ابراهیم ساوالان

جمعيت ترک گيلان

ترکها یکی از دو گروه بزرگ جمعیتی استان گیلان و از اصلی‌ترین سازندگان آن استانند. سازندگانی بی‌ادعایی که سهم آنها از نهادهای اجتماعی-فرهنگی آن استان صفر مطلق است. حتی یک دقیقه از برنامه‌های شبکه استانی گیلان به هویت و فرهنگ ترک‌های آن استان اختصاص داده نمی‌شود. هر سال از شمار نهادهای مدنی و فرهنگی ترکی آن استان کاسته می‌شود.هفته‌نامه یا ماهنامه‌ای که بخشی از آن به زبان ترکی باشد در آن استان منتشر نمی‌شود. نهادهای دولتی حین معرفی گروه‌های زبانی استان از گیلکی، تاتی، تالشی و لری یاد کرده و سخنی از ترکی به میان نمی آورند و هرگاه که از سر ناچاری مجبور به معرفی آنها می‌شوند حضور آنها را تنها به آستارا و شمال طالش محدود کرده و با عبارت‌هایی تحقیرآمیز مانند «اندک تازه واردانی اخیراً در استان استقرار یافته‌اند که ماهیگیران و بازرگانان ترک سواحل آستارا و کارمندان فارس ادارت دولتی از آنها هستند» می‌خواهد با زدن مارک تازه واردی، انکار حقوق جمعی آنها مشروع جلوه دهد. امروزه حتی در نهادهای دولتی شهرهایی که همه جمعیت آن را ترکها تشکیل می‌دهند دیگر نه خاطره‌ای از بهزاد بهزادی لغتنامه نویس برجای مانده نه یادی از سیدآغا عون‌الهی تاریخ پژوه . نه کسی در رثای فریدون ابراهیمی ناله می‌کند و نه کسی لذت خواندن اشعار سهراب طاهر را تجربه می‌کند. با گذشت یازده سال از درگذشت وجیه‌الله رمضانی؛ شاعر ترک انزلی دیگر در جلسات ادبی انجمن‌های اداره ارشاد آن شهرستان مجالی به اشعار ترکی نمی‌دهند. البته که حساب غیرترک‌های آن استان از تبعیض کنندگان و انحصارگران حکومتی و مسئولان فرهنگی دنباله‌رو سیاست‌های مرکز جداست. آنها به دور از هیاهوی حکومت قدر و حرمت همسایه‌های ترک خود را می‌دانند. بارها هنگام گفتگو با غیر ترک‌های گیلان از آنها شنیده‌ام که سختترین کارهای این استان برعهده ترکها بوده است و ترکها با سختکوشی و لیاقت از عهده کارها برآمده‌اند. برای مثال هرگاه که در خصوص زیبایی لاهیجان نسبت به سایر شهرها صحبت می‌شود همان غیرترکها می‌گویند که چون همیشه شهرداران و مهندسان شهرسازی لاهیجان از ترکها بوده‌اند لاهیجان فضای زیباتری دارد. این باور عمومی نشانگر گوشه‌ای از واقعیتهاست. تنها در کارنامه استاد محدعلی آیریان؛ یکی از طراحان و معماران ترک فضای شهری لاهیجان، اجرای آبشار مصنوعی شیطان کوه لاهیجان، پارک دوقلوی آستانه اشرفیه، پارک ماسوله، محوطه سازی آرامگاه شیخ زاهد گیلانی و آرامگاه کاشف السلطنه و مرمت گرمابه گلشن و حوضخانه مسجد اکبریه دیده می‌شود. تقریبا اکثر شهرداران لاهیجان نیز از ترک‌های آن منطقه بوده‌اند که دوره بیست ساله شهرداری برهانی (از ترک‌های رودبار) و کهالی (از ترک‌های املش) دوره درخشان شهرسازی آنجا بوده است ترکها اندک تازه واردانی نیستند که بتوان حقوق جمعی آنها را در استان گیلان نادیده گرفت. آنها یکی ازدو گروه اصلی جمعیتی استان و از سازندگانان اصلی آن هستند. بی‌ادعایی آنها باعث شده نهادهای دولتی خصوصاَ شبکه استانی با پررویی حتی در صدد انکار آنها نیز بر آیند.