آیت الله کروبی در دیدار با برخی از فعالین خانه اقوام:

اقوام ایران در زمینه آزادیهای فرهنگی با تنگ نظریهای شدیدی روبرو هستند

 

قبل از ظهر چهارشنبه آخرین روز دیماه، جمعی از فعالین خانه اقوام در دفتر آیت الله  کروبی بعنوان یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری ، با ایشان دیدار کرده  مسایل و مطالبات اقوام ایران را بصورت شفافی با ایشان در میان گذاشتند.

در این نشست دکترجواد هیئت ، یوسف عزیزی بنی طرف،بهرام ولد بیگی، جاسم شدید زاده، اکبر آزاد، حسن راشدی، کمال مرادی و فرزاد صمدلی بعنوان فعالینی از جانب اقوام ترک،عرب و کرد ایران شرکت داشتند وخواسته ها و دید گاههای خود را در ارتباط با مسایل و مطالبات قومی مطرح کردند.

 

شدید زاده(عرب و نماینده سابق مردم اهواز ):

 حاضرین عضو خانه اقوام هستند و بعنوان کسانی شناخته می شوند که ضمن دفاع از وحدت ملی بر حقوق اقوام مطابق قانون اساسی تاکید می کنند.از نظر بنده مواردی که این دوستان مطرح خواهند کرد می تواند بعنوان  بخشی ازمطالبات اقوام یاد شده تلقی شود.

 

بنی طرف(نویسنده و مترجم عرب):

من از اعراب اهواز هستم و همانند دیگر اقوامی که در این محل جمع شده ایم خودم را یک ایرانی می دانم.اعراب کشور واجد مشکلات و مسایل گوناگونی هستند که متاسفانه در اینجا مجال بیان آنها نیست.اما بی شک ما بر روی اجرای دو اصل مهم 15 و 19 قانون اساسی تاکید داریم.این دو اصل واجد حقوقی است که قانون اساسی برای اقوام ایران قایل شده که متاسفانه طی 25 سال گذشته اجرا نشده است.مستحضر هستید که اصل 15 بر تدریس زبانهای قومی و اصل 19 بر برابریهای دینی،نژادی و قومی تاکید دارند.مطابق فرموده مسئولین محترم کشور این نابرابریها در ایران وجود دارد.ما معتقدیم که با اجرای اصول  پانزدهم و نوزدهم قانون اساسی این نابرابریها تا حد زیادی رفع خواهد شد.ما خواستار تدریس  همه زبانهای قومی از دوره ابتدایی هستیم.حضرتعالی بعنوان کاندیدای ریاست جمهوری بر این امر واقف هستید که روسای محترم سابق به این امور  توجه نکردند.همین مسایل باعث شده تا مردم از انگیزه بالایی برای حضوردر انتخابات ریاست جمهوری برخوردار نشوند. در حال حاضر حتی نشریات دانشجویی ما را نیز توقیف کرده اند.نشریه ترکی یول در دانشگاه تهران و نشریه عربی  اقلام الطلبه در اهواز از این جمله هست که بی تردید تحت تاثیر گرایشهای افراطی  پان آریانیستی  و پان فارسیستی تعطیل شده اند.

 ما مایلیم برنامه های شما را در این خصوص بشنویم.حتی پیشنهاد می کنم که کمیته ای برای قومیتها تعیین کنید تا به حضرتعالی در خصوص خواستهای قومی و نیز اجرای قانون اساسی مشورت دهند.

در پایان باید خاطرنشان کنم که متاسفانه اعراب خوزستان در معرض بودن یا نبودن و در واقع محو قومی هستند.

 

راشدی(نویسنده و فعال ترک آذربایجانی):

مطابق فرموده آقای بنی طرف ما بیشتر مایل هستیم که برنامه های شما را بشنویم. اما بهرحال ما هم مطالبات و مسایلی داریم که بسیار جدی است.

از نظر من سلطنت طلبها و پان آریانیستها می کوشند تا چهره قومیتها را وحشتناک جلوه دهند.درواقع اینها هستند که اجرای اصول قانون اساسی را معطل نگه داشته اند.انها حتی سعی کرده اند تا مانع از پیشرفت اقتصادی مناطق قومی نیز بشوند.بعنوان مثال آذربایجان یکی از مهاجر فرست ترین مناطق کشورمان شده  و در حال حاضر از نظر رتبه اقتصادی به رده های دوازدهم و چهاردهم و در بعضی  موارد دیگر حتی بیست و چهارم جدول سقوط کرده است.ما همچنین برروی آزادیهای فرهنگی تاکید داریم.اگر این مسایل رعایت شود اخوت خدشه ناپذیری میان اقوام ایران اعم از ترک، فارس،کرد،عرب،بلوچ،ترکمن،لر،... ایجاد خواهد شد .

عدم بروز چنین وضعیتی سبب ظهور نارضایتی خواهد گردید .بعنوان مثال وجود تبعیض در یک خانوداه ،سبب فروپاشی آن خانواده خواهد شد.بنابراین ما در ایران می بایست به همه اقوام بصورت برابر نگاه کنیم و مطالبات قانونی هر کدام از انها را مطابق اقلیم و فرهنگ آنها برآورده کنیم.

 

ولد بیگی(رییس انستیتوی مطالعات کردستان):

جناب کروبی مستحضر هستید که کردستان طی 60سال اخیر با معضلات و مشکلات گوناگونی روبرو بوده است.کردها در چهار کشورایران،عراق ، ترکیه،سوریه تقسیم شده اند و در هر دوره دریکی از این کشورها در خصوص کردها اتفاقاتی افتاده است.ما دومین تعداد از زندانیان سیاسی را بعد از آذربایجانها به خود اختصاص داده ایم.اقای غنی بلوریان بعد از آقای صفرخان قهرمانیان دومین مقام را از نظر سالهای زندان دارند. همچنین شمار شهدا و جانبازان ما نیز کم نبوده اند . کردها در انتخاباتها نیز سهم جدی داشته اند.لذا توقع ما از حکومت اسلامی بسیار زیادی است.ما نمی خواهیم کردها را از ایران جدا کنیم.اما جناب کروبی بی عدالتیها به اوج خود رسیده است. بی شک آگاهید که در حال حاضر فضای عمومی کردستان تحت تاثیر تحولات بین المللی قرار دارد.کردستان عراق را ملاحظه بفرمایید:ساعت 2 بعد از ظهر روز 18 اسفند سال 1382 که قانون فدرال جمهوری عراق توسط اقوام این کشور و بخصوص کردها امضا شد ، مناطق کرد نشین ایران دچار هیجان و سرور و شلوغی  گردید.وقوع این حادثه نشان می دهد که تاثیر پذیری جدی است.ما نمی خواهیم آمریکا بیاید و معضلات ما را حل کند ما می خواهیم خودمان مشکلاتمان را حل و فصل کنیم.اگر به مسئله قومیتها توجه نشود ممکن است اینجا برخی شناسنامه های خود را دست کاری کنند و خودشان را کردستانی خطاب کنند. از جمعیت 7 تا 8  میلیون نفری کردهای ایران تنها 150 هزار نفر خارج رفته اند و احتمالا راه متفاوتی را طی کرده اند.این دلیل نمی شود که عده ای بهانه کنند و کرسی زبان کردی دانشگاه کردستان را جمع کنند.الان که ما خدمت شما هستیم کردهای عراق دارند خودشان را برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، انتخابات پارلمانی عراق و نیز مجلس فدرال کردستان آماده می کنند و آقای جلال طالبانی کرد را نامزد ریاست جمهوری عراق کرده اند.طبعا اگر دولت به استیفای حقوق کردها رسیدگی نکند نباید توقع حضور گسترده را در انتخابات داشته باشد.شما خودتان هم از قومیتهای این مملکت هستید لذا از شما توقع بیشتر داریم.امیداوارم با حضور همه اقوام ، ایرانی آباد وآزاد داشته باشیم.

 

دکتر هیئت(جراح قلب ،تورکولوگ و مدیر مسئول نشریه وارلیق):

ضمن عرض تبریک و آرزوی موفقیت برای حضرتعالی در انتخابات ریاست جمهوری ، باید عرض کنم که بنده هیچ موقع داخل سیاست نشده ام و از این به بعد هم  ان شاء الله نخواهم شد.ولی چون با فرهنگ ایران و اقوام ایرانی بخصوص ترکهای آذربایجانی مشغول بوده ام لذا با مسایل و مطالبات قومی در ایران آشنایی دارم.همانگونه که دوستان فرمودند بنده خودم را ایرانی و مسلمان می دانم. ما ملتی چند زبانه و کثیرالاقوام هستیم که در طول تاریخ کناریکدیگرزندگی کرده ایم.لذا باید از همه حقوق ایرانیت برخوردار شویم.مطلع هستید که قبل از پهلوی موضوع ملت و ملیت را به شکل ساده ای حل کرده بودند .آن موقع همه مسلمان بودند و رعایای سلطان.اما بعد از اینکه این موضوع بصورت اروپایی و غربی در ایران مطرح شد فقط یک قوم از اقوام ایران را بعنوان ایرانی انتخاب کردند،رسمیت دادند،پروراندند و تبلیغ نمودند.انها سعی کردند دیگر اقوام را نیز با این قوم هماهنگ و هم زبان کنند. طبعا موفق نشدند و به همین دلیل به اسیمیلاسیون روی آوردند.این هم نتیجه نداد چرا که معلوم بود نمی شود با این اقدامات زبان و فرهنگ قومی را تغییر داد.به این ترتیب روشن است که علاوه بر ستم عمومی ،ظلم مضاعفی به اقوام ایرانی غیر فارس در آن زمان وارد شد. این قبیل اقدامات سبب تضعیف یگانگی  ملی و همدلی تاریخی شد.آنها در صدد حذف اسلام بودند اما بجای اسلام هم موفق به ارایه سریشم جدید نشدند .پس قادر به تطبیق قوم گرایی فارس با ملی گرایی ایرانی نیز نگردیدند.همین امر سبب بحران وحدت و وفاق ملی در بین ایرانیان شد.طبعا به همین دلیل است که تا حکومت مرکزی ضعیف می شود اقوام سر به شورش بر میدارند.از نظر من کشور ما الان بالقوه در حال بحران است.این وضعیت را نظام اسلامی می باید مدیریت کند.این نظام در قانون اساسی نکاتی را گنجانده است که به رغم عمل نشدنش هنوز جای فرج زیادی دارد! تصویب همین قانون اساسی باعث شد که اقوام ایرانی از وضعیت بسیار بسته گذشته خارج شوند.اما بلاتردید این اقدامات کافی نیست.در قانون اساسی تدریس زبانهای قومی را بیان کرده اند. شکی نیست که این موضوع وظیفه دولت است.مردم مالیات می دهند تا وزارتخانه تعلیم و تربیت و همچنین دیگر وزارتخانه های ذیمدخل عهده دار این قبیل امور شوند.پس این وظیفه را دولت باید بر گردن بگیرد.از طرفی دیگر اگرچه حق تدریس زبانهای قومی  در قانون اساسی به رسیمت شناخته شده است ولی عملا تا کسی می خواست اقدامات عملی در این خصوص انجام دهد به مسایل مختلف متهم می شد.بروز چنین وضعیتی سبب نارضایتی شدید مردم شده است.علمای روانشناسی می گویند یا مردم را سیر کنید و یا گرسنه نگه دارید چراکه وضعیت نیم سیری و نیم گرسنگی وضعیت پایداری نیست.مردم انتظار دارند که رییس جمهور بعنوان شخصی که ملزم به دفاع از قانون اساسی است وارد میدان شده و قانون را بصورت دقیق اجرا کند.

مستحضر هستید که اقوام ایران از چندین نوع محرومیت برخوردارند. بعنوان مثال ترکمنها، کردها و بلوچها و عربها  از محرومیت شدید اقتصادی  هم برخوردارند. ترکها هم چنین محرومیتهایی دارند اما محرومیت سیاسی این اقوام در مقایسه با ترکها بسیار بیشتر است. بنده یک بار به همراه  نمایندگان دیگر اقوام  به سازمان مدیریت و برنامه ریزی ریاست جمهوری رفته بودم.در آنجا نماینده بلوچستان مواردی را گفتند که من بشدت متاثر شدم و گفتم که محرومیتهای شما  از بس زیاد است که  بنده  مطالب خود را دیگر براحتی نمی توانم بیان کنم!

طبعا آذربایجانیها از این نظر کمتر محرومیت دارند.از طرفی 30 میلیون آذربایجانی  تداعی کننده  حضور بسیار گسترده آنان در عرصه های مختلف است.ما در انقلاب،جنگ و دفاع از استقلال این کشور شرکت جدی داشته ایم.لذا انتظار داریم که این محرومیتها برداشته شوند.مطمئن هستم که اگر کسی در این خصوص پا پیش بگذارد مورد حمایت جدی مردم قرار خواهد گرفت.بعنوان مثال آقای دکتر چهرگانی که در ابتدا فرد چندان شناخته شده ای در تبریز نبودند با ورود به این موضوع توانستند در انتخابات مجلس پنجم بیش از چهار صد هزار رای را به خود اختصاص دهند.در پایان صحبتهایم خواهش دیگری نیز دارم:استدعا می کنم که اگر موفق شدید قولهای خود را فراموش نکنید!

 

آزاد(فعال سیاسی و نویسنده ترک آذربایجانی):

ضمن تایید فرمایشات تمام آقایان و اساتید قصد دارم موضوع را اززاویه دیگری طرح کنم.

ما ایرانی هستیم. همانگونه که آقای بنی طرف و جناب دکتر هیئت فرمودند.من در عین اینکه ایرانی هستم ترکم و در عین اینکه ترکم ایرانی هستم.من می خواهم به همین صورت به رسمیت شناخته شوم.اما وضع موجود نشان می دهد که من و امثال من در رتبه دوم هستیم و ایران تنها از یک قومیت درجه یک برخوردار است و آنهم عمدتا  قوم فارس می باشد.مطلعید که در ایرن کمتر از 80 هزار نفر ارمنی زندگی می کنند.آنها فقط در همین تهران بیش از 20 دبیرستان و چندین کلیسای بزرگ دارند.این قوم به لحاظ سلسله مراتب جمعیتی جز اقوام قلیل الجمعیت  ایران هستند.اما وقتی جماعت اهل سنت را می بینیم که در تهران حتی یک مسجد ندارند دچار حیرت می شویم.حتما این تضییقات باید از بین برود.

عربها در خوزستان اکثریت دارند،آنها در دوران جنگ بیشترین لطمات و تلفات را متحمل شدند،لشکر عاشورای آذربایجان به فرماندهی شهید باکری در همین خوزستان هزاران شهید تقدیم استقلال و سرافرازی ایران کرده است ...اما به رغم همه این مسایل دستهایی در کار است تا تفرقه ایجاد کند.اگر ما به این جمله معروف که ملی گرایی مخالف اسلام است پایبند باشیم بسیاری از مشکلاتمان حل خواهد شد و تمام اقوام ایران اعم از ترک،فارس،کرد،عرب، بلوچ،ترکمن ، لر،گیل،تبری،... به حقوقشان خواهند رسید.بخوبی میدانید که فقط جمعیت ترکها  برابر با نصف جمعیت این مملکت است.از طرف دیگر بقول آقای دکتر هیئت تا به بلوچها می رسیم با دیدن وضعیت رقت بار آنان مسایل خودمان را فراموش می کنیم.شما جو عمومی را بخوبی می دانید.موضوع دفاع از حقوق قومیتها باید بصورتی مطرح شود که مردم را به پای صندوقهای رای بیاورد.متاسفانه در حال حاضر برخی از باقیماندگان پهلوی در مراکز تصمیم گیری و خبری ما فعالند و سبب ایجاد تشویش و تفرقه می شوند.

جناب کروبی شما با آقای صفرخان قهرمانیان هم بند بوده اید و در مجلس چهلم ایشان نیز سخنرانی کرده اید.اما وقتی ما برای گرامیداشت مقام وی بر سر مزارش می رویم آزادنیستیم بلکه با انواعی از موانع روبرو می شویم. یا مثلا موضوع قلعه بابک را ملاحظه بفرمایید.صدها هزار تا یک میلیون نفر از مردم آذربایجان برای دفاع از هویت خود هر سال به قلعه می روند.آنها در بیرون شهر و در میان کوهها جایی تاریخی رابرای خود انتخاب کرده اند تا ضمن مراقبت از نظم عمومی حرفهای خود را به گوش مسئولین برسانند.اما رفتاری  که با آنها می شود واقعا ناراحت کننده است.مگر نه این است که رای مردم مهم است پس چرا لحاظ نمی کنند؟!

محتوای کتابهای درسی ما را نگاه کنید و برنامه های صدا وسیما را ببیند،نصیب اقوام ایرانی ازاین کتب و ارگانها چیزی جز دروغ و تحریف و اهانت نیست.آنها عرب و ترک  را بیگانه فرض می کنند.یعنی بیش از نصف جمعیت ایران.

 

مرادی(فعال آذربایجانی و سردبیر هفته نامه توقیف شده مبین):

افرادی که اینجا هستند همه درون نظامند.اقوام ایرانی یکپارچگی ایران را می خواهند.ما خواستار اجرای قانون اساسی هستیم.متاسفانه تا ترکهای ایران  از محرومیتهایشان حرف می زنند با انواعی از تهمتها روبرو می شوند.بارها به من پان ترکیست گفته اند.دفتر کارم را پلمپ کرده اند...اما به رغم همه این بیمهریها ما مدافع نظام هستیم.

 

صمدلی(نویسنده و فعال ترک آذربایجان):

ضمن تایید مباحث ارایه شده همه سروان ، من نخست توجه حضرتعالی را به موضوعی که اخیرا بصورت جنجال برانگیزی در محافل خبری مطرح شده جلب می کنم. طبعا در جریان مسئله تغییر نام خلیج فارس هستید.متاسفانه نوع دفاعی که از جانب برخی از فارس گرایان مشاهده شد بمنزله  یک دفاع  آکادمیک و منطقی نبود. آنهایی که می گفتند شرط دفاع از ایرانیت دفاع از اطلاق نام فارس بر خلیج فارس می باشد به یقین هنوز مفهوم و تعریف ایرانیت را نمی دانند. کسانی که می کوشند تا معنای ایرانیت را چنین متفاوت جلوه دهند همانهایی هستند که ازفرمول نادرست ایران مساوی با فارس تبعیت می کنند.اینها همان افرادی هستند که اکنون بصورت حیرت آوری به ضرورت اعاده کلمه پرشیا بجای ایران رسیده اند.امری که در صورت تحقق  می تواند بعنوان خطر مهلکی برای وحدت ملی تلقی گردد.در حالی که ایران سرزمینی اسلامی است و مساوی با همه اقوام ایران می باشد. ضمن اینکه مگر در حال حاضر برخی از همین مدعیان سبب تغییر بسیاری از نامهای بومی در مناطق ترک نشین،عرب نشین،کردنشین... نشده اند؟! ملاحظه بفرمایید که چگونه عده ای می کوشند تا اراضی آذربایجان را تا دیوارهای شهر تبریز عقب برانند.چرا وقتی استان خراسان تقسیم می شود هر سه استان نام خراسان رادارد و یا چرا نام باختران را می توانند  مجددا به کرمانشاهان تغییر دهند اما ما آذربایجانیها حق چنین اقداماتی را نداریم! مستحضرید که نام تاریخی آذربایجان از زمان ممالک محروسه قاجار بر بخش بزرگی از شمالغرب ایران اطلاق میشد که اکنون چنین نیست.

اینجانب ضمن تایید سخنان  جناب دکتر هیائت و همچنین آقای ولد بیگی به استحضار آقایان می رسانم که موضوع حقوق اقوام در ایران بی تردید نمی تواند از روند عمومی حاکم بر منطقه و بخصوص کشورهای همسایه جدا شود. در حال حاضر افغانستان و عراق فدرال شده اند و زبانهای متعددی در این کشورها به رسمیت شناخته شده است.همچنین جمهوری ترکیه نیز برای رعایت حقوق اقلیت کرد پس از 80 سال حفظ وضع موجود، بیش از 30 اصل از  قانون اساسی خود را اصلاح کرده است. بخوبی روشن است که دولت آنکارا در صدد پیشگیری از بحرانهایی است که می تواند در امنیت کشورش اخلالهای جدی ایجاد کند.به نظر من  سونامی بزرگ تغییر از چهار سوی مرزهای ایران بسوی ما در حال حرکت است .طبعا دولت و ملت ایران می باید خود را برای  مهار این اوضاع از پیش آماده کنند.

موضوع دیگر تجرید شدن آذربایجان و بنوعی دیگر مناطق قومی ایران از ایران مرکزی است.قواعد و قوانین  معمول مرکز مثلا در تبریز رعایت نمی شود.تنگ نظریها غوغا می کند و بدنبال آن سلب آزادیهای فرهنگی و اجتماعی فرا میرسد. کار بجایی رسیده است که ما براحتی نمی توانیم بر مزار مفاخر خود حاضر شویم.تاکنون تعداد زیادی بازداشت شده اند و همچنین احکام سنگینی علیه آنها صادر شده است. طبعا می دانیم که این مسایل بیشتر ناشی از تشخیصهای مسئولین محلی است و ربطی به نظام ندارد. ما بخوبی می دانیم که نظام می کوشد تا این نا برابریها را رفع کند.این افتخار بزرگی است که نشریات  ترک زبان ایران پس از دهها سال تعطیلی اجباری مجددا به محض فروپاشی رژیم پهلوی در سال 57 در تبریز منتشر شدند.

در حال حاضر شاهد هستیم که چطور مقامات عالیه مملکت می کوشند تا در هر استانی با زبان آن مردم آن استان صحبت کنند. من بارها دیده ام که مقام معظم رهبری به ترکی صحبت کرده اند یا رییس جمهور به رغم اینکه ترکی نمی دانند چند جمله ای برای احترام به مردم استانهای ترک زبان ، ترکی  سخنرانی کرده اند. طبعا این موارد را نیز می بینیم ، امیداور می شویم و ستایش می کنیم.اما به رغم همه این اقدامات تحسین برانگیز محرومیتهای ما بسیار زیاد است و  حل آنها نیازمند اراده ملی معطوف به عمل  از سوی دولت و نظام می باشد.

 

آیت الله کروبی:

ضمن خیر مقدم به همه عزیزان بسیار خوشحالم که باشما ملاقات می کنم.البته خوشحالی من بخاطر این نیست که شما رادر فصل انتخابات  ریاست جمهوری دیدار می کنم.چراکه این انتخابات بهرحال در زمان مقرر خودش برگزار خواهدشد.نکته دوم اشاره بنده به صحبتهای دکتر هیئت در خصوص احتمال فراموشی این صحبتها است!

ما همدیگر ار می شناسیم و من 26 سال است که در این امور فعال بوده و بهرحال از مواضع روشنی برخوردار هستم. غیر از مسئولیتهایی که در بنیاد شهید،کمیته امداد و سازمان حج داشته ام بنده 16 سال در مجلس حضور داشتم  که 12 سال آنرا عضو هیات رییسه بوده ام.بنابراین بنده را ترک،کرد،عرب،بلوچ و یا همه برادران اهل سنت می شناسند.البته این امور وظیفه من است و من هر جا باشم چنین رفتار خواهم کرد.طبعا ما افتخار می کنیم که مسلمان هستیم.ضمن اینکه به ایرانی بودن خود نیز مفتخریم.تعالیم قران و سنت حضرت رسول(ص) مبین نحوه رفتار ما با نژادها و اقوام و انسانها است.

قران معیار فضیلت را تقوی می داند. تقوی تنها به معنای روزه گرفتن و نماز خواندن  نیست.بی شک مهمترین معیار تقوی انصاف و عدالت است . رعایت حق الناس هم به مراتب سخت تر از رعایت حق الله است.طبعا خداوند ممکن است حق الله را ببخشد اما حق الناس را نخواهد بخشید.لذا مهمترین معیار تقوی  رعایت حقوق مردم است.بعنوان مثال حضرت  امیر المومنین (ع)می فرمایند در حکومت من میان عرب و عجم فرقی نیست و همه یکسان هستند و باید بصورت یکسان از بیت المال استفاده کنند. حضرت  امیر المومنین(ع) به مالک اشتر می فرمایند که همه انسانها در دین و یا خلقت  برادران تو هستند.در قانون اساسی نیز اصول 15 و 19 قانون اساسی را اصول مدافع برابری اقوام ایران می دانیم.ما قبول داریم که برخی از اصول قانون اساسی اجرا نشده است و به یاری خداوند انشاءالله  اجرا خواهد شد.شکی نیست همه ما ایرانی هستیم و ایران هم متعلق به همه ما است.مثلا وقتی خوزستان و یا قصر شیرین اشغال می شود خون همه ایرانیان است که در دفاع از این مناطق بر زمین ریخته می شود.مناطق دیگر کشورمان نیز به همین صورت هستند.پس همه ما متعلق به ایرانیم.کرد،ترک،عرب،بلوچ... مطابق قانون اساسی حقوقی دارند.

اما دو نکته مهم در اینجا وجود دارد:

نخست تنگ نظریهای عده ای که درون تشکیلات هستند . من مجلسی بودم و می دانم که تنگ نظریهای جدی ای در این خصوص وجود دارد.

اما موضوع دوم حرفهای نسنجیده ای است که از طرف مقابل مطرح می شود. بی تردید حرفهای نسنجیده ایجاد وحشت می کند. گاهی یک طرف حرفهایی می زند که نگاه به بیرون است.مثلا از آقای چهرگانی که البته من در خصوص ایشان داوری نمی کنم گاهی گزارشهایی می خواندم که عجیب بود .البته شاید ایشان بعدا این گونه شده اند.

بنابراین من با تنگ نظریها به شدت مخالفم.مثلا برخی می گویند تمامیت ارضی در خطر است. این افراد مطمئن باشند که سخت گیریها تاثیر منفی دارند.اصل قضیه را قبول دارم.باید قانون اساسی کاملا اجرا شود. اما دو طرف  هم باید از افراط و تفریط خودداری کنند.من به این طرف می گویم شما هم به آن طرف تذکر دهید تا حرفهای نسنجیده ای بیان نکنند.آنها را هدایت کنید و یا صف خودتان را از آنها جداکنید!

ضمن اینکه باید بگوییم بخش بزرگی از این مشکلات بر می گردد به مسئولین محلی.

من وظیفه خودم می دانم که قانون اساسی اجرا شود. تا کید می کنم که به این امور کاملا واقفم و یکی از شعارهایم اجرای دقیق قانون اساسی  و عمدتا اصول 15 ،19و 48 است.