جنبش زنان آذربایجان همگام با جنبش ملی آذربایجان

 

حمیده اسکوئی

 دوستانی که دهه هفتاد را بیاد دارند نقل قول می کنند که در آن زمانها کمتر دختری پیدا می شد که در مراسم های دانشجوئی حضوری هرچند غیر فعال داشته باشد. اغلب متینگ های جنبش دانشجوئی آذربایجان بدون دختران برگزار می گردید. در مراسم هایی که در سالن های سرپوشیده برگزار می شد هر از چندگاه به دختری بر میخوردی که در گوشه سالن نشسته و به برنامه ها و مراسم ها گوش می دهد. اما دهه هشتاد کاملا متفاوت از دهه هفتاد شروع شد. اینبار دختران که تعدادشان حتی در بعضی رشته ها بیشتر از پسران بود با اعتماد بنفس بیشتری جذب فعالیتهای اجتماعی-فرهنگی وسیاسی جنبش ملی آذربایجان شدند. نوشتن و ارائه مقالات متعدد، انتشار نشریه های دانشجوئی، سخنرانی در مراسم های متنوع و بالاخره حضور فعال در اعتراضات اواخر اردیبهشت، اوایل خردادماه نشان از افزایش شعور ملی در دخترانی داشت که تا سالها پیش از حرف زدن به زبان فارسی لذت می بردند. اینبار جنبش زنان آذربایجان دوشادوش مردان و از اعضای مهم حرکت ملی و جنبش دانشجوئی آذربایجان به حساب می آیند. زنان آذربایجان در این بین فشارهای مضاعفی را متحمل می شوند. از سوئی تحت فشار فرهنگ سنت مدار مردسالارانه و از سوئی دیگر تحت ستم ملی قرار دارند. تبعیضهای جنسیتی همراه با تبعیضات ملی آنها را در شرایطی قرار داده است که مجبورند همزمان در دو جبهه مستقل به مبارزه مقدس خود ادامه دهند. اینبار دختران آذربایجان با عمیقتر شدن در مسئله ملی قصد دارند با حضور موثر در صحنه اجتماعی-سیاسی آذربایجان از یک طرف به جبهه مبارزه با شونیسم بپیوندند و از سوئی دیگر فرزندانی را تربیت نمایند که به زبان و هویت ملی خود بالیده و بی تفاوت از عرصه مبارزات حق طلبانه ملی رد نشوند. عملکرد شیرزنانی چون خانمها رقیه لسانی، مینا کامرانی(همسر صالح کامرانی)، بابائی(همسر مهدی بابائی)، شهناز غلامی و ... در داخل و خانم فاخته زمانی در خارج موید این نوشتار کوتاه است. مقاومت ستودنی زنان آذربایجان و دفاع جانانه از عملکرد شوهرانشان بی هیج واهمه ای حیرت شونیسم فارس را برانگیخته است. اگرچه به قول مینا کامرانی زن بودن در ایران مشکل است، اما باز علیرغم تمامی فشارها زنان آذربایجان پا به پای مردانشان همچنان در صف مبارزه باقی خواهند ماند. خانم فاخته زمانی با مدیریت ستودنی خویش و ارتباط موثر با خانواده های بازداشت شدگان توانست صدای حق طلبانه آنها را به گوش مجامع بین المللی برساند.

ولی آیا این همه کافی است؟

تا بحال زنان زیادی از اوپوزیسیون فارس توانسته اند جایزه های متعدد بین المللی را کسب کنند. اینکه آیا واقعا مستحق این جایزه بودند یا خیر، جای بحث فراوان دارد. اما بهر عنوان  هر چند متقلبانه این عنا وین را کسب نمودند. آخرین حلقه از این زنان خانم رویا طلوعی است که توانست جایزه آزادی بیان را در اروپا از آن خود کند. این خانم که خود یک فعال حقوق بشری کرد است، این جایزه را مستمسکی قرارداده است تا در بعضی از تریبونهای بین المللی به دفاع از حقوق کردها بپردازد. بعنوان مثال چند روز پیش ایشان در برنامه میزگردی با شما که از تلویزیون صدای آمریکا پخش می شود بمدت یک ساعت توانست از حقوق ملی و سیاسی کردها دفاع کند. من ضمن تبریک به این خانم از زنان فعال آذربایجانی بویژه در خارج کشور می خواهم که با حضور فعالشان در عرصه های بین المللی و با کسب چنین عناوینی صدای مظلوم زنان و مردان ملت آذربایجان را از تریبونهای معتبر بین المللی به گوش جهان برسانند. بنظر می رسد این همه فعالیت علیرغم شایسته تقدیر بودن هنوز در حد استانداردهای مبارزات ملل تحت تبعیض دنیا نیست و فداکاری بیشتر و همت فراروان زنان روشنفکر آذربایجان را می طلبد.

www.oyrenci.mihanblog.com