چگونه يك كاريكاتور مي تواند باعث چنين حركت اعتراضي وسيعي گردد؟

 

در چند روز اخير شاهد حركتهاي دانشجويي و مردمي عظيمي در اعتراض به اهانت روزنامه ايران به تركها بوديم. حقيقت اين است در تاريخ بعد از انقلاب اسلامي ، كشور ايران به غير از نمايشها و راهپيمايي هاي دولتي هيچ حركت و اعتراضي به اين وسعت را به خود نديده بود. نه مشكلات و تبعيضهاي اقتصادي و سياسي و جنسي تاكنون منجر به اعتراضاتي به اين وسعت شده بودند و نه دعوت اوپوزيسيونهاي سراسري مقيم داخل و خارج ايران.

حال دو سئوال پيش مي آيد:

-         چگونه يك كاريكاتور مي تواند باعث چنين حركت اعتراضي وسيعي گردد؟

-     چرا اخبار اين حركات توسط تريبونهاي دولتي و غير دولتي و حتي تريبونهاي مدعيان دموكراسي در سراسر ايران بايكوت شده و يا به صورت حداقل ممكن از روي ناچاري منعكس ميگردد؟

در جواب سئوال اول بايد گفت كه اين اعتراض ، تنها اعتراض به يك كاريكاتور نيست، بلكه اعتراض به 84 سال توهين و تبعيض نسبت به تركهاي كشور ايران است. اين اعتراض ، اعتراض به سيستم فكري-سياسي تبعيض ملي در ايران است كه  بناي آن حدود 100 سال پيش پي ريزي شده است.  حتي اگر اين كاريكاتور محصول سهو باشد نه عمد( البته چنين فرضي مشكوك مي باشد) ، باز مي توان ريشه اين سهو را در اين سيستم تبعيضي جستجو كرد كه چنين سهوكاراني را پرورش مي دهد. چه بسا تعدادي از اين سهوكاران ترك نيز باشند. اين سيستم فكري و سياسي غلط حتي انسانهايي را پرورش مي دهد كه تيشه بر ريشه خود مي زنند.

 آيا با عذر خواهي مسئولين روزنامه ايران اين اهانتها و تبعيضها تكرار نخواهد شد؟ آيا پرورش ديدگان سيستم آپارتايد حاكم محدود به كاريكاتوريست روزنامه ايران است و در روزنامه اي ديگر و در تريبوني ديگر باز شاهد چنين توهينهايي نخواهيم بود؟ آيا با عذر خواهي روزنامه ايران 25-30 ميليون ترك ايراني حق تحصيل به زبان مادري خود را خواهند يافت؟ آيا زنداني سياسي آذربايجان آزاد خواهد شد؟ آيا سرمايه هايي كه آذربايجان را به سمت مركز ترك كرده اند باز خواهد گشت؟ يقين نه!

 توقيف روزنامه ايران و محاكمه مسئولين چنين  اهانتي حق معترضين بوده و درس عبرتي براي ديگر دانش آموختگان سيستم آپارتايد  حاكم مي باشد. اما شايد تازه گام اول در تخريب سيستم آپارتايد ملي در ايران است كه امروز به نام شونيسم فارس شناخته مي شود.

پس اعتراض دانشجويي و مردمي هفته اخير نه تنها اعتراض به يك كاريكاتور بلكه در اعتراض و در راستاي نابودي يك سيستم فكري-سياسي فاشيستي و ويرانگر در ايران است. كاريكاتور روزنامه ايران نمود كوچكي از اين سيستم تبعيضي است كه متاسفانه در قرن 21 هنوز گريبان مردم ايران را رها نكرده است.

چنين حركت وسيعي در راستاي احياي حقوق ملي تركهاي ايران ، نمايشگر اين حقيقت است كه مؤلفه مساله تبعيض ملي وزنه سنگيني در مقوله دموكراسي در ايران است وبي توجهي  مدعيان دموكراسي در ايران به حل مسئله ملي  فريب خود و ديگران مي باشد.

اما سئوال دوم را به گونه اي ديگر بپرسيم: اگر تعداد انگشت شماري دانشجو در مقابل دانشگاه تهران شعار دموكراسي براي ايران سر مي دادند  آيا  اخبار چنين تجمعي نيز همانند تجمعات چند هزار نفري دانشجويان آذربايجاني در دانشگاههاي مختلف در سايتهاي فارس زبان كم اهميت انعكاس خود را پيدا مي كرد؟ سايت BBC  بخش فارسي را ببينيد. حتي يك خبر از تجمعات عظيم هفته قبل را منعكس نكرده است. در حاليكه همايش فردوسي در كشورهاي مختلف و يا اخبار مربوط به دنياي موسيقي از ديد مخبران آن پنهان نمي ماند! سايت خبري ايران امروز بي آنكه اصل خبر را منعكس كند شاهد درج تحليلات منفي آقاي مزدك بامدادان كه خود تورك مي باشد در تقابل به اين حركت هستيم! آيا آزادي رامين جهانبگلو از آزادي مصطفي عيوض پور فعال آذربايجاني مهمتر است؟ و.....*

آيا اين مدعيان دموكراسي در ايران نظرات هموطنان ترك خود را شايسته درج در تريبونهاي خود نمي بينند؟ آيا از ديدگاه آنها چند هزار دانشجوي تركي كه در دانشگاههاي ايران اقدام به اعتراض نموده اند، ايراني نيستند؟ آيا خود را قيم ايرانيها مي بينينند كه چه خبري براي آنها مصلحت است و چه خبري به خير آنها نيست؟

باز اين بايكوت و سانسور سندي است دال بر وجود سيستم آپارتايد ملي در ايران. سيستم آپارتايدي كه گاه دلقكهايي را پرورش مي دهد كه زبان توركي را به عمد يا سهو وسيله تفريح و مسخره مي كنند و گاه مخبران و روزنامه نگاران و سياستمداراني كه هنوز وجود و حقوق غير فارس زبانها را در ايران باور ندارند .

كاريكاتور اخير تاري است از تار و پور سد ضخيم تبعيض ملي در ايران. اين كاريكاتورتمامي درد معترضان نيست اما اهميت چنين توهيني زماني پديدار ميشود كه با ديدي وسيع تر اقدامات مشابهي را كه در طول 84 سال گذشته و در عرض مكانهاي متفاوت رخ مي دهد با هم ديد. دانشجويان و جوانان معترض به اين كاريكاتور جواناني احساساتي نيستند كه با يك جوك وارد صحنه اعتراضات شوند آنها نيز از گستره اين اهانتها و تبعيضها به خوبي آگاه بوده و با دقت عواقب چنين كاريكاتورهايي را تحليل مي كنند. اين جوانان دچار افراط نشده اند. آنها فقط حقوق ملت خود را مطالبه مي كنند. براي آنها احياي حقوق و هويت ملي و قومي خود آنقدر اهميت دارد كه براي گردانندگان سيستم آپارتايد ملي امحاء هويت تركها در ايران  حياتي و مهم است!

 

به اميد دنيايي عاري از تبعيض و نژادپرستي

ياشار تبريزلي

21 ماي 2006

  

* از سايت اخبار روز كه اهانت اخير به تركان را محكوم كرده و در انعكاس اخبار اعتراضات،  مردم آذربايجان را همراهي كرده اند تشكر كرده و اميد مي رود كه چنين رفتاري سرمشق تمام مخبراني شود كه ايران را با تمام ايرانيانش دوست دارند.