سخنرانی کمال قیلیچداراوغلو در سی و سومین کنگرۀ  حزب جمهوری خلق ترکیه

ما می آییم! ما می آییم!

 ما به قدرت خواهیم رسید. برای دفاع از حقوق فقرا، لگدمال شدگان، کارگران و بازنشستگان  می آییم.

ما صاحب تاریخ با عظمتی خواهیم شد که به ما سپرده شده و آن را  به طرف تمدن مدرن پیش خواهیم برد.

دو مورد ما را بسیار رنجیده کرده است. توطئه ای برعلیه دنیز بایکال انجام گرفت که هنوز مسببان آن شناسایی نشده اند، پیدا کردن آنها  وظیفۀ ما ست. در ضمن وظیفۀ حکومت فعلی هم پیدا کردن فاعلین آنست البته اگرخودش جزوی از توطئه گران نباشد، حزب جمهوری خلق تا آخر این مسئله را دنبال خواهد کرد.

دومین مسئله فاجعه ای است که در زنگولداک اتفاق افتاد. 30 عزیزمان را با عرق جبینشان، با پیشانی سفید  در حالی که صورتشان از سیاهی زغال پوشیده بود به خاطر پیدا کردن الماس سیاه از دست دادیم .

آقای رجب (طیب اردوغان) می گوید:

انسانهای این منطقه به این نوع حوادث عادت کرده اند. مرگ سرنوشت وعاقبت این نوع شغل ها است!

در همه جای دنیا معدن اخراج می شود.آیا جایی هست که به اندازۀ کشور ما کارگران و زحمتکشان جان خود را از دست  بدهند؟

چطور ممکن است چیزی که در جاهای دیگر جزو سرنوشت نیست در ترکیه در زنگولداک سرنوشت ساز می شود؟

ما نشان خواهیم داد که سلامت و امنیت کار چیست؟

کارگرانی که در مشاغل دولتی کار می کنند نباید محکوم به کار کردن با مزد بخورونمیرباشند. آنها از تمام امکانات  حقوق کار بهره مند خواهند شد وحق اعتصاب کردن راخواهند داشت.

از متشکل شدن هراسی نداریم. خواهان جامعه ای با تشکلهای متنوع هستیم!

احتمالأ جناب نخست وزیر عاجز از ادارۀ مملکت  شده و یا سعی در نادیده گرفتن مشکلات کشور دارد که با کارهای داخلی  حزب جمهوری خلق مشغول می شود.

انشاالله که خاتمه دادن به فقر، بیکاری، حق کشی و رشوه نصیب ما می شود.

ما برای دمکراسی صدایمان را بلند خواهیم کرد. همه با هم ترکیه ای مستقل، آزاد و زیبا  خواهیم  ساخت.

 خاتمه دادن به فعالیت  دادگاه هایی که با اختیارات ویژه کار می کنند وظیفۀ ما خواهد بود.

وقتی که مصطفی کمال و دوستانش این مملکت را بنا می کردند اول مردم را در نظر گرفتند.ما هم اولین و آخرین صحبتمان با مردم خواهد بود. با مردم حرکت خواهیم کرد.ما مجبور هستیم که ترکیه را از بن بستی که در آن گرفتار آمده بیرون بیاوریم.

فقط حزب جمهوری خلق قادر است که اینها را عملی کند چرا؟

چون این حزب قوای ملی است، این حزب مدافع حقوق است.

سیاست اقتصادی حزب آ.ک.پ. را ببینید می گوید:

تولید نکنید! کشاورزی نکنید! کارخانه ها کار نکنند ما به شما پول می دهیم!

شکم این کشور چگونه سیر خواهد شد؟

برای بعضی ها ترکیه بازار است! ما به این اجازه نخواهیم داد.

ما با کشاورزان، اصناف، صنعتکاران،  با کسانی که کار آزاد می کنند ترکیه ای خواهیم ساخت که امکان ایجاد شغل و مالیات دادن دارد و مالیاتش بین مردم تقسیم می شود.

بزرگترین مشکل ترکیه چیست؟ بیکاری!

بیکاری گرسنگی است، فقر است، ازبین رفتن اخلاق است، ولی آقای نخست وزیر یک چاره ای برای این کار پیدا کرده می گوید اگر هر کارفرما به یک نفر کار بدهد مشکل بیکاری ترکیه حل می شود. ببینید این معجزۀ آقای رجب است.آیا این عملی شده؟

نه عملی نشده چونکه آقای رجب از اقتصاد اطلاعی ندارد. آقای رجب نمی داند که بازار چیست.

آیا حاضر هستید که کشور از طرف کسی  اداره شود که هیچ اطلاعی از اقتصاد ندارد؟

ما اینها را در صندوقها دفن خواهیم کرد!

می دانیم که ما زمینهای کشت نشده داریم اینها را بین دهقانان که زمین ندارند تقسیم خواهیم کرد. انها هم صاحب زمین خواهند شد.انها هم کار خواهند کرد. با عرق جبین کشاورزی خواهند کرد

کسانی که هویت اتنیکی و عقیدتی را وارد عرصۀ سیاست می کنند نمی توانند دوست ما باشند ما طرفدار این سیاست نیستیم. سیاستی که هویت اتنیکی و اعتقادی را وارد سیاست می کند محرک جدایی ها در جامعه می شود. ما نه برای بوجود آوردن جدایی، بلکه برای این تلاش می کنیم که همه با هم باشیم.

هیچ کس خودش آزادی انتخاب پدرو مادرش را نداشته است. پس با چه حقی ما هویت اتنیکی را وارد سیاست می کنیم؟

همۀ هویتهای اتنیکی قابل احترام هستند وتمام هموطنهایمان از هر اتنیکی که هستند بالای سر ما جای دارند.

ترجمه: صدیقه عدالتی