اطلاعیه
جنبش فدرال –
دموکرات
آذربایجان
و آنها
همه اعتراف
کرده اند که
خامنه ای و احمدی
نژاد تقلب و کودتا
کرده اند!
هنگامی که
دستگاه قضائی
یک کشور ، نقش یک
پلیس جنائی را
بازی می کند و
خود اشتراک
مستقیمی در
ارتکاب جنایت
دارد ، ترور
و شکنجه قربانیان
بی دفاع، اصل
بنیادین
حقوقی حکومت خواهد
بود . در چنین
سیستم حقوقی ،
" اعتراف ملکه
شهود " است که یک
عدالت بیمار را
نمایندگی می
کند ، و این
قانون عمومی
بی قانونی در
هر کشور
استبداد زده ،
بویژه از جنس
توتالیتری آن
است. این
حکومت ها
فرهنگ لغات
مشترک خود را
دارند و حتی
محتوای این
نوع کیفر
خواست ها و
گردش کار "
دادگاه" ها ی
آنها را همه
پیشاپیش می
دانند :
متهمین همه
اعتراف کرده
اند که با کشور
های بیگانه
ارتباط دشته
اند ،
میخواستند "
این نظام مقدس
" را سرنگون
کنند ، همه
مادر زاد
جاسوس و ضد
انقلابی بوده
اند. حتی صحنه
گردانان این
نمایش نیز خود بر
آن باور
ندارند ، زیرا
خود بخوبی بر
دروغ بودن
نمایش خود
آگاهند. با
اینهمه ،
نمایش همچنان سال
هاست که ادامه
دارد.
در کشور
ما ، تبدیل
تمام عیار
دستگاه قضائی
بیک پلیس
جنائی
، درست در
فردای انقلاب
بهمن و توسط
شخص خمینی ریخته
شد که فتوا
داد که قلم ها
رابشکنید و
چوبه های دار
بر پاکنید! و
قتی آزادی قلم
به چوبه های
دار تبدیل شد
، وقتی نظام
حقوقی کشور
بجای دادستانی
حقوق مردم ،
به کانون اصلی
بی حقی بدل می
گردد و سفلگان
بر مسند قضا می
نشینند ، وقتی
قاتل ماسک
قاضی را
برصورت میزند ، ترور و
ارعاب و شکنجه
قربانی نیز،
ابزار اصلی
شهود بشمار خواهند
رفت ، واعتراف
به دروغ ، "
ملکه شهود " خواهد
بود . در چنین
نمایشی ، نه
متهم به
اعتراف خود
باور دارد ،
نه صحنه آرایا
ن نمایش و
کارگردانان
آن!
در این
نوع محاکمات
نمایشی ، متهم
نیازی به
داشتن وکیل
ندارد ، زیرا
به گفته اسد
الله لاجوردی ،
وکیل برای
دفاع از متهم
باید به وی
اعتقاد داشته
باشد!
بنابراین هر
وکیل مدافعی
خود بالقوه یک
مجرم بشمار
خواهد آمد. این
نشان میدهد که
دادگاه های
نظام جمهوری
اسلامی از چه
مقوله ایست!
این مختصه
رژیم های
توتالیتر است
که حتی
سازندگان چرخ
و دنده های
ماشین حکومتی
خود را نیز
قربانی می
گیرد. نمایش
مسخره ایکه که
اکنون ارکستر
" بیت رهبری" توسط دستگاه
کذائی -قضائی –جنائی
خود راه
انداخته است ،
خود دلیل
محکومیت خود
رژیم مبتنی بر
ترور و شکنجه
ولایت فقیه
است. و قتی یک
حکومتی با
مهره ها و
عناصر سازنده
رژیم خود چنین
می کند ، نشان
میدهد که در
جهنم مخفی آن
که مجلس دستچین
آن نیز حق
نظارت برآن را
ندارد ، چه
غوغائی است . نشان
میدهد که بر
قربانیان دهه
شصت در زندان
ها و شکنجه
گاه های
جمهوری
اسلامی چه
گذشته است!
نشان میدهد که
در دادگاه های
دو دقیقه ای
خلخالی ها ،
گیلانی ها و
نیری ها چه ها
رفته است!
نشان میدهد که
در مخفی گاه
های متعدد
امثال کهریزک
، بر صد ها
دختر و پسر
جوانی چون
ترانه موسوی و
غیره چه بلائی
آورده اند.
این
سناریو تازگی
ندارد ، بلکه از
سی سال قبل
آغاز گردیده است و
نخستین موج آن
سران و
وابستگان
رژیم پیشین
بودند که در
دادگاه هائی
بدون اصول
حقوقی و قضات
صالح و مراعات
تشریفات
حقوقی و حضور
وکیل به جوخه
های اعدام
سپرده شدند .
امروز ،
ادامه
همان دیروز
است و تنها
جای امثال
لاجوردی را مرتضوی
ها گرفته اند .
اعتراف
متهمین در
دادگاه
نمایشی به"
انقلاب مخملی"
، قبل از
هرچیزی
کودتای خشن از
قبل تدارک شده
خامنه ای و
سپاه و بسیج
برای تداوم یک
حکومت
استبدادی و
فاسد و
چپاولگر ، و
وقاحت بی حد
آنها را
باثبات می
رساند .
این نمایش
تراژیک که
همانند دوره
های گذشته با هم
آهنگی دستگاه
های تبلیغاتی
ماشین پرورش ترور و اشاعه
دروغ جمهوری
اسلامی آغاز گردیده
است ، آنهم در
زمانی که
تمامی مردم
علیه آن بپا
خواسته اند ،
خود اعترافی
است بر حکم محکومیت
خود دار و
دسته رژیم
ولایت فقیه و احمدی
نژاد، و اینکه
نه خود و نه
دست نشانده
های مافیائی
آن ، هیچ نوع
مشروعیتی
ندارند! آنها
این حکم مردم
و محاکمه
روزانه خود را
هر روز در پشت
بام خانه ها
در هر گوشه و
کناری می
شنوند.
ما این
محاکمه
نمایشی را
محکوم کرده و
خواهان مداخله
فعال همه نیروها
و شخصیت های
سیاسی و
فرهنگی در
محکوم کردن آن
هستیم. صحنه
گردانان این
نمایش ، خود
مجرمین اصلی
در این قتل و
کشتاری هستند
که را ه انداخته
اند و خود
باید پشت میز
محاکمه
بنشینند! دیر
یا زود ، نوبت
آنان فرا
خواهد
رسید!
هیئت
اجرائیه ی
جنبش فدرال -
دموکرات آذربا
یجان 3
اگوست 2009