برگردان: س. حاتملوی

 

روزنامه نگاری کاریست صعب. روزنامه نگاران در اکثر کشورهای دنیا زندگی سخت و خطرناکی دارند. حتی در کشورهای با سابقه ی دوست سیصد سال دمکراسی، کار روزنامه نگاران بدون دردسر و در گیری با ادارات پلیس، دادگستری، سازمانهای اطلاعاتی و کنسرنهای با نفوذ چند ملیتی پیش نمی رود. تعقیب، شنود تلفنی و مشکلات دیگری که سازمانهای اطلاعاتی و پلیس در کشورهای دمکراسی غربی همچون ایالات متحده ی امریکا، انگلستان، فرانسه و آلمان برای خبرنگاران و ژورنالیست ها بوجود می آورند، هر از چند گاهی به خبرهای عمده ی رسانه های گروهی این کشورها بدل می شود.

این روزها حملات وحشیانه ی ارتش اسرائیل علیه ساکنان بی دفاع نوار غزه تیتر اول بسیاری از روزنامه های جهان را تشکیل می دهد. در این شرائط کار روزنامه نگاری مستقل و بر خلاف سیاست های اشغالگرانه ی دولت در کشوری مثل اسرائیل چگونه می تواند باشد؟

کریستف شولت در مجله ی اشپیگل (شماره ی 1 سال 2009) چاپ آلمان فدرال مقاله ی کوتاهی دارد در باره ی کار روزنامه ی «هارتص» چاپ اسرائیل که در آن از مشکلات حرفه ای این نشریه می نویسد.(توضیح بالا از مترجم است)

 

روزنامه ی بی سرزمین

 

پیکار یک تنه علیه سیاست اشغالگرانه در ساحل غربی رود اردن باعث شهرت جهانی روزنامه ی «هارتص» شد. ولی در داخل کشور اسرائیل، روزنامه برای ادامه ی حیات خود می جنگد.

 

روزنامه ی «هارتص» بی اعتنائی و عدم احترامش را (به سیاستهای رسمی کشور) در همان ورودی ساختمان تحریریه نشان می دهد. در آنجا درست مثل یک سلاخ خانه، خوکی که از پاستل درست شده است با شکم پاره شده و امعا و احشا بیرون ریخته شده آویزان است. ماهیچه ها از ژله ی سرخ و امعا و احشا از ژله ی زرد درست شده اند. دربان ساختمان همچون یک متخصص هنری در باره ی آن می گوید: این اثر همانند کشور اسرائیل است: « ظاهرش زیبا ولی در اصل پوسیده است.»

«هارتص» در اصل به معنی «سرزمین» است. و در حقیقت مشکلات روزنامه و این سرزمین به همدیگر گره خورده اند. گذشت و توافق با فلسطینی ها چیزی که روزنامه با دست و دلبازی آنرا عرضه میکند، در جامعه ی امروز اسرائیل مشتری زیادی ندارد.

یک پله پائین تر سالن کنفرانس قرار دارد. سالن بدون پنجره یادآور یک اطاق جنگ است. امروز بعد از ظهر وزیر دفاع، اهود باراک از روزنامه دیدن می کند. رویاروئی سختی خواهد بود. تحریریه ی منتقد ترین روزنامه ی کشور در مقابل سیاستمداری که حزب کار را - به عنوان حزب سنتی چپ کشور- طوری به راست کشانده است که تشخیص تفاوت سیاستهای آن با مواضع بنیامین نتانیااو رهبر حزب لیکود به سختی میسر است.

ژنرال بازنشسته که طرفدار اقدامات خشن می باشد، در این بعد از ظهر اعصاب ژورنالسیت ها را فرسوده می کند. هر قدر که او صدای خود را بلند تر می کند، همانقدر روزنامه نگاران برای پرسش های بیشتر بی میل تر می شوند. باراک نعره میزند. باراک با مشت بر روی میز می کوبد. حتی هنگام خوردن یک نان کوواسان تغییری در نحوه ی حرف زدنش بوجود نمی آید. در خاتمه دبیر تحریریه با شگفتی می گوید: « ما بیست دقیقه ی تمام حرفهای او را قطع نکردیم.»

این مرد با نظریات چپ و قیافه ی متفکرش در این بعد از ظهر یکبار دیگر در مقابل افکار عمومی مسلط شکست خورده است. و این خود سمبلی است از مبارزه ی مرگ و زندگی روزنامه ای که در تلاش خود برای حفظ کیفیت حرفه ای هر روز تنها تر می شود. روزنامه ای که سایت انگلیسی زبان آن، در خارج از کشور بخاطر مواضع قاطعانه اش در مخالفت با سیاست اشغالگرانه ی اسرائیل در سرزمین های فلسطینی ماهی یک میلیون خواننده دارد. ولی تیراژ آن در خود اسرائیل از 60000 تجاوز نمی کند.

روزنامه که در سال 1919 (میلادی) بنیان گذاری شد، در سال 1935 توسط سلمان شوکن خریداری شد. سلمان که از ترس نازی ها از کشور آلمان فرار کرده بود، در آن کشور صاحب فروشگاههای زنجیره ی و یک انتشاراتی بود. پسر شوکن، گوستاو از سال 1939 مهر چپ لیبرال را بر روزنامه زد. از سال 1990 رهبری  گروه «هارتص» با نوه ی او آموس می باشد.

آموس شوکن نوه ی بنیان گذار با لحنی تحسین آمیز می گوید: پدر من به کیفیت کار بیشتر از بیلان آن اهمیت می داد. در حالیکه زمانه عوض شده است. « امروزه باید با این روزنامه پول در آورد.» و این کار راحت نیست. در سال 2006 خانواده ی او 25 درصد سهام روزنامه را به انتشاراتی آلفرد نوئن دو مونت که مرکز آن در شهر کلن (آلمان) قرار دارد، فروخت.

در ان موقع شوکن بر روی یک ورق کاغذ معمولی پرنسیب هائی را که «هارتص» بر اساس آنها اداره می شود، نوشت. دومونت آلمانی بعد از خواندن آن با اشاره به بند آخر که در آن نوشته شده بود: «هارتص از تمامی اقداماتی که برای اسرائیل و همسایه هایش صلح را به ارمغان بیاورد، حمایت می کند»، گفت که این بند بخصوص خیلی مهم است.

فقط در این روزها طرفداری قاطعانه از مذاکران صلح در اسرائیل چندان خریداری ندارد. «هارتص» بلافاصله بعد از جنگ شش روزه ی 1967 شروع به تبلیغ سیاست زمین در مقابل صلح کرد. بعد از قرارداد 1994 اسلو اکثریت اسرائیلی ها متمائل به این سیاست شدند. ولی روزهای خوش وصلت روزنامه با کشورش چندان دیری نپائید. بعد از شروع انتفاضیه ی دوم فلسطینی ها که همراه با عملیات انتحاری بود، راههای «سرزمین» و کشور دوباره از هم جدا شدند. روزنامه بصورت انبوه مشترکین خود را از دست داد. خیلی از مشترکین در نامه های خود وجود یکی از اعضای هیئت تحریریه را دلیل پایان دادن به اشتراک خود بیان می کردند.گیدئون لوی 55 ساله با چشمان سیاه نافذ خود یکی از مفسرین رادیکال کشور محسوب می شود. او در ستون هفتگی اش «تاریک روشن» در باره ی سرنوشت فلسطینیها اعم از رانندگان تاکسی که خودرو آنها توسط سربازان اسرائیلی منهدم شده و یا از مرد بیوه ای که زنش بعد از یک سکته ی قلبی آنقدر در یک پست بازرسی اسرائیلی معطل شده است، تا جان داده است، می نویسد. او می گوید: «اگر ما DNA  روزنامه را عوض کنیم، از بین می رویم.»

اما روزنامه به تدریج خودش را عوض می کند. ژورنالیستهای چپ جا افتاده کم کم کنار گذاشته می شوند. به جای آنها نویسندگان تازه ای به «هارتص» روی می آورند. گیدئون لوی می گوید: «نسل تازه ی روزنامه نگاران کمتر سیاسی هستند.» و یا بعضی همانند یکی از همکارانش بنام ناداو شراگائی که مسئول بخش مربوط به مهاجرین اسکان یافته در سرزمینهای اشغالی است، بصورت چشمگیری در تائید اعمال آنها قلم می زنند. او در یکی از تفسیرهایش با اشاره به تخلیه ی اجباری یکی از خانه های اشغال شده در هبرون می نویسد: « با تاراندن یهودی ها از هبرون رژیم ما به فاناتیسم خود بال و پر می دهد. برای پیشبرد این سیاستها هدف وسیله را توجیه می کند.»

چنین نظراتی در «هارتص» تا بحال معمول نبوده اند. دوو آلفون 47 ساله که از بهار سال قبل به عنوان دبیر تحریریه منصوب شده است، در دفاع از آن می گوید: «ما در روزنامه همیشه به طیف بزرگی از نظریات مختلف میدان داده ایم.» از موقعی که او این مسئولیت را به عهده گرفته است، روزنامه شیوه های مختلفی را تجربه می کند. مثلاً اخیراً گزارشات جنائی جای ستون سیاسی را در صفحه ی اول روزنامه گرفته است.

به نظر دبیر تحریریه و مدیر موسسه بزرگترین مانع برای موفقیت اقتصادی روزنامه، قطع و فورم  فعلی آن است. روزنامه ی «هارتص» تا بحال همانند روزنامه ی «فرانکفورتر آلگماینه» در قطع Broadsheet چاپ می شد. در حالیکه «یئدیوت آخارونوت» و «معاریو» به عنوان بزرگترین روزنامه های اسرائیل فورم و رنگ روزنامه های هوچی آنگلوساکسن را تقلید می کنند. بدین ترتیب «هارتص» نیز مجبور است که با قبول قطع Tabloid فورم و قطع خودش را عوض بکند.

آلفون اطمینان می دهد که خط سیاسی روزنامه عوض نخواهد شد. چرا که اکثریت اسرائیلی ها طرفدار باز پس دادن بخش اعظم ساحل غربی رود اردن و ایجاد دولت مستقل فلسطینی هستند.

سیاست بر خلاف اروپا و ایالات متحده ی امریکا هنوز در اسرائیل طرفداران زیادی دارد. به غیر از اسرائیل در هیچ کجای دنیا مردم وقت بیشتری را برای تماشای گزارشهای خبری تلویزیون صرف نمی کنند. آلون می گوید: «سیاست، واریانت اسرائیلی پورنوگرافی است.»