصيص كلمه فارسستان و معادل انگليسى آن پرشيا - پرسيا به اين معنى٫ نشاندهنده تعميق و گسترش روند دمكراتيزاسيون در ايران و شتاب گرفتن شكل گيرى هويت هاى مليتهاى ساكن كشور است.


در باره پرچم خلق فارس يا فارسستان: هر چند كه بسيارى از منابع وجود نداشتن پرچم ملى مختص خلق فارس و يا فارسستان را تاييد و تكرار مىكنند (در Flags Of The Worldمىنويسد هرگز هيچ پرچمى كه فارسهاى ايران را تمثيل بكند وجود نداشته است: there has not been any flag to represent the Persians of Iran) ولى من در دو منبع زير به دو پرچم پيشنهادى يا ادعا شده براى خلق فارس برخورده ام (دو پرچم داده شده در متن):۱- پرچم ادعايى:http://www.fotw.ca/flags/ir-peopl.html#pers ۲- پرچمى پيشنهادى مركب از درفش كاويانى و سمبل فره وشى زرتشتى:http://www.iranian.com/Anyway/2001/December/kaveh.html


دو توضيح كوتاه ديگر: دوستى به سبب نقل اين بحث مرا به روانپزشك حواله كرده و دوست ديگرى وجود تناظرى بين كاربرد فارسستان و جدايى طلبى را ايماء نموده است. لازم ديدم به كوتاهى ذكر كنم كه:


۱-بررسى مسائل جوامع چند مليتى و چند فرهنگى٫ هر چند از دور با روانپزشكى نيز بىرابطه نمىباشد٫ بيشتر در حوزه علوم انسانشناسى و جامعه شناسى مشخصا ائتنولوژى-ائتنوگرافى و امثالهم است. گذشته از آن آگاهى بر مسائل اقوام و ملل ايرانى و اصولا هر نوع آگاهى٫ امر پسنديده اى است كه ما همه بخصوص ايرانيان بدان شديدا نياز منديم.


۲-مسئله جدائى طلبى و مسئله چگونه ناميدن منطقه فارس نشين كشور دو مسئله جداست. قصد من از نقل اين بحث در سؤزوموز نشان دادن چگونگى كاربرد فارسستان در زبانهاى مختلف و مناسبت تركها و فارسها نسبت به آن بود. و اينكه خلق فارس در مرحله فعلى شكل گيرى و تكامل هويت ملى اش٫ از دو سمبل ملى مهم٫ اسم سرزمين و پرچم ملى برخوردار نيست. بىشك كه اسم دولت محلى خلق فارس در شرق ايران را خلقهاى ساكن در آنجا مشتراكا و در راس شان خلق فارس كه در آن نواحى اكثريت را دارا مىباشد٫ انتخاب خواهد نمود.


گئرچه يه هو !!!!