به امید رهایی ملتهای تحت استعمار فارس
غیبت زبان مادری در میلیونها کلاس درس

وحیدرضا نعیمی 

چندی پیش مصوبهایی ابلاغ شد که طی آن آموزش زبانهای ترکی،کردی،گیلکی ٬عربی ترکمنی و دیگر زبانهای محلی در دانشگاه های کشور به عنوان 2 واحد اختیاری ارائه شود. همچنین آموزش این زبانها در پیش دبستانی مورد توجه قرار گرفت. این در حالی است که میلیونها نفر از کودکان در سراسر ایران از آموزش ابتدایی محروم هستند! و علت آن نه فقط فقیر بودن خانواده بلکه این است که مقامات محلی اجازه نمیدهند این بچه ها در مدرسه به زبان مادری خود درس بخوانند. بنا بر گزارشی که اخیراً توسط گروهی درانگلیس منتشر شده است، بیش از 100میلیون نفر کودک در سراسر جهان به مدرسه نمیروند و بیشتر این افراد یعنی بین 50 تا 70درصد از مردمان، بومی یا اقلیت هستند.
به گزارش ایپیاس، گروه بین المللی حقوق اقلیت در لندن با همکاری صندوق کودکان سازمان ملل (یونیسف)گزارشی با عنوان وضعیت مردمان بومی و اقلیت جهان، سالانه منتشر کرده است. این گزارش نشان میدهد کودکان اقلیت یا بومی چگونه به طور نظاممند طرد میشوند، مورد تبعیض قرار میگیرند یا به قدری فقیر هستند که از عهده مخارج تحصیل برنمیآیند.
گزارش یادشده نشان میدهد در کشورهای در حال توسعه که بیشترین کودکان تحصیل نکرده را دارند، مانند  بنگلادش،اتیوپی، کنیا، هند، نیجریه و ایران مردمان بومی و اقلیت بسیار کمتر از دیگر گروههای اکثریت به آموزش در مدرسه دسترسی دارند. مثلاً درایران کودکان اجازه ندارند به زبان تورکی بخوانند و بنویسند، هرچند که تورکی زبان اکثریت جمعیت این کشور است. در این گزارش آمده است اگر دانش آموزان نتوانند در امتحاناتی که به زبان فارسی به آنان داده میشوند، نمره خوبی بگیرند، با چوب کتک میخورند.

مارک لاتیمر، مدیر اجرایی گروه بین المللی حقوق اقلیت گفت: مقامات باید بدانند فقط کمبود منابع نیست که باعث میشود بچه های زیادی از مدرسه محروم باشند؛ دهها میلیون کودک فقط به علت تبعیض قومی یا مذهبی به طور نظاممند از مدرسه طرد میشوند یا فقط از آموزش درجه دوم برخوردار میشوند. وی بر این اعتقاد است درصورتی که سیاستهای مناسب با نیازهای اقلیتها یا مردمان بومی تدوین نشود، تحقق اهداف توسعه هزاره در خلال 6سال آینده برای جامعه بین الملل ناممکن خواهد بود.
اهداف توسعه هزاره که در هر سال توسط مجمع عمومی سازمان ملل تعیین شد، دربرگیرنده اهدافی در زمینه های فقر، بیماری، بیسوادی و محیط زیست است که باید تا [پایان] سال محقق شود. هدف مربوط به بیسوادی، تحقق آموزش ابتدایی برای همگان است. لاتیمر میگوید: آموزش برای همه هدفی است که بارها توسط دولتها در دهه گذشته مورد تأکید قرار گرفته است اما همانطور که این کتاب نشان میدهد آموزش خوب در اختیار مردمان بومی، اقلیت و قشرهای آسیب پذیر قرار نمیگیرد. فراهم آوردن آموزش کافی برای کودکان اقلیت و بومی یک گزینه نیست بلکه یک الزام حقوقی برای دولتهاست.
کارشناسان معتقدند اختصاص ندادن منابع کافی به آموزش، جلوی رشد اقتصادی را میگیرد و هسته نزاعهای بین قومی و بین مذهبی را میکارد. گایمکدوگال، نویسنده مقدمه این گزارش میگوید: وقتی از اقلیتهای محروم میپرسم بزرگترین مشکلشان چیست، جواب آنان همیشه یکسان است. آنان از این نگران هستند که بچه هایشان از آموزش باکیفیت محروم هستند. در سراسر جهان کودکان اقلیت به شکل نامتوازنی دچار نابرابری در برخورداری از آموزش باکیفیت هستند.
به گزارش مؤسسه مطالعات توسعه در انگلیس، بیش از یک میلیارد نفر به زبانهای محلی تکلم میکنند که در آموزش رسمی به کار نمیرود. این رقم شامل 221میلیون کودک در سنین مدرسه روی است. کلر توماس، یکی از نویسندگان گزارش یادشده میگوید: روشن است که وقتی کودکان زبانی را که در کلاس به کار میرود، بفهمند، بهتر یاد میگیرند اما در حال حاضر تعداد زیادی از بچه ها در مدارس سراسر جهان به زبانی باید درس بخوانند که خوب نمی فهمند یا اصلاً نمی فهمند.توماس به معاهده حقوق کودک سازمان ملل اشاره و تصریح میکند: کودکان باید با زبانی درس بخوانند که با آن با مادران، پدران، برادران، خواهران و والدین بزرگ خود ارتباط برقرار میکنند. این معاهده تصریح میکند دولتها وظیفه دارند از هویت فرهنگی کودک حمایت و صیانت کنند زیرا هویت فرهنگی، عنصری اساسی برای رشد کودک است. مقدمه معاهده، اهمیت سنن مختلف و ارزشهای فرهنگی را برای رشد هماهنگ کودک ضروری میداند.
به نظر توماس، سیاستگذاران اغلب به اشتباه فکر میکنند آموزش به زبان مادری سبب خواهد شد که کودکان هرگز به زبان ملی یا اکثریت مسلط نشوند. وی میگوید: در حقیقت برعکس این امر درست است؛ موضوع، آموزش چندزبانه است؛ یعنی کودکان با زبان مادری خود شروع میکنند و در طول زمان، زبانهای دیگر را میآموزند. این مطالعه از موارد بیشماری یاد میکند که نشاندهنده تبعیض و طرد مردمان بومی و اقلیت است. بیشتر از همه دختران فقیری مورد تبعیض قرار میگیرند که در خانوادههای فقیر در مناطق روستایی متعلق به جوامع اقلیت زندگی میکنند.
مثلاً در گواتمالا فقط 4درصد دختران بومی بسیار فقیر تا 16سالگی به مدرسه میروند. در سراسر جهان، بیش از نیمی از دختران بیسواد مدرسه نرفته اند و ممکن است بدون کمک هرگز پایشان به مدرسه باز نشود. نویسندگان گزارش یادآور شدهاند بیسوادی یکی از عوامل اساسی منازعات مسلحانه در جهان است. در کشورهای آفریقایی مانند بوروندی، رواندا و سودان، طرد از مدرسه و نبود فرصتهای آموزشی برای کودکان از عوامل مهم منازعه مسلحانه بوده است.
کارشناسان خاطرنشان میکنند برای تحقق اهداف توسعه هزاره، دولتها باید مدارس بیشتری در مناطق متعلق به جوامع بومی بسازند تا بچه های آنها بتوانند به زبان محلی درس بخوانند. آنان معتقدند محرومیت از آموزش از عوامل اصلی حاشیه نشینی اجتماعی، فقر و محرومیت مردمان بومی است.
به علاوه، محتوا و هدف تحصیل نباید به زوال فرهنگ، زبان و سبک زندگی آنها کمک کند.