بيانيه دانشجویان آذربایجانی دانشگاه تهران

 به مناسبت روز جهاني زبان مادري

21 فوريه، روز جهاني زبان مادري، روزي بسيار مبارک و اميدوار کننده براي تمامي انسانهايي است که به دلايل مختلف، زبان مادري­ شان آنچنان که بايسته و شايسته است مورد حمايت، تکريم و محافظت قرار نمي­گيرد. اگرچه از گراميداشت چنين روزي در تاريخ ايران چند سالي بيش نمي­گذرد، با اينحال وجود حدود 50 ميليون انسان محروم از کمترين و ابتدايي­ترين حقوق فرهنگي بشري يعني خواندن، نوشتن، آموزش و پرورش به زبان مادري، در ايران سبب گشته است تا اين روز به سرعت در ميان فعالين قومي و ملي ماندگار گردد و آنان را به ادامه تلاش و فعاليت اميدوار سازد.

زبان به عنوان مهمترين شاخصه تمييز هويت فرهنگي هر انسان، در طول تاريخ براي متکلمان آن حائز اهميت فراوان بوده است و علي­رغم برخي پندارهاي غلط عده­اي روشنفکرنما که آن را صرفاً وسيله­اي ارتباطي مي­دانند، در بطن خود تاريخ، فولکولور، آداب و رسوم و انديشه­هاي ذهني، فکري و فرهنگي يک ملت و قوم را بهمراه دارد. از اينروست که استعمارگران ديروز و امروز براي استحاله يک ملت و قوم، زبان را در اولويت يورشهاي خود قرار مي­دهند  و به طرق مختلف، بويژه با ايجاد تصنعي و ساختگي حس خود کمتربيني، اهداف ضد بشري خود را دنبال مي­کنند.

کشور ايران با داشتن ملل و اقوام متعدد همچون تورک، فارس، عرب، کرد، بلوچ، ... که هر يک داراي زبان مادري مستقل، غني و ويژه­اي هستند، بسان کلکسيوني گرانبها و عظيم از تلاش جسمي، فکري و ذهني ميليونها انساني است که در طول تاريخ در اين سرزمين و سرزمينهاي مجاور سکني گزيده­اند. اما متأسفانه، سياستهاي شوونيستي حکومت پهلوي مبني بر آسميلاسيون فرهنگي ملل و اقوام غير فارس در راستاي ملت­سازي نوين ايراني براساس زبان، هويت و تاريخ فارسي و آريايي، سبب گشت تا ميليونها انسان که حدود هفتاد درصد جمعيت ايران را تشکيل مي­دهند، از ابتدايي­ترين حقوق بشري محروم بمانند. اگرچه با پيروزي انقلاب اسلامي ايران کم­ و بيش از شدت اين سياستها و محدوديتهاي ايجاد شده کاسته گرديد، وليکن ذهنيت ايجاد شده از هويت، منافع و امنيت در ايران ادامه يافت و کمترين حقوق اعطاء شده در اصول 15، 19 و 48 قانون اساسي نيز به اجرا در نيامد.

در سالهاي اخير موج جديد هويت­خواهي ملل و اقوام با بهره­گيري از تجربيات گذشته، فضا و شرايط نوين ملي و بين­المللي بر اساس روشهاي مدني پديد آمده است که بي­شک حاکمان و مسئولان کشور را به چالش فراخوانده است. اين رويکرد مدني نوين، با تکيه بر پتانسيل عظيم دانشگاهي و روشنفکري، زنگ بيداري ملي و قومي را براي نسل خفته با شعارهاي شوونيستي به صدا در آورده و وجدانهاي منصف و بيدار اين سرزمين را در هر پست و مقام و لباسي، فارغ از قوميت و مليت خاص، با خود همراه کرده است.

ما دانشجویان آذربایجانی دانشگاه تهران  ضمن گراميداشت «روز جهاني زبان مادري» ضمن عرض احترام به مقام شامخ شهداي والا مقام مدافع زبان مادري و تقدير و تشکر از کليه کساني که در راه اعتلاي زبان مادري  متحمل سختيها و مشقتها شده اند، اعلام مي­داريم:

1- «اعلاميه جهاني حقوق زباني» به عنوان يک منشور جهاني داراي نکات، مطالب و خواسته­هاي بسيار ارزشمند و متعالي است که همه موارد مندرج در آن به عنوان يک منشور و ميثاق بين­المللي مورد قبول مي­باشد. از اينرو از دولت جمهوري اسلامي ايران مي­خواهيم پايبندي خود را به اين اعلاميه اعلام داشته و خود را متعهد به اجراي مفاد آن نمايد.

2- با توجه به اينکه در نص صريح اصل نوزدهم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران برابري تمام انسانها، ملل و اقوام  ساکن در ايران فارغ از زبان و نژاد مورد تأکيد قرار گرفته است و در طول سالهاي گذشته گام عملي مناسبي در راستاي به اجرا در آوردن آنها بويژه در بعد فرهنگي برداشته نشده است، چنين رويکردي سبب ايجاد شکاف و نارضايتي هر چه بيشتر در ميان اقوام غير فارس گرديده است که چنين مساله­اي را براي آينده کشور بسيار خطرناک مي دانيم.

3- از آنجا که حمايت از فرهنگها و هويتهاي قومي نمي­تواند بدون لحاظ اين مسئله در ساختار سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي باشد، از ديدگاه ما بايد اين مسئله بصورت قانونهاي مدون بر اساس سيستم مديريتي غيرمتمرکز در آمده و اداره کشور بر اين اساس مورد توجه قرار گيرد.

4- در سالهاي قبل و بعد از انقلاب اسلامي بسياري از نامهاي مناطق، شهرها و روستاهاي محل سکونت اقوام و ملل بر اساس سياستهاي مغرضانه يا ناآگاهانه تغيير يافته­اند که بايد به نامهاي اصلي خود برگردانده شوند.

5- از آنجا که بيش از هفتاد درصد عوارض، مالياتها و ثروتهاي زيرزميني اين کشور از مناطق سکونت اقوام و ملل غير فارس تأمين مي­شود، خرج اين درآمدها فقط در جهت ترويج و تقويت زبان و فرهنگ فارسي، تبعيض آشکار و ناعادلانه­اي است که مطابق ماده 10 «اعلاميه جهاني حقوق زباني» و آموزه­هاي اخلاقي و ديني غير قابل قبول مي­باشد. از اينرو خواستار توزيع مناسب و عادلانه امکانات دولتي در جهت  حفظ، گسترش و تقوين تمام زبانها و فرهنگهاي کشور هستيم.

6- علي­رغم ادعاهاي موجود، پدران و مادران اقوام و ملل غير فارس اين کشور از آزادي انتخاب اسامي ملي و قومي براي نوزادان خود به زبان مادري خويش محروم بوده و يا دچار مشقتها و محدوديتهاي فراوان هستند. از ديدگاه ما اين مسئله در مغايرت با تمامي کنوانسيونهاي بين­المللي، احکام ديني و اخلاق بشري و ماده سوم «اعلاميه جهاني حقوق زباني» بوده و غير قابل قبول مي­باشد و بايد هرچه سريعتر به اين مسئله پايان داده شود.

7- در سالهاي گذشته روشنفکران، دانشگاهيان و بسياري از آحاد مردم منتسب به اقوام و ملل تلاشهاي ارزشمندي براي حفظ، تقويت و دفاع از هويت ملي، قومي و فرهنگي خود برداشته­اند که متأسفانه با انگ­زنيهاي مختلف بويژه «تجزيه طلب»، «پان ترکيسم»، «پان عربيسم» روبرو شده و به مجازاتهاي بسيار سنگيني محکوم گشته­اند. از اينرو، ضمن رد تمامي اين ادعاها و با تأکيد بر حفظ وحدت و برادري بر اساس برابري تمام انسانهاي اين کشور، از مسئولان مي­خواهيم بر اين نوع برخوردها پايان بخشند و با آزادي تمامي فعالين فرهنگي آذربايجاني در بند به اعتمادسازي بپردازند.

دانشجویان آذربایجانی دانشگاه تهران