اطلاعیه  هئيت اجرائيه جنبش فدرال – دموکرات آذربایجان

گزینه تحریم بمثابه حق دفاع از انتخابات آزاد است

جمهوری اسلامی ،آزادی انتخابات را برنمی تابد .همگان بر این نکته معترفند که انتخابات در ایران ، نه آزاد است و نه دموکراتیک . خود جمهوری اسلامی نیز هرگز صفات طرفداری از این القاب را بخود منتسب نکرده است . مشارکت در انتخاباتی که آنتخاب کننده ، آزادی انتخاب را در آن را ندارد  و تنها باید مهر تایید بر یکی از گماشته های "رهبر" خود خوانده ای باشد که کسی اورا انتخاب نکرده است ، چیزی جز تن در دادن به تسلیم وبی حقی در برابر نهاد شومی نیست که در سی سال گذشته ، بر خلاف اراده مردم خود را تحمیل کرده است. اگر نظام سیاسی ای که جمهوری اسلامی نامیده میشود ،مانع از آزادی انتخابات است و جامعه ایران را از حق انتخاب آزاد محروم میسازد ، و این فقط به جناحی از آن مربوط نمیگردد، چرا نباید خود این شر محض ، موضوع انتخاب با نظارت سازمان ملل باشد؟ چرا نباید بر حق اولیه دموکراتیک خود تاکید ورزیده و فقط به رآی "بلی" به یکی از گماشته های قدرت غیر انتخابی تن درداد ؟ این چه نوع انتخاباتی است که آلترناتیو حکومتی برای یک رژیم غیر دموکراتیک را خود همان رژیم غیر دموکراتیک تعیین کرده و آنرا به "آش خاله" یک جمعیت هفتاد و چند ملیونی تبدیل میکند؟

بر خلاف انتخابات در کشور های دیگر ، انتخابات در ایران ، درمورد قدرت سیاسی در ایران نیست که مردم با مشارکت خود در آن ، تغییری در توازن قدرت بوجود آورده و موازنه قدرت را هرچند اندک، بنفع خود  تغییر دهند. از این نظر ، انتخابات در ایران ، باکشور عقب مانده آفریقائی نظیر زیمبابوه نیز قابل مقایسه نیست ، زیرا در آنجا برغم فضای غیر دموکراتیک حاکم بر کشور ، بالاخره انتخابات در باره قدرت سیاسی  درکشور بود.

در جمهوری اسلامی ، کانون اصلی قدرت  که در باره سرنوشت مردم و کشور  تصمیم میگیرد ، همواره بیرون از حیطه انتخابات بوده است  و سکانداران اصلی قدرت ، ذهن مردم   رافقط  در  حاشیه قدرت ومشارکت در توهم انتخابات  گماشته های قدرت غیر انتخابی مشغول نگهداشته است.

  تجربه گذشته نشان داد که حتی زمانی که دونهاد ریاست جمهوری و مجلس در اختیار مدعیان اصلاح طلبی قرار داشت ، آنها نتوانستند قانون مطبوعات دست پخت مجلس پنجم را اصلاح  کنند و یا حق بحث در مورد آنرا داشته باشد و رئیس جمهوری که بیست و دو ملیون رآی امید را با خود داشت ، سر انجام خود را فقط یک تدارکاتچی نامید.   و یا وزارت کشور " اصلاح طلب"  همان رئیس جمهوری نتوانست مانع از تقلبات و سیع پاسدار ها و بسیجی ها  و از صندوق در آمدن  احمدی نژاد از ته صندوق ها "با امداد های غیبی  امام زمان" شود. 

تردیدی نیست که وجود احمدی نژاد ، اهانتی است بر مردم ایران .لیکن خطاست که اورا بیرون از کارکرد جمهوری اسلامی تلقی کنیم. او یکی از فرآورده های درونی رژیم است که امثال آن همواره و باقتضای مصالح رژیم اسلامی بازتولید خواهد شد و همچنان " نور افشانی" خواهد کرد. احمدی نژاد ، جدا از" کرامات" خامنه ای و نهاد ولایت فقیه نیست.

یکی از ویژگی های این دوره ، شکل گیری جوانه های حرکت مستقل در جنبش های سیاسی و اجتماعی  ملیت ها ی زیر ستم در ایران ، زنان وکارگران است که برای نخستین بار خواسته های خودرا  برغم تشدید فضای سرکوب ، مستقلا عنوان ساخته اند ، و گماشته های سکانداران قدرت غیر انتخابی را  برآن داشته است که خود راهرچند مصلحت جویانه و برای کسب یک مشروعیت سیاسی برای خود و برای نظامی که از آن طرفداری میکنند ، نزدیک نشان دهند. گوئی خود این افراد ، سرکوب کنندگان این مطالبات نبوده اند. گوئی اینان جزوی از این رژیم نبوده و مسؤلیتی در بلای رفته بر این سرزمین خون فشان نداشته اند! لیکن خود این حرکت ، مرهون  تحریم ها ،مبارزات و قربانی دادن های این جنبش ها بوده است و نه نتیجه سر فرود آوردن ها و تبلیغ روانشناسی تسلیم و شکست و یا سر عقل در آمدن رهبران جمهوری اسلامی! تنها از طریق تکیه بر مبارزات مستقل این جنبش ها و همبستگی آنان در برابر جمهوری اسلامی و نه تبدیل کردن آنها به زائده های این یا آن جناحی از حکومت ، میتوان بطرز مؤثری خواسته های خود را پیش برد.

در کشوری که آزادی احزاب وجود ندارد ، در کشوری که بی قانونی خود قانون نا نوشته ایست و باند های ضربت فاشیستی  بسیجی و پاسدار و لباس شخصی ها در خیابان ها حکم میرانند و هر معترضی بر این بی قانونی در معرض سرکوب قرار می گیرد ، از کدام انتخاباتی می توان سخن گفت؟  در کشوری که رئیس جمهور و مجلس و قوه قضائی کشور ملزم به اجرای قوانین مصوب خود نیست و بی حقی بصورت یک حق عنوان میشود ، ما به آلترناتیو سازی های رژیم  که بعنوان انتخابات معرفی می گردد ، و پذیرش این بی حقی در انتخاب  نه می گوئیم!

هیئت اجراییه جنبش فدرال – دموکرات آذربایجان   15 خرداد 1388