زهرا یونس پور- الناز دشتی 

 

 

 

 


استثمار توطئه آمیزی که با توریسم جهانی پیوند دارد، تجارت زنان و کودکان است. این تجارت در هر جا که بدن زنان و کودکان قابل خرید و فروش بوده رشد کرده است. تجارت زنان به عنوان کالای جنسی در این عصر از تاریخ بشری حیرت آور است. تجارت زنان  به صورت کارگران خانگی  یا برده جنسی ،  آنها را به صورت کالای صادراتی درآورده است. تنها در این عصر است که کالایی شدن زنان بسیار فراگیر شده است. زیرا با سیستم اقتصادی جامعه مردسالار پیوند دارد. هر ساله 4 ميلیون زن و کودک مورد تجارت سکس قرار می گیرند و قاچاقچیان و تاجران این تجارت کثیف سالانه 54 میلیارد دلار سود کسب می کنند. براستی چگونه می توان باور داشت که 4 ميلیون انسان مورد کثیف ترین سوء استفاده انسان از انسان قرار می گیرند و صدای اعتراض کسی به گوش نمی رسد. آیا می توان باور داشت که  حیثیت و وجدان بشر امروزی از این فاجعه جنایت بار بر خود نمی لرزد؟

سرمایه داری از تجارت سکس سود هنگفتی می برد به گونه ای که بخش مهمی از درآمد کشورها از در آمد حاصل از قاچاق جنسی تامین می شود. تخمین زده می شود تجارت غیرقانونی زنان ، سومین تجارت غیرقانونی در جهان بعد تجارت از اسلحه و مواد مخدر است.

در شرایطی که فریاد پایمال شدن حقوق بشر از همه سوی جهان بلند است و دفاع از حقوق انسانهای مظلوم به ژست سیاسی قدرتمندان جهان تبدیل شده است، جنایت در مورد زنان و کودکان بیداد می کند.

به "گزارش استانا بوخوسکا" یکی از اعضای سازمان غیردولتی کمک به کودکان لهستان، سن زنانی که به روسپی گری روي مي‌آورند، بتدریج کم و کمتر می شود. و سندی که یونیسف منتشر  كرده است ، فاش می سازد 80%  کسانی که از آلبانی و مولداوی قاچاق می شوند کودک محسوب می شوند.

اروپای غربی ، امریکا و ژاپن از پیشرفته ترین کشورهای جهان هستند. فریاد حقوق بشر و احیای آن از جانب این کشورها از همه جای دنیا بلندتر است. ولی در مورد زنان در همین کشورها اوضاع بشدت فاجعه آمیز می نماید. در اروپای غربی سالانه 500 هزار زن و دختر جوان مورد قاچاق جنسی قرار می گیرند كه 60% آنها از جنوب آسیا و اروپای شرقی تامین می شود.

کشورهای جنوب شرقی آسیا بطور آشکار تن فروشی را تشویق می کنند. در آمد مالیاتی رسمی و یا غیررسمی(رشوه) دولتی که در نتیجه صدور پروانه به مشروب فروشیها، رستورانها، هتلها و سایر مراکزی که فاحشه خانه ها را پوشش می دهند ، کسب می شود بسیار هنگفت است و اين درآمد حاصل وارد دیگر رشته های صنعت و تجارت میشود. در واقع تن فروشی جزء لاینفک اقتصاد این کشورهاشده است.

در ژاپن 30 هزار زن و دختر جوان تایلندی قربانی این تجارت کثیف هستند و تنها 8 هزار نفر از آنان از مراقبتهای بهداشتی برخوردارند و اکثریت آنها در نهایت با ابتلا به بیماریهای واگیرداری مانند ایدز به هلاکت می رسند.

وضعیت امریکا به مراتب فاجعه بارتر است. در این کشور 90% زنان و دختران که قربانی تجارت جنسی شده اند با خشونت از طرف مردان نيز روبرو مي‌شوند.

در این میان وحشیگری تاجران و قاچاقچیان زنان و دختران جوان به حدی غیر انسانی است که در گزارش سالانه "جنبش نید" (سازمان فعال بر حقوق زنان در کشور فرانسه) نوشته شده است: قاچاقچیان  این تجارت کثیف برای وادار کردن قربانیان در بند خود طرحی موسوم به "شکار" را طراحی کرده اند که در مورد قربانیان مقاوم خود اجرا می کنند. در این طرح، زن یا دختر دزدیده شده به مدت 24 ساعت در اتاقی ویژه زندانی می شود و در یک روز از طرف 60 الی 70 نفر مورد تجاوز قرار می گیرد . بعد از اجرای این طرح ضد بشری ، قربانی از هر گونه هویت ناموسی و کرامت انسانی تهی شده و تبدیل به موجود فرمانبردار و بی هویتی می شود که هیچ گونه پناهی ندارد و جز فرمانبرداری چاره ای ندارد.

براستی آیا وجدان بشریت در قرن 21 به این حد از وحشی گری حیوانی سقوط کرده است؟

مجله ماهانه سازمان عفو بین الملل در شماره ماه ژوئن 2004 خود که به تجارت سکس اختصاص داده، گزارشهای تکان دهنده ای ارائه داده است.

در یکی از نوشته های این مجله مسئله تجارت زنان و کودکان از نظر جغرافیایی مورد بررسی قرار گرفته است و یکی از مهمترین مراکزی که توجه ویژه ای بدان شده است منطقه کوزوو در اروپا ، این فریادگر"دموکراسی و حقوق بشر جهان" است.

در این منطقه 45000 سرباز ناتو و سازمان ملل متحد مستقر هستند تا امنیت مردم جنگ زده آن را تامین کنند. گزارش شده است که در کوزوو حدود 2000 زن و دختر جوان به قربانگاه تجارت سکس فرستاده شده اند.

در سال 1999 در این منطقه فقط 18 محل برای زنان قربانی وجود داشت ولی در سال 2004 تعداد این محلها به 2000 مورد افزایش یافته است. این در حالی است که بسیاری از خانه های مخفی و غیر علنی وجود دارند که پنهان از دید مقامات هستند.

از طرف سازمانهای بین المللی نیز در دفاع از حقوق زنان هیچ اقدامی جدی صورت نمی گیرد. وحشتناکتر این است که برخی از سازمانها و نیروهای بین المللی خود تبدیل به متجاوزان به حقوق زن شده اند.

بیشتر قربانیان این تجارت شوم از طرف نیروهای سازمان ملل متحد و نیروهای نظامی ناتو که در منطقه کوزوو مستقر هستند مورد سوء استفاده قرار می گیرند و از آنجایی که طبق قانون، هیچ مقام محلی قادر به محاکمه این نیروها نیست. آنان از هیچ گونه قانون‌شكني  ابائی ندارند. این نیروها مشتری عمده قاچاقچیان زنان و دختران قربانی هستند و در برخی موارد گزارشات تجاوزکارانه ای از آنان ارائه شده است.

بر اساس برآوردهای کمیسیون اروپا، سالانه 500.000 زن و کودک به اروپای غربی قاچاق میشوند.بر طبق آمار سازمان بین الملل مهاجرت در ژنو، سالانه در حدود 120.000 زن و دختر جوان فقط از طرف کشورهای اروپای شرقی به اروپای غربی قاچاق می شود و هیچ سازمان و ارگانی در این مورد اقدام موثری به عمل نمی آورد.

با چنین اوضاعی آیا براستی می توان چشم امید به اقدامات سازمانهای جهانی دوخت؟

خبرگزاری فارس در گزارشی می نویسد: از ابتدای دهه 1990 میلادی، به ویژه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق، موضوع قاچاق زنان در سطح جهان ابعاد گسترده ای یافت. به طوریکه امروزه ژاپن و تمام کشورهای اروپایی و امریکایی در امر واردات زن به صورت کالا یا کارگر جنسی فعالیت دارند. در آلمان ده هزار زن اهل کشورهای چک، لهستان و بلغارستان برخلاف میل خود در کلوبها و میخانه ها کار می کنند. در آسیای جنوب شرقی دست کم یک ملیون کودک زیر پانزده سال از راه فحشا ارتزاق می کنند.

متاسفانه در سالهای اخیر اخبار ناگواری از قاچاق دختران ایرانی به کشور پاکستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس گزارش می شود. در ایران نخستین گزارش قاچاق زنان در سال 1340 ارائه شده است. این معضل بر اثر برخی عوامل تاکنون ادامه داشته و متاسفانه در سالهای اخیر بسیار گسترش یافته است.

روزنامه مشرق چاپ بلوچستان پاکستان مي‌نويسد:" در هر ماه 45 دختر کم سن و سال ایرانی، به پاکستان قاچاق می شوند که از آنها سوء استفاده جنسی می شود. آنا در کراچی به فروش میرسند. اکنون خرید و فروش دختران در کراچی به اوج خود رسیده است."رشد فزاینده تن فروشی در ایران نيز حکایت از آن دارد که جامعه ما نيز از اين اپيدمي جهاني بدور نيست.

یافته های تحقیقی که با همکاری مرکز امور مشارکت زنان و کمیته سازمان دفاع از قربانیان در سال 82 انجام شده است، حاکی از روند رو به افزایش قاچاق زنان و دختران استانهای مرزی به حاشیه خلیج فارس، امارات متحده عربی، پاکستان، افغانستان و به طور محدود به کشورهای اروپایی و ديگر كشورهاي آسیایی است. البته ایران از طریق شیخ نشینهای جنوبی و پاكستان نیز وارد روند تجارت شده است و دختران از طریق باندهای مافیایی تقدیم شیخ نشینها می شوند.

امپریالیسم تن فروشی را در مقیاسی که تاریخ به خود ندیده است، گسترش داده است. امپریالیستها حتی اگر بخواهند قادر نیستند که قاچاق زنان را پایان دهند. چرا که نظام سرمایه‌داری بر پایه بهره کشی از انسانها و استثمار زنان قرار داده شده است. تا زمانی که این سیستم پابرجاست تن فروشی ناپدید نخواهد شد.

سازمانهایی که برای حفظ حقوق انسانها و نیمی از آنان که زنان هستند تشکیل شده اند، خود به حق کشی در مورد زنان اقدام می کنند. منطقه کوزوو نشان بارز آن است.

آیا براستی می توان به کمک آنها امیدوار بود؟

اگر سیستم جهانی به ظاهر با تن فروشی مخالف است تنها به این دلیل است که سیستم خانواده که زن در اختیار یک مرد قرار می گیرد از هم نپاشد و آرامش نيروي كار او براي كار بيشتر تامين شود، از ديدگاه جنسيتي حاكم، زنان محکومند به يكي از اين دو شكل در خدمت مردان قرار گیرند. این بینش انعکاسی از جامعه طبقاتی است که هزاران سال قدمت دارد.

 به نظر می آید جنبش زنان نمي‌تواند تنها به عملكرد اينگونه سازمانها اميدوار باشد و لازم است خود براي احيا و حفظ حرمت و كرامت زنان و همه انسانها در راهي كه در پيش گرفته ، مصمم تر گام بردارد .

مسلماً اين ما زنان هستيم كه بر اين مهم بي‌عدالتي فائق خواهيم آمد.

منابع اصلي: 

 1-روزنامه ايران 15/01/84  صفحه اجتماعي

2-قاچاق زنان و دختران جوان به كشورهاي اروپاي غربي شيرين جزايري         www.iftribune.com