گزارش بزرگداشت مراسم خاکسپاری و تعزیه 

دکتر صمد سرداری نیا در تبریز

 

(از24/1/87-26/1/87)

0000000000مننمان00000(0000لاان(((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((00000000000050(/

روز شنبه25/1/87  مراسم تشیع جنازه پیکرمطهر دکتر صمد سرداری نیا بود از بیست و چهار ساعت قبل ازطریق sms و نیز امیل های شخصی و مکالمات تلفنی اعلام شده بود. این مراسم ساعت ده صبح از مقابل خانه استاد واقع در خیابان ارتش شروع خواهد شد.

مردم علیرغم عدم وجود رسانه های عمومی برای اطلاع رسانی، تنها از طریق تلفنهای شخصی و دیدارهای خصوصی بین خود ازاین حادثه به غایت تلخ و اندوهناک مطلع شده بودند. با این حال حضوریکپارچه مردم  که از طبقات متفاوت  اجتماعی و شهرهای مختلف به  این مراسم  آمده بودند وتعداد آنها به ده هزار نفر مي رسيد در نوع خود بی نظیر بود شعارهایی  که مردم با صدای بلند می دادند عبارت بودنداز:

* ای آنا یوردمون مرد ایگیتلری – اولمهییبسیز ائلین قهرمانی سیز (ای  دلاوران    سرزمین مادری ما –شما هرگز نخواهید مرد چراکه قهرمانان این مردم هستید.)

* یادین خاطیرلرده عزیزقالاجاق.(یادت در خاطره ها عزیزخواهد ماند.)

* آذربایجان باشین ساغ اولسون (آذربایجان سرت سلامت .)

* استاد روحون شاد اولسون . (استاد روحت شاد باد)

* آذربایجان سنینله‌یم .( آذربایجان با تو هستم).

*لا اله الا لله ، محمد الرسول الله .

* انا لله و انا الیه راجعون .

علاوه بر دادن شعارکه از دقایق آغازین تا لحظه پایان مراسم با شور و حرارت وصف ناپذیر ادامه داشت ، از طرف دانشجو یان هویت طلب در دانشگاههای مختلف پلاکاردهایی  به این مضمون در سراسر مسیر راهپیمایی چه در خیابان ارتش به وقت تشیع جنازه و چه در هنگام تدفین استاد "صمد سرداری نیا" توسط فعالان ملی دانشجو حمل می شد:

* آذربایجانین ایگید و شرفلی اوغلی، دکتر صمد سرداری نیا ،ابدی یاشاماغی باشلادی .(فرزند دلیر وشریف آذربایجان حیات ابدی خود را شروع کرد.)

* آذربایجانین میللی و دیرلی تاریخچیسی دوکتورصمد سرداری‌نیانین دونیادان کوچمه‌سینی اونون حورمتلی عاییله سینه وبویوک خالقیمیزا باش ساغلیغی وئریریک . (رحلت دکتر صمد سرداری نیا را از دنیای فانی وگذرنده ؛ به خانواده محترم او ونیز به خلق بزرگ آذربایجان تسلیت می گوییم .)

در مقابل خانه شخصی  وی و در سراسر خیابان ارتش شمالی و جنوبی  جمع مشتاقان و دوستداران دکتر سرداری نیا با خودروهای شخصی و چندین ده اتوبوس شرکت واحد تبریز ونیز با پای پیاده  برای شرکت در مراسم تشیع جنازه بزرگ مردی تجمع کرده بودند که برای باز شناساندن تاریخ بدون تحریف آذربایجان رنج و مشقت پایان ناپذیری را به جان خریده بود و به علت عشق و علاقه  آگاهانه وعمیقش به آذربایجان از هیچ تلاش موثری کوتاهی نکرده بود.

پیکر مطهر دکتر صمد سرداری نیا با دستان ایلیاز یکانلی قهرمان- که بعد از تحمل  ماهها رنج زندان و سابقه دهها بار دستگیری و تجربه تلخ شکنجه هایی چون  نشانده شدن برروی صندلی الکتریکی به تازگی از زندان شوونیستی آزاد شده است.- و فرزندبرومندش آیدین سرداری نیا به خاک  تیره غربت سپرده شد.

 

در ساعت دوازده و سی دقیقه بعد از دفن استاد در قطعه هنرمندان وادی رحمت شهر تبریز  شخصیت های ممتاز آذربایجان از سراسر آذربایجان بزرگ به  سخنرانی پرداختند. در این سخنرانی اجرای اصل 15و19  برای  چندمین با ر مورد تاکید قرار گرفت. و به حاکمان  شوونیست گوشزد شد که حقوق ما در این سرزمین باید محترم شناخته شود.وعزت و سر فرازی ما مورد حرمت قرار گیرد.

در ادامه برنامه  بیانیه ای که از طرف  اعضاء هیات نحریه مجله وارلیق تنظیم  شده بود توسط مجری برنامه قرائت گردید وعلاوه بر آن پیام تسلیت فعالان حرکت مدنی  تهران خوانده شد که درآن اسامی این افرد آورده شد:

*  دکتر محمد جواد هئیت، مدیر مسئول نشریه وارلیق.

* علیرضا صرافی، مدیر مسئول نشریه دیلماج.

* ابراهیم رفرف  نویسنده کتاب های آموزشی  آنا دیلی در دو جلد و عضو هیتت تحریریه نشریه وارلیق.

* یوسف قوسی( فرزانه)،  مدیر مرکز نشر اندیشه نو .

* مسعود فیوضات ، برگزار کننده چندین کنسرت موسیقی آذربایجانی در تهران و سایر استان ها.

* محمد رضا هئیت .عضو هئیت تحریریه نشریه وزین وارلیق.

* اکبر آزاد ، از فعالان حرکت ملی آذربایجان در تهران.

 

علاوه بر بیانیه ذکر شده آقای  آیدین صادقی از طرف  گروههای متشکل دانشجویی هویت خواه تهران و نیز آقایان شهرک میرزا به نمایندگی از انجمن ادبی شهریار تبریز و حسن دمیرچی(آذربایجان)  از بزرگان عرصه موسیقی تبریز و نیز استاد  جعفری از شاعران و  نقاشان بنام  زنجان به خواندن  شعر ، دیکلمه و  بیان اندیشه  دکتر سردای نیا پرداختند.

در پایان آیدین سرداری‌نیا پسر  دکتر سرداری نیا ضمن تشکر از حضور مردم آذربایجان در مراسم به خاک سپاری پدرش  صمیمانه اعلام کرد که آقای دکتر سرداری نیا تنها پدر او محسوب نمی شود بلکه  وی  به دلیل محبوبیت مردمی اش پدر همه مردم آذربایجان محسوب می شود و برای همین او نیازی به تعارف متداول ندانست و گفت : امروز کسانی که در این مراسم  شرکت کرده اند ، خواهران و برادران معنوی من محسوب می شوند و ما همه به دلیل درد و رنج مشترکمان اعضای یک خانواده ایمانی و معنوی هستیم که باید با همدلی و اتفاق نظر، وحدت و همدلی خود را حفظ کنیم.

گفتنی است حضور نیروهای سرکوبگر با لباسهای شخصی  ونظامی همچون سایر مواقع کاملا مشهود بود. در تمامی مسیرهایی که شرکت کنندگان برای انجام مراسم  از خیابان ارتش به  وادی رحمت (محل گورستان بزرگ خارج از شهر تبریز ) می رفتند ،علاوه برخود روهای نظامی، بر روی پل ها ومحل های ورودی وادی رحمت دوربین های مداربسته برای کنترل اوضاع و گرفتن عکس و عملیات جاسوسی ضد مردمی نصب شده بود. حضور نیرو های انتظامی، ماشین های گشت پلیس و چماق بدستان تمامیت خواه در تشیع جنازه مردی که تمامی حیات خود را صرف ترویج و گسترش فرهنگ این مردم و سرزمین کرده است ، با اسلحه و باتوم، نشان دهنده عمق استیصال حاکمان سلطه از حرکت های خود جوش مردمی میباشد.

اکثر شرکت کنندگان در این مراسم از فعالان حرکت ملی آذربایجان به شمار می روند که در هنگام اجرای برنامه های مختلف اعتراضی مورد سرکوب وحبس و شکنجه های مختلف فیزیکی و روانی قرار می گیرند .

مردم به جان آمده از استبداد در  سرزمین بزرگ و عزیز آذربایجان به دلیل عدم وجود تریبونی آزاد برای بیان نظرها و اندیشه های معترضانه خود در مراسم عزاداری ،درروزتولد کودکان خود، در جشن های عروسی ودر هر زمانی که به بهانه ای دور هم جمع می شوند آنجا را به محلی برای بیان خواسته های مدنی و ملی خود می کنند. امروز نیز که  فعالان حوزه های مختلف اجتماعی از شهرهایی همچون، میانه، اهر ، کلیبر، مرند، شبستر، سلدوز ، کرج و تهران، اسلام آباد و... آمده اند ، مراسم عزاداری را به تجمع بزرگ اعتراضی تبدیل کردند .

حضور گسترده مردم که از طیف های مختلف آجتماعی چون هنرمندان،شاعران، بازیگران، نوازندگان سرشناس (عاشیق ها) و....می باشند نشان می دهد که جنبش هویت خواهانه تا رسیدن به مطالبات واقعی خود  علی رغم همه باد های نامساعد و مسیرهای ناهموار ادامه خواهد .

مردم ما هرچند از فوت پیرراهشان خسته  و اندوهگین هستند . ولی وجود این همایش بزرگ مردمی باور واعتماد مردم را نسبت به خود چندین برابر می کند.چراکه آنها با تک تک سلولهای شان و با ذره ذره وجودشان احساس و نه احساس بلکه لمس می کنند  که هرگز تنها نیستند و دستی نامرئی وآسمانی وجود خسته از زندان ، شکنجه و تحقیر چندین ده ساله آنها را به همدیگرپیوند می زند و آنها راهمچون دژی خلل ناپذیردر برابر تند باد تمامیت خواهی و ستم چندین هزار ساله مصون می دارد.

امروز آذربایجان غمگین است وانگار تمامیت آذربایجان به دیده ای خون بار و قلبی غمبار  تبدیل شده است وپیکر استاد سبکبار ، آزاد و رها از تعلقات فریبنده دنیوی در میان دستان مشتاقان آزادی و برابری خواه  و عدالت طلب می رفت تا همچون بذری کاشته شود و مراحل رشد وباروری وتکامل در عالمی والاتر را تجربه کند.

"کدام دانه فرورفت درزمین که نرست

چرا به دانه انسانت این گمان باشد"

او با مرگ خود تمام نشد، بلکه شروع شد چراکه کسی که در قلب ملت خود خانه دارد هرگز نمی میرد در خاک هم که می رود. در خاکدان هم که کاشته می شود حیاتی دگر باره در نوروجشن و سرور می آغازد.  آری مردی که سراسر عمر پربار خود را نه به توصیف تاریخ ،بلکه به تحلیل و پردازش وقایع تاریخی پرداخته امروز خود به حادثه شگفت انگیز تاریخی بدل شده است واین بار این انگشتان قدیمی تاریخ است که به نگارش او در دل خود می پردازد و او را برای نسل های بعدی به  عنوان سمبلی و نمادی از مبارزه آگاهانه و شعورمند  معرفی می کند. .

امروز مراسم تعزیت مردی است که در عرصه تاریخی تلاش کرد تا تاریخ را از دام دروغ و تزویر ریاکارانه حاکمان برهاند و حیات واقعی مردم آذربایجان را بدون تحریف نشان دهد او همچون روحی واله و شیدا درد و اندوه مردم آذربایجان را بیان داشت  .و در عرصه تاریخ ، هنر، فرهنگ و زبان مردم ما لحظه لحظه حیات خودرا وقف رهایی و آگاهی مردم از جهل و نادانی ساخت به جرات می توان گفت : او در معبر زمان  از ذره ذره وجود خود چراغی ساخت ، افروخته ، فرا روی  سالکان مسلک سرخ عشق ، شیفتگی ، رهایی وهویت خواهانه . 

اما چنین بار سنگینی از مصیبت هجران یاران _ هر چند دلخراش وجانفرسا_ مردم نستوه آذربایجان را از مقاومت ومبارزه باز نخواهد داشت. امروز حضور هماهنگ، منسجم وپرشور مردم آذربایجان نشان دهنده عمق بیداری واحساس خوب تلاش برای تحقق خواسته ها و مطالبات انسانی وملی مردم دارد.

امروز مردم ما با حضور چندین  هزار نفری خود نشان دادند که  مردان خردورز سرزمین خود را  حرمت می دارند وبرای برداشتن قدم های محکم و مطمئن بعدی خود از آرا و نظرهای بزرگان طریقت بیداری و خرد باوری،در مسیر سبز رهایی الهام خواهند گرفت.

 

"برگزاری مراسم سومین روز کوچ عارفانه دکتر صمد سرداری نیا"

 

مراسم روز سوم(26/1/87) وفات دکتر صمد سرداری نیا از طریق اعلامیه هایی که به طرزی  مخفیانه وشبنامه گونه توسط  فعالان حرکت ملی آذربایجان در سراسر دیوارهای شهرهای مختلف آذربایجان نصب شده بود ، به اطلاع مردم رسانده شد. ساعت این مراسم از 19-17 در محل مسجد طوبی اعلام گردید. مردم  زیادی به مسجد آمده اند آنان اغلب از روشنفکران و افراد نخبه جامعه ما محسوب می شوند که آذربایجان به تک تک آنها می‌بالد و افتخار می کند. .به دلیل ترس و نگرانی کارگزاران رژیم شوونیستی از تحرکات  مردمی،امروز فرمانده اداره اطلاعات  تبریزآقای رحمانی با تمامی  زیر دستانش قبل از دیگران  برای کنترل اوضاع به مسجد آمده است ،

آنها به  نوحه خوانهایی راکه خانواده محترم سرداری نیا  خود انتخاب کرده بودند  و بنا بود به زبان ترکی  نوحه بخوانند، اجازه اجرای برنامه را ندادند و بجای آ ن از نوحه خوان های فارسی زبان و تملق گوی خود خواستند تا برنامه رابه نفع خود شان مصادره کنند .

این کار باعث شد تا چند نفر از فعالان حرکت ملی آذربایجان اعتراض بکنند  که ماموران به جای اینکه پاسخگوی اعتراضات مردمی باشند ، سعی کردند تا این افراد را دستگیر کنند ولی با وساطت و اعتراض ریش سفیدان داخل مسجد_ که همه از شخصیت های ممتازآذربایجان هستند._ اجازه  این کار به ماموران داده نشد.

در داخل مسجد آخوندی از طرف خودشان به سخنرانی می پردازد و به شاعران و سخنوران ملی ما که در این دوره سرما و انجماد حرف های بسیاری در سینه دارند، اجازه صحبت داده نمی شود.اما با اعتراض گسترده مردمی که تعدادشان به هزارها نفر می رسد وتمام محوطه داخل و خارج مسجد را پرکرده اند . به آقای عظیمی قدیمی که با ادبیات و درد مردم ما آشناست و مطا لبات ملي را نیزپيگير است به بالای منبررفت وسخنرانی مهيجي نمود.

او  می گوید: این ملت درتاریخ خیلی ازحکومت هاي مستبد را سرنگون کرده است و تا وقتی شوونیست فارس وجود دارد،حرکت ملی آذربایجان نیز ادامه خواهد داشت.

مسجد طوبی در خیابان آزادی قرار دارد این خیابان جز خیابان های اصلی شهر محسوب می شد، امروزبه مدت سه روزاست که پلیس و نیروهای امنیتی - دل نگران و مستاصل ازحوادث تاریخی  که دیر یا زود طفل رسیده رابدنیا خواهد آورد.- تمامی تبریز را در محاصره خود دارند.چهار راه آبرسانی محلی که در آنجا خیابان آزدی و امام خمینی به هم پیوندد.وامتدادش به دانشگاه ملی تبریز ( قلب تپنده  آذربایجان ) می رسد در زیر پای چکمه پوشان و باتوم بدستان  رژیم سطله به سختی  نفس می کشد.

در ورودی مسجد و نیز در راهرو ومحوطه داخلی مسجد که مردم برای عزاداری آمده بودند چندین دستگاه دوربین عکاسی بزرگ برای عکس برداری از فعالین و شناسایی آنها و تعقیب ودستگیری آنها نصب کرده اند. نیروهای امنیتی در تمام قسمت های داخلی مسجد چه در میان اجتماعات زنان و چه در میان اجتماعات مردان پراکنده شده اند، فضا به شدت امنیتی است و سنگینی این فضا علاوه بر داغ ودرد  فراق عزیز از دست رفته مان، قلب و روح تک تک اعضای خانواده و دوستان و همفکران دکتر سردارنیا را چندین باره خسته می کند. این همه  تورم اختناق مانع از آن می شود که برای یار سفرکرده ات یک دل پر گریه کنی و بغض فرو خورده ات را بشکنی  و به جای آن نفرت ، نفرت ازاین همه سیاهی که فضای معنوی مسجد را به خود آلوده کرده است سراپای وجودت را فرا می گیرد و دلت می خواهد ای کاش در فردای حیات اجتماعی –سیاسی سرزمینت تنفس هوای تازه و آزاد امکان پذیر باشد  و تو دیگر در کشوری زندگی نکنی که تفکر طالبانی بر تار و پود آن چنگ انداخته است.

"احد باقری " از فعالان حرکت ملی است او می گوید من در کنار درب ورودی مسجد ایستاده بودم وبه کسانی که به مسجد می آمدند و می رفتند می گفتم : وطن ساغ اولسون( زنده باد وطن.) ؛ ملت ساغ اولسون .(ملت پایداربماند .) که ماموران اداره اطلاعات مرا کشان کشان از داخل مسجد بیرون کشیدند و به اطاق دیگری بردند  وبا توهین و اهانت و فحش تهدید کردند که اگر از مسجد خارج نشوم ، درب مسجد راخواهند بست  و برنامه عزاداری را متوقف خواهند کرد.

امیرعباس بنای کاظم که بعد ازتحمل شش ماه زندان سخت و توانفرسا چند ماهی است ازآنجا آزاد شده است،هنگام خروج ازمسجد در خیابان امام خمینی توسط چند نفر از نیروهای امنیتی مورد تهدید و تعقیب چندین باره قرار می گیرد.

 

بیوگرافی دکتر صمد سرداری نیا :

دکتر صمد سردارُُُُُُُُُُُُُُی نیا  دراردیبهشت سال 1326 در محله امیره قیز تبریز چشم به جهان گشود. و در  دانشگاه تبریز در رشته تاریخ به تحصیل پرداخت. و در سال 1350 به  مدرک لیسانس دریافت کرد . و در همان سال  در رادیو ملی ایران به کار پرداخت. و در عین جال در دانشگاه تهران یه تحصیل پرداخت و در سال 1357 به دریافت دومین لیسانس خود در رشته حقوق قضایی نایل آمد.دکتر صمد سرداری نیا در سال 1382 در دانشگاه ملی باکو به  دلیل تحقیقات وسیع در زمینه‌ی  تاریخ آذربایجان     دکتری افتخاری دریافت داشت  دکتر سرداری نیا در طول عمر پر بارش  در مجلات و نشریات مختلف به درج صدها مقاله پرداخت و در عین حال کتاب های متعددی در زمینه های مختلف تاریخی  به رشته تحریر در آورده است که به عنوان نمونه به کتابهای زیر می توان اشاره داشت:

1.                 تبریز مهد صنعت چاپ در ایران .

2.                 قره باغ در گذرگاه تاریخ.

3.                 سیری در تاریخ آذربایجان .

4.                 تبریز شهر اولین ها.

5.                 قتل عام مسلمانان در دو سوی ارس.

6.                 دارالفنون تبری ، دومین مرکز آموزش عالی.

7.                 باکو شهر نفت و موسیقی .

8.                 جنگ قره باغ .

9.                 مشاهیر آذربایجان .

10.             نقش مرکز غیبی تبریز در انقلاب مشروطیت ایران.

11.             باقر خان سالار ملی .

12.             ملانصراالدین در تبریز.

13.             تاریخچه تئاتر تبریز .

14.             تاریخ روزنامه و مجله های آذربایجان .

 

 

راهش سبز و یادش ماندگار باد.

 

شهنازغلامی – عضو انجمن روزنامه نگاران زن ایران (رزا)

27/1/87