راه تاریخی مبارزات زنان برای حقوق برابر

بحران و حوادث بزرگ تاریخی که سرنوشت ملت ها را رقم زده اند ، همواره عواملی مهم در بسیج زنان ، و در اندک مدتی موجب حرکت جمعی آنان در مطالبه حقوق برابر خود بوده است. در این میان ، نقش انقلابات سیاسی در تحرک دادن به جنبش سیاسی زنان برای مبارزه برای برابری  مدنی و حقوق سیاسی برابر شاخص تر بوده است. در انقلاب آمریکا ، زنان آغاز گران تحریم چای و تاسیس کلوب هائی برای این منظور بودند.و این به نخستین موج در خواست حقوق برابر در آمریکا از طرف زنان دامن زد. باز حرکت توده های پائین و زحمتکش در صد سال قبل بود که مبارزه علیه نابرابری جنسی را به موضوعی جهانی برای مبارزه مشترک زنان و نیز همبستگی جهانی آنان تبدیل کرد. تردیدی نیست که اندیشه در شکل دادن به حرکت های اجتماعی ، نقش مهمی ایفاء می کند و زنان عدالت خوا ه و فرهیخته ای که غالبا ازمیان لایه های مرفه تر جامعه بر خاسته بودند، نقش مهمی در این راه بر عهده داشته اند. لیکن انقلابات ، بدلیل پرتاب انفجار آمیز توده ای زنان و مردان به صحنه حرکت های اجتماعی ، بر غم تناقضات نهفته در آنها ، و گاهی فرجام تراژیک  خود ، خواسته های عدالت خواهانه را به موضوعی بر گشت ناپذیر تبدیل می سازد و همچون پیامی آنرا به نسل های آینده انتقال می دهد. اگر وجود اشکال مختلف تبعیض و نابرابری ، دلیل اصلی انقلابات در تاریخ بوده است ، حتی خواسته های سرکوب شده ، باز در فرصتی دیگر به موضوع جنبش توده ای تبدیل شده اند. در این میان ،  انقلاب فرانسه وحرکت  تاریخی زنان فرانسه در عنوان کردن خواسته های برابر اجتماعی و سیاسی برای زنان ، جایگاه ویژه ای داشت و تاثیر آن همانند خود انقلاب فرانسه ، فراتر از مرزهای کشور می رفت. اکنون با وجود گذ شت 220 سال از آن زمان ، بسیاری از خواسته های آنروز زنان فرانسه ، هنوز برای خیلی از کشور ها در جهان تازگی دارد و نشان می دهد که ملت ها و حکومت ها در جهان ، در کدام نقطه از تاریخ ایستاده اند.

هنگامی که مجلس ملی  فرانسه هنوز در باره مساله حق رآی به مباحثه مشغول بود، مارکی دو کوندورسه، فیلسوف و ریاضی دان معروف فرانسه ، طی مقاله ای د ر " روزنامه انجمن 1789" در ژوئیه 1790 به دفاع آشکار از برابری حقوق زنان در تمامی حوزه ها ، از جمله حق رای و شهروندی کامل آنان پرداخت. لیکن حرکت اصلی از جانب خود زنان انجام گرفت. زنان به ایجاد کلوب های خاص خود ، و از جمله " انجمن زنان انقلابی" مبادرت  ورزیدند که تنها شش ماه دوام آورد. برخی از آنان ، مثل اولمپ دو گوژ، به تیغه گیوتین سپرده شدند. بعضی از آنان را  در ملاء عام شلاق زدند. با اینهمه آنان مهر خود را بر تاریخ زده بودند. زنان در هر مقطع و درهر کشوری که به یک حرکت جمعی روی آوردند  ، بر این خواسته های حقوق  برابر خود با مردان در هر حوزه ای از زندگی اجتماعی و سیاسی تاکید ورزیدند. از آنجائی که نخستین اقدام مجلس ملی لغو هرگونه امتیازات طبقاتی اشرافیت و روحانیت بود ، زنان خواهان لغو هرگونه امتیازاتی ، ازجمله هر گونه امتیازات ناشی از تبعیض جنسی شدند. آنچه که در زیر مشاهده می نمائید ، نخستین بیانیه " انجمن زنان انقلابی جمهوریخواه "  است که هنوز از پاره ای جهات ، اهمیت تاریخی خود را حفظ کرده است: 

آچيق سؤز

   

 چه حیرت انگیز است که بعد از طی راه درازی  از اصلاحات ( و بگفته دالامبر) بعد از بریدن بخش بزرگی از جنگل تعصبات ، شما هنوز قدیمی ترین و فراگیرترین سوء استفاده ها را همچنان حفظ  کرده اید! سوء استفاده ایکه ، زیباترین و و دوست داشتنی ترین افراد نیمی از ساکنین این قلمرو پادشاهی را از داشتن موقعیت ، منزلت ، افتخار ، و بویژه نشستن در میان شما را ] بعنوان نمایندگان مجلس ملی [ باز میدارد.

شما نشانه های قدرت استبدادی را در هم شکسته اید . شما این اصل زیبا را اعلام کرده اید که " مردم فرانسه مردمی آزادند".  لیکن شما هنوز بخود اجازه می دهید که 13 میلیون برده بطرز شرم انگیزی غلاده سیزده ملیون مستبد را بر گردن اندازند. شما به کشف حقیقت برابری حقوق انسان ها دست یافته اید ، لیکن شما هنوز نیمی از دل انگیز ترین و جالب ترین افراد انسانی در بین خود را در بردگی نگهمیدارید.

سر انجام اینکه شماخود  تصویب کرده اید که راه گذر بسوی منزلت و افتخار ، بی هیچ تعصب و داوری باید بروی همه استعداد ها باز باشد!  ولی هنوز به گذاشتن موانع عبور ناپذیری بر سر راه ما ادامه می دهید. آیا شما می اندیشید که طبیعت ، ما دری که برای همه فرزندان خود چنین سخاوتمند است ، بر ما دل سخت بوده و تمامی مهر و لطف خود را بر ستمگران بی رحم بر ما عطا کرده است؟ کتاب بزرگ گذشته را بگشائید و به بینید که در تمامی اعصار زنان چه شگفتی هائی انجام داده اند! زنان فخر سر زمین های خود و مایه سربلندی و غرور ما جنس زن بوده اند! خود انصاف دهید که اگر تصورات کور اشرافیت مردانه شما نبود که بر شجاعت و خرد و استعدادهای ما زنجیر دائمی به بندد ، زن ها به چه چیزهائی که قادر نبوده اند!  

پیشنهاداتی برای تصویب در مجلس ملی:

مجلس ملی بمنظور  اصلاح  وسیع ترین و فراگیرترین سوء استفاده ها ، و برای ترمیم خطا های ناشی از بی عدالتی شش هزار ساله ، بشرح زیر اقدام به تصویب می نماید:

1-تمامی امتيازات جنس مرد بالکل و برای همیشه در سرتاسر فرانسه لغو می گردد.

2-جنس زن همواره از همان آزادی ، اختیارات و و حقوق و احترام برابر با جنس مرد بر خور دار خواهد بود.

3-جنس مرد ، حتی در کاربرد گرامر نیز ،  با توجه به اینکه تمامی نوع بشر و هردو جنس زن و مرد ، و تمامی موجودات انسانی باید برابر و محترم شمرده شود ، برتر از زن شمرده نخواهد شد

4-هیچ کسی حق نخواهد داشت از این پس ، در هیچ اقدام ، قرارداد و تعهدات و غیره ، این عبارت شایع و توهین آمیز به زنان را بگنجاند :  : " بدینوسیله زن  از طرف شوهر  اجازه دارد که  بعنوان  یک طرف  به فلان امر اقدام نماید" ، زیرا در یک خانواده ، زن وشوهر باید از حقوق و اختیارات برابری برخوردار باشند.

5- پوشیدن دامن شلواری[1] دیگر فقط حق ویژه جنس مرد نخواهد بود. بلکه زنان نیز بنوبه خود از چنین حقی برخوردار خواهند شد.

6-اگر سربازی بدلیل ترس ، غرور فرانسه را لکه دار سازد ، اور ا بر خلاف روال شایع نباید بعنوان تحقیر ، وادار به پوشیدن لباس زنانه کنند. از آنجائی که هردو جنس زن و مرد بطور مساوی باید در انظار عموم بشریت مورد احترام قرار گیرد، از  چنین سربازی  باید با عنوان خنثی نام برده شود.

7-تمامی افراد از میان جنس زن ، بدون استثناء ، باید حق داشته باشند که در تمامی مجامع بخش و ناحیه ، شرکت داشته و حق انتخاب شدن بعنوان شهردار و حتی نمایندگان مجلس ملی ،  در صورت احراز شرایط لازم بر اساس قوانین انتخابات را داشته باشند. آنان باید هم حق پیشنهاد  لوایح و هم قانونگذاری را داشته باشند.

8-زنان باید بعنوان قضات در دادگستری نیز انتخاب شوند. هیچ چیزی برای آشتی دادن عامه مردم با دادگاه ها ، بهتر از این نیست که ببینند زیبائی بر کرسی عدالت نشسته و مهربانی بر آنان نظارت میکند.

9- همین خواسته شامل تمام موقعیت ها ، حقوق و پاداش ها در امور نظامی نیز میگردد.

بنقل از کتاب :

Karen Offen: European Feminisms, 1700-1795 : A`political History.

 

 



[1]  Culotte دامن شلواری ویژه مردان اشرافی و طبقات بالای جامعه در دوره انقلاب فرانسه بود. بهمین دلیل نیز به توده نادار شهری ، sans culotte یا بی تنبا ن می گفتند.