تركى به معنى عام و تركى به معنى خاص

 

سؤزوموز

 

"...... ترکهاي آذربايجان به تنهايي در حدود نيمي از اهالي ايران را تشکيل مي دهند و علاوه بر اين ترکان ترکمن، قشقايي، خراسان، خلج و سايرين نيز با جمعيتهاي مشهودي در ايران حضور دارند".....

"آذري ها، قشقاييها، همدانيها و تركمنان".....

"همزبانان ترک شما اعم از آذربايجاني، قشقايي و ترکمن".....

-----------------------------------------------------------------------------

قبلا نوشته هايى چند در باره لهجه هاى زبان تركى و زيرگروههاى مليت ترك در ايران در سؤزوموز درج كرده بودم. از آنجائيكه گاهى اوقات با تركيبهاى غيردقيق٬ مشكل ساز و نه چندان صحيحى مانند نمونه هاى فوق مواجه مىشويم٬ و به لحاظ اهميت موضوع٬ جمع بندى و تقديم دوباره نوشته هاى پراكنده قبلى خود در اين مورد را مفيد دانستم:

 

 

تركى به معنى عام و تركى به معنى خاص

 

تركى مىتواند به دو معنى٬ يكى "عام" و ديگرى "خاص" بكار رود:

 

لهجه هاى زبان تركى آذرى در ايران

الف- تركى به معنى عام: نام يك خانواده زبانى از زبانهاى اورال-آلتائيك است. تركى به اين معنى نام عمومى همه گروهها و مللى است كه زبانشان متعلق به اين خانواده زبانى مىباشد. به عنوان نمونه به اين معنى٬ قزاقها٬ اوزبكها٬ ياكوتها٬ تركمنها٬ چوواشها و ... همه ترك و تركزبانند.

 

ب- تركى به معنى خاص: نام يك زبان مشخص از زبانهاى خانواده زبانى موسوم به تركى فوق الذكر و نام دو خلق متكلم به اين زبان مشخص در خاورميانه٬ قفقاز٬ آسياى صغير و شبه جزيره بالكان است. تركى -كه از جمله در ايران هم زبان اكثريت مردم ايران است- به معنى اين زبان خاص٬ غير از تركمنى و ترك هم غير از تركمن است.

 

در ايران شش خلق ويا گروه تركى (به معنى عام) زندگى مىكنند:

١- ترك (به معنى خاص٬ همه تركىزبانهاى ايران به جز ٥ گروه زيرين)

٢- تركمن

٣- قزاق

٤- خلج

٥- ازبك

٦-اويغور

 

از شش گروه تركى (به معنى عام) فوق الذكر ساكن در ايران٫ دو مليت ترك (به معنى خاص) (آذربايجانى٫ خراسانى٫ سنقرى٫ قشقايى و...) كه اكثريت نسبى مردم ايران را تشكيل مىدهد و مليت تركمن از شاخه اوغوزى ملل تركى (به معنى عام) مىباشند. تركهاى خلج مسكون در ناحيه خلجستان آذربايجان جنوبى -تقسيم شده بين استانهاى مركزى و قم- به عقيده اكثر تركىشناسان خود شاخه مستقلى از زبان و ملل تركى را تشكيل مىدهند (عده اى خلجها را داخل در گروه اوغوز مىدانند). خلق قزاق از سوى ديگر متعلق به شاخه قبچاقى ملل تركى محسوب مىشود. اويغورها كه در برخى منابع (مانند ethnologue در مبحث اويغورها) گفته مىشود به تعداد بسيار كمى در ايران زندگى مىكنند٫ و همچنين اوزبكها كه طبق منابعى چند٬ باز به تعداد كمى در شمال شرق ايران ساكنند هر دو از شاخه قارلوق ملل تركى مىباشند.

 

در ايران خود زبان خلق ترك (به معنى خاص) داراى سه گروه لهجه اساسى است:

 

١- گروه لهجه هاى آذربايجانى زبان تركى: اين گروه لهجه ها شامل همه لهجه هاى زبان تركى در شمال غرب كشور (به جز لهجه هاى سونقورى و نيز به جز تركى خلج)٬ همچنين شامل همه لهجه هاى زبان تركى در ايران مركزى و ايران جنوبى (قشقايى٬ ايناللو٬ ابيوردى و … در اين گروه جاى مىگيرند) و برخى از لهجه هاى زبان تركى در شمال شرق كشور (راميان٬ گلوگاه٬ حتى دره گز و …) مىباشد.

٢- گروه لهجه هاى خراسانى زبان تركى: اين گروه لهجه ها شامل همه لهجه هاى زبان تركى در شمال خراسان (به جز لهجه هاى گلوگاه٬ راميان٬ دره گز و .... كه جزء لهجه هاى آذربايجانى اند و نيز بجز زبانهاى تركى تركمنى٬ قزاقى٬ اوزبكى و اويغورى) مىباشد.

٣- گروه لهجه هاى سونقورى زبان تركى: شامل لهجه هاى سونقور٬ فرهادخان قلعه سى و قروه مىباشد. برخى از زبانشناسان لهجه سونقورى زبان تركى را جزء گروه لهجه هاى آذربايجانى زبان تركى مىشمارند.

 

 

"تركى آذرى" در مقابل "تركى استانبولى"

 

از آنجائيكه در خارج ايران-قفقاز-بين النهرين٬ در آسياى صغير و شبه جزيره بالكان نيز خلق و توده اى بسيار بزرگ ديگرى به همين نام ترك وجود دارد (تركهاى تركيه ٬ بلغارستان٬ يونان٬ قبرس و. .....) بسيارى اوقات در زبانهاى اروپائى و براى در هم آميخته نشدن اين دو گروه با هم٬ هنگام اشاره به خلق ترك ايران-قفقاز-بين النهرين (در مقام مقايسه با تركهاى آسياى صغير و شبه جزيره بالكان) پسوند آذرى يعنى تركيب "ترك آذرى" بكار مىرود. در زبانشناسى تركى و علم تركى شناسى (تركولوژى) منظور از " تركى آذرى" مجموعه تمام لهجه -شيوه – گويشهايى از زبان تركى شاخه اوغوزى (به جز تركمنى در تركمنستان٫ ايران و افغانستان٫ تركى آناتولى-بالكان در مركز و غرب تركيه٫ بلغارستان٫ يونان٫ قبرس و اروپاى جنوب شرقى و قاقاووزى در مولداوى٬ رومانى و اوكراين) مىباشد. همانگونه كه به روش مشابهى به تمام لهجه و گويشهاى دور و نزديكى در ايران و افغانستان و تاجيكستان٫ يكجا فارسى گفته مىشود٬ به تمام لهجه ها و گويشهاى تركى ذكر شده هم يكجا "تركى آذرى" گفته مىشود.

 

بنابراين اضافه كردن كلمه "آذرى" به دنبال گروه لهجه هاى تركى مورد بحث٫ به خاطر جدا كردن آن از گروه لهجه هاى بسيار نزديك ديگر تركى يعنى "تركى بالكان-آناتولى" است و "تركى آذرى" فقط وقتى بكار مىرود كه اين دو زبان موسوم به تركى را با هم مقايسه كنيم و يا فرق بين ايندو را تاكيد نماييم. ولى وقتى از ايران تنها صحبت مىشود و در زبانهاى تركى و فارسى ٬بويژه از سوى گويشوران خلق ترك٬ لزومى به افزودن و كاربرد كلمه "آذرى" به تركى نيست و "تركى" تنها مقصود را كاملا مىرساند. حتى در زبان هاى فارسى و تركى و خطاب به ايرانيان٬ و مخصوصا از طرف تركان هنگام ناميدن خود ٬ كاربرد آذرى مطلقا نادرست است. بخصوص از آن جهت كه در ترمينولوژى قوميتگرايان فارسى و دولتى٬ "آذرى" براى تاكيد بر زبانى ايرانى و مفهومى غير تركى بكار مىرود. در ايران گروهى ملى كه در سير طبيعى تاريخى خود را به نام آذرى بنامد وجود ندارد. توده اى وجود دارد كه خود را "ترك" مىنامد. اين همان توده است كه ديگران٬ آنهم نه در زبانهاى تركى و فارسى بلكه  در زبانهاى اروپايى و منابع خارجى و در مقام مقايسه با تركهاى آناتولى و بالكان به آنها "تركهاى آذرى" مىگويند. 

 

 

رابطه  "تركى آذرى" و "تركى آذربايجانى"

 

برخى مىپندارند كه تركى آذرى منحصرا مربوط به آذربايجان است٬ حال آنكه آنچه كه مربوط به آذربايجان است "تركى آذرى" نيست٫ "تركى آذربايجانى" است. همانگونه كه ذكر شد "تركى آذرى" در مقابل "تركى آناتولى-بالكانى" و يا تركى تركيه-استانبولى٬ خود از مجموعه سه گروه لهجه هاى "آذربايجانى" و "خراسانى" و "سنقرى" زبان تركى٬ متشكل است. بنابراين تركى آذرى تعبيرى عام و كل مجموعه٬ تركى آذربايجانى و خراسانى و سنقرى هر كدام جزيى ازين مجموعه و تعابيرى خاص اند. تركى آذرى با تركى آذربايجانى يكى نبوده مفهومى غير از آن و گسترده تر از آن است٫ همچنين تركى آذرى تنها مربوط و يا مختص آذربايجان هم نيست. تركى آذرى در مقابل تركى آناتولى-بالكان مجموعه گروه لهجه هاى تركى رايج در خراسان و آذربايجان و جنوب و مركز ايران و عراق (بين النهرين) و سوريه و قفقاز جنوبى و آناتولى (شرق تركيه):

 

تركى آذرى (تركى٬ تركى ايرانى) = تركى آذربايجانى + تركى خراسانى + تركى سنقرى

 

به همان اندازه كه تركى آذربايجانى٬ تركى آذرى مىباشد به همان اندازه تركى سنقرى و يا تركى خراسانى هم٬ در حاليكه تركى آذربايجانى نيستند٬ تركى آذرى هستند. همانطور كه كردى كرمانجى خراسان و كردى سورانى كردستان دو چيز جدا نيستند و هر دو لهجه هاى كردى بشمار مىروند٬ و يا فارسى خراسانى و فارسى ديگر نواحى ايران همه لهجه هاى يك زبان واحد فارسى اند٫ تركى خراسانى٬ تركى آذربايجانى و تركى سنقرى هم زبانهاى جدايى نبوده٬ هر سه لهجه هاى تركى آذرى (در مقابل تركى آناتولى -بالكان) هستند. بنابر اين به عنوان مثال زبان تركهاى آستارا (در استان گيلان)٫ اسدآباد (در استان همدان)٫ ساوجبلاغ (در استان تهران)٫ الوند (در استان قزوين)٫ بورچالو-بزجه لو (در استان مركزى)٫ سولدوز=نقده (در استان آذربايجان غربى)٫ ايلخىچى (در استان آذربايجان شرقى)٫ خياو (در استان اردبيل)٬.... به لحاظ زبانشناسى همه به يك اندازه تركى آذرى شمرده مىشوند. (وجه مشترك ديگر اين نواحى اين است كه همه جزيى از آذربايجان جنوبى هستند. و منظور از  "آذربايجان جنوبى"٫ ناحيه ترك نشين به هم پيوسته در شمال غرب ايران است كه امروزه بين ١٢ استان تقسيم شده است. باز "جنوبى" در مقام مقايسه با جمهورى آذربايجان كه "آذربايجان شمالى" است بكار مىرود و موقع صحبت از ايران نيازى به آوردن آن نيست).

 

نه تنها زبان نواحى اى كه در بالا جزء آذربايجان جنوبى شمردم همه بدون استثنا لهجه ها٫ گويشها و شيوه هايى از زبان تركى آذرى است٫ بلكه زبان تركهاى تمام نواحى ديگر ايران خارج از آذربايجان٫ از مرز كويت (گوندوزلوها) تا مرز افغانستان (تركهاى خراسان)٫ از سواحل خزر (تركهاى راميان) تا سواحل خليج فارس (بهارلوهاى بوشهر)٫ از مرز ارمنستان (بياتهاى ماكو) تا نزديك پاكستان (تركهاى بوچاقچى) همه و همه جزء تركى آذرى است. همچنين زبان تركهاى اوغوزى تمام قفقاز (آذربايجان٫ گرجستان٫ ارمنستان٫ داغستان)٫ زبان تركهاى عراق - سوريه - اردن و لبنان٫ زبان اهالى ساكن در شرق تركيه و حتى برخى نقاط مركزى آن٫ و زبان افشارها و قزلباشهاى افغانستان هم "تركى آذرى" است. مخلص كلام اينكه چطور در ايران زبان تمام فارسزبانهاى كرمان و يزد و توس و كاشان٬ فارسى درى و يا به اختصار فارسى است و در نتيجه همه جزء خلق واحد فارس شمرده مىشوند٫ زبان تركهاى اوغوزى تمام ايران (به جز تركمنها) و زبان بسيارى از تركهاى اوغوزى خاورميانه و قفقاز (كشورهايى كه در بالا شمردم) هم "تركى آذرى" و يا به اختصار "تركى" است و همه اين گروههاى متكلم به زبان تركى آذرى٬ جزء خلق واحد ترك هستند.

 

 

قشقايى٬ خراسانى٬ سنقرى٬ همدانى...... زيرگروههاى خلق واحد ترك؟- خلقها و اقوام جداى ترك؟

 

بر خلاف زبانهاى ايرانى مانند آسى (اوستين)٬ پشتون٬ كردى ٬ فارسى٬ يغنابى و غيره كه بين متكلمينشان بدون مترجم امكان تفاهم كامل وجود ندارد٫ بين لهجه ها و گويشهاى تركى -نه تنها تركى ايران و نه تنها لهجه هاى تركى آذرى در خاورميانه - قفقاز٫ حتى بين بسيارى از لهجه و گويشهاى خانواده بزرگ زبانهاى تركى از قلب اروپا تا چين- بدون مترجم امكان تفاهم متقابل قابل ملاحظه اى وجود دارد. بين زيرگروههاى ترك ايران هم به لحاظ زبانى٬ صرفنظر از محل سكونت و يا وابستگى طايفه اى٬ تفاهم نزديك به صد در صد موجود است. فرق موجود بين لهجه هاى تركى در ايران بسيار كمتر از فرق موجود بين لهجه ها و گويشهاى فارسى است. همانگونه كه هيچ فرد عاقلى نمى آيد "اصفهانيها" و خلق-قوم "فارس" را به سبب جدايى لهجه٬ دو واحد قومى و ملى جدائى در نظر بگيرد٫ و مثلا تركيب "اصفهانيها و قوم فارس" را بكار برد٫ بين تركهاى ايران (كه در اصطلاح زبان شناسى همه ترك آذرى هستند) و حتى تركهاى خاورميانه و قفقاز هم عينيت زبانى و تبارى و فرهنگى و مذهبى وجود دارد و كاربرد تركيبى مثل "ترك سنقر و ترك قشقايى و قوم آذرى" از اساس غلط است. زيرا -علاوه بر آنكه در ايران كنونى قومى بنام قوم آذرى وجود ندارد- ترك قشقايى و ترك سنقرى همان اند كه گوينده از قوم آذرى قصد كرده است. اين دو نيز همآنند كه تركهاى بچاقجى كرمان٬ قراگؤزلوى همدان٫ افشار افغانستان٫ بيات عراق٫ قاجار سوريه٫ تركمه تركيه٫ شاهسون آذربايجان و قرائى فارسستان و غيره. اينها همه زيرگروههاى يك واحد ملى بنام "ترك"٬ و همه جزء يك ملت بنام "ترك" (و در رابطه با منطقه و به زبانهاى اروپايى "ترك آذرى") هستند.

 

همرديف شمردن همدانيان و آذربايجانى و قشقايى و خراسانى و تركمنها كه برخى اوقات با آن مواجه مىشويم نيز صحيح نيست. زيرا اين گروهها هم جنس نيستند. آذربايجانى و قشقايى و خراسانى و همدانى و ... زيرگروههاى طائفه اى و جغرافيايى و لهجه اى ملت ترك هستند. حال آنكه تركمن نام يك گروه ملى و مليت مستقل ديگر٬ با زيرگروههاى لهجه اى و طائفه اى و جغرافيايى خاص خود٬ مانند يموت و گوكلن و ارسارى و ... است. ترك و تركمن دو مليت به لحاظ زبانى و تبارى خويشاوند ولى جداگانه اند. تركمن گروه ملى معادل ترك است و ارسارى و گوكلن و يموت و...معادل قشقايى و آذربايجانى و همدانى  و.... است. در ايران هر طائفه ترك داراى هويت قومى و زبانى جداگانه اى نيست.

 

 همچنين زبان٬ گروه ملى و يا قومى مستقلى بنام قشقايى وجود ندارد. قشقايي نام اتحاديه اى از طوائف ترك در جنوب ايران است٬ همان طوائفى اى كه در ضمن اساس توده ترك در آذربايجان و مركز ايران و شمال خراسان را هم تشكيل مىدهند. و زبانى كه اين اتحاديه طوائف تركى ساكن در جنوب ايران بدان صحبت مىكند ٬ مثل زبان طوائف شاهسون٫ افشار٫ خمسه و بيات و .... به گروه گويشها٬ لهجه ها وشيوه هاى آذربايجانى زبان تركى ايرانى و يا تركى ترك آذرى داخل است.  قشقائى يك زير گروه طائفه اى خلق ترك (ترك آذرى) در ايران است. نيز گروهى ملى ويا قومى به نام همدانيان وجود ندارد. سه چهارم استان همدان جزء آذربايجان و تقريبا همين مقدار از جمعيت آن ترك اند. تركهاى استان همدان يك زير گروه جغرافيايى ملت ترك در آذربايجان و ايران اند٬ عينا مانند تركهاى استان آذربايجان شرقى٬ تركهاى استان اردبيل و يا استان مركزى. بنابر اين قشقايى٬ افشار٬ شاهسون و.... هر كدام نام زير گروههاى طائفه اى خلق و مليت واحد ترك در ايران مىباشند.

 

گفته شده است همانگونه كه زبان اهالى انگلستان و استراليا و آمريكا همه انگليسى است ولى از آنجائيكه اين گروهها به سبب سكونت در اراضى و سرزمينهاى گوناگون به صورت ملل جداگانه اى تصنيف مىشوند٬ در ايران نيز مىبايست تركهاى ساكن در آذربايجان و خراسان و همچنين قشقايى و .... به سبب سكونت در اراضى گوناگون گروههاى قومى جداگانه اى محسوب شوند. در پاسخ گفتنى است كه بين مساله قشقاييان و تركهاى ساكن خراسان و آذربايجان و .... با مورد انگليسى زبانان انگلستان و استراليا و آمريكا و..... هيچ گونه شباهتى وجود ندارد. انگليسىزبانان انگلستان و آمريكا و استراليا نه تنها در كشورهاى جداگانه اى ساكن اند بلكه حتى در قاره هاى متفاوتى قرار دارند٬ اما همه زيرگروههاى خلق ترك در ايران در كشورى واحد يعنى ايران ساكن اند. انگليسها و آمريكائيها و استراليائيها همه داراى دولتهاى جداگانه خويش اند و هر كدام روند ملت شدگى را مدتهاست كه به پايان رسانيده ٬ و به شكل ملل متشخص جداگانه اى در جامعه جهانى پا به عرصه وجود نهاده اند٬ حال آنكه همه زيرگروههاى خلق ترك در ايران تحت اداره دولت واحدى قرار دارند و نه تنها به شكل ملل متشخص و جداگانه متشكل نشده اند٬ بلكه اساسا روند ملت شدگى در ميان زيرگروههاى ترك ايران در ابتداى آغاز شدن است. جوامع انگليسى زبان انگلستان و آمريكا و استراليا هر كدام ادبيات مكتوب ملى و مستقلى از آن خود را بوجود آورده اند٬ حال آنكه زيرگروههاى خلق ترك ساكن در جنوب ايران٬ مركز ايران و يا شمال شرق ايران ادبيات مكتوب مستقل و ملى قابل ملاحظه اى نيافريده اند.....

 

بنابراين هنگام شمردن زيرگروههاى خلق ترك و ملل تركى در ايران مىتوان تركيبى به اين شكل بكار برد: هموطنان "ترك (اعم از آذربايجانى٫ قشقايى٫ خراسانى...)" و "تركمن" و "خلج" و "قزاق"٬.....

 

آردى وار
 

گئرچه يه هو!!!

¤ يازيلديغى ساعات 7:45 يازان Mehran Bahari