زن، جامعه  و "اسلام میانه رو" در ترکیه

 

"دوغو پرینچک"

 

ترجمه ی: علی قره جه لو

 

 

ماکارونی برای چادر سیاه، برلیان برای خانم سلطان

برابری صدقه دهنده و صدقه گیرنده

 

چادر سیاه برتن، پاکت ماکارونی در دست:  این است جوهر سیاست جامعه و زن حکومت AKP که بر بالای هرم رژیم مافیا- طریقت ها نشسته است. با یک فرق، انگشتری های برلیان بر انگشتان خانم سلطان را فراموش نخواهید کرد.

به چادرسیاه های فقیرمان و خانم های "گروه اکابر" AKP نظری بیاندازید، پرتگاه دهشتناکی که میان زنانی که بنظر می رسند در تستر (روپوش) متحد الشکل شده اند شما را بوحشت نمی اندازد؟  هردو زیر روپوش اند، ولی وقتی به انگشتانشان نگاه می کنید، انگشتان چادرسیاه از فرط لباس شستن از شکل افتاده، انگشتان دیگری مانند سنگ های برلیان است.

 

دو "سین" (S) سلاح و صدقه

 

در هر جامعه طبقاتی، مسئله اساسی نیروهای حاکم زیر کنترل داشتن توده های مردمی است که آنها را استثمار کرده و سرکوب می کنند.  کنترل تنها بوسیله سلاح ممکن نیست، درعین حال رضایت سرکوب شوندگان هم شرط است.  در جوامع فئودالی این کنترل با دو "سین" (S) تامین می شود:  سلاح و صدقه.

به وضعیت گردن خمیده زن چادری دقت کنید، که هزاران سال است که هیچ تغییری نکرده است. در آنجا هم ترس در برابرسلاح و هم شکستگی ناشی از احتیاج به صدقه را خواهید دید.  فرهنگ فئودالی این ترس و شکستگی را از نسلی به نسل دیگر انتقال داده است.  هرکی هرچه می خواهد بگوید، چرخش با گردن خمیده  در "رقص سماء"، در اصل رقص بردگی انسان به انسان است.  بردگی به آسمانها همیشه تلخی های بردگی روی زمین را تسکین داده و استثمار تحمل ناپذیر را تحمل پذیرتر کرده است.

 

آیا اینست "برابری مسلمانان"؟

 

چادری برده است و برده هم باید بماند تا "خانم سلطان" هایمان بتوانند انگشتری های 65 میلیونی به انگشتانشان بزنند.  "برادری مسلمانان" آن سرپوشی است که این تضاد طبقاتی را پنهان می کند.  یکی از برادران دستش بسوی صدقه دراز شده، دیگری دستش درمیان ثروت هائی است که ملت تولید کرده است و خانم سلطان برلیان دار عالیجناب مآبانه پاکت ماکارونی را به "برادرش" دراز می کند. اما آن لطف و کبر فقط در برابر زن چادری معنی دارد، نهایتا خانم سلطان هم در مقابل مرد با گردن خمیده هزاران ساله خواهد ایستاد.  نهایتا او هم یک "جاریه"  برلیان به انگشت است.  بردگی در میان طبقات با بردگی میان جنس ها یکدیگر را تکمیل می کنند.

 

امروز ترکیه بعد از تاسیس جمهوری شدیدترین تضادهای طبقاتی را زندگی می کند. سروران سیستم "چهار زالو" ی AKP یعنی: "رانت خواران طریقت های مذهبی"، "رباخواران بزرگ"، "بورس بازان" و "غارتگران ثروت های ملی" از طرفی مردم را به صدقه محتاج کرده و از طرف دیگر بورژوازی صنعتی و تجاری را نیز به حاشیه می رانند.    دستگیری رئیس اطاق بازرگانی آنکارا در دوسال قبل و اکنون، زندانی شدن رئیس اطاق بازرگانی استامبول "مراد یالچین تاش"  نماد این تبعیدیان به حاشیه است.  بزرگترین رشوه خواران رقبای خود را به رشوه خواری متهم می کنند.  در این سیستم است که شاهد تحقیر و سقوط زن به اعماق هستیم.

طبق داده های سازمان ملل در سال 2002 مقام زن ترک در جهان رتبه 52 بود، امروز بعد از هشت سال زن ترک به مقام 126 سقوط کرده است.

 

نسخه دعائی که روشنفکران "ترک سفید" نوشتند:

 

سیستم حاکم ترکیه، به زن و شوهرش که در رده بندی جهانی در انتها قرار گرفته فقط ماکارونی و ذغال پخش نمی کند، بلکه نسخه های آسمانی هم برایشان می پیچد.  برادران مسلمانمان که صدقه می گیرند از طریق"برادران مسلمان" برلیان دار به تخت سروران جدید ترکیه نیز نشانده می شوند.  این تخت ها را مبل سازان نمی سازند بلکه "رؤیا پردازان" سیستم می سازند.   آنهائی که ما " گروه روشنفکرنمایان" می نامیم.

آنها برای "برادران مسلمان" ایکه با صدقه زندگی می کنند نسخه بسیار دلپذیری نوشتند:  دعای "ترک های سیاه"  را، شما هم، نسخه ی دعا را به هنگام خواب سه بار خوانده و پف کنید.  با این پف اوج گرفته و در میان "برادرانمان" که ترکیه را اداره می کنند جای می گیرید.  پاکت های ماکارونی که شکم هایتان را سیر می کند، این  نسخه های دعا نیز به شما آرامش ابدی خواهد بخشید.

 

اگر آگاهی مان را سر به پائین کنیم

 

مارکس آنرا "آگاهی معکوس" نامیده بود.  ایدئولوژی هر طبقه حاکمی در اصل حقیقتی را منعکس می کند، ولی حقیقت معکوسی را !  تئوری "ترکان سفید – ترکان سیاه" چنین است.  واقعیت ترکیه را وارونه می کند.  آنهائی که در حقیقت زیر پا له می شوند با یک افسون ایدئولوژیک، آن بالا ها را سهیم می شوند.  البته غارتگری "جماعت" نیز زکاتی دارد.  AKP این زکات را نیز سازماندهی کرده و به گردن خمیده ها می رساند، و ما نیز به خدایمان دعا می کنیم تا سایه صدقه دهندگان را از سر ما کم نکند.  این سیستمی است که بی غروران را به شکرگزاری وا می دارد.  در سایه ترکان سفیدمان هیچ دردی احساس نمی کنیم و به بهشت پرواز می کنیم.

 

توضیح:

 

*  دوغو پرینچک:   سرمقاله هفته نامه "آیدینلیک" شماره 1215 نوامبر 2010

دوغو پرینچک رهبر "حزب کارگر" ترکیه، از برجسته ترین حقوقدانان و روشنفکران معاصر ترکیه است ، او در جریان توطئه "ارگنه کن" که حکومت ترکیه علیه نیروهای ملی و مستقل براه انداخته بازداشت و سه سال است که بدون اثبات جرمی در زندان بسر می برد!

*  ماکارونی و همچنین ذغال اشاره به سیاست حکومت ترکیه در آستانه هر انتخاباتی است که برای خرید رای مردم فقیر و محتاج بدان دست می زند.